در مهمانگاه پانزده نویسنده از نسبت امروز خودشان با واقعهی سال 61 هجری نوشتهاند. نویسندگان این کتاب سبک زندگی، شغل و دغدغههای متفاوتی دارند و فارغ از نسبتشان با عاشورا و عزای حسینی، با جسارت و شهامت قلم به دست گرفتهاند و بیپردهپوشی از باورها و تردیدها، سنتها و سنتشکنیها، امیدها و ناامیدیها، قهرها و آشتیها، پیوستنها و بریدنها، و ثباتها و تغییرهایشان در گذر زمان نوشتهاند. گاه شیفتگی است که از اینجا و آنجای متن بیرون میزند، گاه استیصالِ حاصل از نیافتن پاسخ، و گاه نیاز به شنیدن گزارش عبور از مصیبتی عظیم به امید یافتن راه رهایی. بعضی متنها «آنِ» تکاندهندهای به تجربیات خواننده میافزایند و بعضی او را در وادی پرسشهای بنیادین آدمی رها میکنند. مهمانگاه کتاب پنجم مجموعهی کآشوب است. مجموعهای که هر سال در آستانهی محرم منتشر میشود. کآشوب، رستخیز، زانتشنگان و رهیده چهار کتاب دیگر این مجموعه هستند. ثبت پیوستار گسترده و متنوع تجربهی دینی در عزای حسینی از این نظر اهمیت دارد که این تجربه در هیچ زمان و مکانی، مختص گروهی خاص نبوده و نخواهد بود و به همین دلیل بستر مهمی است برای برقراری ارتباط میان دیدگاههای مختلفی که این روزها، با تعدد سبکهای زندگی، مانند جزیرههایی تکافتاده از هم دور و دورتر میشوند. مجموعه روایتهای «کآشوب» روایتهایی با حالوهوای متفاوت از فیلمسازی در پایتخت تا معلمی در جنوب کشور، کشاورزی در شرق ایران و… را کنار هم قرار داده است. حاصل تلاشهای نشر اطراف است. کتاب های رهیده، کآشوب، رستخیز و زانتشنگان چهار جلد دیگر مجموعه کاشوب در انتشارات اطراف هستند.
ادبیات من محصول تحقیقی جامع دربارهی ژانر خودزندگینامه و انواع مختلف روایت «خود» است. این کتاب تاریخچه، نظریهها، رویکردهای نقادانه به این ژانر، و انواع مختلف روایت «خود» در فرمها، سبکها و رسانههای گوناگون را بررسی میکند. علاوه بر معرفی شصت ژانر خودزندگینامهای، تفاوتها و تشابههای ژانرهای مهم این حوزه مثل خاطرهپردازی یا مموار، خودزندگینامهنویسی، تاریخ شفاهی، یادداشت روزانه، اتوگرافیک، اعترافات، جستار شخصی و گروهنگاری نیز با استناد به آثار ادبی، سینمایی و هنری بیشمار توضیح داده شده است.
مجموعهای است از جستارهای الیزا گبرت ــ شاعر، نویسنده و جستارنویس آمریکایی ــ که در سال 2020 منتشر شده است. گبرت که در رشتههای زبانشناسی، علوم شناختی و نگارش خلاق تحصیل کرده، این کتاب را بر اساس تحقیقات جسورانه و گستردهاش نوشته است و منتقدان اتکای او به این پژوهشهای گسترده و اندیشهورزیِ پیشگویانه را مهمترین ویژگی جستارهای کتاب او میدانند. گبرت به رغم پرداختن به موضوعهای مختلف، هوشمندانه انسجام کلی مطالب را حفظ کرده و مخاطب را به تفکر دربارهی پایان محتمل جهان دعوت میکند و گاه شاعرانه و گاه فلسفی، دربارهی فاجعههای گوناگون ــ از تایتانیک و چرنوبیل و شاتل فضایی چلنجر گرفته تا پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات 2016 ایالات متحده و پاندمیهای ویروسی ــ حرف میزند.
آخرین اغواگری زمین مجموعهای است از هفت جستار مارینا تسوِتایوا (1892-1941) دربارهی شعر، هنر و هنرمند؛ پیوند هنر، وجدان و ضمیر انسانی؛ حالوهوای آفرینش هنری؛ و جایگاه هنرمند در جهان. تسوتایوا را از چهار شاعر بزرگ روسیهی قرن بیستم میدانند اما نثر درخشان او هم بینظیر است. همان نثری که جستاری مثل «شاعر و زمانه» را آفریده که شاهرخ مسکوب آن را چنین توصیف میکند: «مدتها بود که جستاری به این زیبایی نخوانده بودم؛ زیبا، عمیق و ساده مثل شعری دلپذیر.»
زندگی و مسیرهایی که در زندگی طی میشوند، روی سنگ حک نشدهاند؛ قصهها هستند که به زندگی ما شکل میدهند. به همین دلیل، چگونگی درک قصههای زندگی و نحوهٔ در میان گذاشتن آنها با دیگران بسیار مهم است. اگر فقط به قصههای ناراحتکننده و فلاکتهایمان بیندیشیم، احساس ناتوانی میکنیم. در عوض، میتوانیم طوری تجربهها و قصههایمان را تعریف کنیم که قویترمان کند، ناکامیها و فقدانهایمان را تا حدودی التیام ببخشد و رنجهایمان را سبک کند. کتاب قصه ای که انتخاب می کنیم قصههایی از گوشه و کنار دنیا برایتان میگوید؛ قصههایی از افراد، گروهها و جوامعی که مشغول از نو نوشتن قصههای زندگیشان هستند. از شما هم دربارهٔ تجربهها و قصههای زندگیتان میپرسد. دربارهٔ شخصیتهای اصلی، پیرنگها، صحنههای کلیدی و حتی موسیقی متن زندگیتان. شاید روزهای سختی را پشت سر میگذارید، شاید دوست دارید چیزی در زندگیتان تغییر کند یا از صمیم قلب میخواهید به یکی از اعضای خانواده یا دوستانتان کمک کنید. وقتی دیگران قصههای ما را بنویسند یا عوامل کلیتری مثل تبعیض جنسیتی، خشونت، نژادپرستی یا فقرْ نویسندهٔ خط داستانیِ هویتمان شوند، در زندگی بیشتر از پیروزی با شکست مواجه میشویم. این کتاب دربارهٔ از نو نوشتنِ قصههای زندگی به دست خودمان است. این کتاب نمیخواهد قصههای جدیدی به زندگی شما تحمیل کند یا به شما پند و اندرز دهد. در عوض، شما را دعوت میکند دوباره و با دیدی جدید به قصههای زندگی و تجربههایشان نگاه کنید. این کتاب دعوتی است به یافتن معانی تازه در رویدادهایی که معمولاً نادیده گرفته میشوند، یافتن رفتارهای درخشانی که معمولاً به حساب نمیآیند، یافتن جذابیت در تجربههایی که معمولاً از چشم پنهان میمانند و یافتن راهحل مشکلات و تنگناها در موقعیتهایی که معمولاً پوچ انگاشته میشوند. این کتاب میکوشد به شما یاد دهد چگونه رو به جلو حرکت کنید.
در داستان «خانه باید خانه باشد» حسین سناپور، زوج جوان روشنفکری در جستوجوی مدام برای یافتن چیزی که باید «خانه باشد»، خانههای بسیاری را با شکل و شمایل و ابعاد مختلف میبینند و چند صباحی میمانند و سپس میروند به دنبال خانهای دیگر و این جستوجو گویی تا ابد برایشان ادامه دارد، انگاری هیچ خانهای نمیتواند برای آنها «خانه باشد». اینکه چهگونه خانهای خانهی ما میشود و چرا، پاسخش در ارتباطیست که با اجزای خانهها مییابیم، خاطرههایی که در آنها شکل میدهیم، دلبستگیای که اتفاق میافتد و مسائل بسیار دیگری که امنیت، آرامش و ... بخشی از ماجرای آن است. یک نکتهی اساسی در این خصوص وجود دارد، آنهم فهم سازندگان خانهها، مای ساکن آنها و گذر عمریست که در آن خانه و خانهها اتفاق افتاده و ارتباط دوسویهی آدمها و خانهها را شکل میدهند. روزگاری در تهران، در بازهی دهههای سی و چهل قرن 1300 خورشیدی، معماری خانهها از درون و بیرون، در مسیری حرکت میکرد که به خانهها و ساکنانشان هویت و معنایی میداد که به نظر میرسید نمیشود آنها را بدون هم در نظر گرفت. همان حس غریبی که به آدمها و خانهها قرابت و میل به بودن و هست شدن میبخشید و اگر خوب چشم بچرخانیم، ازدستشدنش را در دهههای پسینش میبینیم و خانههایی که برای ساکنانشان دیگر خانه نیستند. کتاب «خانهخوانی؛ تجربهی زندگی در خانههای دورهی گذار معماری تهران» نوشتهی «علی طباطبایی»، برآمده از پژوهشیست که در ابتدای امر برای پایاننامهی نویسنده انجام شده و در ادامه به مجموعه نوشتههایی رسیده در بررسی تجربهی زیستهی تعدادی از آدمها در خانههایی که بهواقع خانه بودهاند! این کتاب با بررسی دقیق جزئیات خانههایی که انتخاب کرده و روایت آدمهای ساکن آن خانهها در گذر سالیان، دست به روایتی ژرف از زیستن زندگی در خانههایی زده که فقط برای سرپناه بودن و گرم و خنک شدن ساخته نشده بودند!