امروز شاید قدری غریب به نظر برسد اگر بدانیم اولین مترجم بخشی از رمان مشهور بینوایان به زبان فارسی یک روحانی مجتهد بودهاست. شیخ ابراهیم زنجانی، مجتهد آزادیخواه و تجددخواه، حدود ۱۲۰ سال پیش در میانهی حکومت استبدادی مظفرالدین شاه چنان شیفتهی رمان شد که آن را بخش جداییناپذیر تجدد خواند. سفارش داد رمان را برایش بفرستند و بعدها خودش فصل ژان والژان را هم از ترکی به فارسی برگرداند. رمان نزد او ابزار استبدادستیزی و ظلمستیزی شد، ابزار آگاهیبخشی. دستکم یک قرن است که روحانیون ایرانی با رمان، این جادوی سراسر غربی، آشنا شدهاند و نظرات ضدونقیضی در حقش به زبان آوردهاند، از انکار و حذف تا تحسین و همراهی. اما آنانی که از رمان واهمه دارند، در آن چه دیدهاند؟ آیا تقابلی بین رمان و مذهب میبینند؟ و آنان که ستایشش میکنند، چگونه از در آشتی با آن درآمدهاند؟ آیا طرفدار محدودشدنش بودهاند؟ آزادی رمان برای آنان چه طعمی دارد؟ آفتابگرفتگی جستارهای نویسندهای است که سالها در قم درس خوانده و تجربهی دستاولی از این کشوقوسها دارد. امیر خداوردی با تکیه بر تجربههای فردی خود، سعی کرده رودررویی رمان و مذهب را در موقعیتهای مختلف روایت کند، در آنها تأمل کند و با نگاهی موشکافانه نقدشان کند.
عمدهترین مشکل انسان معاصر، قطع پیوند و ارتباطش با آفریدگار و حامی اصلی اوست. ریشهٔ همهٔ فجایع و مصائب روزگار ما این است که سایهٔ خدا بر سر فرد و جامعه، نادیده انگاشته میشود و انسان، با همهٔ ناتوانیاش میخواهد عنان اختیار خود و عالم را به دست بگیرد. این است که هر روز، درماندهتر از پیش، یأس و پوچی و سرگردانی و نیست انگاری را تجربه میکند. کسی که به یک قدرت لایزال متکی است، هرگز درمانده نمیشود. کسی که محبوبی را با همهٔ وجود دوست میدارد، میپرستد و ستایش میکند، هرگز انگیزهاش را برای ادامهٔ حیات، از دست نمیدهد. کسی که محبت پروردگار را به خویش، درک میکند و خود را هر لحظه، مورد لطف و عنایت و رحمت میبیند، به پوچی نمیرسد. کسی که قادر متعال را مدام بر کردار و گفتار و پندار خویش، شاهد و ناظر میشمرد، مرتکب خلاف نمیشود و پای در مسیر انحراف، نمیگذارد. کسی که دستش را به دست پرورندهٔ بیهمانند خویش، سپرده است، هرگز گم نمیشود، سرگردانی نمیکشد و سر از ناکجاآباد در نمیآورد. و... دعا جادهای است که انسان را به خالق خویش متصل میکند. مناجات، شریان حیاتی است که خون زندگی را در رگهای انسان، میدواند. دستهای راز و نیاز، نردبانی است که انسان زمینی را به خدای آسمانی، میرساند و نیایش، برای روح، کار قلب را میکند. هوای تازه عبودیت را میگیرد و آلودگیهای ناشی از مناسبات زمینی را تصفیه میسازد. و این کتاب مناجاتی است با خداوند مهربانمان، با سادهترین کلام و زیباترین واژگان.
خدا تنها کسی که اگر یک قدم به سویش بردارید، ۱۰ قدم به سوی شما جلو میآید و اگر به سمتش بروید، به سمت شما میدود. خدا تنها کسی است که اگر از شما محبت ببیند، زیر دینتان نمیماند و با قدردانی شگفت و بینظیرش شما را شرمنده میکند. خدا مال همه است! مجموعه مناجاتهای کوتاه نوشته سید مهدی شجاعی است که با موضوعات گوناگون نوشته شده است. ساختار متنی این مناجاتها یادآور حس دعا برای مخاطبان است و شجاعی با تکیه بر صفات رحمانیت عام خداوند در عالم هستی و تعمیم آن به ساختارهای مختلف زیست انسانی، دعاوارههای کوتاهی را خلق کرده که برای طیف وسیعی از مخاطبان شنیدنی و خواندنی است. خدا تنها محبوبی است که محبان خود را تر و خشک میکند. خدا تنها سلطانی است که دلش با بخشیدن خنک میشود نه با تنبیه کردن. خدا تنها کسی است که دشمنانش را هم بر سر سفره اطعامش مینشاند و به منکران و تکذیبکنندگانش هم روزی میدهد. این کتاب روایتهای زیبایی است از مناجات با خدا. این کتاب رابطه شما با خداوند را قویتر خواهد کرد.
ما در عصر سکولار زندگی میکنیم، عصری که ایمان و اعتقاد دینی هرلحظه با چونوچرایی تازه روبهرو میشود؛ گویی امر الهی در پسِ پرده نشسته و به محاق رفته است. ساکنان این عصر با نوعی پریشانی مواجهاند: نه میتوانند بهراحتی دین را بپذیرند و نه میتوانند بهسادگی آن را کنار بگذارند و طوری رفتار کنند که انگار دینی نبوده و نخواهد بود. اما چگونه میتوان از این پریشانی و مواجهه با آن سخن گفت؟ چارلز تیلور، در کتاب سترگ عصر سکولار، کوشیده است که راهی به رهایی از این مخمصه بگشاید و زبانی برای سخنگفتن از این وضعیت پیدا کند. جیمز اسمیت در کتاب حاضر شاخوبرگ انبوهِ تحلیل و استدلال تیلور را هرس میکند و میکوشد آن را در قالبی سادهتر عرضه کند. بنابراین کتاب اسمیت هم راهنمایی است برای خواندن اثر تیلور و هم، فراتر از آن، سرآغازی است برای اندیشیدن به تحولات مهمی که زمانۀ ما را شکل دادهاند.
علیاکبر قدوسیان، حاصل دهها سال تعزیهخوانی و تعزیهگردانی خود را در این کتاب گردآورده است. تجربیات او، روایتی است شیرین از چگونگیهای اجرای تعزیه یا شبیهخوانی در مناطق مرکزی ایران. مطالعۀ این اثر برای شبیهخوانا و پژوهشگران ادبیات نمایشی، جذاب و آموزنده است.
در مجموعۀ شکوه شعر شیعی به معرفی و ارائۀ اشعار ولایی، یعنی شعری که به مدح یکی از معصومین شیعه اختصاص دارد، به همراه شرح و توضیحات شاعران شیعی در دورههای مختلف پرداخته میشود. در کتاب اشعار ولایی حزین لاهیجی ما به سراغ شاعری رفتیم که با توجه به پیشینۀ پژوهشی چند دهۀ گذشته (بهویژه تکنگاری دکتر شفیعیکدکنی باعنوان شاعری در هجوم منتقدان) شخصیت و شعر او حداقل برای پژوهشگران و علاقمندان سبک هندی تا اندازهای آشناتر از برخی شاعران دیگر همدورۀ او است؛ با این وجود، بررسی حجم قابلتوجهی از اشعار آیینی این شاعر قرن دوزاده فارسیزبان (1103-1180ق) به صورت یکجا و متمرکز تا به حال مورد توجه نبوده است.