کتاب سرخ و سیاه، رمانی نوشته ی استاندال است که نخستین بار در سال 1830 به انتشار رسید. داستان این رمان به زندگی مردی جوان به نام جولین سورل می پردازد. او دانشجوی علوم دینی است، اما ناپلئون را تحسین می کند و رویای پیروزی های نظامی را در سر می پروراند. زمانی که جولین به عنوان مُدرس فرزندان شهردار استخدام می شود، خیلی زود زن شهردار را اغوا می کند و بعد از آن به پاریس می رود و دخترِ مردی نجیب زاده را شیفته ی خود می سازد. به تدریج این باور در ذهن سورل شکل می گیرد که راز موفقیت، فریبکارتر و فرصت طلب تر بودن از فریبکاران و فرصت طلبانی است که در همه جا دیده می شوند. اما زمانی که ثروتمندان و قدرتمندانی که سورل بسیار تحسینشان می کند، علیه او متحد می شوند، این شخصیت بر لب پرتگاهی مرگبار قرار می گیرد.
«و توی دروازه» رمان نوجوان و درباره برشی از دفاع مقدس با زبان طنز به قلم «عباس سعیدی» است. هر چقدر نام «و توی دروازه» برای یک رمان غیرمنتظره است، آنچه در متنش میخوانید غیرمنتظرهتر و شگفتآورتر است. داستانی صمیمی و خواندنی از ماجراهای پسری عزیزدردانه که به جبهه میرود و نه تنها شیطنت نمیکند که فرصت شیطنت هم پیدا نمیکند. از همان لحظههای اول ورود شخصیت اول به جبهه، جنگ روی اصلی خود را نشان میدهد. جنگی نابرابر بین اهالی یک روستا با سربازان تا بن دندان مسلح بعثی. و توی دروازه پر از هیجان و تلخی و گلوله و تعقیب و گریز است. ترکیب تلخی صحنههای دردناک جنگ با روایت شیرین تجربهای جدید از داستانهای دفاع مقدس را پیش رویتان قرار میدهد. هر چقدر آنچه در داستان رخ میدهد تلخ و تحملناپذیر است نثر و لحن داستان شیرین و خوش و خواندنی است. و توی دروازه همانقدر که مناسب نوجوانانی است که فکر میکنند جنگ شوخی بوده، مناسب کسانی است که دوست دارند داستان طنز و خوشمزه بخوانند.
این رمان به گفته ی منتقدان یکی از تیره ترین نوشته های کوندرا می باشد . داستان در فضائی کافکائی، در محیطی بسته و خفقانآور یک استراحتگاه (آب گرم) اتفاق میافتد. که نهایتاً به یک احساس عمومی گناه میانجامد. مهمانی خداحافظی، مهمانی مسخ شدگان است. مهمانی ارزش از دست دادگان است. دکور مهمانی فضائی بخارآلود و خفقانآور حمام آب معدنی است سیاهی لشکرها زنان عقیماند. همه از جانیان وحشت دارند. و کارشان دور کردن آنان از محیط خود است آنگونه که خود به جائی تبدیل میشوند. اما زنان استخر آب گرم مظهر جاودانگی، زایش تیمار کردن، شکوفا کردن و پژمردن نیز هستند داستان بر محور تولید مثل میگردد. قهرمانان اصل داستان سه مرداند: یاکوب قهرمان واژگونی ارزشهاست و همه را نفی میکند.
اتهام گناه به یک زن از موضوعات همیشهپرطرفدار ادبیات داستانی است و تلاش قهرمان برای مبرا کردن خود، چالشی است که خوانندگان را با این دسته از آثار همراه میکند. «فروغ» در روایتی از روزهای دهه پنجاه، بنا بر گذشتهٔ پیچیدهای که داشته، با اتهامات سنگین و طرد اجتماعی مواجه میشود و «بهروز» بیرحمانه در پی آن است که شکستی ابدی برای او رقم بزند. در این میانه «امیر» فداکارانه و سلحشورانه به حمایت از او برمیخیزد. علاقهمند شدن تدریجی فروغ به متن زندگی امیر، سبب میشود که فروغ با کنجکاوی وارد ماجراهایی در ارتباط با سرنوشت امیر شود. «توتهای سفید» از سیدهعذرا موسوی، اثری است با چند محور که نویسنده سعی دارد با بیان جزئیات عاطفی و روایی، وحدتی پذیرفتنی بدان ببخشد. این کتاب به تازگی و در ۱۷۵ صفحه، توسط انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده است.
امروز شاید قدری غریب به نظر برسد اگر بدانیم اولین مترجم بخشی از رمان مشهور بینوایان به زبان فارسی یک روحانی مجتهد بودهاست. شیخ ابراهیم زنجانی، مجتهد آزادیخواه و تجددخواه، حدود ۱۲۰ سال پیش در میانهی حکومت استبدادی مظفرالدین شاه چنان شیفتهی رمان شد که آن را بخش جداییناپذیر تجدد خواند. سفارش داد رمان را برایش بفرستند و بعدها خودش فصل ژان والژان را هم از ترکی به فارسی برگرداند. رمان نزد او ابزار استبدادستیزی و ظلمستیزی شد، ابزار آگاهیبخشی. دستکم یک قرن است که روحانیون ایرانی با رمان، این جادوی سراسر غربی، آشنا شدهاند و نظرات ضدونقیضی در حقش به زبان آوردهاند، از انکار و حذف تا تحسین و همراهی. اما آنانی که از رمان واهمه دارند، در آن چه دیدهاند؟ آیا تقابلی بین رمان و مذهب میبینند؟ و آنان که ستایشش میکنند، چگونه از در آشتی با آن درآمدهاند؟ آیا طرفدار محدودشدنش بودهاند؟ آزادی رمان برای آنان چه طعمی دارد؟ آفتابگرفتگی جستارهای نویسندهای است که سالها در قم درس خوانده و تجربهی دستاولی از این کشوقوسها دارد. امیر خداوردی با تکیه بر تجربههای فردی خود، سعی کرده رودررویی رمان و مذهب را در موقعیتهای مختلف روایت کند، در آنها تأمل کند و با نگاهی موشکافانه نقدشان کند.
عالیجناب کیشوت رمانی از گراهام گرین است که در سال 1982 منتشر شده است. این کتاب بر اساس رمان کلاسیک اسپانیایی "دون کیشوت" است که در سال 1605 و 1615 توسط میگل دو سروانتس نوشته شده است. این کتاب دارای لحظات کمدی بسیاری است ، اما همچنین تأملاتی در مورد مواردی مانند زندگی پس از دیکتاتوری، کمونیسم و ایمان کاتولیک را ارائه می دهد. پدر کیشوت ، کشیش کلیسا در شهر کوچک ال توبوسو در منطقه لا مانچا در اسپانیا ، خود را از نوادگان شخصیت سروانتس به همین نام می داند ، حتی اگر مردم به او اشاره کنند که دون کیشوت یک شخصیت ساختگی بود. یک روز ، او کمک می کند و به یک اسقف مرموز ایتالیایی که ماشینش خراب شده غذا می دهد. اندکی پس از آن ، توسط پاپ به او لقب منصوب اعطا می شود ، که باعث تعجب اسقف می شود زیرا او بیشتر با سوظن به فعالیت های پدر کیشوت می نگرد. او کشیش را به تعطیلات ترغیب می کند ، و بنابراین کیشوت و شهردار سابق شهر ، سانچو، با ماشین قدیمی خود سفری را درون اسپانیا آغاز می کند. در سیر حوادث بعدی ، کیشوت و همراه او در مسیر عبور از اسپانیا انواع ماجراهای خنده دار و مهیج را در امتداد راه جدش تجربه می کنند. آنها با معادل های معاصر آسیاب های بادی روبرو می شوند ، با مکان های مقدس و نه چندان مقدس و با انواع گناهکاران روبرو می شوند. در گفتگوهای خود در مورد کاتولیک و کمونیسم ، این دو مرد به هم نزدیک می شوند ، شروع به درک بهتر یکدیگر می کنند اما همچنین اعتقادات خود را زیر سوال می برند.
«روبرت موزیل» نویسندهای بود که به نظر میرسید مارکی دوساد و فئودور داستایفسکی را در آغازین سالهای قرن بیستم، پیچیده درون هم، احضار کرده است! انگارهی عمیقا مدرن موزیل، به کنکاش لایههای روانشناختی انسانی پرداخت که آرامآرام داشت متوجه میشد جهان همانقدر که بیرون از او با پیچیدگی در جریان است، درون او پیچیدهتر و دور از دسترستر است! 30 ساله بود که اولین شاهکارش را نوشت؛ «پریشانیهای ترلس جوان»؛ رمانی دربارهی سه دوست نوجوان که تصمیم میگیرند همکلاسی دزدشان را تنبیه کنند؛ تنبیهی که شکنجه/ بازجوییست بدون در نظر گرفتن هیچ فرمی از اخلاقیات انسانی! ترلس، یکی از این سه نوجوان است که پریشاناحوالی و آشفتگیهایش، ورای دو دست دیگرش، یادآور میلورزیهای سرشار از شدت شخصیتهای ساد و درعینحال روان زخمی و رنجور مردان و زنان داستایفسکی است؛ عصارهی اروپای پساز عصر روشنگری که قرار است شمایلهای آخرین قرن هزارهی دوم پساز میلاد مسیح باشند! همان انسان تراز نوین، همان سفیدپوست متمدن که در کمتر از یک دهه بعد از کتاب موزیل، در فاصلهای سی ساله، دو جنگ بزرگ با دهها میلیون کشته به بار آورد. پریشانیهای ترلس جوان، به چالش کشیدن مردمانیست که هیولای درونشان را زیر پوست ادب مزورانهی خرد مطلق مدرنیته پنهان کردهاند؛ توحش لایههای بسیاری دارد که پیچیدهترینشان درون انسان سفیدپوست غربی لانه دارد؛ داستان ترلس و دوستانش روایت مثالی همین پیچیدگی وحشتزایی هستند که پایانی ندارد!
« درسن فرناندوی ترینیداد » و « توباگوو » در خانواده ای هندی تبار به دنیا آمد. در سال 1950 به بریتانیا مهاجرت کرد و هم زمان با کار در سفارت هندوستان، داستان ها و نوشته های کوتاهی برای مطبوعات انگلیسی نوشت. در همین دوران بود که شاهکارش، رمان ( لندنی های تنها ) را منتشر کرد. کتابی که سبب شد بعدها او را ( پدر نویسندگان سیاه بریتانیا ) بخوانند. لندنی های تنها توصیف دقیقی بود از وضعیت زیستی مهاجرانی که در سال های پس از جنگ جهانی دوم از جای جای جهان راهی شهرهای اروپایی شده بودند؛ تصویری بی بدیل از حال و هوای زندگی آنان و از زبان و افکارشان و...
ترانه مرغ اسیر نویسنده: جازمین دارزنیک ترجمه: علی مجتهدزاده انتشارات پارسه کتاب ترانۀ مرغ اسیر نوشته ی جازمین دارزنیک داستان شکوهمند زندگی فروغ فرخزاد است که خود را در دل تمام دشواریها و مرارتها، با شعلهی عشق و شعر زنده نگه میدارد. نخستین بار در سال 2018 وارد بازار نشر شد. فروغ فرخ زاد در تمام دوران کودکی خود در تهران می شنید که دختران ایرانی باید ساکت و باحیا باشند. به فروغ فقط اطاعت کردن را آموخته اند اما او همیشه راهی برای عصیان و سرکشی پیدا می کند: صحبت با خواهرش درباره ی دیگران در میان گل های رز خوشبوی باغچه ی مادرش؛ رفتن به منطقه ی ممنوعه ی خانه یعنی پشت بام و بازیگوشی با برادرهایش؛ نوشتن شعر برای برانگیختن تحسینِ پدر سختگیر و ناراضی خود؛ و ترک مخفیانه ی خانه برای بیرون رفتن و خوردن کافه گلاسه. در طول تابستان 1950، شور و اشتیاق فروغ نسبت به شعر و شاعری اوج می گیرد در حالی که سنت ها و قواعد مرسوم، قصد چیدن پر پرواز تخیل او را دارند. فروغ پس از ازدواجی اجباری، فرار می کند و وارد رابطه ای می شود که اشتیاق او برای نوشتن و به دست آوردن آزادی و استقلال را افزایش می دهد. رمان ترانه مرغ اسیر، داستانی جذاب درباره ی زندگی یکی از برجسته ترین بانوان ایرانی در چند سده ی اخیر است.
رمان پیرمرد و دریا، یکی از ماندگار ترین آثار ارنست همینگوی است. کتاب با روایتی ساده و قدرتمند، داستان یک ماهیگیر کوبایی سالخورده ی بخت برگشته و بزرگ ترین آزمون زندگی اش نبردی نفس گیر و سخت با یک نیزه ماهی غول پیکر در دوردست های جریان خلیجی اقیانوس اطلس را حکایت می کند. در این رمان، همینگوی با سبکی معاصر که بسیار برجسته و قابل توجه است، موضوعاتی کلاسیک از قبیل جرأت و شجاعت در مواجهه با شکست و رسیدن دوباره به هدف را طرح ریزی کرده و به شکلی جدید به مخاطب عرضه می کند. این رمان بسیار موفق که در سال 1952 نوشته شده است، قدرت و جایگاه همینگوی را در دنیای ادبیات به تثبیت رساند و نقشی اساسی در کسب جایزه ی نوبل ادبیات در سال 1954، برای نویسنده اش ایفا کرد. منتقدان، نوشتن کتاب «رمان پیرمرد و دریا» را در دنیای ادبیات برابر با اختراع پیل الکتریکی در دنیای علم قلمداد کرده اند. کتاب مشهوری که حالا از آن به عنوان شاهکاری از ادبیات قرن بیستم یاد می شود. همینگوی در جایی گفته بود: «اولین نسخه از هر اثر مزخرف است». او به بازنویسی آثارش بسیار اعتقاد داشت و هر بار به بررسی دوباره ی اثر می پرداخت. مشهور است که می گویند همینگوی این اثر را بالغ بر دویست بار بازنویسی کرده است. همین روحیه ی سخت کوشی نویسنده بود که باعث شد شاهکار رمان پیرمرد و دریا خلق شود.
در معجزۀ معلق، ماهنی، داستان زندگیاش را روایت میکند. زنی که آرام آرام زندگیاش را در تهران میسازد و به یکباره فرو میریزد و پی روزنه نجات به عادت دیرینه کودکیاش پناه میبرد. زندگانی هر کسی دستخوش فراز و نشیبهای فراوانی است که برخی از آن اتفاقات نام معجزه به خود میگیرد. ماهنی نماد زنان ایرانی است که برای سر پا نگه داشتن تقدیر خود، از هیچ تلاشی فروگذاری نمیکنند و همین اراده او در کنار معجزات زندگانی است که همواره کورسوی امیدی را برای خواننده باقی میگذارد.
علاقمندان خواندن رمان های داستایفسکی در کشورمان اکنون و با گذشت بیش از 150 سال این فرصت را یافته اند تا کتاب یادداشتهای داستایفسکی بر جنایت و مکافات را بخوانند که بسیاری از فنون و تمهیدات روایی، شخصیت پردازی و گسترش مواد خام داستانی پیش از نگارش نهایی این رمان را می توان در آن مشاهده کرد. تغییرات فراوانی نسبت به رمان در این یادداشتهای دیده می شود که در رمان منتشر شده وجود ندارند: روایت اول شخص راسکلنیکف، تغییرات بنیادی در شخصیت های مهم رمان و حتی حذف و اضافات مهمی که کاملاً پیداست ذهن داستایفسکی را به خود مشغول کرده بودند اما او هیچگاه مجال نیافت آنها را در نسخه نهایی رمان اعمال کند. حذف و اضافات بسیار شگفتی ساز و حیرت انگیز…
کتاب زیر تیغ ستاره جبار اثری از هدا مارگولیوس کووالی است که با ترجمه علیرضا کیوانی نژاد میخوانید. این کتاب داستان یک زندگی در پراگ در فاصله بین سالهای ۱۹۶۸ تا ۱۹۴۱ را روایت میکند.
کتاب الیور تویست، رمانی نوشته ی چارلز دیکنز است که نخستین بار در سال 1837 به چاپ رسید. این اثر که یکی از محبوب ترین رمان های دیکنز به حساب می آید، به داستان پسرک یتیمی می پردازد که جرأت کرد بگوید: «خواهش می کنم آقا، کمی بیشتر می خواهم.» الیور پس از گریختن از خانه ی تاریک و ملال انگیزی که در آن به دنیا آمد، در خیابان های بی رحم لندن در دوره ی ویکتوریا سرگردان است تا این که در گروهی از خرده خلافکاران به کار گرفته می شود. الیور در این گروه با کاراکترهای خارق العاده ای آشنا می شود که برای بیش از 150 سال، فکر و تخیل نسل هایی متمادی از مخاطبین را به خود جلب کرده اند: مردی نفرت انگیز به نام فاگین، دختری زیبا به نام نانسی، پسری زیرک به نام داجر، و یکی از برجسته ترین شخصیت های منفی در تاریخ ادبیات که کسی نیست جز مردی بی رحم به نام بیل سایکس. کتاب الیور تویست
برای یک نظام تمامیت خواه کار دشواری نیست که مردم را در جهل نگه دارد. به محض آن که به خاطر «درک ضرورت ها»، انضباط حزبی، همرنگی با نظام و شکوه و افتخار سرزمین مادری از آزادی ات چشم پوشیدی، از حق خود برای فهمیدن حقیقت صرف نظر کرده ای. اندک اندک، قطره قطره، شیره ی زندگی ات کشیده می شود، درست مثل این که رگ دستت را زده باشی، به همان قطعیت. بخت بیدادگر از مشهور ترین کتاب ها در باب زندگی زیر سایه ی کمونیسم است. داستان زنی که از چاه سیاه نازیسم جان به در می برد تا به مغاکی بس عمیق تر و ظلمانی تر فروغلتد، یعنی اتحاد جماهیر شوروی، آرمانشهری که ویرانشهر شد. نویسنده می کوشد با کلمه، تنها ابزار بی قدرتان، این چرخه ی غم انگیز امید و نومیدی را به تصویر بکشد، چشم انتظار روزی که آفتاب آزادی را غروبی نباشد.
کتاب میدل مارچ، رمانی است نوشته ی نویسنده ی انگلیسی، جورج الیوت که برای اولین بار در سال 1871 به انتشار رسید. در مرکز داستان، شخصیتی روشن فکر و آرمان گرا به نام دوروتیا بروک قرار دارد که از بسیاری جهات، همانند و یادآور خود نویسنده است. اما دقیقا همان ویژگی هایی که دوروتیا را از جامعه ی مادی گرا و متخاصم پیرامونش متمایز می سازد، این شخصیت را وارد ازدواجی کابوس وار با مردی می کند که در ابتدا فکر می کرد نیمه ی گمشده ی اوست. در داستانی موازی، دکتری جوان و همان قدر آرمان گرا به نام ترتیوس لیدگیت، عاشق دختری زیبا اما خودبین و سطحی به نام روزاموند وینسی می شود و با ازدواج با او، خود را به ورطه ی نابودی می کشاند. جورج الیوت در این کتاب از مجموعه ای از شخصیت هایی استفاده کرده که هر کدام، نماینده ی قشری از جامعه-از کارگران و مغازه داران گرفته تا طبقه ی متوسط در حال شکوفایی و ثروتمندان-هستند. این شخصیت ها در کنار هم، تصویری فوق العاده باجزئیات و دقیق از زندگی در انگلیس در دهه ی 1830 به مخاطب ارائه می کنند. کتاب میدل مارچ با کنایه ها و بینش های روانشناسانه ی فوق العاده مدرن و امروزی خود، در شکل گیری جریان ادبی واقع گرا در قرن بیستم، نقشی اساسی و تعیین کننده ایفا کرده است.
کتاب جنوب بدون شمال نوشته چارلز بوکوفسکی است. نویسنده خصلت هنجار شکنی و نوشتن به سبک رئالیسم کثیف را به او نسبت دادهاند، در مجموعه داستان جنوب بدون شمال – داستانهای زندگی مدفون نیز مانند سایر آثارش به زندگی طبقهی فقیر افراد حاشیهای جامعه، بیکاری، میخوارگی و روابط اجتماعی آدمها در آمریکا میپردازد. این مجموعه داستان را شهرزاد لولاچی ترجمه کرده و نشر افق آن را منتشر کرده است بوکوفسکی (۱۹۲۰- ۱۹۹۴) بیش از چهل و پنج عنوان کتاب شعر، رمان و مجموعه داستان به چاپ رساند. او از معروفترین نویسندگان و شاعران معاصر آمریکاست.
رمان، روایتی است از زندگانی امام حسن مجتبی (ع)، در بستر زمانی شهادت حضرت امیر و آغاز خلافت امام تا شهادت ایشان. و محوریت موضوع صلح. شجاعی در این رمان با رفتوبرگشتهای راوی میان دو جبهه امام و معاویه و بازسازی و بازیابی اهداف و افکار و شخصیت معاویه، تصویری جدید از صلح امام به مخاطب ارائه میدهد.
«برف سیاه» میخائیل بولگاکف (۱۸۹۱-۱۹۴۰)، ۲۵ سال پس از مرگ او در شمارهی ماه آگوست ۱۹۶۵ مجلهی ادبی نوویمیر، در شوروی با نام رمان تئاتری چاپ شد. بولگاکف این اثر ناتمام را در ۱۹۳۰ نوشت و آن را در کشوی میزش بایگانی کرد. برف سیاه نوشتهای سراپا طنز، نیشدار و کاریکاتوری است از تئاتر هنر مسکو به سرپرستی کنستانتین استلانیسلاوسکی و نمیروویچ دانچنکو. خوانندهای که به جریانهای هنری آن روزهای مسکو آگاه است. در خلال این زمان جابهجا به شخصیتهای واقعی و وقایع مستند برمیخوریم. اما آنچه که کاملاً آشکار است این نوشته نه به قصد وقایع و نه توضیح یک یا چند واقعه پدید آمده است. بولگاکف خشم و انزجارش را از مجموعهی نابسامانیها و بیعدالتیها و کارشکنیهای جزماندیشان و حسودان که در تمامی عمر هنری خود مدام با آن روبهرو بود، چون آتش و مادهی مذاب از سینهی پُردردش بر کاغذ میریزد. گاه این آتش چنان ویرانگر است که حتا نزدیکترین دوست او، یعنی استانیسلاوسکی، را که سالها در تئاتر هنر مسکو با او همکاری داشت، به آتش میکشد. بخشی از اثر: رمان از شبی شروع میشد که بر اثر کابوسی از خواب بیدار شدم. خواب شهر زادگاهم را میدیدم، زمستان بود و برف و جنگلهای داخلی... در خواب دیدم که کولاکی بیصدا همهجا را گرفته، بعد پیانوی بزرگی را دیدم که عدهای دورش حلقه زدهاند. بدجوری احساس تنهایی کردم، دلم سخت به حال خودم سوخت، و غرق اشک از خواب بیدار شدم. چراغ را روشن کردم، لامپی کوچک و گردگرفته فقرم را به تماشا میگذاشت: دواتی کمبها و کوچک و بیقواره، چند جلد کتاب، و تلی روزنامهی کهنه. پهلوی چپم از فنر شکسته درد گرفته و ترس وجودم را تسخیر کرده بود. احساس کردم در حال مرگم. احساس وحشتناک ترس از مرگ چنان بر من سنگینی میکرد که نالهی بلندی کردم و با دستپاچگی نگاهی به دوروبرم انداختم تا دستاویزی، وسیلهای دفاعی، در برابر مرگ پیدا کنم و یافتمش. گربه، که پیشتر از اتاق بیرونش کرده بودم، میومیو میکرد. حیوان دلنگران بود. چند دقیقه بعد روی روزنامههایم نشسته بود و با چشمان گردش نگاهم میکرد و میپرسید؛ چه شده؟ این گربهی دودی خاکستری نزار دلواپس من بود...
داستان کتاب، مربوط به چند دوست است که در جریان رخداد انقلاب اسلامی، با یکدیگر در ارتباط بودهاند و پس از سر گذراندن ماجراهای گوناگون، اکنون هر یک برداشتی از واقعیت دارد و بر اساس مستندات خود، به دنبال پیدا کردن مسبب مصیبتهایی است که از سر گذرانده است. «رضا» که از شکنجههای ساواک به جان آمده، در صدد یافتن «اسحاق» و انتقامگیری از اوست، حال آنکه ماجرای اسحاق هم به آن درجه از سادگی که رضا میاندیشد نیست و قصه، سر دراز دارد. در این میانه، شخصی به نام «شکور» که در بیمارستان بستری است و سردستۀ یکی از گروههای اسلامی بوده، شدیدا به دنبال آن است که با اطلاعرسانی درست به رضا، او را از حقیقتی که در ابهام مانده باخبر کند. کتاب
معرفی کتاب درونمایه ی رمان « هزار و یک جشن» به تاریخ معاصر برمی گردد، محل وقوع داستان روستایی ست به نام «چشمه سیبی» و ماجراهای آن در سال ۱۳۲۹ ایامی که محمد رضا پهلوی قرار است با دومین همسرش ثریا بختیاری ازدواج کند. معمولا چنین مناسبت هایی در آن ایام با برگزاری جنشهایی پر زرق و برق در سراسرکشور همراه می شد تا به شاه چهره ای مردمی و البته محبوب ببخشد. جشنهایی که درواقع از سوی مردم و با میل رغبت برگزار نمی شد اما هزینه آنها از جیب آنها می رفت و درواقع بخش از بودجه مملکت صرف برگزاری این جشنها می شد.
غمسوزی رمانی است در ۳۱۹ صفحه که هر صفحهٔ آن، سهمی در پیشبرد ماجرا دارد. عظیمی سابقهٔ همکاری با انتشارات شهرستان ادب در دو کتاب «عطر عربی» و «همه چیز مثل اول است» را نیز در کارنامه دارد.«اعظم عظیمی» جوان دهه شصتی محله رسالت است. او علوم دینیاش را در حوزه علمیه مشهد آموخته و در کنار تدریس فلسفه و دیگر درسهای حوزوی به داستاننویسی و تدریس آن میپردازد. از این نویسنده جوان آثار متعددی به صورت مستقل و گروهی چاپ شده و کلاسهایش با استقبال علاقهمندان به نویسندگی روبهرو شده است.
سفر» جزو لاینفک و عنصر محوری اکثر داستانهای ژول ورن است. میشل استروگف نیز اگرچه با «سفر» عجین است اما حکایتی دگر دارد. داستانی است دربارهٔ یک فرمانده جنگی تزار که در سفری پرخطر و پرماجرا، به دنبال جلوگیری از دسیسهای علیه میهن است. او در راه خود به ایرکوتسک که از سیبری میگذرد، باید از مناطق خطرناکی که در اشغال تاتارها است، عبور کند تا نامهای را به یکی از مقامات برساند و مسئله مهم دیگر ان است که هویت میشل استروگف به هیچ عنوان نباید افشا شود: «میشل استروگف در چنین شرایطی خود را برای مقابله با هر خطری آماده کرده بود. اما او در وضعیت معمول یک پیک تزار قرار نداشت؛ کسی نمیبایست از هویتش باخبر میشد چون در سرزمینی اشغالی، جاسوس فراوان بود و اگر او را میشناختند، مأموریتش با خطر مواجه میشد. همچنین ژنرال کیسلف مبلغ قابلتوجهی را در اختیار او قرار داد که سفر را برایش آسان میکرد، اما هیچ حکم مکتوبی از طرف امپراتوری به او داده نشد. تنها چیزی که به او دادند، یک مجوز عبور بود.» چیره دستی ژول ورن در داستانپردازی، خواننده را تا انتها رمان در هیجان و تبوتاب نگه می دارد و توصیفات قدرتمندانه او از محیط نیمهوحشی سیبری بر جذابیت داستان میافزاید. ژول ورن با همکاری «دِنری» نمایشنامهیی از این اثر تهیه کرد که در ۱۸۸۰ بر صحنه رفت. یک فیلم سینمایی در سال ۱۹۵۶و یک مینیسریال هم در سال ۱۹۷۵ بر اساس این فیلم ساخته شده است که موسیقی متن زیبای آن، اثر ویلادیمیر کوزما آهنگساز رومانیایی، ماندگار شد.
رمان کوتاه «ریگجن»، حاصل همکاری جدید مهدی زارع، شاعر و نویسندهٔ اهل سمنان، با انتشارات شهرستان ادب، پس از تجربهٔ موفق «تحریر دیوانگی» است. نام رمان از کویری مرموز و صعبالعبور در حوالی سمنان با همین نام گرفته شده است که در فضای داستان نیز این مکان، نقشی خاص در پیشبرد هدف نویسنده دارد. داستان به گونهای واگویهٔ شخصی پسری به نام «هادسم» با خویشتن است که به دنبال فراموششدههایش میگردد. روایت ریگجن به شیوۀ غیرخطی است. موضوع کتاب ترکیبی از عذاب وجدان پسر داستان نسبت به قتلی مرموز و ناپدید شدن پدرش، معضلات مواد مخدر و روابط پیچیدهٔ انسانی است که با کشش و تپشی فوقالعاده، مخاطب را با خویشتن همراه میکند.
محمدحسن شهسواری، در کتاب ایرانشهر که رمانی چندجلدی است، سعی کرده که روایت داستانیتاریخی خود را بر اتّفاقاتی که بر خرمشهر و آبادان در سالهای نخست جنگ ایران و عراق گذشت، متمرکز کند. او قهرمانهای کتابهایش را از مردهای معمولیِ شیردل بیادعایی انتخاب کرده است که خرمشهر را رها نکردند و ایستادند و جنگیدند و همچنین زنانی پرنیرو، فعال و خالق داستانهایی شگفت که مردان را بهدنبال خود میکشانند. نویسنده همچنان تمام هم و غم خود را به تکمیل این اثر، که یکی از طولانیترین آثار تاریخ داستان فارسی خواهد بود، اختصاص داده است و باقی مجلدات ایرانشهر نیز به محض تکمیل، در اختیار علاقهمندان قرار خواهد گرفت."
" محمدحسن شهسواری، در کتاب ایرانشهر که رمانی چندجلدی است، سعی کرده که روایت داستانیتاریخی خود را بر اتّفاقاتی که بر خرمشهر و آبادان در سالهای نخست جنگ ایران و عراق گذشت، متمرکز کند. او قهرمانهای کتابهایش را از مردهای معمولیِ شیردل بیادعایی انتخاب کرده است که خرمشهر را رها نکردند و ایستادند و جنگیدند و همچنین زنانی پرنیرو، فعال و خالق داستانهایی شگفت که مردان را بهدنبال خود میکشانند. نویسنده همچنان تمام هم و غم خود را به تکمیل این اثر، که یکی از طولانیترین آثار تاریخ داستان فارسی خواهد بود، اختصاص داده است و باقی مجلدات ایرانشهر نیز به محض تکمیل، در اختیار علاقهمندان قرار خواهد گرفت."
کتاب «بانو با سگ ملوس و چند داستان دیگر» اثر «آنتوان چخوف» مجموعهای از بهترین داستانهای کوتاه ادبیات روس است که عبارتاند از «چاق و لاغر»، «آفتابپرست»، «ماسک»، «وانکا»، «شوخی»، «سرگذشت ملالانگیز»، «سبکسر»، «انگور فرنگی»، «ئیونیچ»، «جان دلم» و «بانو با سگ ملوس»؛ این داستانها بین سالهای 1883 تا سال ۱۸۸۹ به نگارش درآمدهاند. «بانویی با سگ کوچولویش» The Lady with the Dog یکی از داستانهای کوتاه و معروف این کتاب است که به زبانهای مختلف بارها ترجمه و چاپ شده است. این داستان دربارهی مردی به نام «دمیتری دمیتریچ گوروف» است که با همسرش زندگی میکند. او به بیوفایی و خیانت روی میآورد و دلبستهی «آنا سرگه یونا» میشود. داستان آشنایی و رابطهی آنها یکی از ماندگارترین داستانهای کوتاه «آنتوان چخوف» را رقم زده است. «آفتابپرست» از داستانهای دیگر این نویسنده است که حاصل سالهای اول تجربهی نویسندگی اوست. در این داستان چاپلوسی به تصویر کشیده شده است و نویسنده این ویژگی را در آن دورهی اسفناک شوری نشان میدهد. داستانهای این کتاب درونمایههای مهم و واقعی دارند و هر کدام بهنوعی نقدی بر جامعهی خردهبورژوای آن دوره از روسیه است. در ابتدای این اثر مقدمهای کامل از «زینووی پاپرنی» آورده شده است که دربارهی لحن و نثر «آنتوان چخوف» بهخوبی توضیح داده و تکتک داستانهای این کتاب را بررسی کرده و گفته است: «داستانهای چخوف همه هشداردهنده و درعینحال دارای لحنی آرام و خالی از هرگونه درس اخلاق و رفتار، و تعیین وظیفه است. همه بابیانی ساده و روان و طبیعی نوشته شده است.»
نیمهشبِ بیستوسوم آوریل 1849، سیوشش نفر از جمله فیودور داستایفسکی به جرم عضویت در «محفل پتراشفسکی» بازداشت شدند. محاکمه داستایفسکی هشت ماه طول کشید. پس از اتمام بازجوییها، به فرمان تزار نیکلای اول، دادگاه تشکیل شد و داستایفسکی را به جرم خواندن، گزارشندادن و توزیع نامههای ضددینی و ضدحکومتی به تیرباران محکوم کرد. درست در سحرگاهی که محکومان پای سکوی تیرباران بودند و سه نفر از همقطاران داستایفسکی با چشمهای بسته در انتظار آتش گلوله بر سینههایشان بودند، پیک تزار از راه رسید و خبر از لغو مجازات اعدام برای محکومان حلقهی پتراشفسکی داد؛ اما تجربهی عذاب روحی این لحظات هرگز داستایفسکی را رها نکرد. سال 1860 داستایفسکی متن بازجوییهایش در زندان تزار را بازنویسی کرد و توضیحاتی نیز به آن افزود؛ کتاب حاضر شرحی است از آن تجربهی هولآور. همچنین او دربارهی پروندهی خود و دیگر اعضای محفل پتراشفسکی نوشته و البته مشروح بازجوییهایش را طی زمان رسیدگی به این پرونده بیکموکاست آوردهاست.
نویسنده: ماریو پوزو مترجم: حبیب الله شهبازی انتشارات: افق
آخرین تلاشهای کلریکوزیو بزرگ خاندانی مافیایی، به رسمی و قانونی کردن فعالیتهای خانوادهاش معطوف شده بود. 25 سال بعد نوهاش دانته و برادرزادهاش کراسیفیسکو (کراس) پا به دنیای قدرت گذاشته بودند. خان که 18 سال از پدرخواندگیاش میگذشت کمکم در آستانهی بازنشستگی قرار میگرفت. کراس ثروت زیادی را در کازینوی لاس وگاس جمع کرده بود و قصد داشت که در آیندهای نزدیک به قدرت اول خاندان تبدیل شود. با این حال، زمانیکه از کشتن دوست قدیمی خود سرباز میزند، از خاندان اخراج میشود و دانته به عنوان تنها قدرت باقیمانده شناخته میشود. میل شدید دانته به پدرخواندگی و قدرتمند شدن، باعث میشود تا او تصمیم به قتل بزرگان بگیرد و تمام موانع را از سر راه خود بردارد. دانته تصمیم به قتل پدر کراس میگیرد و پس از مدتی کراس متوجه میشود که خود او نیز در لیست سیاه قرار گرفته است لذا نقشهای طراحی میکند تا دانته را در مخمصه بیندازد ...
تخممرغهای شوم هجویهای درخشان و تخیلی، اما بسیار واقعگرایانه از دخالت دیکتاتوری در علم است؛ روایتی است از حکومتهای ناکارآمدی که میخواهند جباریتشان را به علم نیز تحمیل کنند و سپس فاجعه میآفرینند.
رمان «راز» کتابی به قلم «فیلیپ گرمبر» و ترجمه شده توسط «مهستی بحرینی». فیلیپ گرمبر داستان خود را را در ابتدای امر از یک روایت فلات و یکنواخت شروع می کند. فضایی مسحور کننده که در عوامل طبیعی ریز به ریز چیده می شوند که ناگهان و به یک آن به یک نقطه عطف برسیم و همه چیز دگرگون شود. شاید بهترین ایماژی که می تواند این داستان را به تصویر درآورد همان طرح جلد کتاب باشد. طرحی که با هشیاری نشر «ماهی» آن را بر گزیده است. این رمان آن قدر برای گرمبر خوش آمد بود که جوایز زیادی را برای آن به ارمغان آورد و بر شهرتش افزود. باید گفت بر اساس این رمان فیلمی با اهمیتی به کارگردانی «کلود میلر» فرانسوی ساخته شده است. برای آنان که علاقه مند به سینما هستند حتما توصیه می شود که ابتدا رمان را بخوانند و بعد به سراغ فیلم بروند. در آخر باید گفت این رمان در سال 1399 برای اولین بار به بازار کتاب ارائه شده است و آنرا می توانید به صورت یک کتاب جیبی، همراه خود داشته باشید.
تا در محله گم نشوی بازی دائمی نور و سایه است، مبارزه ی بی پایان خاطره و فراموشی است. ژان درگان نویسنده ای میانسال است که به ملال گرفتار آمده و عزلت نشینی اختیار کرده. روزی شخصی به نام ژیل اتولینی با او تماس می گیرد و خبر از پیدا شدن دفترچه ای می دهد که درگان در ایستگاه قطار لیون گم کرده بود. در این دفترچه اسمی آمده که کنجکاوی اتولینی را برانگیخته و حالا می خواهد از درگان اطلاعاتی درباره ی شخص مذکور به دست آورد. کنجکاوی اتولینی درگان را به گذشته های دور می برد و بهانه ای می شود برای باز کردن کلاف های درهم تنیده ی روزگار کودکی اش.
خانه ماتریونا به همراه خردهریزها نویسنده: الکساندر سالژنیتسین مترجم: عبدالرضا ناطقی نشر: ماهی
کتاب خانه ماتریونا، رمانی نوشته ی الکساندر سولژنیتسن است که اولین بار در سال 1963 انتشار یافت. راوی این داستان جذاب، یک معلم ریاضی است که قبلاً در اسارات «گولاگ» (اداره کل اردوگاه های کار و اصلاح اتحاد جماهیر شوروی) بوده است. او کاری را در مدرسه ای واقع در یک مزرعه ی اشتراکیِ بزرگ می یابد. پس از این اتفاق، ماتریونا به راوی، جایی را در خانه ی کوچک و رو به ویرانی خود پیشنهاد می کند. راوی این پشنهاد را می پذیرد و آن ها در کنار هم در یک اتاق مشغول زندگی می شوند. راوی، میان زندگی کارگران این مزرعه با زندگی کارگران و بردگانِ زمینداران در دوران قبل از انقلاب، تفاوت چندانی نمی بیند. ماتریونا با دستمزدی ناچیز و یا حتی بدون دستمزد در مزرعه کار می کند. او مجبور می شود بخشی کوچک از خانه ی خود را به یکی از آشنایانی بدهد که قصد دارد از چوب آن، برای ساخت خانه ای دیگر در روستا استفاده کند. کشاورزانی مست با تراکتوری که بدون اجازه برداشته اند، تصمیم می گیرند که چوب ها را شبانه انتقال دهند. اما در همین حین، رقم خوردن اتفاقی غیرمنتظره روند داستان را تغییر می دهد.
کتاب سوفیا پتروونا، رمانی نوشته ی لیدیا چوکوفسکایا است که نخستین بار در سال 1965 وارد بازار نشر شد. این کتاب را می توان شرح داستانی نویسنده از دوران «پاکسازی بزرگ» (عملیات سرکوب سیاسی در اتحاد جماهیر شوروی از سال 1936 تا 1938 میلادی) در نظر گرفت. سوفیا، زنی بیوه است که به عنوان تایپیست در چاپخانه ای در لنینگراد کار می کند. وقتی پسر این شخصیت درگیر ماجراها و آشوب های «پاکسازی بزرگ» می شود، سوفیا به صف طویل زنانی می پیوندد که پشت در مراجع قضایی ایستاده اند با این امید (هرچند ناچیز) که خبری خوب را دریافت کنند. سوفیا پس از مواجهه با دنیایی که اخلاقیات در آن معنایی ندارد، به جنون پناه می آورد؛ جنونی که خود را با توهماتی نشان می دهد که تفاوت چندانی با دروغ های اطرافیانش برای محافظت کردن از خودشان ندارد. رمان سوفیا پتروونا، شرحی جذاب، کمیاب و فوق العاده ارزشمند از «پاکسازی بزرگ» استالین است.
کتاب شنبه گلوریا نوشته ماریو بندتی است که با ترجمه لیلا مینایی منتشر شده است. کتاب شنبه گلوریا را انتشارات ماهی منتشر کرده است این مجموعه شامل تمام داستانهای کوتاه بندتی به اسپانیایی است.
عصیان رمانی از نویسنده اتریسی، یوزف روت است که در سال ۱۹۲۴ به چاپ رسید. این کتاب داستان یک جانباز جنگی را روایت میکند که پس از از دست دادن یک پا، تبدیل به نوازندهای دورهگرد میشود.
«یک رمانک لُمپن» نام اثر عجیب دیگری از روبرتو بولانیو، نویسنده معاصر شیلیایی است که پیش از مرگ زودهنگامش در ۴۹ سالگی، منتشر شد. بولانیو نویسنده آوانگارد (تجربی و نوآوارنه) شیلیایی، نماد نسلی از نویسندگان آمریکای لاتین است که صاحب جهان ادبی منحصربهفرد و بدیعی شمرده میشوند. کسانی همچون بورخس، یوسا، فوئنتس اما با این تفاوت که بولانیو یک نویسنده مستقل محسوب میشود نه نماینده سبکی خاص در ادبیات امریکای لاتین. در «یک رمانک لُمپن»، بولانیو برخلاف آثار دیگرش که در آنها معمولا سراغ دنیای نویسندگان و شاعران و درگیرهای آنها با خودشان و محیطشان میرود، به سراغ داستان زندگی دو آدم معمولی رفته است. خواهر و برادری که پدرو مادرشان را در تصادف از دست دادهاند و پس از این فقدان است که ماجراهای مرموز و عجیب و غریبی در زندگی برایشان پیش میآید و یکی از آنها هم، راه دادن دو فرد غریبه به خانه است که رفتارهای خاص و عجیبی دارند و باعث میشوند آنها به خانه یک سلبریتی نابینا دستبرد بزنند. «پدر و مادرمان وقتی برای اولین بار دونفره به تعطیلات میرفتند، در تصادفی در جادهای حوالی شهر ناپل مردند، شاید هم جادهٔ مخوف دیگری در جنوب. ماشین ما فیاتی بود زردرنگ، دست دوم، گرچه نو به نظر میرسید. تنها مشتی آهنپارهٔ خاکستری از آن به جا ماند. وقتی در گورستان ماشینهای ادارهٔ پلیس، کنار ماشینهای تصادفی دیگر، دیدمش، از برادرم پرسیدم «مگر زرد نبود»؟ برادرم گفت چرا، معلوم است که زرد بود، اما این مال قبل است، قبل از تصادف. برخوردهای شدیدْ رنگ یا تصورمان از رنگ را دگرگون میکنند. نمیدانم منظورش از این حرف دقیقآ چه بود. از او پرسیدم. گفت: نور... رنگ... همهچیز. با خودم گفتم طفلکی بیشتر از من لطمه دیده است.» «یک رمانک لمپن» بولانیو فضای عجیبی دارد، نه رئال است و نه فانتزی. همه چیز در آن ساده می گذرد اما پیرنگ عجیب و راوی عجیبتر آن که خواهر سرآسیمه و عصبی داستان است، نمیگذارند شما کتاب را نصفه و نیمه رها کنید.
کنستانسیا روایت زندگی زن و مردی است که ۴۰ سال در کنار هم با عشق زندگی کردهاند، اما در دوران میانسالی با حوادثی روبهرو میشوند که مسیر زندگیشان را تغییر میدهد. داستانی هرچند کوتاه، اما بسیار پُرمفهوم و البته درک آن کمی سخت است. راوی داستان، دکتر ویتبی هال، یک پزشک امریکایی است که با همسر اندلسی خود، کنستانسیا، در شهری بهنام ساوانا واقع در جنوب امریکا زندگی میکند. محوریت داستان یک هنرپیشهی روس تبعیدشده به امریکا به نام موسیو پلوتنیکوف است و اولین پاراگراف از کتاب با جملهای از او آغاز میشود که در حقیقت ذهن مخاطب را در فضایی مابین خیال و واقعیت درگیر میکند: موسیو پلوتنیکوف، بازیگر سالخوردهی روس، روز مرگش به سراغ من آمد و گفت سالها خواهد گذشت و من روز مرگ خودم به دیدار او خواهم رفت.
«سمفونی پاستورال» اثر آندره ژید، برنده نوبل ۱۹۴۷ و خالق «مائدههای زمینی» است. این اثر در بین آثار ترجمه شده آندره ژید به فارسی، رکورددار است و ناشران مختلفی تاکنون آن را ترجمه و منتشر کردهاند. رمان «سمفونی پاستورال» که نام خود را از سمفونی شماره شش بتهوون گرفته است، درباره یک کشیش پروتستان است که با وجود داشتن پنج بچه و خانهای کوچک، سرپرستی یک دختر نابینا به اسم ژرترود را هم قبول میکند. ژرترود پیش از این تحت سرپرستی یک پیرزن ناشنوا و فرسوده بود که کلمهای با او حرف نمیزد و حالا پیرزن مرده و دخترک پس از مدتها بیهمزبانی و دنیای تاریکش پا به دنیای ناشناختهای گذاشته که با آن بیگانه است. اما کشیش با مشورت با متخصصی اعصاب و روانی به اسم دکتر مارتن میکوشد با کمک طبیعت، موسیقی و ذات انسانی دختر را به زندگی بازگرداند. «نخستين لبخند ژرترود رنج و درد مرا يكسره از دل زدود و زحماتم را صدباره پاداش داد، زيرا: «هرآينه به شما میگويم: اگر شبانی كه خود من باشم برهای گمشده را بازيابم، از يافتن او بيشتر شادی میكنم تا از آن نود و نُه گوسفندی كه گم نشدند.» (انجیل متی). صادقانه اعتراف میكنم كه هرگز لبخند يكی از فرزندانم قلبم را چنين از شادی لبريز نكرده بود كه لبخند ژرترود با من چنين كرد. يك روز صبح، ناگهان چهرهی بیاعتنای او رنگی از احساس به خود گرفت. آشكارا ديدم كه رنج روزهای متمادی به بار نشسته است و او به آموختن اشتياقی وافر دارد و به هرچه میگويم توجهی عميق نشان میدهد.» تربیت و تعلیم ژرترود به کشیش انگیزهای میدهد که خودش را رشد دهد و کتاب مقدس را هم با دید تازهای بخواند تا این که عشق به سراغ کشیش میآید و او هر روز بیشتر عاشق دختر میشود در حالی که دختر پیش از آن عاشق پسر جوان کشیش شده است. ژید در این اثر از عشقی ناب و دور از هوس حرف میزند و گاه با نگاهی طنز آموزههای مذهبی را مقابل عشق قرار میدهد. راوی داستان هم خود کشیش است که دفتر خاطراتش را مینویسد. از این اثر فیلمی به همین نام، در سبک درام به کارگردانی ژان دولانوا، کارگردان فرانسوی در سال ۱۹۴۶ ساخته شد که همان سال هم برندهی جایزهی بزرگ جشنواره فیلم کن شد.
کتاب رؤیای آدم مضحک مجموعهای از 7 داستان کوتاه از نویسندهی بزرگ روس فیودور داستایفسکی است. عناوین داستانهای این مجموعه به ترتیب «آقای پروخارچین»، «پولزونکوف»، «دزد شرافتمند»، «ماری دهقان»، «کروکودیل» و «رویای آدم مضحک» است که هرکدام از آنها مربوط به دورهای از زندگی نویسنده است. داستان رویای آدم مضحک که عنوان اصلی کتاب از روی این داستان انتخاب شده در سال 1877 منتشر شد. داستایفسکی این داستان را سالها بعد از نوشتن آثار بزرگش همچون جنایت و مکافات و قمارباز نوشته است. به همین دلیل میتوان پختگی و رشد قلم نویسنده را هم در خلل داستانهای این مجموعه که درنهایت به رویای آدم مضحک ختم میشود را حس کرد. با اینکه موضوع داستان ها با یکدیگر تفاوت دارند اما نبوغ و هنر داستایفسکی در لایههای پنهان هر اثر امری است اجتنابناپذیر. این کتاب در ایران با ترجمهی رضا رضایی از سوی نشر ماهی منتشرشده است.
“دشت های سوزان” روایتگر وقایعی است که در مقطعی خاص در تاریخ ایران رخ داده است. قبل از اینکه خواندن رمان را آغاز کنی، این عبارت توجهت را جلب می کند: “به غیر از شخصیت های تاریخی همه شخصیت های داستان خیالی اند.” و این نشان می دهد که کرمیار در روایت تاریخی خود تمام شخصیتهای داستانیاش را حتی در سادهترین و بیاهمیتترین نقش، هوشمندانه وارد فضای روایی داستان میکند و پس از ایفای نقش به سرانجامی منطقی هدایت میکند و این در هم تنیدگی ایفای نقش از سوی آنها در کنار سیر پرشتاب و با اهمیت رویدادهای تاریخ معاصر ایران در این برهه از زمان به ویژه کشف نفت در ایران، داستان او را در نهایت به اثری پرکشش و جذاب تبدیل کرده است. رمانی که شاید به میزان لذتمندی خواننده چیزی از یک اثر عامهپسند کم ندارد، اما به معنی حقیقی کلمه اثری عامه پسند نیست.
بیوتن یکی از رمان هایی است که در حوزه دفاع مقدس و جنگ نوشته شده و تا حدودی مورد قبول کارشناسان قرار گرفته است و جزو رمانی های تأثیرگذار و موفق در حوزه دفاع مقدس میباشد و حتی در یک سال 8 بار تجدید چاپ شده است. رمان بیوتن اثر رضا امیر خانی است. این کتاب در جشنواره آثار 20 سال دفاع مقدس برگزیده شد در اولین دوره ی جشنواره مهر و دومین جشنواره ی دفاع مقدس مورد تقدیر قرار گرفته است که در سال 1387 توسط انتشارات علم به چاپ رسیده است. بیوتن داستان جانبازی است که پس از گذشت سالیان دراز از جنگ هنوز در گیر سوالاتی است که جواب روشنی برایشان ندارد. داستان با عشق آرمیتا که دختری ایرانی و ساکن آمریکا است ادامه می یابد و به همین دلیل ارمیا به آمریکا مهاجرت می کند ولی در آن جا درگیر مشکلاتی دیگر می شود چرا که وارد دنیای جدیدی شده که اختلافات زیادی با عقاید ارمیا دارد و پس از آن داستان رنگ و بوی سیاسی به خود می گیرد. بررسی شخصیت و نوع پردازش رمان بیوتن نشان می دهد که عمده ترین اشخاص رمان در چند طیف قابل طبقه بندی هستند. دسته اول ایرانیانی هستند که به آمریکا سفر کرده اند و در آنجا دارای شغل و زندگی هستند. دسته دوم عرب هایی هستند که از کشورهای مختلف عربی به آمریکا سفر کرده و در آنجا اقامت دارند و دسته سوم آمریکاییهایی هستند که در نزدیکی آپارتمان ایرانیها اقامت دارند.
«سنگ صبور» مجموعه داستانهای کوتاهی از راضیه تجار نویسنده و محقق معاصر است. تجار تا کنون مسئولیتهای ادبی ـ هنری زیادی را بر عهده داشته است. رمانهای «کوچه اقاقیا»، «نرگسها» و «هفت بند» او بهعنوان رمان برتر یک دهه در آموزش و پرورش انتخاب شدهاند. داستانهای این کتاب درباره عشق و ازدواج و مسایل مربوط به آنند.
این کتاب حاصل تحقیقات محمدرضا سرشار در متون معتبر تاریخی مرتبط با زندگی و سیره پیامبر اسلام (ص)، در قالب داستانی و به لحنی شاعرانه است. این اثر، پس از چاپ به صورت کتاب در دو قالب ویژه نوجوانان و بزرگسالان موفق به دریافت جوایز معتبری از سوی جشنوارههای کشوری قرار گرفت. که از آن جمله میتوان به عنوان اثر برگزیده دومین جشنواره قصههای قرآنی، پیامبران و ائمه» (مربوط به بررسی کتابهای ده سال سالهای ۱۳۷۴تا ۱۳۸۴) برای آن اشاره کرد. در کتاب «آنک آن یتیم نظر کرده» گرچه نویسنده در پرداخت به سیره و زندگی حضرت محمد(ص) به منابع تاریخی استناد کرده ،اما بهرهگیری وی از تخیل در پرداخت احوال روانی شخصیتهای فرعی و توصیف مکانها و اشیاء،نیز به وضوح مشهود است.
رمان محرمانه میلان، روایتی جذاب از دل مهاجرت است. روایتی از مهاجرینی بیسرزمین که به هر کجا دست دراز کنند، جایی برای زندگی آنان نیست. تصویری تمامنما از انسان معاصر در جامعه غرب است. اویی که خانه ندارد. نویسنده شخصیتها را به خوبی پرداخته است. انسانی که از افغانستان تا ایران و ترکیه و بعد هم اروپا طعم آوارگی و غربت را میچشد. رمان به واقع این سئوال را مطرح میکند «وطن کجاست؟ و انسان امروز کجا را میتواند به عنوان وطن برگزیند؟»
پشت دیوارهای زندان، جاییست که کنجکاوی همهٔ ما را برمیانگیزد. هرچیزِ ناپیدا یا نیمهپیدایی، تعلیق دارد. یونس عزیزی بهسراغ این تعلیق رفته است و از زندان روایت کرده است؛ جایی که جزئیات زیادی از آن نمیدانیم و همیشه در هالهای از ابهام بوده است برایمان. چپدستها روایت مردی بهنام آصف است که برای گذراندن دورهٔ سربازی، در زندان خدمت میکند. او، قربانی نقشه یک قاچاقچی برای جابهجایی مواد مخدر و درگیر حوادث پس از آن میشود. حالا مأموریت جدید آصف، فراریدادن زندانی است...
کتاب سووشون، رمانی نوشته ی سیمین دانشور است که نخستین بار در سال 1969 به انتشار رسید. این رمان جاودان به زندگی خانواده ای ایرانی در زمان اشغال کشور توسط نیروهای متفقین در جنگ جهانی دوم می پردازد. داستان در شیراز می گذرد؛ شهری که یادآور تصاویری از تخت جمشید، شاعران بزرگ، صوفی ها و کوچ نشینانی است که در گستره ای از هیاهوها و فراز و نشیب های تاریخی زندگی کرده اند. زری، همسر و مادری جوان است که علاوه بر مواجهه با آرزوی داشتن یک زندگی خانوادگی سنتی و نیاز برای یافتن هویت فردی، تلاش می کند تا به طریقی با همسر کمال گرا و سخت گیر خود کنار آید. دانشور در این کتاب با نثر جذاب و دلپذیر خود، تم ها و استعاره های فرهنگی را به کار می گیرد. رمان سووشون، اثری منحصر به فرد است که چارچوب ها و محدودیت های زمانه ی خود را می شکند و نام خود را به عنوان یکی از ضروری ترین آثار برای درک تاریخ معاصر ایران مطرح می کند.
کتاب «درک یک پایان» رمان بینظیری از جولین بارنز، نویسنده انگلیسی برنده جایزه بوکر ۲۰۱۱ است. بارنز تا کنون رمانهای متعدد و چند داستان کوتاه و جستار نوشته و چند کتاب نیز ترجمه کرده و حتی زمانی هم با نام مستعار دان کوانا (نام خانوادگی همسرش که زودهنگام درگذشت) داستان جنایی نوشته است. از آثار او میتوان به «دیار مترو» و مجموعه داستان «عبور از کانال» و «طوطی فلوبر» اشاره کرد. بارنز به گوستاو فلوبر و به طور کلی ادبیات و فرهنگ فرانسه بسیار علاقه دارد.
کتاب جنایی و پرهیجان پنجشنبه های خانم جولیا، داستانی جذاب و پلیسی است. در این کتاب با شخصیتی به خانم جولیا روبهرو میشویم که زنی جوان و غمگین است. اما یک روز او بدون هیچ ردی از ویلای کنار دریاچه ناپدید میشود. خانم جولیا هر هفته برای دیدن دخترش که در یک مدرسه شبانه روزی درس میخواند و یک قرار مرموز با قطار به شهری دیگر میرفته آیا ناپدید شدن او معنای خاصی دارد؟ داستان پنجشنبه های خانم جولیا در یک شهر کوچک در دهه پنجاه میلادی کشور ایتالیا اتفاق میافتد. خانم جولیا که همسر یک وکیل است. همسر او گم شدن جولیا را به یک کارآگاه خبر داده و به این ترتیب جستجو شروع میشود. از نظر کارآگاه همه چیز عادی است اما این گشتن او را با لایه دیگری از حقیقت روبهرو میکند، طبقه اجتماعی بورژوا که به ظاهر خوشبخت هستند اما در حقیقت زندگیشان سرشار از خودپسندی و بیماریهای روحی است. پنجشنبه های خانم جولیا داستانی جذاب است که شما را به قلب ایتالیا میبرد. در این کتاب تصویر چندگانه از زندگی ایتالیایی میبینید و با شخصیت های محدود با یک زندگی همراه میشوید. در بخشهایی از این کتاب نامهها روایت را پیش میبرند و توجه به تاریخ نامهها به شما کمک میکند تا حوادث را کنار هم بچینید تا معما را حل کنید. اما پایان غیرقابل پیشبینی و عجیب شما را غافلگیر میکند. با این کتاب هم در حل یک معما شریک میشوید و هم زندگی عجیب شخصیتها را دنبال میکنید. کتاب پنجشنبه های خانم جولیا چون پیشنویس یک فیلم است ممکن است کمی با رمانهای دیگر متفاوت باشد اما این موضوع در لذت خواننده تاثیری ندارد و فضاهای تصویری بیشتری برایش میسازد.
جولین بارنز کتاب آرتور و جورج را بر اساس داستانی واقعی نوشته است. زندگی دو مرد که در اواخر قرن نوزدهم در انگلیس به هم گره میخورد. سر آرتور کانن دویل که خالق یکی از مشهورترین کارآگاهان دنیای ادبیات جهان یعنی شرلوک هولمز است و جورج ادلاجی (ایدلجی) که وکیل میشود. او پسر کشیش است و اصالتش به زرتشتیان هند برمیگردد. زندگی آن دو به دلیل یک بیعدالتی بزرگ بهم گره میخورد و نقدی هم بر ناکارآمدی نظام قضایی انگلیس میکند. جولین بارنز در این داستان مرز بین خیال و واقعیت را در هم میشکند تا ذهن را به سمت پرسشهایی ببرد که همه به آن فکر میکنند. بیعدالتیهایی که میتواند زندگیها را دگرگون کند. عشقهایی که سرانجامی ندارند و هزاران چیز دیگر که در تمام زندگیها و افکار نقش دارند.
رژیس دبره یکی از عناصر مهم ترویج خط و سیاق انقلاب کوبا در جنبش چپ جهان سوم و اروپا بود. با رجال جنبش های چریکی و در صدر همه، خود فیدل کاستروی محبوب، دمخور بود و آوازه اش در سال ۱۹۶۷ با کتاب انقلاب در انقلاب جهانی شد و این نویسندهٔ بیست و پنج سالهٔ فرانسوی را وارد جرگهٔ نویسندگان و روشنفکران اروپا کرد. فعالیت های او تا مرگ چه گوارا و دستگیری خود او در بولیوی ادامه داشت. انقلاب در انقلاب در هاوانا چاپ و منتشر شد و به صورت مانیفستی برای «راه چه گوارا» و کاستروئیسم درآمد. رژیس دبره در عنصر نامطلوب تمام گفت و شنودها و نوشته های پراکنده و اشارات جسته گریخته در محافل خصوصی را یکجا گرد آورده است و به شیوهٔ بدیع خود، بار دیگر آب در خوابگه مورچگان می ریزد. این آخرین نوشتهٔ دبره دربارهٔ «تجربهٔ لاتینی» و به قول خودش، آخرین اوراق پرونده است.
«پییر و لوسی» رمانی از رومن رولان (۱۹۴۴-۱۸۶۶) نویسنده فرانسوی است. نویسندهای که مدال گوته را از دولت نازی نپذیرفت. این نویسنده فرانسوی با آثار پرشمار و پرارزش، صاحب نثری درخشان است که تا به امروز همچنان تابناک باقیست. رومن رولان متولد ۲۶ ژانویه ۱۸۶۶ در شهر کلامسی (Clamecy) از ایالت بورگونی فرانسه است. از خانوادهای بورژوا و مرفه بود و توانست در پاریس و رم به تحصیلات عالیه دست یابد و پس از تدریس در دانشگاههای معتبری چون سوربُن و اِکول نورمال، از سال ۱۹۱۲ تمام وقت به نویسندگی پرداخت. این کتاب، اثری کمتر شناختهشده از این نویسنده است که نثر زیبایی دارد و تمام باورهای رولان را که مهمترینشان عقاید ضد جنگ بود در قالب یک رمان عاشقانه مطرح میکند. «پییر» در این رمان یک هملت مدرن و امروزی است؛ افسرده، ناامید و سرخورده از جهانی که در آن زندگی میکند. در حقیقت او جوان ۱۸ ساله بورژوایی است که در دوران جنگ جهانی اول به خدمت سربازی فراخوانده شده است. رمان زیبای «پییر و لوسی» داستان عشق پرشور و پاک دو دلداده جوان است که در آن آرمانهای شفقت، صلح طلبی و انسان دوستی نویسنده مشهور و برنده جایزه نوبل، رومن رولان، و آرزوی او در داشتن جهانی عاری از خشونت، تجلی مییابد. بخشی از کتاب: در هر نوجوان شانزده تا هجده ساله اندکی از روح هملت یافت میشود. از او نخواهید که جنگ را درک کند! (این باشد بر شما مردان روزگارْدیده!) برای او همین بس که زندگی را درک کند و بتواند خشم خود را از وجود آن فرو خورَد. معمولاً او خود را در رؤیا و هنر مدفون میکند تا زمانی فرا رسد که به این زیست جدید خو گرفته باشد ـزمانی که نوزاد حشره گذارِ مرارتبار از کرمینگی به حشره بالدار را طی کرده باشد. و در این روزهای پر آشوبِ بهارِ بلوغ، او چه سخت نیازمند آرامش و تعمق است! اما آنها ــ آن نیروهای کور و حیوانی و کوبنده ــ در اعماق نقبش بهدنبالش میآیند، او را که هنوز در پوسته تازهاش ظریف و آسیبپذیر است مییابند و از تاریکی بیرون میکشند
هندرسون، شاه باران یک نوع طنز فلسفی است و داستان مردی را روایت میکند که دنبال معنای زندگی میگردد. مردی که همه چیز از ثروت و مکنت تا خانواده و مقام اجتماعی و احترام و... دارد اما راضی نیست. او میخواهد معنای زندگی را بفهمد. او برای این کار سفری به افریقا میکند و روزهای طولانی در میان مردم قبایل مختلف میگذراند. هندرسون، شاه باران در میان صد رمان برتر قرن به انتخاب مدرن لایبرری، مقام بیست و یکم را دارد.
فرنی و زویی جی.دی.سلینجر ترجمه: امید نیک فرجاام « دانش باید به حکمت و معرفت منتهی بشه و اگه نشه مفت نمی ارزه! اما هیچ کس بهش اشاره نمی کنه! تو دانشگاه حتی یه کلمه هم به گوشت نمی خوره که قراره معرفت هدف کسب دانش باشه. یعنی حتی کلمه معرفت هم به گوش آدم نمی خوره!»[1] فرنی و زویی دو فرزند کوچک خانواده ی بزرگ گلس هستند. به غیر از آنها خانواده گلس پنج فرزند دیگر نیز دارند. رمان فرنی و زویی شامل دو داستان درباره این دو فرزند است. داستان اول درباره فرنی است که کوچکترین دختر خانواده است. این داستان شرح ملاقات فرنی با پسری به نام لین کاتل است. فرنی که علاقه زیادی به ادبیات و عرفان شرقی دارد دست به گریبان یک بحران روحی عرفانی است. وی مشغول خواندن یک کتاب عرفانی می شود و آشفتگی های روحی و فکری به سراغش می آید و عوالمی برای وی آشکار می گردد. داستان دوم نیز روایت زویی کوچکترین پسر خانواده است. زویی برادر بزرگ فرنی است و بازیگری می خواند. وی به همراه خانواده اش تلاش می کند فرنی را از بحران روحی نجات دهد. برادر بزرگ این خانواده به نوعی قدیس خانواده آنها است که سال ها قبل خودکشی کرده است. بادی یکی دیگر از اعضای خانواده سال ها است در انزوا به سر می برد.
زمستان سخت داستان اختلاف و جدایی آلبانی از اتحاد جماهیر شوروی و تاثیراتی است که این جدایی بر مردم و کشور آلبانی می گذارد. اسماعیل کاداره به خوبی داستان کشور آلبانی و مردم این کشور و همینطور ترکیب این دو را بیان می کند داستان از زاویه ی دید بسنیک استروگا که روزنامه نگار، مترجم و مفسر دولتی است روایت می شود. شوروی و آلبانی بر سر مسئله ای دچار اختلاف شده اند، در کنفراس شوروی ،تلاششان برای توافق ناکام می ماند در نتیجه اتحاد جماهیر شوروی تصمیم به تحریم گسترده ی آلبانی می گیرد کمک های خود و به طور کلی ارتباطشان با آلبانی را قطع می کنند، اتفاقی که زمستانی سخت و سرد را برای مردم و کشور آلبانی رقم خواهد زد. استروگا نیز در این جلسه حضور دارد و از اتفاق و بحران پیشرو خبر دارد مسئله ای که مردم عادی ماه ها بعد به آن پی خواهند برد.جنگ و صلح زمان ما لقبی است که منتقدان به این اثر داده اند
آتش انتقام در من شعله میکشید و کینۀ رضی و دارودستهاش تو قلبم میجوشید. مثل کسی که زندگیاش را تو کیسهای گذاشته و کف قبرستان چال کرده باشند، آمده بودم دنبال سهمم از این دنیای لعنتی؛ سهمی که هیچکس برایم قائل نشد و دنیایی که هر روز برایم تنگ میشد و تنگتر. قلبم دنگدنگ به قفس سینهام میکوبید. هقهقم را خفه کردم و آرام کنار دیوار خشتی سُر خوردم و نشستم. اینجا برایم غریبه بود؛ کهنهقبرستانی پای دامنه کوه که سال تا سال رنگ آدمیزاد به خودش نمیدید. صدای رخرخ بیل و تقتق کلنگ که به صورت زمین زخمه میزد، به تن کوه میخورد و انعکاسش خوف به جانم میانداخت. توی تاریکی نیمهشب چیزی دیده نمیشد جز سایههای سیاه. ضجههایم باید خفه میشد. این را با من شرط کردند تا راضی به ماندنم شدند. دو گوشۀ روسریام را چپاندم تو دهانم، خیره به تقلایشان. اشکهایم چهار رج میآمد. باد خاک را بلند کرده، قبرستان یکسر به گَرد نشسته بود. چمباتمه زدم پای ستون طاقی که قبر کهنهای را در پناهش داشت. این را هم با من شرط کرده بودند که آنجا بمانم و قدم از قدم برندارم؛ ولی مگر میتوانستم؟ تا چشمم به کیسۀ سفید غرق خونی که از دل گودال بیرون آمد افتاد، قولوقرار که هیچ، دنیا برایم تمام شد. خواب بودم یا تمام اینها داشت تو بیداری اتفاق میافتاد؟ ضجه زدم و به سمتشان دویدم. هنوز نرسیده بودم، یکی که نفهمیدم کی بود، یک طرف جنازهای که تو دستش بود را زمین انداخت. به سمتم دوید و ضجههایم را پشت دستهایش خفه کرد.
کینو مانند پدر و پدربزرگ خود، غواصی فقیر است که مرواریدهایی را از اعماق خلیج جمع می کند؛ مرواریدهایی که روزی ثروت عظیمی را برای پادشاهان اسپانیا به ارمغان می آوردند و اکنون، فراهم کننده ی مایحتاج ناچیز زندگی کینو، همسرش جوانا و کودک نوزادشان هستند. اما در یک روز معمولی مانند بقیه ی روزها، کینو با مرواریدی به بزرگی تخم یک مرغ دریایی و به زیبایی قرص کامل ماه از آب سربرمی آورد. با به دست آوردن این مروارید، نور امید به زندگی راحت تر و امنیت، در دل کینو و خانواده اش می تابد اما همه ی اتفاقات در پیش رو، مطابق میل او پیش نخواهند رفت. رمان مروارید که داستانی ساده اما پرمفهوم دارد، اسرار سرشت آدمی، طمع، بی اعتنایی به هنجارهای اجتماعی، تاریک ترین اعماق شرارت ها و نجات بخشی های درخشان عشق را مورد واکاوی و کنکاش قرار می دهد. جان اشتاین بک، داستان کتاب مروارید را از یک افسانه ی قومی و مردمی مکزیکی، در زمان بازدیدش از منطقه ای مرواریدخیز در سال 1940 الهام گرفته است.
نامه ای از پکن پرل اس. باک (1892 ـ 1973م.) نویسنده معروف امریکایی و برنده جایزه ادبی نوبل دارای چندین اثر معروف درباره چین و تاریخ پرفراز و نشیب این کشور در نیمه اول قرن بیستم میلادی است. خاک خوب، مادر، خانه تقسیم شده و تبعیدی بخشی از کتاب های باک هستند که تعداد آن ها را به حدود 80 عنوان تخمین می زنند. آثار باک نقش بسزایی در نزدیک کردن دیدگاه امریکاییان به چین داشت، هدفی که در کتاب نامه ای از پکن نیز دنبال می شود. نامه ای از پکن داستان زنی آمریکایی است که با یک مرد دورگه چینی ـ آمریکایی ازدواج می کند، با او به پکن می رود و اندکی بعد از انقلاب کمونیستی چین به اصرار همسرش به همراه پسرش راهی آمریکا می شود.
قرن هجدهم، دوران منحصربه فرد و هیجان انگیزی بود و از سده های گذشته، خشونت بارتر، پرانرژی تر و خلاقانه تر جلوه می نمود. شخصیت اصلی کتاب، تام جونز، در چنین دوره ای زندگی می کرد. او، مهربانی، صمیمیت و سخاوت را به همراه در لحظه بودن و روحیه ی بالا در خود پرورش داده بود، اما این موضوع، او را در مخمصه های اجتماعی می انداخت و یا بر سر دوراهی های اخلاقی قرار می داد. ماجراجویی های تام در بخش های مختلف انگلیس، تصویری شفاف و بی واسطه از زندگی در میانه ی قرن هجدهم به مخاطب می دهد و در این مسیر، خواننده را با هنرمندی تمام سرگرم می کند. تام جونز، بچه ای سرراهی با والدینی ناشناخته توسط مردی به نام آقای آلورتی پرورش می یابد و به شدت عاشق و شیفته ی سوفیا وسترن، دختر زیبا و به ظاهر دست نیافتنی ارباب خانه ی کناری می شود؛ گرچه گاهی اوقات زیبایی های دختران محلی نیز تام را به وسوسه می اندازد. وقتی که آقای آلورتی، تام را به منظور ایستادن روی پای خود از مزرعه طرد می کند و سوفیا هم برای فرار از ازدواجی اجباری با او به لندن می گریزد، ماجراجویی های جذاب کتاب آغاز می شود.
در رمان "غرور و تعصب"داستان پیرامون خانواده بنت شکل میگیرد که پنج دختر دارند. با آمدن دو مرد جوان ثروتمند با نام آقای بینگلی و دوستش آقای دارسی به همسایگیشان، خانم بنت امیدوار میشود تا دخترهایش ازدواج کنند و سامان بگیرند. جین، دختر بزرگ خانواده به آقای بینگلی علاقهمند میشود اما خواهر سرزنده و بانشاطش الیزابت، به خاطر تکبّر و انزوای آقای دارسی از او متنفّر است ولیکن با اینکه، الیزابت بنت، دختری عقلگرا از طبقه متوسط و حومهنشین و چارلز دارسی، مردی خوددار و مغرور از طبقه مرفه و شهرنشین است، این دو به تدریج به خصوصیات اخلاقی خوب هم پی میبرند و با افزایش شناخت و آگاهیشان از یکدیگر، خود نیز با تغییرات مثبت و خوب در بینش و شخصیتشان کاملتر میشوند و عشقی واقعی بین این دو ایجاد میشود، و در این بین اتفاقاتی رخ میدهد که جین و آقای بینگلی از هم دور میشوند و...
کتاب «صبحانه در تیفانی» breakfast at tiffany's نوشته ترومن کاپوتی نویسنده آمریکایی است که اولین بار در سال 1958 منتشر شد. داستان این کتاب از زبان مرد جوانی است که ماجراهایی را درباره ی دختر همسایه پایینی اش یعنی هالی روایت میکند. از زمانی که راوی داستان بهطور تصادفي با هالی ملاقات ميکند آشنایی مخاطب هم به شکل تدریجی با شخصیت هالی شروع میشود. بعد از آشنایی راوی با هالی سرو کله ی مرد میانسالی پیدا می شود که ادعا می کند شوهر هالی بوده است و داستان از این لحظه برای مخاطب جذاب تر می شود.
کتاب پدرخوانده، رمانی نوشته ی ماریو پوزو است که نخستین بار در سال 1969 وارد بازار نشر شد. این رمان فوق العاده جذاب و محبوب با ارائه ی تصویری درخشان و خشونت آمیز از خانواده ی کورلئونه، راه خود را به قلب و ذهن طرفداران داستان ها و همین طور فیلم های معمایی و جنایی باز کرد. این داستان فراموش نشدنی درباره ی جنایت، فساد، احساس و وفاداری، همچنان به عنوان نمونه ای کامل از داستان های مربوط به دنیای مخوف و زیرزمینیِ گروه های مافیایی، از گزند زمان در امان مانده است. حکایت حماسه گونه ی ماریو پوزو که در سال 1969، رتبه ی نخست پرفروش ترین های نیویورک تایمز را با اختلاف از آن خود کرد، به فیلمی تکرارنشدنی به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا تبدیل شد که جایزه ی بهترین فیلم آکادمی اسکار را نیز به دست آورد. کتاب پدرخوانده، اثری است که الگوبرداری های زیادی از آن شده اما هیچ وقت همتایی برای آن پیدا نشده است. این داستان جاودان درباره ی خانواده و جامعه، قانون و نظم، و اطاعت و سرکشی، به بهترین شکل ممکن از امیال تاریکِ نهفته در سرشت انسان ها پرده برمی دارد.
کتاب مکتب های ادبی به قلم رضا سید حسینی، نویسنده و از چهره های تاثیرگذار امر ترجمه، نخستین بار در سال ۱۳۳۴ منتشر شد و سپس بارها به تجدید چاپ رسید، اکنون چاپ بیستم این اثر دو جلدی توسط انتشارات نگاه در اختیار خوانندگان قرار گرفته است. اما مکتب ادبی چیست؟ به طور کلی مکاتب ادبی به جمع ویژگی ها و نظریاتی که در نتیجه ی فرهنگ، اجتماع و سیاست یک بازه ی تاریخی در ادبیات کشور یا منطقه ای ایجاد شده، اطلاق می شود. این ویژگی های مشترک در آثار اهل قلم نمود یافته و سپس به طور جداگانه با ضوابط و آیین های تعریف می شود و پیروان خاص خودش را پیدا می کند و آثاری که مربوط به یک سبک یا مکتب اند از آثار دیگر نویسندگان مجزا می شوند. این ویژگی ها یا به اصطلاح معروف ایسم ها از جمله موارد مهمی است که در زمینه ی نقد و بررسی آثار ادبی مورد توجه قرار می گیرد و جز استانداردهای ارزیابی و نقد مجسوب می شود. در کتاب مکتب های ادبی شامل بررسی تعدادی از مهم ترین این مکاتب هستیم که در جلد نخست آن باروک، کلاسیسم (اصول ادب و هنر و فلسفه ی روم و یونان)، رمانتیسم که اساس آن تخیل و احساس با تاکید بر فردگراییست، رئالیسم یا واقع گرایی، ناتورالیسم یا طبیعیت گرایی و هنر برای هنر و مکتب پارناس به چشم می خورد. تولد ادبیات جدید، سمبولیسم یا نماد گرایی، مکتب هایی از سمبلیسم، تحول مکاتب در روسیه، اکسپرسیونیسم یا تعبیرگرایی که ابتدا در نقاشی ایجاد شد و سپس به ادبیات ورود کرد، کوبیسم، دادائیسم که هرگونه اصول و قاعده را مضحک می دانستند، سورئالیسم که آنچه ماورای واقعیت است را بر مبنای خیال و سر ضمیر ارائه می کند، اگزیستانسیالیسم ، تئاتر نو و در نهایت دگردیسی رمان در جلد دوم این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است.
این کتاب روایتگر داستان پسری در آستانه جوانی به نام جو است؛ درست ده سال پیش هنگامی جو تنها هفت سال داشته برادرش اد را به جرم قتل دستگیر کرده اند و حالا که محکوم به اعدام شده است جو راهی سفری به سوی تگزاس است تا او را ملاقات کند. در حالی که آهی در بساط ندارد، درآمد خواهرش آن قدر نیست که کاری را از پیش ببرد و مادرش زنی بی قید و بند است که چندان اهمیتی به آن چه در اطرافش اتفاق می افتد نمی دهد. داستان به شیوه شعر آزاد روایت می شود و ماجرای خانواده ای گرفتار در فقر را به تصویر می کشد که حتی توانایی استخدام وکیل برای دفاع از اد را ندارند. کتاب یک دقیقه بعد از نیمه شب
دین واشنگتن که همیشه مشتهایی آماده برای کتک زدن با یک اخطار دیگر از مدرسه اخراج میشود، اما آشنایی او با بیلی دی فرصتی دوباره است برای نجات از این وضعیت بحرانی، دوستی ناخواسته و غیرمعمول دین و بیلی دی، که شخصیتی خاص دارد و در پی یافتن پدرش است، دین را درگیر ماجراهای میکند که پرده از اسرار زیادی برمیدارد. ارین جید لنگ روزها خبرنگار است و در صفحهی حوادث روزنامه مطلب مینویسد و شبها کارش نویسندگی است. او که تنها فرزند خانواده بود در کودکی بیشتر در تنهای خودش را سرگرم میکرد. شاید به همین دلیل است که تنهایی شخصیتهای اصلی داستان بنبست که هر دو تکفرزند هستند بسیار واقعی است و دوستی غیرمعمولیشان اینچنین عمیق و فراموش نشدنی.
کتاب «سکه ای از آسمان» رمانی نوشته ی «جنیفر ال. هالم» است که نخستین بار در سال 2006 به انتشار رسید. با فرا رسیدن تابستان، مدرسه تعطیل شده و «پنی» و «فرانکی» نقشه هایی بزرگ برای خوردن بستنی های گردویی، شنا در استخر، و البته تشویق تیم بیسبال مورد علاقه خود دارند. اما گاهی اوقات اتفاقات طبق نقشه پیش نمی رود. مادر «پنی» نمی خواهد که او شنا کند چون می ترسد که «پنی» به بیماری «فلج اطفال» مبتلا شود. «فرانکی» هم از طرف دیگر، مدام خودش را به دردسر می اندازد، و «پنی» احساس می کند بین دو بخش از خانواده اش گیر افتاده است. اما حتی اگر تابستان طبق نقشه های آن ها آغاز نشده باشد، «پنی» و «فرانکی» هنوز فرصت دارند که به شیوه هایی غیرمنتظره، از تعطیلاتشان لذت ببرند!
کتاب چشمهایش از آثار معدود زبان فارسی است که در مرکز آن یک زن با تمام عواطف و ارتعاشات روانی و ذهنی قرار گرفته است. استاد ماکان- نقاش بزرگ -که یک مبارز سیاسی علیه دیکتاتوری رضا شاه است، در تبعید میمیرد. یکی از آثار باقیمانده از او پردهای است بهنام چشمهایش؛ چشمهای زنی که گویا رازی را در خود پنهان کرده است. راوی داستان که ناظم مدرسه و نمایشگاه آثار استاد ماکان است، سخت کنجکاو است راز این چشمها را دریابد. بنابراین سعی میکند زن در تصویر را بیابد و از ارتباط او با استاد ماکان بپرسد. پس از سالها، ناظم زن مورد نظر را مییابد و در خانه او با هم گفتوگو میکنند. زن به او میگوید که او دختری از خاندانی ثروتمند بوده و به خاطر زیباییاش توجه مردان بسیاری را جلب خود می کرده اما آنها برای او سرگرمیای بیش نبودند و تنها استاد ماکان بود که توجهی به زیبایی و جاذبهاش نداشته است. زن برای جلب توجه استاد با تشکیلات مخفی سیاسی زیر نظر استاد همکاری میکند اما استاد نه فداکاری او را جدی میگیرد و نه احساسات و عشق او را درمییابد. در آخر استاد از سوی پلیس دستگیر میشود و زن به درخواست ازدواج رییس شهربانی که از خواستاران قدیمی او بوده است، به شرط نجات استاد از مرگ، پاسخ مثبت میدهد. استاد به تبعید میرود و هرگز از فداکاری زن آگاه نمیشود. در تبعید پردهٔ چشمهایش را میکشد، چشمهایی که زنی مرموز اما هوسباز و خطرناک را نمایان میکند.زن میداند که استاد هرگز او را نشناخته و این چشمها از آن او نیست. هنوز بر سر اینکه داستان از زندگی کمالالملک الهام گرفته شده است یا زندگی تقی ارانی، اختلاف نظر وجود دارد.
کتاب آرزوهای بزرگ، رمانی نوشته ی چارلز دیکنز است که اولین بار در سال 1861 به چاپ رسید. این رمان که به شکل گسترده ای به عنوان برترین اثر دیکنز شناخته می شود، به داستان پسر یتیمی به نام پیپ می پردازد که شاگرد مغازه ی آهنگری است اما رویای اشرافی شدن را در سر می پروراند. در این داستان بی نهایت جذاب درباره ی گناه، عذاب وجدان، انتقام و پاداش، شخصیت هایی به یاد ماندنی به چشم می خورند: مگویچ که یک زندانی فراری است؛ استلا، دختری که تنها غرورش از زیبایی اش پیشی می گیرد و البته خانم هاویشام که زنی مرموز و انتقام جو است. رمان آرزوهای بزرگ که در واپسین دهه ی زندگی دیکنز به رشته ی تحریر درآمد و نام خود را به عنوان یکی از محبوب ترین آثار دیکنز مطرح کرد، نشان دهنده ی نگرش تاریک نویسنده نسبت به جامعه ی ویکتوریایی و طبقه بندی های اجتماعی و مادی گرایی آن است.
نویسنده: اومبرتو اکو مترجم: رضا علیزاده انتشارات روزنه «شماره صفر» آخرین رمان اومبرتو اکو (۱۹۲۲-۲۰۱۶)، نویسنده و نشانهشناس بزرگ ایتالیایی است که یک سال پیش از مرگش بر اثر سرطان، در سال ۲۰۱۵ منتشر شد و به سرعت در لیست پرفروشها قرارگرفت. اکو در این رمان که برخلاف رمانهای دیگر او، بسیار کوتاه است. دو داستان را پیش میبرد. داستان یک روزنامهنگار حقهباز به نام کولونا در سال ۱۹۹۲ و دیگری داستان تیراندازی به موسولینی و معشوقهاش در سال ۱۹۴۵ در دریاچه کومو. داستان دوم از دل داستان اول بیرون میآید.
برخیز ای موسی یک مجموعه ی رمان متعلق به سال 1942 است که از 7 داستان کوتاه مربوط به هم تشکیل شده است. این کتاب توسط ویلیام فاکنر نویسنده ی زبده ی آمریکایی نوشته شده است و گاهی به عنوان رمان در ظر گرفته می شود. اصلی ترین شخصیت کتاب و صدای متحد کننده ی آن صدای ایزاک مک کاسلین ، "عمو ایک" است که تا زمان پیری زندگی می کند. شخصیتی که عموی نیمی از شهر است و پدر هیچ کس فاکنر گرچه در اصل این مجموعه را به عنوان یک مجموعه داستان کوتاه منتشر شده کرده بود ، اما کتاب را به همان روشی که "بی تکلف" یک رمان تلقی می شود ، رمان می دانست. به همین دلیل ، اکثر نسخه ها دیگر عنوان "و داستان های دیگر" را به عنوان نام این مجموعه چاپ نمی کنند. پیر آیزاک مک کاسلین این داستان را شنید. در مورد وقایع پیش از تولد او ، از پسر عموی بزرگترش ، مک کاسلین ادموندز ، که 16 سال بزرگتر بود و مانند پدری برای او بود : مک کاسلین ادموندز ، یک کودک خردسال بود که با عمویش باک به مزارع مجاور هوبرت بیوشامپ به دنبال یک برده می رود. آن برده، به دفعات فرار می کند تا از تنی ، برده ی بوشامپ ها که او را دوست دارد ، دیدن کند. و در این مسیر اتفاقاتی برای این سه نفر و نیز خانواده ی بوشامپ می افتد. کتاب برخیز ای موسی را صالح حسینی ترجمه کرده است. این کتاب توسط انتشارات نیلوفر منتشر شده است.
کتاب کافکا در کرانه با عنوان انگلیسی Kafka on the Shore در سال ۲۰۰۲ به زبان ژاپنی منتشر شد. ژانر این کتاب به صورت رئالیسم جادویی به نگارش در آمده است و نویسنده با جهت دادن شخصیتهای کتاب به سوی پیدا کردن سوالهای فلسفی، فضایی با ساختار روایت موازی ایجاد کرده است. دو داستان در ظاهر به هم مرتبط نیستند و هر کدام جداگانه روایت میشوند اما در نهایت به هم پیوسته میشوند. نمیتوان گفت ژانر این کتاب سوررئال است چون در ژانر سوررئال ماجرا در ناخودآگاه یا در ذهن شخصیتها رخ میدهد. اما در این کتاب داستان سبک فانتزی دارد، در واقع ماجراهای آن از دنیای بیرون وارد عالم خیال شخصیتها میشوند و مخاطب نمیداند آنچه در روند داستان میبیند خیالی است یا نه! موراکامی همزمان با نوشتن کتاب کافکا در کرانه ، مشغول ترجمهی ژاپنی رمان «ناتوردشت» اثر نویسندهی آمریکایی، «سَلینجِر» هم بوده است و میتوان سایهی «هولدن کالفیلد» که شخصیت اصلی کتاب «ناتوردشت» است را به نوعی در شخصیت «کافکا تامورا» شخصیت اصلی کتاب کافکا در کرانه هم دید.
خشم و هیاهو، چهارمین کتاب ویلیام فاکنر و اولین شاهکار ادبی اوست. این رمان، اثر موردعلاقه ی خود نویسنده نیز بوده و فاکنر آن را «درخشان ترین شکست» خود توصیف کرده است. رمان با پیگیری داستان افول خانواده ی کومپسون، به چهار بخش تقسیم شده و هر بخش، توسط راوی جداگانه ای روایت می شود. بخش اول توسط فردی عقب افتاده به نام بنجی کومپسون روایت شده و اولین اتفاقات رمان را با فلاش بک برای مخاطب بازگو می کند. بنجی که از بهره ی هوشی بالایی برخوردار نیست، یادآور اثر تراژیک شکسپیر، مکبث است. او زبان ساده ای دارد و خیلی کوتاه و سرراست صحبت می کند. بخش دوم، از دید کوئنتین کومپسون تعریف می شود. داستان این بخش، حدود هجده سال قبل از وقایع بخش اول اتفاق افتاده و بنابراین، از ساختار خطی پیشروی داستان رمان تبعیت نمی کند. بخش سوم توسط سومین برادر کومپسون ها، جیسون روایت شده و در روز جمعه ی قبل از عید پاک می گذرد. جیسون برخلاف برادرانش، بسیار بیشتر بر روی زمان حال تمرکز دارد و از فلاش بک های کمتری استفاده می کند؛ گرچه او هم اغلب به اتفاقاتی در گذشته اشاره دارد. بخش چهارم و پایانی کتاب، توسط راوی دانای کل روایت شده و به خاطر نقش عمده ی شخصیتی به نام دیلسی، گاهی اوقات با عنوان بخش دیلسی از آن یاد می شود؛ اما او تنها نقش آفرین این بخش نیست و شخصیت های دیگری نیز، داستان خود را در این قسمت به پیش می برند.
کتاب خانم دلوی، رمانی است نوشته ی ویرجینیا وولف که یک روز از زندگی زنی اشرافی به نام کلاریسا دلوی را در انگلستان پس از جنگ جهانی اول روایت می کند. در داستان این رمان که از دل دو داستان کوتاه به وجود آمده، کلاریسا در حال آماده شدن برای مهمانی ای است که عصر همان روز به میزبانی خودش برگزار خواهد شد. داستان به منظور ایجاد تصویری بی نقص از زندگی کلاریسا و ساختار اجتماعی انگلستان در زمان میان دو جنگ جهانی، به طور مکرر در زمان به جلو و عقب رفته و از ذهن و زبان شخصیت های گوناگونی روایت می شود. به عقیده ی بسیاری از منتقدین، رمان خانم دلوی، دربردارنده ی برخی از زیباترین، پیچیده ترین و بدیع ترین جملاتی است که تا به حال به زبان انگلیسی نوشته شده است و همین موضوع، دلیلی محکم برای خواندن این کتاب است.
نوشتن یعنی رهاشدگی از تمامی قید و بندهای بشری. یعنی فوق بشر شدن. یعنی رفتن به مرزهای ناشناخته یی که قابل مکاشفه ست و تا به حال کسی کشف اش نکرده ست و فقط نویسنده با قدرت تخیل وحشی اش که کوله بار پرواز می بندد و روح اش را عرق می ریزاند، و جسم اش را هم، تا در لذت شهودآمیز جستجو به لحظه های جاودانه یی برسد که تجربه اش فقط از او می توانسته ست بربیاید. حرف زدن و عمل کردن از جانب آدم هایی که هرگز وجود نداشته اند و نخواهند داشت، با چهره ها و جنس ها و سن های گوناگون شان، لذت رهاشدگی در متن داستان را خواستنی تر و بی انتها تر می کند. کشتن زندگان و زنده کردن مردگان، سیر آفاق و انفس زمینی و آسمانی، تجربه ی حس ها و حرف ها و اعمالی که هرگز از او و دیگران سر نزده ست، و تکرار سوال های بی جوابی که همیشه دغدغه اش بوده ست و خواهد بود، نوعی جادوگری ست که فقط با کلمه خلق می شود و با هیچ لذتی در دنیای امروز قابل قیاس نیست.
رمان جان شیفته، داستان جانی است که شیفته ی زندگیست. داستان زنی که در عمق جامعه ای سترون از عشق، نطفه ای عاشقانه را می پرود، می بالد و از تمام دردهایی که برای زیستن می کشد بزرگوارانه، لذت می برد. رمان جان شیفته، فرانسه در ابتدای قرن بیستم را به تصویر می کشد و وضعیت اجتماعی این دوران را برای خواننده به وضوح شرح می دهد.
"خانواده تیبو (۴ جلدی)" اثر روژه مارتن دو گار، از سویی به بررسی وقایع اروپا در سال های ابتدایی قرن بیستم و سال های جنگ اول جهانی می پردازد و از سویی دیگر همگام با آن شرح وقایع خانواده ثروتمند و فرهیخته فرانسوی یعنی خانواده تیبو را توصیف می کند. فرزند کوچک این خانواده، ژاک تیبو با روح سرکش و رام نشدنی اش سرنوشت خود را در دنیای پیرامونش می جوید و خانواده را ترک می گوید. او در تعامل با اندیشه های سوسیالیستی اش به تضاد با خوشبختی و زندگی ایدئال در کنار کسی که دوستش دارد می رسد. عده ای از هواخواهان رمان نویسی کلاسیک این رمان را بزرگترین رمان قرن بیستم می دانند. "خانواده تیبو (۴ جلدی)" در اوایل دهه ۶۰ خورشیدی توسط ابوالحسن نجفی به فارسی برگردان شده است. "خانواده تیبو (۴ جلدی)" به صورت هشت کتاب منتشر شد که عناوین آن ها به شرح زیر است: 1. دفترچه خاکستری 2. ندامتگاه 3. فصل گرم 4. طبابت 5. سورلینا 6. مرگ پدر 7. تابستان ۱۹۱۴ 8. سرانجام
خشم و هیاهو، چهارمین کتاب ویلیام فاکنر و اولین شاهکار ادبی اوست. این رمان، اثر موردعلاقه ی خود نویسنده نیز بوده و فاکنر آن را «درخشان ترین شکست» خود توصیف کرده است. رمان با پیگیری داستان افول خانواده ی کومپسون، به چهار بخش تقسیم شده و هر بخش، توسط راوی جداگانه ای روایت می شود. بخش اول توسط فردی عقب افتاده به نام بنجی کومپسون روایت شده و اولین اتفاقات رمان را با فلاش بک برای مخاطب بازگو می کند. بنجی که از بهره ی هوشی بالایی برخوردار نیست، یادآور اثر تراژیک شکسپیر، مکبث است. او زبان ساده ای دارد و خیلی کوتاه و سرراست صحبت می کند. بخش دوم، از دید کوئنتین کومپسون تعریف می شود. داستان این بخش، حدود هجده سال قبل از وقایع بخش اول اتفاق افتاده و بنابراین، از ساختار خطی پیشروی داستان رمان تبعیت نمی کند. بخش سوم توسط سومین برادر کومپسون ها، جیسون روایت شده و در روز جمعه ی قبل از عید پاک می گذرد. جیسون برخلاف برادرانش، بسیار بیشتر بر روی زمان حال تمرکز دارد و از فلاش بک های کمتری استفاده می کند؛ گرچه او هم اغلب به اتفاقاتی در گذشته اشاره دارد. بخش چهارم و پایانی کتاب، توسط راوی دانای کل روایت شده و به خاطر نقش عمده ی شخصیتی به نام دیلسی، گاهی اوقات با عنوان بخش دیلسی از آن یاد می شود؛ اما او تنها نقش آفرین این بخش نیست و شخصیت های دیگری نیز، داستان خود را در این قسمت به پیش می برند.
رازهای سرزمین من رمانی است تاریخی، نوشته ی رضا براهنی که در سال 1366 منتشر شده است. داستان بلندی که حول رخداد های مهم ایران معاصر من جمله سربرآوردن فرقه یدموکرات در آذربایجان، حضور مستشاران آمریکایی در ایران، کودتای 1332 ، رفتن شاه و در نهایت پیروزی انقلاب می چرخد. رازهای سرزمین من رمانی واقعگرا است که در قسمت هایی از کتاب به سمت رئالیسم جادویی می رود. هر فصل کتاب توسط یک شخصیت روایت می شود، عاملی که باعث می شود داستان همانند یک پازل شکل بگیرد. مهتمرین شخصیت رمان حسین است جوانی که به عنوات مترجم برای مستشاری آمریکایی کار می کند و شاهد قتل این فرد توسط سیزده نفر از افسران ارتش بوده است. حوادث دیگر رمان از پی این حادثه شکل می گیرند. افسران ارتش اعدام می شوند و حسین نیز به حبس ابد مجکوم می شود... رازهای سرزمین من کتابی است جذاب و خوانا که با در دست گرفتنش تمایلی به کنار گذاشتن آن ندارید.
کتاب شوهر آهو خانم اثر علی محمد افغانی، یکی از بهترین رمانهای فارسی در پنجاه سال اخیر است. ماجراهای این کتاب سرگذشت یک یا چند تن و حوادث آن، وقایع روزانه یک یا چند شهر نیست، بلکه تمامی روزگار ما و ماجراهای زمانه همچون شط پهناوری در آن جاری است، و اهمیت این رمان در همین است، در این که همچون آیینه چهار بعدی عظیمی خصوصیات برجسته روزگار ما را منعکس ساخته است.
سوره آفلین، داستان مردی است به نام خلیل حجّتی در شب ۱۲ بهمن ۵۷ در خیابانهای پر آشوب تهران دنبال پسر گمشدهاش اسماعیل میگردد و راه به راه به مردم انقلابی سفارش میکند که کمی آرامتر انقلاب کنند، اما کسی صدای او را نمیشنود! مسأله دیگر خلیل این است که علی رغم ناامیدی از یافتن پسرش ولی سخت معتقد است که روح الله! چون هر زمان که خیر میخواهد از قرآن؛ قرآن آیه لاتیأسوا من روح الله را به او میدهد. کتاب با خوابی عجیب شروع میشود، خواب دیدن کشته شدن اسماعیل در زمان ضحاک، قرار است اسماعیل را بکشند و مغز سرش را به مارهای دوش ضحاک میدهند. این خواب تصویری از کل داستان است، مردم میخواهند ضحاک را بیرون کنند برای این رهایی حاضرند هزینههای بسیاری دهند. در این میان اسماعیل هم میخواهد میان مردم باشد. اما خلیل که خواب آشفته دیده است و نگران فرزندش است که به دست مارهای ضحاک نیفتاده باشد.
«دارم میرسم جانجان» رمانی است اجتماعی که از زبان راوی نوجوان آن روایت میشود. قصه این رمان در دهه هفتاد خورشیدی و در مازندران میگذرد: پسری نوجولان در روز عروسی خواهر ناتنیاش درگیر اتفاقاتی میشود که زندگی او را تحت تأثیر قرار میدهد. نویسنده در کنار آن، با روایت ماجرای یک قتل، اشارهای به شرایط فرهنگی سیاسی شمال کشور در دهه هفتاد میکند.
روایت دلخواه پسری شبیه سمیر تازهترین اثر محمدرضا شرفی خبوشان توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شد. داستان دلداگی به وطن.. تا لحظهی مرگ و چه بسا پس از مرگ. روایت دلخواه پسری شبیه سمیر داستان شهیدی ایرانی است که به اشتباه به عراق منتقل میشود و برای خاکسپاری به وادی السلام انتقال مییابد.
سمفونی مردگان کتابیست بسیار تراژدیک و غمانگیز اما بسیار زیبا و عالی که برای همیشه در ذهن خواننده باقی خواهد ماند. نوع روایت معروفی در سمفونی مردگان منحصر به فرد است. راوی داستان چندین بار عوض می شود و هر بار داستان از دید یک شخص متفاوت بیان می شود. در هنگام خواندن متن کتاب سمفونی مردگان شاهد بازگشت به گذشته در زمان حال هستیم، شاهد عوض شدن مکان هستیم و مدام فضا عوض می شود و…
کتاب سال بلوا به صورت اول شخص در ذهن یک زن به نام – نوشافرین – اتفاق می افتد و شروع آن به گونه ای است که مستقیما داخل داستان پرت می شویم. یعنی نویسنده در ابتدای کتاب سراغ حاشیه نمی رود و خواننده را مستقیم وارد اصل داستان می کند. در ادامه به مرور ذهنیت ها و شخصیت های کتاب سال بلوا و کلیت داستان برایمان مشخص می شود.
«پس از بیست سال» رمان تاریخی مذهبی با محوریت جریانات به خلافت رسیدن امام علی(ع) تا قیام عاشورا است. اتفاقات جنگ صفین، اشاره به یاران امام علی(ع) از جمله ابوذر و در کنار این مستندات تاریخی، تاروپودی از ماجرایی عاشقانه روایت داستان را دلپذیرتر میسازد.
وضعیت بیعاری داستانی پر افت وخیز و پرماجراست. روایتی چند بعدی از عشق، جنگ، جغرافیای جنوب ایران، فرهنگ و رسوم مندائیان ساکن جنوب ایران و از همه مهمتر دینشناسی صابئین مندائی. «حلیمه» دختر مسلمانی که زندگی پر فراز و نشیبی داشته به روایت داستانش مینشیند. تعریف میکند از دل باختنش به رام، پسر یکی از بزرگان آیین مندایی که چشم همه به اوست تا جهان را پر از خیر و برکت کند. داستان از زبان سیزده راوی روایت میشود و همگی در طول هم ماجرای کلی رمان را پیش میبرند.
بیکتابی داستانی نوشته محمدرضا شرفی خبوشان ماجرای دلال کتابی در زمان مشروطه است که دیوانهوار به دنبال کتابهای قدیمی و نسخ خطی میگردد. دلال داستان برای به دست آوردن نسخه باارزشی از یک کتاب وارد رقابت با همصنفهای خود میشود و در این راه خطرهای بسیاری را به جان میخرد. در این بین اما صدای وجدانش لحظهای آرامش نمیگدارد. شرفی خبوشان با هنرمندی در بیکتابی تصویر انسان حریصی را نشان میدهد که در تمامی زندگیاش میل به داشتن و بیشتر داشتن بر او حکمرانی میکند. شخصیت اصلی کتاب اما انسان باهوشی است که خواننده را با خود همراه میکند، مخاطب خود را به جای او میگذارد و توصیفهای فوقالعاده نویسنده خواننده را همهجوره درگیر خود میکند. در انتها رجوع به خویشتن و درک بیشتر از حقیقت زندگی، فضای کتاب را با درون هر انسان گره میزند و افق جدیدی را برایش باز میکند.
داستان، از پیرزنی به نام بیبی منظر، همراه با شوهر بیمارش، و تنها پسرش قاسم میگوید که همگی در آذربایجان زندگی میکنند. در کنار او، رزمنده میانسالی به نام اِلدار است که تعزیهدار روستا و شبیهخوان امام حسین (ع) است. زمستان سال 1350، غلامحسین، فرزند پیشنماز محل و دانشجویی مذهبی در تهران که در پخش اعلامیههای امام خمینی دست داشته است، دستگیر میشود.
دخیل هفتم از زبان مردی چهل ساله روایت می شود. پسر جوان و عاشق پیشهای به اجبار از او می خواهد که داستان عشقش را تعریف کند. راوی از دختری میگوید که سال ۵۷ عاشق هم بودند و فعالیت انقلابی میکردند و هر دو به زندان کمیته مشترک ضد خرابکاری میافتادند. با پیروزی انقلاب، مرد آزاد میشود ولی فاطمه گم میشود و کسی از او خبری ندارد. فاطمه برادری مبارز داشت که پس از آزادی راوی به او شک کرد که نکند او خواهرش را لو داده و به همین خاطر توانسته است از آن زندان فرار کند؟ راوی برای همیشه با برادر فاطمه قطع رابطه میکند.