ایرانیان تا آغاز دوران پادشاهی قاجار خودشان را در مرکز جهان میبینند. خودشان را مرجع خودشان میدانند و فکر میکنند در هسته جهان هستی قرار دارند. اگرچه در اواخر دوره صفویه کمکم به حاشیه رانده شدهاند اما در دوران قاجار همچنان تفکرات و احساسات قدیم را دارند و فکر میکنند ایران مرکز جهان است و پاداشاه قاجار قبله تمام عالم. این نوع تفکر که در دوره قاجار ریشه گرفت کمکم باعث شد ایران به حاشیه رانده شود و جایگاهش را از دست بدهد چون با رویارویی با غرب و فرنگ متوجه شد همه چیز اشتباه است. در همین دوران کمکم مفهوم عقب ماندگی شکل گرفت. این مفهوم که مفهومی مدرن در وضعیتی جدید بود. ما در تفکراتمان مفهوم و اندیشه زوال و انحطاط را از قدیم داشتیم؛ اما مفهومهایی چون عقب ماندگی و توسعه نیافتگی و… در منظومه تفکر و معرفت مدرن خودش را نشان داد و رواج پیدا کردند و این دو را نباید با هم اشتباه گرفت. بسیاری از اندیشمندان بر این باور بودند علت و عامل بدبختی ما استبداد و بی قانونی ست و علت و عامل پیشرفت و برتری فرنگی ها (اروپایی ها و غربی ها) دموکراسی و قانون مداری است، اما کمتر کسی سوال کرد که چرا اینجا استبداد آمد و ریشه دار شد و آن سو دموکراسی و قانون مداری آمد و برنده شد. اگر هم در این باره کسی سوالی مطرح کرد در بیشتر موارد پاسخهای شتابزده و سطحی گرفت و راه به جایی نبرد. این کتاب علل این عقب ماندگی در ایران را در دوره از از تاریخ بررسی میکند.
کتاب منحصربهفرد اندرو سینکلر، در یک گسترهٔ تمدنی وسیع، از شرق تا غرب، شیوهها و تفکرات تروریستی را در شکلهای گوناگون آن میکاود و نشان میدهد که سرشت ترور از روزگار حشاشین و مغولان تا به امروز یکسان بوده است. کالبدشکافی ترور با ارائهٔ جزئیاتی مفصل و دقیق تصویر قساوت در تاریخ بشر را ترسیم میکند، از نابودی کارتاژ بهدست رومیان تا انهدام انتحاری مرکز تجارت جهانی در نیویورک.
سفر» جزو لاینفک و عنصر محوری اکثر داستانهای ژول ورن است. میشل استروگف نیز اگرچه با «سفر» عجین است اما حکایتی دگر دارد. داستانی است دربارهٔ یک فرمانده جنگی تزار که در سفری پرخطر و پرماجرا، به دنبال جلوگیری از دسیسهای علیه میهن است. او در راه خود به ایرکوتسک که از سیبری میگذرد، باید از مناطق خطرناکی که در اشغال تاتارها است، عبور کند تا نامهای را به یکی از مقامات برساند و مسئله مهم دیگر ان است که هویت میشل استروگف به هیچ عنوان نباید افشا شود: «میشل استروگف در چنین شرایطی خود را برای مقابله با هر خطری آماده کرده بود. اما او در وضعیت معمول یک پیک تزار قرار نداشت؛ کسی نمیبایست از هویتش باخبر میشد چون در سرزمینی اشغالی، جاسوس فراوان بود و اگر او را میشناختند، مأموریتش با خطر مواجه میشد. همچنین ژنرال کیسلف مبلغ قابلتوجهی را در اختیار او قرار داد که سفر را برایش آسان میکرد، اما هیچ حکم مکتوبی از طرف امپراتوری به او داده نشد. تنها چیزی که به او دادند، یک مجوز عبور بود.» چیره دستی ژول ورن در داستانپردازی، خواننده را تا انتها رمان در هیجان و تبوتاب نگه می دارد و توصیفات قدرتمندانه او از محیط نیمهوحشی سیبری بر جذابیت داستان میافزاید. ژول ورن با همکاری «دِنری» نمایشنامهیی از این اثر تهیه کرد که در ۱۸۸۰ بر صحنه رفت. یک فیلم سینمایی در سال ۱۹۵۶و یک مینیسریال هم در سال ۱۹۷۵ بر اساس این فیلم ساخته شده است که موسیقی متن زیبای آن، اثر ویلادیمیر کوزما آهنگساز رومانیایی، ماندگار شد.
احساسات مردم از ذهنیات آنها بسیار ساده تر است و پیچیدگی کمتری دارد. پیونددهندهٔ عمومی آنها، واکنش احساسی ناخودآگاه آنهاست. تماشای یک فیلم همچون خوراک دادن به یک انسان رویابین یا غرقه در رویاست. فیلم به نقاطی از مغز شما دسترسی پیدا می کند که تنها رویا یا درام توان دسترسی و تحریک آن را دارد. هنگامی که به چنین سطحی وارد شوید، آنگاه می توانید به واکاوی هر چیز بپردازید بدون آنکه الزامات و مسئولیت های قوهٔ خودآگاهی انسان و درک و فهم مستقیم بر دوشتان باشد.
یوجین اونیل، در کتاب گوریل پشمالو داستان زندگی مردی به نام ینک را نوشته است. او در آتشخانه کشتی کار می کند؛ به خاطر کار سختش، کمکم حالت فیزیکی بدنش تغییر کرده است. او سیاه، خمیده و شبیه گوریل شده است. ینک کمکم در این توهم فرو میرود که چون سوخت به کشتی میدهد، پس همهکاره کشتی است. ینک به خاطر مزاحمتهایی که ایجاد میکند به زندان میافند و در آنجا حتی نام خودش را هم از یاد میبرد...
کتاب عابر هوایی نوشته اوژن یونسکو است که با ترجمه سحر داودی منتشر شده است. اوژن یونسکو متولد ۲۶ نوامبر ۱۹۰۹ – درگذشته ۲۸ مارس ۱۹۹۴ نمایشنامهنویس و نویسنده فرانسوی با اصلیت رومانیایی بود. او را بارزترین نماینده تئاتر آوانگارد فرانسه مینامند. اکثر خوانندان ایرانی این نمایشنامه نویس را با نمایشنامه کرگدن و ترجمه جلال آلاحمد میشناسند. مجموعهنمایشنامههای بیدگل، مجموعهای منحصربهفرد از نمایشنامههایی است که تابهحال به فارسی ترجمه نشدهاند و یا ترجمهٔ مجددی از نمایشنامههایی خواهد بود که از هر جهت لزوم ترجمهٔ مجدد آنها حس میگردد. این مجموعه تاحدامکان میکوشد تا تأکید خود را بهجای ادبیات متن نمایشی، بر ویژگی اجرایی آن بگذارد و بدینترتیب به نیازهای اجرایی متون نمایشی پاسخ گوید.
معرفی کتاب ویتسک / نظامیان اثر گئورگ بوشنر گئورگ بوشنر، نویسنده، پزشک و طبیعتپژوه عدالتخواه آلمانی است که از پایهگذاران نمایشنامهنویسی مدرن اروپا در قرن نوزدهم بهشمار میرود. از بوشنر سه نمایشنامۀ مهم به جا مانده که ویتْسک شناختهشدهترین آنهاست، اثری که تنظیم نهاییاش به دلیل مرگ زودهنگام او در بیستوسهسالگی ناتمام ماند. در ویتْسک، بوشنر، متأثر از آرمانهای سیاسی انقلاب فرانسه، به طرح دغدغههای اجتماعی و سیاسی پرداخته و از ایدهآلیسم نخبهگرای آلمانی فاصله گرفته است. این نمایشنامه، با وجود سبک واقعگرایانهاش، نشان از ادبیات ناتورالیستی و شمههایی از شاعرانگی دورههای ادبی بعدی آلمان نیز دارد که در استفادۀ آن از زبان روزمره، گویش محلی و سیاق گفتار مشهود است. بوشنر در شیوۀ نمایشنامهنویسی پیرو یاکوب لنس بود، نویسندهای که آثارش تجسمی ناب از مکتب انقلابی طوفان و طغیان در ادبیات آلمانی سالهای پایانی قرن هجدهم است. نویسندگان این مکتب در بازپرداخت رویدادهای جامعۀ روزگارشان اغلب به تصویرپردازی مستند نزدیک میشوند. لنس تأکید میکرد که نمایشنامههایش را برای عوام مینویسد و در پیروی از حقیقت نمیخواهد که عناصر ناخوشایند زندگی را از آثارش کنار بگذارد. همین ویژگی نقد بیپردۀ اجتماعی است که بعدها انگیزۀ رجوع نویسندگان برجستهای چون بوشنر، هاوپتمان و برشت به او میشود. اشتولیوس قماشفروش در نظامیان و شخصیت مفلوک ویتْسک بوشنر قربانیان تیرهبخت جامعهایاند که در آن سرنوشت اجتماعیشان را رستههای حاکم تعیین میکنند. در این شیوۀ روایتگری، به جای قهرمانان بزرگ، این آدمهای عادیاند که درگیر مناسبات فاجعهبار میشوند.
در این نوشتار، دیدگاه عام امام موسی صدر، با نیمنگاهی به جنبههای تربیتی آن، مورد توجه است. البته امام موسی صدر، به طور رسمی، اهل تعلیم و تربیت نبود و نمیشود وی را فیلسوف تعلیم و تربیت نامید؛ اما به منزلۀ یک مصلح اجتماعی فعالیتهایی انجام دادهاند که شکل تربیتی، به معنای غیررسمی کلمه، دارد. من میکوشم از زاویۀ تخصصم، یعنی فلسفۀ تعلیم و تربیت، به فعالیتهای ایشان بنگرم. هنگامی که از فلسفۀ تعلیم و تربیت سخن میگوییم، در واقع میخواهیم فعالیتهای جاری تعلیم و تربیتی را که ممکن است خیلی هم عادی باشند، ریشهیابیکنیم؛ مانند آنچه در تبیین بنیانهای فلسفی فعالیتها در کلاس یا مدرسه گفته شده است. این فعالیتهای عادی، ریشههایی در اعماق اموری همچون معرفتشناسی و انسانشناسی دارند.
کتاب مرگ تراژدی در سال ۱۹۶۱ منتشر شد. این کتاب حاصل سخنان اشتاینر در کلاسهای درس دانشگاه پرینستن آمریکاست که بعدها بنیاد فورد گسترش مطالب آن را از نظر مالی بر عهده گرفت. کل این اثر کوششی است در راستای ادبیات تطبیقی، آنهم بهگونهای که پنج دههٔ پیش رایج بود. آن جوانان نمایشنامهنویسی که در دههٔ شصت در اروپا بهدنبال دگرگونی و انقلاب در هنر نمایشی بودند پای سخن کسان بیشماری مینشستند؛ یکی از آنها اشتاینر بود. ترجمهٔ این کتاب برای آن دسته از پژوهشگران و نمایشنامهنویسان ایرانی که میخواهند بهتر و بیشتر با مباحث نظری این کار آشنا شوند، خالی از فایده نیست، خاصه آنکه اشتاینر از سلسلهٔ نویسندگان جدلی است و تلاش میکند بر بحث خویش نقطهٔ پایانی نگذارد.
معرفی کتاب استانیسلاوسکی: یک مقدمه اثر ژان بندتی «سیستم» استانیسلاوسکی همچنان تنها متد جامع و کامل موجود برای آموزش بازیگری است. با وجود این، پیچیدگی نظریات او گاهی دریافت و فهمشان را با دشواری روبهرو میکند. «استانیسلاوسکی: یک مقدمه» کتابیست خواندنی و کوچک که به زبانی روشن زندگی و حرفۀ استانیسلاوسکی را به تصویر میکشد. این پژوهش مروریست بر: شکلگیری «سیستم» استانیسلاوسکی از دورن سنت رئالیسم روسی، رشد تدریجی آن در دورههای مختلف و سیر تبدیل آن به متد «کنش جسمانی» در سالهای پایانی زندگی او. کتاب همچنین شرح مختصریست دربارۀ نوشتهها، آثار چاپی و ترجمههای موجود از آثار استانیسلاوسکی دربارۀ بازیگری. کتاب حاضر توسط ژاک بندتی، یکی از شناختهشدهترین شارحین استانیسلاوسکی، نوشته شده است. بعد از گذشت چندین دهه از ترجمۀ آثار استانیسلاوسکی توسط الیزابت هاپگود، بندتی با دسترسی به منابع و آرشیوهای جدید روسی، علاوه بر نگارش چندین کتاب، ترجمۀ مجددی از مهمترین کتابهای استاد منتشر کرد. این ترجمهها علاوه بر تبیین دوبارۀ کار استانیسلاوسکی، پرتویی جدید بر اصطلاحات دشوار و سختفهم او انداختهاند. کتاب حاضر نیز با تکیه بر تفسیر دوبارۀ این اطلاعات و ارائۀ شرحی مبسوط بر سیستم استانیسلاوسکی، ما را به بازنگری مجددی در رویکردهای پیشین به ساختار فکری و متون او دعوت میکند.
«این قرن» نوشته آلن بدیو(-۱۹۳۷) فیلسوف معصر فرانسوی است و دربردارنده سیزده درسگفتار از وی درباره قرن بیستم است. بدیو در این کتاب، به تحلیل عرصههای گوناگون اجتماع و فرهنگ در سده بیستم از منظر فسلفی پرداخته است. در بریدهای از کتاب میخوانیم: «این روزها یعنی در چهارمین سال قرن بیست و یکم بهجز حقوق بشر و بازگشت امر دینی چیز دیگری بهگوشمان نمیرسد. حتی برخی نوستالژیزدگان تضادهای سبعانهای که قرن بیستم را مفتون و مخروب کردند معتقدند که دنیای ما حول برخورد مرگبار میان یک غرب حامی حقوق بشر (یا آزادیها، یا دموکراسی، یا رهایی زنان...) و «بنیادگرایان» دینی سامان یافته است. این بازی در فرانسه حتی برخی روشنفکران خاصی را بهسوی خود جلب کرده که حقیقتاً مشتاقاند در عرصهی تعارضآمیزی که هماکنون تحت سیطرهی جنگ انسان (یا قانون) علیه خدا قرار دارد از یک دال اعظمِ جایگزین پشتیبانی کنند. با اینحال، این مرتدان جریان چپ دههی هفتاد هستند که از اینکه «انقلاب» نام هر رخداد اصیلی نیست، از اینکه تخاصمهای سیاسی دیگر کلید تاریخ جهان را در اختیارمان نمینهند، از اینکه مطلقبودگی حزب، تودهها و طبقات به اتمام رسیده، هنوز تسکین نیافتهاند. پس در اینجا روشنفکران نگونبخت را داریم که با بیچارگی، سخت مشغولاند نابودی یهودیان را به دست نازیها به رخداد یکه و مقدس قرن بیستم مبدل سازند، یهودستیزی را محتوای مقدر تاریخ اروپا بدانند، واژهی «یهودی» را به مشخصهی قربانینمای نوعی جایگزین مطلق تبدیل کنند، و واژهی «عرب» را، که به زحمت در پس واژهی «اسلامگرا» پنهان شده، به مشخصهی بربریت. از این آکسیومها ظاهراً چنین برمیآید که دولت رژیم اشغالگر قدس با مشیِ استعماری خود پست دیدبانی تمدن دموکراتیک است، و ارتش آمریکا ضامن نهایی هر جهانِ پذیرفتنی. موضعگیری در قبال این «کلان روایتِ» رقتانگیزِ نبرد میان دموکراسی انسانگرا و دین، بهنحو فوقالعادهای ساده است: خدا زمان درازی، بیشک حداقل نزدیک به دویست سال، است که مرده، انسانِ مکتب انسانگرایی نیز از قرن بیستم جان به در نبرده.»
کتاب چرا شد محو از یاد تو نامم؟ مجموعه مقالاتی از افسانه نجم آبادی، پژوهشگر حوزه مطالعات زنان است که در طی سالها در نشریات مختلف فارسی و انگلیسی منتشر شده است. مقالات این کتاب را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: دسته اول بررسی تاریخ از دیدگاهی متفاوت است: دیدگاهی که زن در آن حاشیه نشین و غایب نیست، بلکه حضور فعال و نقش پررنگی دارد. برای این کار او به سراغ منابع تاریخی معاصر مانند جنبش مشروطه رفته با بررسی اسناد و مدارک به جا مانده، نقش زنان را بازخوانی میکند. دسته دوم مقالات بررسی روایتهایی محبوب و مشهور مانند هزار و یک شب، یوسف و زلیخا و بامداد خمار است. نجم آبادی درباره این داستانها اینطور میگوید: مضامینی که در این کتابها به نگارش درآمده است، بیش از آنکه به میل زن توجه داشته باشند، از مکر زنان نوشتهاند و این نوعی خیال بافی کهن مردانه است.
بدن تکهتکه شده با پایان قرن هجدهم احساس اضطراب و بحران، ذهن نویسندگان و هنرمندان اروپایی را در مورد رابطه با گذشته ی قهرمانانه ، از دوران باستان ، به خود مشغول کرد. عظمت آن سنت فکری دیگر نمی توانست در چارچوب زمان حال قرار گیرد و هنرمندان احساس غوطه ورشدن در موفقیت قهرمانانه ی گذشته داشتند. با شروع از هنرمندانی مانند فوسلی، این به زودی در هنر منعکس شد. تصویر جزئی ، "محصول" ، تکه تکه شدن ، ویرانی و مثله کردن - همه دلتنگی و غم از دست دادن یک کلیت ناپدید شده را نشان می دادند ، یک کلیت آرمانی و اتوپیایی. غالبا ، چنین احساساتی با تخریب عمدی ابراز می شدند و این روش جدیدی برای دیدن شد: مفهوم مدرن. "محصول" یک دیدگاه متمایز مدرن از جهان را می ساخت ، جوهر مدرنیته را تشکیل می داد. انقلاب فرانسه نه تنها یک واقعه تاریخی بود که تقطیع عمدی را ایجاد و شرع کرد ، بلکه در بعضی موارد عکس آن بود: ژاک-لوئیس دیوید و دیگر هنرمندان نئو کلاسیک ، حداقل به صورت تمثیلی و استعاره ، سعی کردند پیوند خراب شده با آن کل به ظاهر اتوپیایی را ترمیم کنند. کتاب بدن تکه تکه شده نوشته ی لیندا ناکلین این تحولات را ردیابی می کند ، همانطور که در بازنمایی شخصیت انسان - تکه تکه ، مثله شده و فتیشیستیک - نگاهی به کار تولید شده توسط هنرمندان از نو کلاسیسیسم و رمانتیسیسم گرفته تا امپرسیونیست ها ، پست امپرسیونیست ها ، سورئالیست ها و فراتر از آن بیان شده است دارد، سعی می کند به تحلیل این مسئله بپردازد.
کتاب «درنگی در سکوت عرفانی» تازهترین اثر منتشر شده از قربان ولیئی شاعر و پژوهشگر معاصر است که در زمینه ادبیات عرفانی و عرفان صاحب نظر و تاملات قابل توجهی است. این کتاب که در قالب پایاننامه دکتری وی پیش از این تدوین و در دانشگاه تربیت مدرس دفاع شده بود، درباره موضوع سکوت و خاموشی در ادبیات و عرفان ایرانی اسلامی و با نگاهی به برخی از مهمترین آثار ادبی عرفانی ایران از جمله کشف المهجوب، رساله قشیریه، مرصاد العباد، مصباح الهدایه، مقالات شمس، فیه مافیه و برخی دیگر از متون از این دست نگارش یافته است. ولیئی در این کتاب انواع خاموشی در عرفان اسلامی، تحلیل محتوای چرایی خاموشی عرفانی، خاموشی در منازل سلوک عرفانی و فلسفه سکوت و خاموشی و سخن گفتن در فلسفه و عرفان ایرانی اسلامی را مورد توجه قرار داده است. در بخشی از مقدمه خود بر این اثر می نویسد: در میان مجموعه اعمالی که در سلوک عرفانی وجود دارد، برخی جایگاهی ویژه دارند و در زبان اهل عرفان به «اصول» معروفند. بسیاری از عارفان خاموشی را از اصول دانستهاند؛ زیرا خاموشی در منظر عارفان، در رساندن سالک به معرفت شهودی از طریق فنای در حضرت حق، نقشی بنیادی دارد.
با انتشار پیرمرد و دریا در سال ۱۹۵۲ زندگی حرفهای همینگوی در مقام نویسندهای بزرگ و صاحبسبک بهنحو شگفتآوری جان تازهای گرفت، هر چند واپسین کتاب او بود که در زمان حیاتش منتشر شد. این کتاب در سال ۱۹۵۳ جایزهٔ پولیتزر را نصیب همینگوی ساخت. دو سال بعد از انتشار آن، ۱۹۵۴، جایزهٔ نوبل در ادبیات هم به همینگوی تعلق گرفت که از قرار معلوم تا حد زیادی مرهون کامیابی همین کتاب بوده است. ویلیام فاکنر دربارهٔ پیرمرد و دریا نوشت: «بهترین اثر او، گذشت زمان شاید ثابت کند که این بهترین اثرِ بیهمتای همهٔ ما نیز هست، منظورم نویسندگانِ همدورهٔ من و همینگوی است.»
این کتاب ترجمه شجاعی از عهدنامه و یا همان نامه معروف امام علی(ع) به مالک اشتر است که در نهج البلاغه نیز آمده است. شجاعی در این کتاب نظر به اهمیتی که برای این فراز از نهج البلاغه به عنوان منشور و آئین نامه حکومت اسلامی قائل بوده است، آن را به صورت مجزا در قالب کتابی آورده است. شیوه ترجمه این متن ارائه همزمان متن با ترجمه است. شجاعی در صفحات این کتاب متن فارسی و به دنبال آن و در کنارش، متن عربی این نامه را قرار داده است و سعی کرده با استفاده از ساده ترین و شیواترین عبارات از عهده ترجمه این اثر برآید. نکته قابل توجه در این ترجمه آهنگین بودن آن و تلاش برای ارائه متنی است که بی آنکه به دنبال روایتی شاعرانه در ترجمه باشد توانسته آهنگی حماسی به خود بگیرد و به شکلی خاص عبارات را در پی هم و به منظور ترجمه قرار دهد. شجاعی هم چنین مقدمه ای مفصل بر این فرمان نوشته است. این کتاب که به صورت دو زبانه فارسی و عربی نگاشته شده است.در قطع بیادی و در 175 صفحه منتشر خواهد شد. شجاعی در مقدمه این کتاب به ضرورت ترجمه و توجه به فرمان امام به مالک اشاره کرده است، از نظر شجاعی با توجه به اینکه بعد از پیامبر اکرم(ص) مسیر اسلام اصیل دستخوش مخاطرات و انحرافاتی شد. برای شناخت اسلام علوی و تشخیص آن از اسلام بدلی از منظر تعالیم پیامبراکرم(ص) بهترین معیار و مبنا برای این شناخت اسلام علوی فرمان امام علی به مالک اشتر است که تمام ویژگی های یک حکومت اسلامی در آن ذکر شده است. در بخشی از مقدمه شجاعی بر این کتاب آمده است: «حاکمیت پس از ارتحال پیامبر، ناگزیر است که حتی الامکان ظواهر دین اسلام را در ویترین حکومت حفظ کند و اساس منبر و محراب پیامبر را داعیه اسلام و مسلمانی در اختیار بگیرد. هر چند که قلبا و عملا کمترین اعتقاد و التزامی به آن نداشته باشد. پس پرده این نفاق و تظاهر در زمان حکومت یزید بن معاوین به آشکارترین شکل خود می رسد و یزد حقایقی را این نوع حکومت اسلامی بر ملا می کند که نه قبل و نه بعد از او هیچ حاکمی جرأت و جسارت بیان آن را پیدا نمی کند.»
پیامهای آسمان در این زمینه به زمین منتقل میشود و اتمام حجت، چنان که باید و شاید صورت میگیرد. امّا کسانی که با وجه آسمانی هدایت و رسالت پیامبر بیگانهاند و جایگاه ولایت و سرپرستی مردم را تنها از منظر قدرت و حکومت میبینند، از آغاز بعثت رسول خاتم و گرایش مردم به پیام و پیامبر، با هم پیمان میبندند که پس از ارتحال پیامبر، قدرت و حکومت را در دست بگیرند و در میان قوم و قبیلۀ خود به توارث حفظ کنند. این طرح و توطئه در کمال ناباوری شکل میگیرد و در مرئی و منظر مردمی که سفارشات خدا و پیامبر را در مورد تکلیف امّت پس از ارتحال پیامبر دیده و شنیدهاند، خلاف آنچه مقرّر شده، محقّق میشود. و به این ترتیب در مقابل اسلام نبوی یا علوی، اسلام دیگری شکل میگیرد که اتفاقاً در موضع قدرت و حاکمیت قرار دارد که میتواند حقایق آسمانی و وقایع تاریخی را تحریف کند و منویات خود را بر کرسی بنشاند. آنچه مسلم است مردمی که با عشق و باور و امید به اسلام گرویدهاند و پیامبر آسمانی را به چشم دیدهاند، به هیچ عقیده و مرامی جز اسلام تن نمیدهند و هیچ حکومتی جز حکومت اسلامی را نمیپذیرند. پس حاکمیت بعد از ارتحال پیامبر، ناگزیر است که حتیالامکان ظواهر دین اسلام را در ویترین حکومت حفظ کند و اساساً منبر و محراب پیامبر را با داعیۀ اسلام و مسلمانی در اختیار بگیرد. هر چند که قلباً و عملاً کمترین اعتقاد و التزامی به آن نداشته باشد.
علی حقیقتی بر گونه ی اساطیر نویسنده:دکتر علی شریعتی انتشارات: سپیده باوران انتشارات: سپیده باوران علی شریعتی(۱۳۵۶-۱۳۱۲)، نو اندیش دینی است. علی حقیقتی بر گونۀ اساطیر، حاصل سخنرانی دکتر علی شریعتی است که در دو شب متوالی در ۱۵ و ۱۶ اسفند ۱۳۴۷ در حسینیه ارشاد ایراد شده است. در بخشی از کتاب میخوانیم: «علی، ربالنوع انواع گوناگون عظمتها، قداستها و زیباییهایی است از آنگونه که بشر همواره دغدغه داشتن و پرستیدنش را داشته و هرگز ندیده و معتقد شدهبوده که ممکن نیست بر روی خاک ببیند و ممکن نیست در کالبد یک انسان در این حد تحقق پیدا کند و ناچار، میساخته. اما علی، همان نیازی که پرومته در اساطیر، روح انسان را از فداکاری اشباع میکرده و دموستنس از عظمت و قدرت و پاکی و صداقت سخن، و ونوس یا فوتوشیشی از عظمت و از زیبایی روح یا خدایان و مظاهر ربالنوعهای دیگر از شکستناپذیری، از بیباکی و از فداکاری یا خدایان دیگر از تحمل سختی و رنج برای دیگران به خاطر پاکی، و خدایان دیگر از نهایت رقت و عظمت محبت و برکت روح برای دیگران، همه را در یک ربالنوع جمع کرده. علی نیازهایی که در طول تاریخ انسانها را به خلق نمونههای خیالی، به خلق الههها و ربالنوعهای فرضی میکشانده، در تاریخ عینی اشباع میکند. این ربالنوعها به انسان نشان میدادند که هر احساسی و هر استعداد انسانی تا این حد میتواند رشد کند و انسانهایی که تا آن حد هیچکدامشان نمیتوانستند رشد کنند، این را به عنوان یک سرمشق، یک چیزی که باید به آن برسیم، یک عظمت و درجهای که نمونه زندگی ما و وجهه نظر ما و مسیر حیات و تکامل ما باید باشد به ما نشان میدادند.»
امت و امامت نویسنده:دکتر علی شریعتی انتشارات: سپیده باوران علی شریعتی(1356-1312)، نو اندیش دینی است. این کتاب گردآورده سخنرانیهای وی در حسینیه ارشاد در فروردین ۱۳۴۸ است و به قلم علی شریعتی، تنظیم شده است. در بخشی از کتاب به نام «رهبری و دیکتاتوری» میخوانیم: «مسلما در طول تاریخ اشکال منفی و تلقیهای منفی و سوءاستفادههای فراوانی از این معنا وجود داشته است. بهویژه مفهوم سیاست که بر اساس رهبری و تربیت جامعه و تغییردادن طرز تفکر و روح و اخلاق افراد انسانی است، به همان اندازه که از مفهوم پلیتیک مترقیتر است، بیشتر از آن قابل سوءاستفاده است، چون ظاهرا شبیه استبداد است و به تعبیر درستتر، استبداد شبیه به آن. یعنی دیکتاتوری راحتتر میتواند عمل خود را به معنی رهبری یا تربیت جامعه توجیه کند و مثلاً بر گرده مردم شلاق کشد و بگوید چوب استاد است و به ز مهر پدر. و این است که در یونان، رم و غرب امروز که بر اساس بینش پلیتیک به فلسفه حکومت مینگرند، دموکراسی پدید آمده است که با آن سازگار است و در شرق دو جلوه متناقض ولی به ظاهر متشابه، یکی دیکتاتوری و دیگری پیامبری! که این رهبری و پرورش مردم است و آن ادعای رهبری و پرورش مردم، و در حقیقت پرورش کره اسب عاصی و آزاد است با شکنجه و شلاق برای رامشدن و نجیبشدن و سواریدادن! و این چقدر شبیه به معلمی است!»
تشیع علوی و تشیع صفوی نویسنده:دکتر علی شریعتی انتشارات: سپیده باوران موضوع کتاب حاضر، شرح اصل و اساس تشیع و ردّ برخی الحاقات و خرافات منسوب به مذهب شیعه است. این کتاب، با هدف بازخوانی افکار و آثار «دکتر علی شریعتی» و با تأکید بر اهمیت و ارزش آثار وی چاپ شده است. کتاب، مشتمل بر دو قسمت است. بخش نخست که «تشیع سرخ و تشیع سیاه» نام دارد، جزوة مختصری است که «شریعتی» آن را به عنوان توضیح و مقدّمهای بر نمایشنامة «سربداران» نوشته است. بخش بعدی کتاب «تشیع علوی و تشیع صفوی» است. این بخش، مشتمل بر متن یک سخنرانی سه ساعته است که در تاریخ 9 آبانماه 1350 مقارن با ماه رمضان در «حسینیه ارشاد» ایراد شده است. «شریعتی» در این بخش، شیعه را تحلیل و واکاوی کرده و علل نفی تشیع به وسیلة تشیع را برشمرده و مسئلة غربزدگی شیعه را مطرح نموده است. وی در پایان پایههای اعتمادی تشیع اسلامی علوی و تشیع صوفی صفوی را بررسی و تحلیل کرده است.
بازشناسی هویت ایرانی اسلامی نویسنده: دکتر علی شریعتی انتشارات: سپیده باوران «بازشناسی هویت ایرانی اسلامی» نوشته علی شریعتی(۱۳۵۶-۱۳۱۲)، نواندیش دینی است. در بخشی از کتاب میخوانیم: «امروز فرهنگ موضوع تحقیقات، نظریات و مباحث بسیار مفصل و گستردهای شده است. از هنگامی که مذهب به عنوان روح حاکم در غرب کنار رفت و سپس دوران تابناکی فلسفهها در قرن هجدهم و نوزدهم به تاریکی گرایید و متعاقب آن غلیان ایدئولوژیها که با ادعای جانشینی مذهب و نجات کامل بشریت از همه رنجها و گمراهیهایش در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به میدان آمده بودند از جوش و خروش افتاد و بورژوازی غربی که وعده تحقق بهشت موعود را در روی زمین به کمک تکنولوژی و بر اساس اکونومیسم و لیبرالیسم فردی میداد. در برابرش مارکسیسم که از رستگاری انسان ستمدیده به کمک تکنولوژی و بر اساس کمونیسم و دیکتاتوری طبقاتی دم میزد، هر دو پس از نیل به هدفهای خویش سرابهایی متفاوت را پیش چشم انسان پدیدار کردند که در آن، قدرت اولی زاده استثمار حیلهگرانه طبقات تهیدست و استعمار جنایتکارانه ملتهای فاقد صنعت و قدرت در جهان بود و قدرت دومی ناشی از سلب قدرت از همه و تمرکز همه چیز انسانها در دستهای جبار دیکتاتوریای که با قتلعامها و خشونتهای افسانهای و ریشهکن کردن همه افکار و عقاید و محو همه ملیتها و اصالتها شکل گرفته بود. اندیشههای آزاد و روحهای راهجوی به دو سرچشمهای که از آن دور میشدند، دوباره با نگاهی دیگر، چشم گشودند.»
هبوط نویسنده:دکتر علی شریعتی انتشارات: سپیده باوران هبوط نوشته علی شریعتی(۱۳۵۶-۱۳۱۲)، نواندیش دینی است. در بخشی از کتاب میخوانیم: «یکبار حادثه غریبی اتفاق افتاد. حادثهای! هرگز خود را چنین نیافته بودم. روزی در انبوه خلق، به قیافهای برخوردم که نمیشناختمش. او نیز مرا نمیشناخت. رد شدیم. برگشت نگاهم کرد. برگشتم نگاهش کردم. رد شدیم. برگشت نگاهم کرد و من کمی درنگ کردم، اما برنگشتم و نگاه نکردم. رد شدیم. این که بود؟ چهکار داشت؟ این از همان آدمهایی نیست که گاهی بیخودی میچسبند و پرحرفی میکنند و احوالپرسی و وراجی؟ چرا، این هم از همان لیوانهای نمک میوه است که یکباره جوش میکنند و کف میکنند و دل آدم را میلرزانند که الآن سر میرود، الآن میریزد، به سر و صورت آدم پشِنْک میکنند و دوتا پف که کنی، فرومینشینند و چند لحظه بعد میبینی لیوان خالی شد و تهش کمی آب مرده لعابی، مایعی زردرنگ مثل چرک، سرد و بیجوش و خروش ماند و دگر هیچ! ولش کن. برگشت نگاهم کرد؛ ایستاد و همچنان مرا مینگریست. متوجه شدم؛ به رو نیاوردم؛ رد شدم. صدا زد. گوش نکردم. داد زد. خودم را زدم به آن راه، یعنی که نمیشنوم. پیش آمد. دارد میآید. نه، ولکن نیست. تند کردم که بروم؛ کار داشتم، کارهای زیادی؛ خیلیها منتظرم بودند؛ بیتابانه چشمبهراهم بودند. تند کردم، نشد. دامن قبایم را گرفت که صبر کن. صبر کردم با دنیایی از بیزاری، دلخوری، نگرانی و خشم از این مزاحمت. باز گرفتار مزاحمت تازهای شدهام؛ باز مدتی از کارم بازمیمانم؛ خیالم را مغشوش میکند؛ ناراحتم میکند. خدایا از گیر این، چهجوری خلاص شوم؟»
سیمای محمد نویسنده:دکتر علی شریعتی انتشارات: سپیده باوران علی شریعتی(۱۳۵۶-۱۳۱۲)، نو اندیش دینی است. کتاب «سیمای محمد» بنا به گفته مرحوم دکتر شریعتی، به دعوت مؤسسه تحقیقی اسلامی ارشاد و برای درج در کتاب «محمد خاتم پیغمبران» نوشته شده و اول بار در همان مجموعه به چاپ رسیده است. پس از آن در کتاب اسلامشناسی (درسهای دانشکده ادبیات مشهد) به سال ۶ـ۱۳۴۵ تجدید چاپ شده است. در بخشی از کتاب میخوانیم: «محمد ترکیبی از موسی و عیسی است. گاه او را در صحنههای مرگبار جنگ میبینیم که از شمشیرش خون میچکد و پیشاپیش یارانش ـ که برای کشتن یا کشتهشدن بیقراری میکنند و بر روی مرکبهای بیتاب خویش، در برابر دعوت خون، به سختی میتوان آرامشان ساخت ـ میتازد، مشتی خاک برمیگیرد و به خشم بر چهره خصم میپاشد و فریاد میزند «شُدّوا» و بیدرنگ شمشیرها به رقص میآیند و وی که از تماشای آتش سوزان جنگی که برافروخته است گرم شده و چهرهاش از شادی برتافته است، با لحنی گرفته از لذت توفیق و لبخندی سیراب از ستایش شمشیر، فریاد میکند: «هوم... اکنون، تنور جنگ برتافت» و گاه همو را میبینیم که هر روز در رهگذرش یهودیای از بام خانهاش خاکستر بر سرش میریزد و او نرمتر از مسیح، همچون بایزید، روی درهم نمیکشد و یک روز که از کنار خانه وی میگذرد و از خاکستر مرد خبری نمیشود، با لحن یک صوفی پرصفا میپرسد: رفیق ما امروز به سراغ ما نیامد؟ و چون میشنود که بیمار شده است به عیادتش میرود. در اوج قدرت، در آن لحظه که سپاهیانش مکه را ـ شهری که بیست سال او را و یاران او را شکنجه داده است و آواره کرده است ـ اشغال کردهاند، بر مسند قدرت سزار اما در سیمای مهربان مسیح، کنار کعبه میایستد و در حالی که ده هزار شمشیر تشنه انتقام از قریش در پیرامونش برق میزنند میپرسد: «ای قریش! فکر میکنید با شما چه خواهم کرد؟»
علی نویسنده: دکتر علی شریعتی انتشارات: سپیده باوران «علی » اثر دکتر علی شریعتی (۱۳۵۶-۱۳۱۲)، دربردارنده سخنرانیها و آثار دستنویس دکتر شریعتی پیرامون امام علی (ع) است که از یک مدخل و ۹ بخش اصلی و ۱ بخش ضمیمه تشکیل شده است. در فصل ول با عنوان « علی حقیقتی بر گونهی اساطیر» میخوانیم: «...سخن گفتن دربارهی علی بینهایت دشوار است؛ زیرا به عقیدهی من، علی یک قهرمان یا یک شخصیت تاریخی تنها نیست. هر کس دربارهی علی از ابعاد و جهات مختلف بررسی کند، خود را نه تنها در برابر یک فرد، یک فرد برجستهی انسانی در تاریخ میبیند، بلکه خود را در برابر یک معجزهای و حتی در برابر یک مسئلهی علمی، یک معمای علمی این خلقت احساس میکند. بنا بر این دربارهی علی سخن گفتن برخلاف آنچه که در وهلهی اول به ذهن میآید، دربارهی یک شخصیت بزرگ سخن گفتن نیست، بلکه دربارهی یک معجزهای است که به نام انسان و به صورت انسان در تاریخ متجلی شده است. علی را از جهات مختلف باید دید و در ابعاد مختلف باید شناخت. یکبار به عنوان یک شیعه، از نظر اعتقادی که ما به علی و شخصیت علی و نقشی که علی در تاریخ اسلام داشته است و حق و مقامی که داشته است [داریم]، از این نظر رسیدگی میکنیم و میخواهیم بشناسیمش (این طرز نگاه یک سلسله مسایل خاصی را در برابر محقق مطرح میکند و خوشبختانه به نسبت ابعاد دیگر علی، این بُعدش شناختهتر و روشنتر است؛ اگرچه این بُعد به طور مطلق یعنی به نسبت خود علی باز هم شناخته نیست.) و گاه به عنوان یک مورخ، علی را میخواهیم بررسی کنیم و بشناسیم؛ یعنی نقشی که علی در یکی از دورههای حساس و مهم تاریخ بشر یعنی تاریخ اسلام داشته است. در اینجا باز مسایل تازهای در برابر ما مطرح میشود: رُلی که علی داشته، نقشی که داشته، پیروزیها و شکستهایش، موقعیتش در جامعهای که در آن جامعه بوده، کیفیت رهبری سیاسی و اجتماعیاش، رابطهاش با مردم، آزادیخواهیاش...»
بازگشت نویسنده: دکترعلی شریعتی انتشارات: سپیده باوران «بازگشت» به قلم دکتر علی شریعتی (۱۳۵۶-۱۳۱۲) کتاب چهارم از مجموعه آثار دکتر شریعتی با موضوع بازگشت به خویشتن آدمی در پرتو ایمان و آگاهی و کیفت و راه و روش آن است. بخشی از کتاب را میخوانیم: روشنفکران افریقایی که مسئلهٔ بازگشت به خویش را مطرح کردهاند با روشنفکران جامعهٔ اسلامی و روشنفکران ایران شعارشان فرق دارد. در افریقا استعمار، فرهنگ را یک نوع دیگر مطرح کرده است و در برابر کشورهای اسلامی و در شرق متمدن و در جامعهٔ ایران، که هم جامعهٔ متمدّن شرقی است و هم جامعهٔ متمدّن اسلامی، طور دیگر. آنچه را که روشنفکران امروز ما در این پانزده سال اخیر مطرح کردهاند، درست بازگوی تز امه سهزر و فرانتس فانون و امثال اینهاست. در صورتی که بازگوکردن آن برای ما دردی را دوا نمیکند. (گرچه من به آن تز بسیار معتقدم) برای اینکه غربی با منِ مسلمان و ایرانی و شرقی طوری حرف زده و با امه سهزر افریقایی طور دیگر. او به نژاد سیاه میگوید که مغز تو نمیتواند متمدّن بسازد، چون نژادها در دنیا دو جورند، فرهنگساز و غیرفرهنگساز. و غیرفرهنگساز، باید برای عملگی و بردگی نژاد فرهنگساز استخدام بشود. اما به ما نمیگوید که شما فرهنگساز نیستید. اتفاقاً خیلی هم تعارف میکند و هندوانههایی زیر بغل ما گذاشته است که از خجالت آب میشویم. غربیها آمدهاند یک عمر روی یک یک سنگنوشتهها زحمت کشیدهاند، رنج بردهاند و آن آثار را کشف کردهاند. بهترین آثار و نُسَخ ما در لندن و پاریس چاپ شده و بهعنوان بهترین آثار فرهنگی جهان معرفی گردیده است. آقای گیپ موقوفهای دارد برای چاپ کتب خطی قدیمی ما. آنها ثواب میدانند که گذشتهٔ ما را بزرگ کنند. پس ما تحقیر نشدهایم و غربیها همیشه ما را تجلیل مینمایند و بیشتر از خود ما به گذشتهٔ ما تکیه میکنند.
فاطمه فاطمه است «زن (فاطمه فاطمه است)» اثری ماندگار از دکتر علی شریعتی(۱۳۵۶-۱۳۱۲) روشنفکر دینی معاصر است. کتاب حاضر شامل این آثار است: فاطمه فاطمه است، انتظار عصر حاضر از زن مسلمان، سمینار زن و متنی که از یک نوار گفتوگوی خصوصی پیاده شده است. این گفتوگو در زمستان سال ۱۳۵۵ (پس از آزادی دکتر از زندان) انجام گرفته و تحت عنوان «حجاب» معروف گردیده است. در این قسمت موضوعات مختلفی مورد بحث قرار میگیرد، ولی چون قسمت اعظم آن با مطالب بخشهای اصلی هماهنگی و نزدیکی دارد، به این مجموعه ضمیمه شده است. در مجموعه آثار این کتاب، دکتر علی شریعتی میکوشد تا ضمن بیان شخصیتی از اصلیترین چهره زن شیعه، از او به عنوان یک نمونه و الگو یاد کند که به تنهایی مبین ارزش زن در اجتماع و در نگاه اسلام است. او در این اثر میکوشد تا فاطمه(س) را نه به عنوان فرزند پیامبر که به عنوان زنی مستقل معرفی کند که بررسی شخصیت خود او، به تنهایی، وجههای از یک زن مسلمان را ترسیم میکند. در بخشی از کتاب میخوانیم: در آن همه مجالس مذهبی، فعالیتهای دینی، کارهای تبلیغی، درس قرآن و تفسیر و حدیث و فلسفه و عرفان و تاریخ، زن راهی نداشت. فقط و فقط در مجالس روضهخوانی، اجازهٔ نشستن در وضع مخصوصی را مییافت، آن هم تنها برای گریه کردن، که روضهخوان در ابتدا وقتی داشت به حساب خود حرف میزد و مطالب علمی! میفرمود، مخاطب اصلی مرد بود، زیرا زن سوادی و معلوماتی نداشت تا اگر مطلب، علمی یا در سطحی بالاتر از فهم عوام بود درک کند. فقط خطابهای مربوط به زنان از این قبیل بود: ساکت الخ ـ ساکت باش ضعیفه، درست باش، بچهات را خاموش کن ـ سرزنشش به زن و سخنش به مرد. و در پایان وقتی میخواست روضه بخواند و وارد گریز میشد، رو به زن میآورد.
مذهبعلیه مذهب نویسنده: دکتر علی شریعتی انتشارات: شهرستان ادب «مذهب علیه مذهب» از مجموعه آثار دکتر علی شریعتی (۱۳۵۶-۱۳۱۲)، اندیشمند دینی معاصر است. این کتاب جمعاً از سه بخش اصلی و یک بخش ضمیمهها ـ که خود شامل ۴ قسمت است ـ تشکیل شده است. این بخشها به ترتیب عبارتاند از: ۱. مذهب علیه مذهب. این سخنرانی در دو شب متوالی در تاریخ ۲۲ و ۲۳ مرداد ۴۹ در حسینیهٔ ارشاد ایراد گردیده است. این سخنرانی در همان زمان تبدیل به متن گردیده و توسط معلم شهید مورد تأیید قرار گرفته است. لذا «دفتر» پس از مقایسهٔ متن مزبور با نوار، تنها به پارهای از اصطلاحات ضروری اکتفا کرده است. ۲. پدر، مادر، ما متهمیم. این بخش، در اصل به شکل یک سخنرانی در تاریخ ۱۳۵۰/۸/۸ در حسینیهٔ ارشاد ارائه شده و سپس خود معلم شهید در آن اضافات و تصحیحاتی انجام داده است که قبلاً به صورت کتاب منتشر شده است. ۳. آری، این چنین بود، برادر! این بخش، سخنرانیای است که دکتر در ۵۰/۸/۱۸ در حسینیهٔ ارشاد ایراد کرده و سپس در آن تغییراتی داده و مطالبی را به آن افزوده است. توضیحات مربوط به آن در متن نوشته آمده است. ۴. ضمیمهها.
حسین وارث آدم نویسنده: دکتر علی شریعتی انتشارات: سپیده باوران حسین، وارث آدم» از مجموعه آثار دکتر علی شریعتی(۱۳۵۶-۱۳۱۲)، نواندیش دینی است. این کتاب دربردارنده مجموعهای از سخنرانیهای وی درباره شهید و فرهنگ شهادت در اندیشه شیعی است. مجموعه حاضر جمعا از هفت بخش اصلی و یک بخش ضمیمهها ـ که خود شامل دو قسمت است ـ تشکیل شده است. این بخشها، علیرغم تفاوتهایی که از لحاظ محتوای مطالب و مخصوصا از حیث نحوه بیان دارند، خط فکری یکسانی را دنبال میکنند و از این رو با هم در این مجموعه گرد آورده شدهاند. این کتاب شامل بخشهای زیر است: ۱. حسین وارث آدم. این بخش شامل مقدمه، متن و پاورقیهاست. متن و مقدمه توسط خود معلم شهید در عاشورای سال ۴۹ به رشته تحریر درآمده است و پاورقیهای آن دربرگیرنده توضیحاتی است که در حین ارائه متن اصلی در حسینیه ارشاد توسط وی داده شده است. ۲. ثار. ۳. شهادت. ۴. پس از شهادت. ۵. بحثی راجع به شهید. ۶. بینش تاریخی شیعه. ۷. انتظار، مذهب اعتراض. این سخنرانی در تاریخ ۸ آبان ۱۳۵۰ در حسینیه ارشاد ایراد گردیده است. ۸. ضمیمهها. این بخش خود از دو قسمت تشکیل شده است که به علت ناهمگونی مختصری که با محتوای بخشهای اصلی دارند، به این بخش منتقل شدهاند. این دو قسمت عبارتاند از: الف. فلسفه تاریخ از دیدگاه اسلام. ب. مقدمه بر کتاب حجر بن عدی.
درباره ی روحانیت دربارۀ روحانیت نویسنده: دکتر علی شریعتی انتشارات: سپیده باوران «درباره روحانیت» مجموعهای است تاملبرانگیز از عقاید علی شریعتی در باب روحانیت و میتواند امیدی باشد برای آغاز قضاوتی برادرانه و منصفانه درباره او و دیدگاههایش، و تکمیل پازلی از عقاید او که به عمد یا سهو قطعاتی از آن در گذر زمان مفقود شده بود. به دیگر سخن درباره روحانیت سهگانهای است که خواننده را با بازگشت به سه ضلع گمشده تمدن اسلامی، یعنی «علم» و «مسئولیت» و «حرکت» فرامیخواند. بخش نخست؛ ترسیم نظام معقول، عادلانه و کمالگرایانه علمی در مکتب اسلام، بخش دوم نقش مسئولانه اجتهاد و مجتهد به عنوان مغز متفکر و پوینده جهان اسلام و به عنوان عنصر همیشه زنده مکتب و آخرین و سومین بخش، نقش روشنفکر مسئول و متعهد برای آگاهیبخشی، حرکتبخشی و نقد درون ساختاری نظام علمی حاضر و دفاع از این جامعه علمی و آن روحانی راستین، حتی به قیمت تهمتها و بدخواهیها. و خلاصه آنکه؛ چهبخواهیم و چهنخواهیم، «درباره روحانیت» اعلامیهایست ناخواسته در دفاع از شریعتی و آراء و عقاید بد فهمیده شده او در باب روحانیت و نیز اعلامیهای در دفاع از روحانیت راستین.
آری اینچنین بودبرادر نویسنده:دکتر علی شریعتی انتشارات: سپیده باوران
علی شریعتی(۱۳۵۶-۱۳۱۲)، نو اندیش دینی است. این کتاب، سخنرانی علی شریعتی در ۱۸ آبان ۱۳۵۰ در حسینیه ارشاد است که بعدها آن را دوباره تنظیم و بخشهایی را به آن افزوده است. در بخشی از کتاب میخوانیم: «هر روز، خبر مرگ صدها نفر را به فرعون گزارش میکردند. وقتی دستههای تازهای از آفریقای سیاه میآوردند که هنوز با آب و هوای مصر و شرایط کاری چنین وحشیانه عادت نکرده بودند، آمار روزانه مرگشان بالاتر میرفت. در فصلهای مختلف سال این منحنی فرق میکرد و بیماریهای مسری چون وبا و طاعون... آمار مرگ این انسانها را به صورت یک قتلعام وسیع نشان میداد. پیداست که عواملی از قبیل تغییر وضع مزاجی فرعونها ـ که غالبا بیماری مرموزی هم داشته و حالاتی غیرعادی ـ و نیز تغییر شخص آنها و حتی نوع رفتاری که کارفرمایان و مأموران و سرکارگرانی که شیوههای مختلف را برای کار بیشتر کشیدن از برده تجربه میکردند و حتی تفنن به خرج میدادند و در انتخاب و ابتکار هر شیوهای آزاد بودند، در شماره مرگ اینان اثر مستقیم داشت. فرعون که خیلی مذهبی بود و به بقای روح و زندگی پس از مرگ سخت معتقد بود، دستور داد اینها را نزدیک آرامگاه خود وی دفن کنند تا همچنان که در زندگیشان نگهبانش بودهاند و جسمشان را به خدمتش گماشته بودند، در مرگ نیز نگهبانیاش کنند و روحشان را هم به کار خدمتش بدارند و نگهبان هرم وی باشند.»
پدر مادر ما متهمیم نویسنده: دکتر علی شریعتی انتشارات: سپیده باوران علی شریعتی(۱۳۵۶-۱۳۱۲)، نو اندیش دینی است. این کتاب، سخنرانی دکتر علی شریعتی است که در تاریخ ۸/۸/۱۳۵۰ در حسینیه ارشاد ایراد شده و سپس توسط خود ایشان به نگارش درآمده است. در بخشی از کتاب به نام «جهانبینی شکمی» میخوانیم: «قضا و قدری که تو معتقدی، میگوید هر کار که میشود و هر کس هر کاری میکند، هر شلاقی که بازویی میزند و گردهای میخورد و هر پولی که غارت میکنند و غارت میشود و هر ستمی که افرادی میکنند و اقوامی میکشند، همه پیش از من و تو نوشته شده و لایتغیر است. پس جنایتکار نمیتواند جنایت نکند! و قربانی نمیتواند قربانی نشود! و گناهکار نمیتواند پاک بماند! و پاک هم نمیتواند گناه کند! بنابراین، یعنی هرچه که هست و هرچه که بوده و هرچه که خواهد بود، نه دست من است، نه دست تو. پس نه جنایتکار مجرم است و نه جنایتپذیر مقصر. در فقر، نه غارتگر مجرم است و نه غارت شده مأجور! در قتل عام، نه آن که خون را میمکد مجرم است و نه آنکه خونش را مکیدهاند مُحِق! همه چیز، اراده من و اراده تو، مسئولیت من و تو، انتخاب جانیبودن و یا انتخاب قربانیشدن، سرنوشت ستمگر و سرنوشت ستمدیده، همه از پیش در یک نظام جبری و قطعی لایتغیر ثبت است و ما مأمور اجرای اراده پیش از خودمان هستیم و مجبوریم آنچه را که در پیشانی ما نوشته ببینیم.»
«هنوز باران است» مجموعۀ اشعار میتراسادات دهقانی، شاعر غزلسرای جوان کشور است که توسط انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده است. ۳۷ غزل این کتاب که در ۸۰ صفحه به چاپ رسیده است، آیینهای است که در آن میتوان، جلوههای یک شاعر زن را مشاهده کرد که در جستجوی نوآوری و نگاه تازه است.
این نمایشنامهی سه پردهای، دربارهی مردمیست که ناگهان به کرگدن استحاله پیدا میکنند. در این میان تنها شخصیتی به نام برانژه است که در برابر این مسخِ مهیب مقاومت میکند. او شاهد این است که دوستان و عزیزانش یکی پس از دیگری به حیوانی شاخدار تبدیل میشوند، و این تغییر را همچون سعادتی بزرگ میپذیرند. اما برانژه خواهان انسان باقی ماندن است، حتی اگر مجبور به پرداخت بهایی گزاف باشد...
نویسنده: آرتور میلر مترجم: حسن ملکی انتشارات: نشر بیدگل
برای فهم آنچه باید روشنفکری دانست و آنکه باید روشنفکر نامید، رجوع به وضعیت روشنفکربودن زیر سیطرهی حکومتهای سرکوبگر و تمامیتخواه، بهترین انتخاب است. حکومتهایی که آزادیهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را به نهایت محدودیت رسانده و تمام شئون زیستی را با وقاحت تمام نادیده میگیرند، همان حکومتهایی هستند که همهی حواسشان پیش و بیش از هر چیز معطوف به رفتار روشنفکران آن سرزمین است، چون روشنفکر کسیست که نسبت به هر چیزی که آزادی، عزت نفس و اخلاق انسانی را در محیط پیرامونش تهدید میکند، حساسیتی بینهایت دارد. از همین روی حاکمان تمامیتخواه در ابتدای امر، تمام ابزار خفقانشان را برای خفه کردن روشنفکران به کار میگیرند. نمایشنامهی «سقف کلیسای جامع» روایت درخشان آرتور میلر از چگونگی و چرایی روشنفکربودن زیر یوغ چنین حکومتهاییست. حکومتی که دستگاههای شنود و مأموران مخفیاش همهجا هستند، حتی در مکانی که نویسندگان و هنرمندان دورهم جمع میشوند برای گفتوگو و بحث روشنفکرانه. میلر در کتاب سقف کلیسای جامع، دوراهی تاریخی ماندن و رفتن نخبگان فکری را پیش کشیده و منظری حیرتانگیز از فاجعهی زندگی تحت لوای نظامهای دشمن آزادی را ارائه میدهد. این نمایشنامهنویس بزرگ آمریکایی، ازهمگسیختگی آشناترین و دیرپاترین روابط انسانی را به بهترین نحو در این نمایشنامه تصویر کرده و اقتدار حاکمانی را نمایش میگذارد که به معنای تمام کلمه دشمن مردماند!
بداههگویی آلما، مکبت. اوژن یونسکو، این منتقد همیشگی جهان مدرن، طنّاز و سرخوش، در عین خشم، خمودگی و عسرت، با شخصیتی عموما دمدمیمزاج و نامحترم، یکی از آن نوابغیست که فرانسوی نبود ولی هرآنچه از نبوغ و هنر نویسندگیاش برجا مانده ماحصل اندیشیدن و نوشتن به فرانسویست. نمایشنامهنویس بزرگ همهی دورانها با اینکه شخصا چندان شوخ نبود، ولی متنهایش سرتاسر شوخیست تا سرحدات بلاهت! کتاب «مکبت/بداههگویی آلما» مجموعهی دو نمایشنامهی یونسکوست که اولی یک پارودی نهیلیستی و آوانگارد از مکبث شکسپیر است و دومی نمایشنامهای با حضور خود نویسنده در نقش اصلی! مکبت یونسکو مکبثیست که یک نقطهی «ث»اش افتاده و کلیت متن هم به همین سادگی و البته مسخرگیست که اگر دقیق بنگریم، در لایههای متن تفاوت چندانی با منبع اقتباس ندارد، جز حجم قابل توجهی توجه بیشتر به حماقت و بلاهت مردان و زنان نشسته بر سریر قدرت! بداههگویی آلما هم داستان یونسکوی نشسته به نوشتن است و سه منتقد که اصرار دارند چگونه نوشتن را به نویسنده یاد بدهند! متنی نمایشی که حماقت بسیاری از شبهمنتقدان را به خوبی نشان میدهد و البته که تنفر عجیب شخص یونسکو را هم به مسئلهی نقد روشن میکند که با چیرهدستیاش به نمایشنامهای درجه یک تبدیل شده، بدون آنکه حماقت شخصی یونسکو در تنفرش از نقد و منتقدان چندان هویدا باشد!
ابراهیم فیاض( -۱۳۴۲) جامعهشناس و استاد دانشگاه تهران است. دغدغه اصلی این کتاب، ماجرای علوم انسانی و بومیسازی این علم مطابق با فرهنگ و دستاوردهای بومی است. از آنجا که در علوم انسانی چشم برخی دانشگاهیان به دست غربیان است تا تولیدات آنها را ترجمه یا تدریس کنند، این کتاب میکوشد با توجه به ضرورتهای بومیسازی و بومینگری، نیازهای این حوزه را عیان سازد. مقالات و گفتگوها دو بخش اصلی این کتاب را تشکیل میدهند. فرمولی برای علوم انسانی اسلامی، اقتصاد اسلامی پیشرفته، مردمشناسی دینی فلسفه، فقاهت و نوآوری، فلسفه تاریخ ایرانی و نوآوری، خلاقیت و سازمان، علم کلام و نوآوری، شرق و غرب معرفتی و نوآوری، علوم انسانی و سیاستگذاری کلان، دانش و قدرت، پسا صدراییسم، سازمان و دانش، انقلاب فرهنگی و دانشگاه اسلامی و وحدت حوزه و دانشگاه؛ زمینههای معرفتی عنوان مقالات این کتاب هستند. بخش گفتوگوها هم که مصاحبههایی با ابراهیم فیاض است، شامل عنوانهای اشرافیت معرفتی در مصاف با علم بومی، تولید ثروت ملی در گرو وحدت حوزه و دانشگاه، فاجعه علوم انسانی، وضعیت علوم انسانی در ایران، ایران بدون مردم شناسی به جایی نخواهد رسید، فلسفه متأخر ایرانی، ساز فرهنگ با نوای ایرانی، مظلومیت فرهنگ برآیند فقر معرفت دینی، مصرفگرایی از کالا تا اندیشه، غرب دیگر شاخص نیست و حرکت ایران به سوی سرمایهداری میشود.
7 روایت خصوصی. معرفی کتاب این کتاب حاصل گفتگوهای جعفریان با همسر، برادر، فرزندان و دوستان امام موسی صدر درباره ویژگی های اخلاقی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی وی است. حبیبه جعفریان، در این کتاب که برای نخستین بار منتشر شده، به روایت زندگی امام موسی صدر از زبان نزدیکان ایشان پرداخته است. «روایت بعد: ملیحه (کوچک ترین فرزند امام)؛ روایت1: پری خانم (همسر امام)؛ روایت 2: صدری (صدرالدین صدر، فرزند ارشد امام)؛ روایت 3: حورا (دختر ارشد امام)؛ روایت 4: علی صدر (برادر امام)؛ روایت 5: خواهر ها (طاهره، فاطمه، ربابه و زهرا صدر)؛ روایت 6: خواهر هشتم (فاطمه صدرعاملی، خواهرزاده امام) و روایت 7: ام غیاث (دوست خانوادگی)» بخش های مختلف این کتاب را تشکیل می دهند.
دکتر بازی. اسماعیل امینی خودش دکتر است. از آن دکترهای راستکی که آزمون دادهاند و درس خواندهاند و دفاع کردهاند و در نهایت عنوان دکتر به اول اسمشان اضافه شده. یک دکتر از آنجا که خودش دستش توی کار است بیشتر از غیردکترها میتواند با دکتر و دکتربازی و دکترسازی شوخی کند. این دقیقا کاری است که دکتر اسماعیل امینی در مجموعه شعر دکتربازی انجام داده است. دکتربازی مجموعه شعرهای طنز اسماعیل امینی است که طی سالیان اخیر سروده شدهاند. خواندن دکتربازی بر تمام کسانی که دکتر هستند و تمام کسانی که دکتر نیستند فرض است. در یکی از سرودههای این کتاب به نام «شاعر زرنگ» میخوانیم: «یکی شاعری بود صاحبنظر فزون بود عقلش ز کل بشر نیامد به عالم چنین عاقلی نخود بود در آش هر محفلی یکی شاعری بود خیلی زرنگ ربایندۀ بیتهای قشنگ چه گستاخ و پررو و بیشرم بود که با دزدی شعر سرگرم بود یکی شاعری بود اهل ریا بهسرعت شد اهل کیا و بیا دلش خشک و چشمش پر از اشک بود هم اندیشه، هم شعر او کشک بود یکی شاعری بود لوس پدر که بیذوق بود و بری از هنر شبیه پدر او هم استاد بود به القاب بیهودهاش شاد بود... .»
این مجموعه شامل ۱۱ چهارپاره، ۴۰ غزل و ۲۰ دوبیتی و رباعی است. بیشتر اشعار با موضوع عدالت و اعتراض به مسائل سیاسی- اجتماعی است. این کتاب تقدیم شده به "حجت الاسلام جهانشاهی"، طلبه سیرجانی که علیه زمین خواری پیادهروی کرد. توجه به قالب چهارپاره و تلاش برای استفادههای تازه از این قالب از نکات قابل توجه این مجموعه است. در غزلها سعی شده ضمن حفظ ویژگیهای اصیل غزل فارسی و پرهیز از نگاه ژورنالیستی، رویکردهای نویی در موضوعات و نیز شگردهای هنری به اجرا گذاشته شود. «روضه در تکیهی پروتستانها» هفتمین مجموعه شعر علی محمد مؤدب -شاعر خراسانی- است که تاکنون موفق به دریافت جایزههایی از جشنوارههای شعر جوان کشور، شبهای شهریور و حوزهی هنری شده است. وی همچنین برگزیدهی جایزهی کتاب سال شعر جوان بوده است. در یکی از غزلهای این مجموعه شعر میخوانیم: «نوبهارا! خسته شد گل از زبان تیز خار غنچهها پژمرد زیر سایه سرد چنار شاپرکها زخمدل، آماج سوزنهای کاج ماهیان صید نحیف نیزههای آبشار هر شغالی، مست از خون دل انگورها کیسه زهر است باری قلب پرخون انار صوفیان بر سفرههای چرب و شیرین در طواف صوفیان بر سفرهها و عارفان بر روی دار حلقه در گوشان فرزند و زن و مال و منال کو زبانی در خور این گوشها، جز ذوالفقار؟ نوبهارا! تسمه کن بر گردههاشان صاعقه تا فرو ریزد چنار و تا بجنبد آبشار شاپرکها را نسیمای کلامت مرهم است غنچه خواهد یافت از لبخند صبحت اعتبار خارها را از نگاه، از قلب محرومان درآر نوبهارا، نوبهارا، نوبهارا، نوبهار
«بازار سیاه گیسو» مجموعه اشعار اجتماعی سیداکبر میرجعفری (-۱۳۴۸) است که درونمایهای انتقادی و طنز دارد. نه اینکه میرجعفری همین دیروز و پریروز به جمع طنز سرایان پیوسته باشد، نه. شعرهای «بازار سیاه گیسو» نشان میدهد که از وقتی یاد گرفته ناز را با غاز و جیز را با میز قافیه کند، شروع کرده سر به سر بزرگترها بگذارد. با آنها شوخی کند و برای شعرشان نقیضه بسازد. البته شوخی با بزرگان آدابی دارد. او هم سعی کرده با زبان خودشان با آنها شوخی کند. پس توقع نداشته باشید، با خواندن بازار سیاه گیسو به قهقهه بیفتید؛ درست مثل وقتی که شعرهای طنز روزنامهای میخوانید! کمی تامل کنید! حتما خندهتان میگیرد؛ اگرچه با تأخیر: زنگ زد، با من نه، با همکار خوبم کار داشت با همان مردی که از ما دینگریزان عار داشت آری آن انسان با ایمان همیشه روزه بود هر کجا میرفت، با خود سفرهٔ افطار داشت بحث از تقوا که میشد، هیچوقت این مرد پاک کم نمیآورد؛ زیرا واقعاً بسیار داشت خانهٔ ما در ته بنبست دوزخ بود و او خانه در جنات تجری تحتها الانهار داشت من نمیفهمم چگونه از صدای پشت خط ملتفت میشد که زن پیراهن گلدار داشت ـ «خانم! ایشان نیستند، از این اداره رفتهاند» او ولی بر ارتباط دیگری اصرار داشت پاسخِ اصرار او، از سوی من انکار بود غافل از آنکه چه منظوری از این رفتار داشت از صدایش خوب فهمیدم حجابش کامل است اتفاقاً جای چادر پردهٔ پندار داشت گرچه وی از هر دری با من سخنها گفته بود زود فهمیدم که او با هرکه میشد، کار داشت! زیرکی میگفت: «با این وضع عشق و عاشقی بعد از این بایست دفترخانهٔ سیار داشت» صبح عاشق بود و شب فارغ، تو گویی نزد او اتفاقاً زندگی هم دکمهٔ تکرار داشت زندگی البته با سابق تفاوت کرده است پیش از اینها بیحیایی دور خود دیوار داشت با دهان باز اگر بلبل برایت نغمه خواند پس چگونه برگ گل در گوشهٔ منقار داشت؟ گفت: «این شعرت که مثل شعرهای حافظ است» گفتمش: «حافظ مگر مجموعهٔ لیچار داشت؟»
چهار عنصر کتابی است در قالب نثر که عبدالقادر بیدل دهلوی آن را نوشتهاست و شرح زندگینامه، سفرها و دیدارها و استادان و مراحل مختلف زندگی خود را به شکلی شاعرانه و جذاب تحریر کردهاست.
خاطرات ناخدا یکم هوشنگ صمدی فرمانده گردان تکاوران در خرمشهر این اثر روایتی از دفاع 34 روزه مردم خرمشهر و تکاوران نیروی دریایی ارتش در هفتههای نخست هشت سال دفاع مقدس دارد که از زبان ناخدا هوشنگ صمدی به صورت خاطرات شفاهی نوشته شده است. صمدی در این کتاب پس از سه دهه سکوت برای نخستین بار ناگفتههایی از رزم نیروی دریایی ارتش در خرمشهر را گفته است. تکاورانی که جا دارد بیشتر به نگارش خاطرات آنان بپردازیم و ایثارگریهای آنان را برای ثبت در تاریخ روایت کنیم. ین اثر حاصل 45 ساعت مصاحبه با هوشنگ صمدی است که خاطرات او را از سالهای آغازین زندگی تا امروز که بازنشسته نیروی دریایی ارتش است بازگو میکند. بخش عمده کتاب به خاطرات او از سقوط خرمشهر باز میگردد. صمدی در این دفاع 34 روزه 6 بار زخمی شد اما حاضر به بازگشت به عقب نشد. وی فرمانده گردان 600 نفری بود که فقط 270 نفر آنان زنده ماندند.
«شیر نشو» در فضای معاصر و ایران امروز روایت میشود. داستان اهالی روستای رهشا که چند روز مانده محرم، خیمه معروف عزاداریشان که بسیار قدیمی و با اصالت بود در آتشسوزی از بین میرود. برای اهالی روستا که همگی مستقیم و غیرمستقیم در تعزیهخوانی برای امام حسین (علیهالسلام) نقش دارند، این اتفاقی تلخ و غیرمنتظره است اما آنها میخواهند هرطور شده، امسال هم مراسم تعزیهخوانی روز عاشورا را برگزار کنند. در این میان قهرمان داستان، جمشید بار بزرگتری هم بر دوش دارد. نوجوانی که هم بار مفقودی و نبودن پدر را به دوش میکشد و هم باید از پس وظیفهای که به او محول شده است بربیاید. وظیفهای که تا پیش از این، پدربزرگ و پدرش آن را انجام دادهاند؛ شیر شدن! جمشید، ترسهای زیادی دارد. یکیاش، ترس از همنام خودش است؛ خورشید! جمشیدی که شیر و خرگوش درونش دائم در حال رفت و آمد هستند. داستان «شیر نشو» روایت شیرین و دلچسبی است از تلاش آدمهای ساده و معمولی اطرافمان برای نشان دادن عشقشان به امام حسین. عشقی که آنقدر در وجودشان رسوخ کرده که حتی وقتی میخواهند با هم عادی هم حرف بزنند با زبان اشعار تعزیه منظورشان را منتقل میکنند. قهرمان، زبان و دغدغههای رمان «شیر نشو» نوجوانانه هست اما به خوبی میتواند بزرگسالان را هم جذب خودش کند. «شیر نشو» نوستالژیای است از روزهای عظمت و شوکت تعزیهخوانی در ایران و همینطوری همدلی مردم در سختیهای دوران جنگ.
در تجربه ی معنوی هر انسانی، زمان هایی بوده اند که فرد بی واسطه و در ساده ترین شکل ممکن، روح خود را آزاد گذاشته تا هرطور که دلش می خواهد به آفریدگار خود متصل شود. آن گاه که این اتصال معنوی برقرار می شود، دیگر تمام مصنوعات و تکلف های دنیا رنگ می بازند و فقط خداست و بنده اش. صمیمی ترین "مناجات" ها مربوط به همین زمان ها هستند؛ یعنی زمانی که بنده در خاضعانه ترین و خالصانه ترین حالت خود، معبود را می پرستد و با او راز و نیاز می کند. اینجا دیگر قید و بندی مطرح نیست و حتی مهم نیست که به چه زبانی حرفی می زنیم؛ تنها این حس قلبی مهم است که می دانیم، وقتی اینگونه خالصانه خدا را صدا می زنیم، ذات باری تعالی قطعا به حرف های دلمان گوش فرا خواهد داد. کتاب "مناجات" از "عباس حسین نژاد" هم نمونه ای از همین آثار روحانی و معنوی است که در آن مجموعه ای از نیایش ها، درد دل ها و دعاهای یک بنده ی مخلص یکجا جمع آوری شده است. از خواندن "مناجات" های "عباس حسین نژاد"، این حس درونی در هر خواننده ای زنده می شود و تمام وقت هایی را که با زبان مخصوص خودش با آفریدگار سخن می گفته، به خاطر می آورد. این راز و نیازهای خالصانه و فارغ از تعارف، بیش از هرچیز به ما یادآور می شود که خداوند برای شنیدن ندای قلب ما در هر زمانی آماده است و نیازمند تشریفات و آداب سخت و پیچیده نیست. کافی است همچون "عباس حسین نژاد" در "مناجات" های صادقانه مان او را بخوانیم تا دعاهایمان را مستجاب کند.
مردان رقصان نویسنده: آرتور کانن دویل انتشارات هرمس مترجم: حشمتالله صباغی کتاب «مردان رقصان و داستانهای ديگر» نوشتهی «آرتور کانن دويل» ترجمهی پنج داستان از کتاب The Complete Sherlock Holmes است که عناوین آنها عبارتاند از مدرسه پرایوری، پیتر سیاه، سنگ مازارین، مردان رقصان، معمای پل تور و سه سنتوری. داستان اول این اثر بانام مدرسه پرایوری با حضور مردی چاق و گنده در دفتر کار هولمز آغاز میشود. او تورنیکرافت هاکستبل مردی پرصلابت و جاافتاده نام دارد. او با گرفتن یک بلیت رفتوبرگشت از مبدأ مکلتون در شمال انگلستان به دیدن هولمز آمده است ولی پس از رسیدن به دفتر کارآگاه ناگهان بیهوش میشود. او پس از برطرف شدن ضعفش از هولمز درخواست میکند برای امری مهم به مکلتون بیاید. او به هولمز خبر گم شدن تنها پسر دوک هولدرنسی، وزیر پیشین کابینه را میدهد. این خبر موجب نگرانی و تعجب هولمز میشود و ذهن او را درگیر میکند. تلاش این کارگاه برجسته و باهوش برای پیدا کردن این چهرهی سرشناس باقی داستان مدرسه پرایوری از کتاب «مردان رقصان و داستانهای ديگر» را شکل میدهد.
خونآسام ساسکس آرتور کانن دویل مترجم: حشمتالله صباغی سر آرتور کانن دویل (22 مه 1859 - 7 ژوئیه 1930) نویسنده و پزشک انگلیسی بود. او شخصیت شرلوک هولمز را در سال 1887 خلق کرد ، هنگامی که او کتاب پژوهشی در اسکارلت را چاپ کرد ، اولین کتاب از چهار رمان و بیش از پنجاه داستان کوتاه درباره ی هولمز و دکتر واتسون. داستان های شرلوک هولمز عموما نقاط عطفی در زمینه داستان های جنایی محسوب می شوند.. دویل نویسنده پرکاری بود. به غیر از داستانهای هولمز ، آثار او شامل داستانهای تخیلی و علمی تخیلی درباره استاد چلنجر و داستانهای طنزآمیز درباره سرباز ناپلئونی سرتیپ جرارد و همچنین نمایشنامه ها ، عاشقانه ها ، شعرها ، داستان های غیر داستانی و تاریخی است. شرلوک هولمز احتمالا مشهورترین کارآگاه داستانی تمام دوران است. ماجراهای شرلوک هولمز و واتسون امروز به همان سرگرم کننده و جذاب است که در اواخر قرن گذشته برای خوانندگان بود. در کتاب خون آشام ساسکس هفت داستان کوتاه از بیش از 56 داستان شرلوک هولمز که دویل نگاشته است جمع آوری شده است. این داستان های کوتاه هر کدام از مجموعه ی داستان های گوناگونی انتخاب شذه اند. داستان کوتاه سه دانشجو در مجموعه داستان بازگشت شرلوک هولمز چاپ شده و خون آشام ساسکس هم در مجموعه داستان های خون آشامان چاپ شده است.
درندهی باسکرویل، درندۀ باسکرویل آرتور کانن دویل مترجم: مژده دقیقی انتشارات هرمس شرلوک هولمز قامتی بلند و لاغر و چهرهای استخوانی و کشیده دارد. معمولا کلاهی شکاری بر سر میگذارد و پیپی هم گوشه لبش است. از زنبورداری سرشته دارد و در نواختن ویلون چیرهدست است. دوست و همکار هولمز، دکتر واتسون، به ثبت بسیاری از پروندههای او میپردازد و همراهش در خیابان بیکر، شماره ۲۲۱ زندگی میکند. این کتاب داستان خانواده باسکرویل است که درگیر نفرینی قدیمی هستند. موجودی ترسناک و هیولا مانند زندگی آنها را تحت کنترل گرفته است و شرلوک باید این معما را حل کند.
درۀ وحشت، درهی وحشت آرتور کانن دویل مترجم: مژده دقیقی انتشارات هرمس دره وحشت چهارمین و آخرین رمان شرلوک هولمز توسط سر آرتور کانن دویل است. این داستان برای نخستین بار در مجله استرند بین سپتامبر 1914 تا مه 1915 منتشر شد. این رمان همچنین یکی از 4 داستان بلند شرلوک در میان 60 داستان، می باشد. وجه تمایز این کتاب با بقیه داستان های شرلوک هلمز، در این است که در داستان های کوتاه، در تمام داستان، شرلوک حضور دارد. در داستان های بلند هم، در بیشتر فصلها حاضر است. در توضیح پشت جلد کتاب آمده است: «اسم من شرلوک هولمز است، کارم دانستن چیزهایی است که دیگران نمی دانند... روشی که هولمز از آن استفاده می کرد و در سراسر دوران حرفه طولانی خود آن را تکامل بخشید، مایه شگفتی مردم اروپا شد و او را در میان صاحب نظران جنایت در جایگاه اول قرار داد. می گفت روش هایش مبتنی بر سه ویژگی است: مشاهده، استنتاج و دانش. این سه ویژگی همواره در پرونده های مطرح شده در داستان های او مشهود بود و هر سه آن ها مشاهده گر معمولی را بسیار به حیرت می انداخت، تا زمانی که خود کارآگاه آن ها را توضیح می داد و در این موقع بود که روشن می شدند و از کنارش می گذشتند.
اقای نویسنده و جنجال بر سر آپارتمان دولتی، در واقع خاطره ای است که نویسنده از زندگی خودش روایت کرده است. برای تحقیق و مطالعه درباره ی زندگی نیازی به رفتن به ماموریت هنری و خرج تراشی بیهوده برای خزانه ی دولت نیست، زندگی را در همان جا که هستید بررسی کنید: هم بسیار پر بارتر خواهد بود و هم ارزان تر. دست کم می توانید نگاهی به حیاط مجتمع ما بیندازید، ببینید چه آدم هایی، چه تیپ هایی، چه سرنوشتهایی ! احتمالا در کارخانه ی ماشین سازی کامسکی یا راهآهن بایکال-آمور هم آدم های جالب توجه پیدا می شود ولی نه به این نسبت. مجتمع ما مجتمع خیلی به خصوصی نیست، ولی نمی شود هم که گفت معمولی است. اینجا «مهندسان روح بشر» زندگی می کنند، اعضای تعاونی مسکن «نویسندگان مسکو». آدمهای بسیاری روی کره ی زمین وجود دارند که در طول زندگی شان حتی یک نویسنده ی زنده را هم به چشم ندیده اند، ولی در مجتمع ما بیش از صد نویسنده ی زنده هست. نویسندگان مشهور، کم شهرت، و اصلا بدون شهرت. ثروتمند، فقیر، با استعداد، منحصر به فرد، بی استعداد، چپی، راستی، وسطی و هیچ جایی. دهها سال است که یکدیگر را می شناسند. در زمان های گذشته یکدیگر را می خوردند، ولی حالا در صلح و صفا زیر یک سقف زندگی می کنند
«بگذارید اشکم را بریزم»؛ بسیاری از ما در سوگ ها و فقدان هایی که در زندگی تجربه کرده ایم، با عجز، این جمله و شبیه به این را خطاب به دیگرانی که از بی تابی ما بی تابند، به زبان آورده ایم یا مستأصل به آن فکر کرده ایم. سوگواری چیست و چرا اینقدر مهم است؟ روانکاوی و روانشناسی سعی کرده به آن پاسخ هایی دهد، ولی آیا این پاسخ ها، به کار انسان سوگوار می آیند؟ در این میان اما هنر و به ویژه ادبیات ثابت کرده که به کار می آید. خواندن و نوشتن در هنگامه ی سوگواری، یکی از عجیب ترین و منحصربه فردترین تجربه های بشری ست. خواندن آنچه نویسندگان از مرگ عزیزانشان نوشته اند، ورود به دنیایی ست که حتی اگر خودمان نیز هنوز مرگ و سوگی عظیم را تجربه نکرده باشیم، تأثیر شگرفی بر ما خواهد گذاشت. کتاب «لنگرگاهی در شن روان: شش مواجهه با سوگ و مرگ» سند زنده ی تأثیر ادبیات در هنگامه ی دهشت مرگ و فقدان است. روایت اینکه چه طور، اذهان بزرگ نویسندگان بزرگ می تواند تجربه ای چنین جانکاه را به اثری ادبی تبدیل کند که خود، یک فرم سوگواری ست؛ گونه ای مناسک که خاصه ی نویسندگان است. نوشته های شش نویسنده از دیروز و امروز، در قالب های جستار، نامه نگاری و خاطره نویسی در کتاب «لنگرگاهی در شن روان: شش مواجهه با سوگ و مرگ» کنار هم قرار گرفته اند. نوشته هایی در سوگ پدر، مادر، همسر، فرزندان و دوستان که از «راینر ماریا ریلکه» ی قرن نوزدهمی تا «چیماماندا انگزی آدیچی» قرن بیست ویکمی را در برمی گیرد که این آخری، از مرگ پدرش در همین دوران کرونا نوشته است؛ لحظه ای اکنون و نزدیک به خوانندگان کتاب در دهه ی سوم آغاز هزاره ی سوم. اگر شما نیز به وقت خواندن نوشته ی خودتان در مرگ عزیزی، بیش از زمان نوشتنش اشک ریخته اید، «لنگرگاهی در شن روان»، بیش از دیگران، بر شما اثر خواهد کرد.
معرفی کتاب مراسم قطع دست در اسپوکن اثر مارتین مک دونا مترجم: بهرنگ رجبی انتشارات: نشر بیدگل
نمایشنامه ای سرشار از خشونت در باب ماهیت زندگی در شرایط التقاطی پست مدرن است. زندگی که حتی اعضا و جوارح بدن در آن تکه تکه می شوند. کارمایکل با یک چمدان پر از دست سفر می کند. توبی دستی دارد که دوست دارد کارمایکل را با قیمت مناسب بفروشد. مریلین آرزو می کند توبی هرگز آن دست را از موزه به سرقت نبرد. مرگ و زندگی در چنگال اوضاع است و سرنوشت توسط دیوانه ها و دیوانگان در این بازی جدید کمیک تاریک از نمایشنامه نویس تحسین شده مارتین مک دونا اداره می شود. این اثر انتقادی ماهیت زندگی روزمره آمریکایی ها را برملا می کند ، وسواس ، تعصبات ، جنون ، وحشت ها و مهمتر از همه پوچی هایی را که مردم در زیر آن می خزند را آشکار می کند.
آگوست 1991، آپارتمانی بی دروپیکر در نیویورک. آلیک نقاش روس مهاجر رو به احتضار است. حواریون او گردهم آمده اند، هیچ کدام نتوانسته اند آلیک را از زندگی شان کنار بگذارند. حالا همه ی این زنان و مردان مهاجر، کنار بستر مرگ نقاش محبوب حاضرند، تلویزیون تانک ها را در مسکو نشان می دهد و این تصویر آناتومی مهاجران را کامل می کند. بوریس یلتسین جلوی دوربین های تلویزیونی ظاهر شده، شوروی می خواهد به دنیا روی خوش نشان بدهد. و تماشاچی ها پای تلویزیون، اینجا در نیویورک، هنوز از مسکو دل نکنده اند و بالای سر محتضری در جست وجوی راهی برای ادامه دادن هستند. کتاب تدفین پارتی
نویسنده: آتور میلر مترجم: حسن ملکی انتشارات: نشر بیدگل
هیچ کس جرئت نداره این مرد رو سرزنش کنه. شماها نمی فهمید: ویلی یه فروشنده بود. برای یه فروشنده، زندگی آخر خط نداره. اون پیچ تُو مهره نمی کنه، از قانون حرف نمی زنه، یا نسخه برای مریضت نمی ده. یه مردیه که کیلومترها دور از خونه، در اوج غصه هم باشه، زندگیش بسته به یه لبخند و کفشیه که برق بزنه. و وقتی که دیگه کسی جواب لبخندش رو نده- اون وقت زلزله می شه. کافیه چهارتا لک بیفته به کلاهت، دیگه کارت تمومه. هیچ کس جرئت نداره این مرد رو سرزنش کنه. فروشنده باید رؤیا ببافه، پسر. این ذات این رشته ست.
داستان مربوط به شخصی به اسم ، الکساندر ایوانوویچ لوژین است.هم کلاسی های او ، لوژین را پسری معمولی، ترسو و آدمی شکست خورده می دانند و مدام او را مسخره می کنند. یک روز شخصی به مهمانی پدر او می آید و از او سوال می شود که آیا می داند چگونه شطرنج بازی کند؟ این برخورد به عنوان انگیزه او برای انتخاب شطرنج است. او مدرسه را رد می کند و برای یادگیری اصول اولیه به خانه عمه اش می رود. او به سرعت بازیکن بزرگی می شود و در مسابقات محلی ثبت نام می کند و قهرمان می شود. استعداد وی در شطرنج او را در کمتر از ده سال به سطح استاد بزرگی می رساند. سالهاست که وی به عنوان یکی از برترین بازیکنان شطرنج جهان شناخته می شود اما نتوانسته قهرمان جهان شود.در طول یکی از مسابقات ، در یک استراحتگاه ، او با دختر جوانی ملاقات می کند که علاقه او را به خود جلب می کند. آنها درگیر عشق می شوند و لوژین سرانجام به او پیشنهاد می دهد. زمانی اوضاع بدتر می شود که او در مقابل توراتی ، استاد بزرگ ایتالیا قرار می گیرد ، در مسابقه ای برای تعیین اینکه چه کسی با قهرمان فعلی جهان روبرو خواهد شد..
"پنین" از محبوب ترین رمان های "ولادیمیر ناباکوف" است که یکی از بامزه ترین و در عین حال دل آزارترین شخصیت ها را در میان کاراکترهایی که به وسیله ی او خلق شده دارا می باشد. پروفسور تیموفی "پنین" مهاجری روسی در دهه ی پنجاه میلادی است که گمراه و سرگردان شده و با تشویش در یک کالج آمریکایی به کار مشغول شده است. "پنین" تلاش می کند تا عزت و شرافت خود را در مجموعه ای از سوءتفاهمات غم انگیز و گاه طنزگونه حفظ بنماید. اما تمام این رویداد ها در بستری از توطئه های ظریف دانشگاهی و دست کاری های یک راوی که عامدانه غیر قابل اعتماد جلوه می کند، اتفاق می افتد. "ولادیمیر ناباکوف" ابتدا او را به شکل یک شخصیت تقریبا کمیک آفریده که به تدریج در مقابله با افرادی که به او می خندند، قدم علم می کند. "پنین" که قهرمان مضحک و دلهره آور این رمان جذاب است، چه با سوار شدن در یک قطار اشتباه برای ارائه ی یک سخنرانی به زبانی که چندان هم به آن مسلط نیست، و چه با برگزاری یک مهمانی با اساتید پرمدعا که در آن می فهمد قرار است شغلش را از دست بدهد، آرام و به تدریج عمیق ترین غرایز محافظت کننده ی خوانندگان را برمی انگیزاند. او همچنین عاشق خستگی ناپذیری است که هر چه در آستین محبت دارد به معشوقه ی بی وفای خود تقدیم کرده و در ازای آن هیچ چیز به جز بی توجهی و تمسخر دریافت نمی کند. این رمان تحسین شده با خط داستانی غیریکنواخت خود توجه مخاطبین زیادی را به خود جلب ساخته و شهرت ملی و بین المللی زیادی را برای "ولادیمیر ناباکوف" به ارمغان آورده است.
«فاجعۀ چرنوبیل یکی از باورنکردنیترین رویدادهای مهم جهان در صد سال گذشته است، با این همه، کمتر کسی میداند چه روی داده است. این سردرگمی بعضاً ناشی از آن بود که همۀ اطلاعات منتشرشده طی پنج سال پس از حادثه تحریف شدند تا متناسب با یک روایت گزیده شوند: اینکه مقصر کارکنان نیروگاه بودند... هر کتاب، روزنامه، فیلم مستند و تارنمای جدیدی روایت تقریباً متفاوتی از داستان ارائه میداد و تناقضها حتی امروز هم دیده میشود.» اندرو لدربارو در پی سفرش در سال ٢٠١١ به چرنوبیل تجربۀ منحصربه فردش را با مخاطب به اشتراک میگذارد و در تلاش است تا مفاهیم و جزئیات درستی به دست آورد و حقیقت را دربارۀ اشتباهاتی که در چرنوبیل رخ داده بفهمد. او برخی جنبههای تخصصی را سادهسازی کرده و ماجرا را مانند یک داستان روایت میکند تا خواننده آسانتر داستان را دنبال کند و درک بهتری از آن داشته باشد.
هنر همیشه بر حق بودن:38 راه برای پیروزی در هنگامی که شکست خوردهاید نوشتهی فیلسوف معروف آلمانی آرتور شوپنهاور است. این کتاب را نشر ققنوس با ترجمهی عرفان ثابتی در 136 صفحه منتشر کرده است. ژانر این کتاب را میتوان در دستهی کتابهای فلسفی و روانشناسی قرار داد. شوپنهاور 145 سال پیش درگذشت و رسالهی عجیب او هنر همیشه بر حق بودن در طول عمر او به طور کامل منتشر نشد. این کتاب بر اساس نسخه ویرایش شدهای است که در سال 1896 منتشر شده است. شوپنهاور در کتاب هنر همیشه بر حق بودن، 38 اقدام متفاوت را برای برنده شدن در بحث و مجادله ارایه میکند. راهکارهایی که صرف نظر از اینکه حقیقت چیست، برای پیروزی در بحث و جدل لفظی، کاربردیاند. کتاب هنر همیشه بر حق بودن تنها برای پیروزی ما نیست بلکه به ما کمک میکند تا نسبت به افرادی که همیشه حق به جانب هستند یا دست کم تلاش میکنند خود را بر حق جلوه دهند واکنش مناسبی داشته باشیم و آفات بحث و جدل را بشناسیم یا در صورت لزوم خودمان از مطالب کتاب استفاده کنیم. سی و هشت اقدام بر حق بودن، نکتههایی نه استدلالی؛ بلکه نکاتی جدالبر انگیزند که ما در زندگی روزمره، بین گروه زیادی از افراد جامعه -حتی بین اعضای خانواده - بارهاو بارها مشاهده کردهایم. در کتاب هنر همیشه بر حق بودن، شوپنهاور به خوانندهی خود با لحنی طعنهآمیز و طنزآلود علاوه بر ارایه مواردی برای پیروزی، برای غلبه بر رقیب همهشدارهای لازم را ارایه میکند.
وقتی به دهه سوم زندگی میرسیم، کمکم احساس میکنیم زمان با سرعت بیشتری میگذرد، شاید از کارمان راضی نباشیم و شاید تاکنون ازدواج نکردهایم و از این موضوع بهشدت ناراحتیم. دور و بر خودمان را که نگاه میکنیم متئجه میشویم، چیزهایی که میتوانستند در ما احساس رضایت ایجاد کند، غایب است. این کتاب شیوهی رهایی یافتن از زندانی که برای خودمان ساختهایم و رفتن به سوی زندگی رضایتمندانه را به ما آموزش میدهد. با بیشتر شدن سن همه ما با این خطر روبرو میشویم که تواناییهایمان برای کنترل نتیجه رویدادها کم میشود. شاید این نقطهی دردناک آغاز محدودیتها و مشکلات جسمی ما باشد، به این ترتیب کمکم حس میکنیم که زمان به سرعت در حال عبور است ولی چیزی اساسی در زندگی ما گم شده و یا ما هنوز آن را پیدا نکردهایم. به نظر ما بدیهی میآید که با کسی ازدواج کنیم که عاشقش هستیم، اما این به مرور زمان موثر واقع نمیشود. عشق از سرمان می افتد و آن شخص دیگر به اندازه قبل برایمان جذاب نخواهد بود. دعواها و تنشهایی رخ میدهند و به این نتیجه میرسیم که اشتباه انتخاب کردیم.
هنوز مثل زمین در طواف خورشیدم ولی زمین نشدم،گرد خود نچرخیدم حکایت من و باران که میگریست یکیست از آسمان به زمین کرده اند تبعیدم مرور می کنم این سالهای هجری را پر از تلاقی ماه محرم و عیدم بگو به باد که من آفتابگردانم جز آفتاب به ساز کسی نرقصیدم گل محمدی ام من،سلامم و صلوات ولی سراپا تیغم اگر بچینیدم! ستارگان سحر پیشمرگ خورشیدند ستاره سحرم پیشمرگ خورشیدم 2. ای دل تو که مستی - چه بنوشی چه ننوشی- با هر می نا پخته نبینم که بجوشی این منزل دلباز نه دزدی ست نه غصبی میراث رسیده ست به ما خانه به دوشی دلسردم و بیزار از این گرمی بازار غم های دم دستی و دلهای فروشی رفته ست ز یاد آن همه فریاد و نمانده ست جز چند اذان چند اذان در گوشی نه کفر ابوجهل و نه ایمان ابوذر ماییم و میانمایگی عصر خموشی ما شاعرکان قافیه بافیم و زبان باز در ما ندمیده ست نه دیوی نه سروشی
این رمان که برگزیده جایزه ادبی فمینا در سال ۲۰۰۳ نیز شده است، روایتی است از اعتراف راوی داستان به قتل یک زن که از لحظه نخستین دیدرا راوی با او که امرنس نام دارد شروع میشود و ماجراهایی که میان آنها رخ داده را با جزئیات توصیف میکند.
نویسندگان: لیونی سندرکاک و دیگران مترجم: نوید پورمحمدرضا انتشارات: نشر اطراف
شنیدن شهر کتابی خوشخوان و علمی اما بیتکلف در زمینهی مطالعات میانرشتهای است که حوزههای متفاوت فکری از علوم اجتماعی و سیاسی و انسانی را روی محور روایت به هم پیوند میدهد. این مقالات از مهمترین آثاری هستند که در دو دههی گذشته در این حوزه نوشته شدهاند؛ مقالاتی که از نگاه تکبعدی و علمیِ صرف فاصله میگیرند و از منظری جامعتر و کلانتر، معماری و شهرسازی و طراحیهای مهندسی شهر را موشکافی میکنند. پنج مقالهی این کتاب اهمیت گوش کردن به مردمان شهر و ارزش تاریخ شفاهی، قصههای بومی و رخدادهای گذشتهی شهر را در برنامهریزی و سیاستگذاری و هویتسازی برای شهر یادآور میشوند. نویسندگان این مقالات که از چهرههای سرشناس شهرسازیاند، با مثالهایی عینی از شهرهای مختلف دنیا شهروندان و شهرسازان، ساکنان و متخصصان را دعوت میکنند تا نسبت خود با شهر را، به کمک مفهوم روایت و قصههای زنده در شهر، از نو تعریف کنند.
کتاب سفر به گرای 270 درجه نوشته احمد دهقان، نگاهی جدید به جنگ است که به چند زبان زنده جهان ترجمه شده و اثر داستانی مهمی در این حوزه به شمار میرود. این رمان توانست جایزه بیست سال داستان نویسی، چهارمین دوره انتخاب کتاب سال دفاع مقدس و بیست سال ادبیات پایداری را از آن خود کند. نه تنها در ایران که در اکثر جهان ادبیات چه به صورت نفرت از جنگ و بازبینی واقعیتها و تبعات انسانی و مالی آن مانند جنگ و صلح تولستوی که نگاهی است منتقدانه به جنگ و سرنوشت مردان جنگی و چه به صورت نگاه زیبا شناختی به جنگ در بیشتر کتابهای پس از جنگهای بزرگ که مردان جنگ و نویسندگان جنگی آن را به عنوان خاطره داستانی و یا به صورت رمان جنگی نوشتهاند. این مقوله پس از جنگ هشت ساله ایران و عراق و ادبیات و هنر دفاع مقدس به صورت آشکار خود را نشان میدهد. یعنی کمتر میتوان رمان و داستانی یافت که به صورت منتقدانه مانند جنگ و صلح تولستوی به جنگ پرداخته باشند. زیرا جنگ در ایران تحمیلی بود و دفاع مقدس و نگاشتن از جنگ ثواب ابدی داشت. لذا نمیشد به چنین جنگی منتقدانه نگریست. اما آنچه در وداع با اسلحه میگذرد در ایران اسلامی مقدس است و حس ناستولوژی و دلتنگی جبههها را به دنبال دارد. احمد دهقان از نویسندههایی است که در آثارش با عبور از لایههای ترد و شکننده، به اعماق جنگ راه پیدا میکند. راوی این داستان با «سفر به گرای 270 درجه» زندگی دیگری را تجربه میکند و ما را با خود به فراسوی آنچه اتفاق افتاده است میبرد.
متقین شرح خطبه متقین نهجالبلاغه است، خطبهای عظیم و عمیق که حضرت امیرالمؤمنین در پاسخ همام که گفت یا علی! صف لی المتقین (متقین را برایم توصیف کن)، فرمودند. خطبه چنان عمیق و پرمعنا است که با اعتراف نویسنده مبنی بر ایجاز متن باز کتاب قریب چهارصد صفحه شده است. در این کتاب سیدمهدی شجاعی با استفاده از آیات قرآن و احادیث و روایات، به شرح و توضیح عبارت به عبارت خطبه میپردازد. در ذیل عبارت «ومشیهم التواضع» میخوانیم: این دریادلان بال بر زمین تواضع میسایند و در آسمان خضوع پرواز میکنند و از زلال چشمه خشوع مینوشند و در باران فروتنی غسل میکنند. تواضع را میوه درخت علم خویش میدانند و فروتنی را زکات خرمن متراکم شرف و فضیلت خود میشمرند. این بزرگمنشان همچنان که شیرینی عفو و گذشت را در زیر دندان قدرت خود مزمزه میکنند، حلاوت تواضع را بر بام رفعت خویش میچشند.
شناخت سینما درباره اینکه فیلمها چگونه به واسطه شبکهای واحد از تکنیکها و نظامهای زبانی با مخاطب ارتباط برقرار میکنند و به بیان و انتقال معنی میپردازند، دیدگاههای ارزشمندی ارائه میدهد. کتاب شناخت سینما با تمرکز بر عنصرهای کلیدی فیلمسازی، مثل فیلمبردای، میزانسن، حرکت، تدوین، صدا، بازیگری، انتخاب بازیگر و فیلمنامهنویسی، به روشی جذاب، همهفهم و گهگاه آمیخته به طنز، هنرآموزان را درگیر زبان شگفتانگیز فیلم میکند و به آنها یاری میرساند تا درک خود را در این باره که چرا و چگونه تماشاگران به فیلمهای مختلف واکنش نشان میدهند ارتقا بخشند.
سایرمارک توین، با شیطنت پر شر و شور و ماجراجویی اسطورهوارش، در زمرهی مهمترین و درخشانترین باز آفرینیهای دوران کودکی و نوجوانی در تاریخ ادبیات جهان است: جست و خیزی شادمانه، سرشار از طنزی گرم و شیرین و انسانی. در این کتاب با شخصیتهایی دوست داشتنی و فرموش نشدنی آشنا میشویم - تام سایر، هاک فین، خاله پالی، و دیگران - شخصیتهایی که چند سال بعد در دیگر شاهکار مسلم مارک توین، هاکلبری فین، هم حضور مییابند، و در اینجا با نقش آفرینی شگفتآور خود ماجراهای تام سایر را به نمونهی حیرتانگیزی از فهم و ادراک روابط انسانی بدل میکنند. در صحنههای به یاد ماندنی و سخت خندهآوری همچون ماجرای مشهور سفید کردن نردهی خانهی خاله پالی، یا در صحنههای هولناکی مانند قتل دکتر رابینسن در قبرستان، توین تصویر بس واقعبینانهای از جامعهی بشری به دست میدهد - توصیفی بیپرده و هوشمندانه و در عین حال دلپذیر و مهرآمیز از جامعهای که در اسارت آرزوها و خرافات و نادانیهایش رفتاری گاه مضحک و گاه بلاهت آمیز و گاه وحشیانه به نمایش میگذارد. ماجراهای تام سایر از همان چاپ نخست خود در سال 1876 به اثر کلاسیک بدل شد، شاهکار دلکشی که پیر و جوان به یکسان از خواندنش لذت میبرند، به قلم داستانگوی استخواندار چیره دستی که در اینجا پهلوانوار آستینش را بالا زده و قریحهی تابناکش را سراپا به میدان آورده تا هوش از سر همه برباید؛ همان نویسندهای که ویلیام دین هاوئلز او را "ابراهام لینکلن ادبیات امریکا" نامید و ویلیام فاکنر او را "پدر همهی ما" خواند. مجموعهی این ویژگیها تام سایر را به یکی از پر خوانندهترین داستانهای ادبیات جهان، در همهی زمانها و همهی زبانها و همهی نسلها، بدل کرده است. چاپ فارسی حاضر، شامل تصویرهای سیاه قلم و کلاسیک نخستین چاپ ماجراهای تام سایر (1876)، اثر ترو دبلیو ویلیامز، طراح و تصویرگر آمریکاییست، که مارک توین سخت به کارهایش علاقه داشت. هشت تصویر رنگی بسیار هنرمندانهی تروی هاوئل، نقاش و تصویرگر معاصر امریکایی، و چند نقشمایهی آرایشی دیگر، کار اسکات مکائن، هم به متن افزوده شده است.
"یادگار عمر" حاصل "گفت و گوی پیروز سیار با احمد آرام" است که یکی از مفاخر ایران زمین را به ما معرفی میکند. شاید درک این موضوع برای جوانان امروز دشوار باشد که نزدیک به یک قرن پیش، در سالهای اولیه سدهی گذشته، مردی 24 ساله با توانایی ذهنی برجسته در سال آخر، تحصیل پزشکی خود را ترک کرد تا در مدرسه معلم شود و تدریس کند. او به مدارس تهران و دیگر شهرهای ایران رفت و با کمک دو دوست خویش، اولین کتابهای درسی فارسی را در زمینههای هیئت، فیزیک و شیمی به نگارش در آورد و با چاپ سنگی به چاپ رساند. این در شرایطی بود که در ایران مدارس کمی وجود داشت، کتاب درسی برای دانش آموزان وجود نداشت، امکانات پیشرفتهی چاپ وجود نداشت و واژگان پذیرفته شدهای برای بیان مسائل علمی به زبان فارسی وجود نداشت. از آن زمان، "احمد آرام" در طول عمر طولانی خود حدود 110 اثر را از انگلیسی، فرانسوی و عربی به فارسی بازگردانی کرده است. بسیاری از فارسی زبانان، آثار عالمان برجسته ای مانند آلبرت اینشتین، کارلو آلفونسو نیلنو، ژرژ گاموف، ماکس پلانک، جرج سارتون، ویل دورانت، اروین شرودینگر، توشیهیکو ایزوتسو و بسیاری دیگر از نویسندگان و دانشمندان دیگر را به لطف ترجمه های وی مطالعه کردند. احمد آرام سابقه طولانی و درخشانی در حیطهی آموزش و فرهنگ این مرز و بوم دارد و موفقیت او در ترجمه آثار مهم علمی اگر نگوییم بینظیر، منحصر به فرد است. تعامل "پیروز سیار" با زندگی "احمد آرام" و گفت و گوی آنان با هم از سال شصت و نه آغاز و یک سال بعد یعنی در سال هفتاد به اتمام رسید. حاصل آن، کتاب "یادگار عمر" است که به طور گسترده به زندگی و پیشینه فرهنگی این استاد تحصیلکرده و فرهیخته میپردازد.
نویسنده: جی. دی. سلینجر ترجمه: احمد گلشیری انتشارات: ققنوس کتاب دلتنگیهای نقاش خیابان چهل و هشتم مجموعهای از نه داستان کوتاه است که جی.دی سلنجیر نویسندهی مشهور آمریکایی، آنها را در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم به خوانندگان معرفی کرد. سلینجر بیش از 30 داستان کوتاه در مجلات مختلف آمریکایی از جمله مجلهی نیویورکر منتشر کرده بود. او بین سالهای 1948 تا 1953 از این میان 9 داستان کوتاه خود را گزینش کرد و در سال 1953 در یک کتاب با عنوان اصلی «نه داستان» منتشر کرد. کتاب «نه داستان» اولینباردر ایران با عنوان دلتنگیهای خیابان چهل و هشتم منتشر شد.
کتاب دنیای سوفی، داستانی جذاب و خواندنی از رمان تاریخ حکمت غرب به قلم یوستاین گاآردر است که تاریخ فلسفه را به زبان ساده برای نوجوانان تشریح میکند. دنیای سوفی را دکتر مهدی سمسار به فارسی برگردانده است. کتاب دنیای سوفی تاکنون به ۵۴ زبان ترجمه شده و علاوه بر نوجوانان، توجه بزرگسالان را هم بهخود جلب کرده است.
کتابی به زبان فارسی دربارۀ غزنویان از ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی (د ۴۷۰ ق / ۱۰۷۷ م). تاریخ بیهقی، از متون درجۀ اول نثر فارسی است که در میان پژوهشگران حوزۀ ادبیات فارسی، تاریخ و برخی از دانشهای دیگر شهرت فراوانی دارد. ابوالفضل بیهقی نگارش این کتاب را در ۴۴۸ ق / ۱۰۵۶ م آغاز کرده، وقایع سلطنت غزنویان را از ۴۰۹ ق / ۱۰۱۸ م ضبط نموده، و تا آغاز پادشاهی سلطان ابراهیم (۴۵۱ ق / ۱۰۵۹ م) رسانده است.
داستانهای «هزار و یک شب» را عبداللطیف تسوجی تبریزی به فارسی برگرداند. این مجموعه داستان که پس از ترجمه تسوجی در دوره قاجار به «هزار و یک شب» معروف شد، پیشتر آن را با نام «هزار افسان» میشناختند. هزار و یک شب، بیگمان یکی از مهمترین کتابهای جهان است. این کتاب برای ما ایرانیان بسیار آشناست و در مخیله تاریخیمان جایگاهی مانوس، مالوف و اسرارآمیز دارد. در این که هزار و یکشب در چه زمانی و به وسیله چه کسی و در کجا نوشته شده، نظرات متفاوتی وجود دارد، اما واضح است که در این کتاب عناصر ایرانی، هندی، عربی و حتی ترکی در هم آمیخته است. علاقه مردم از هر طبقه، ملیت و زبان به هزار و یکشب باعث شد که این کتاب به بیشتر زبانهای زنده دنیا ترجمه شود. هزار و یک شب، داستان شهرزاد، دختری جوان و داناست که میکوشد بیماری روحی شهریار را برطرف کند و در این میان جان خود را نیز نجات دهد. شهریار آشفته از خیانت همسرش، به قاتل دختران دوشیزه تبدیل شده است. هر شب کارگزارانش دختری را نزد او میفرستند و در سپیدهدم دستور گردن زدن دختر صادر میشود. این قتلها همچنان ادامه دارند تا این که شهرزاد، دختر وزیر پادشاه، داوطلب ازدواج با شهریار میشود. شهرزاد هر شب قصهای برای شهریار تعریف میکند و چون شب به پایان میرسد، قصه را ناتمام رها میکند… شهرزاد میداند چگونه با بیان سلسله وقایع پشت سرهم، انتظار ایجاد کند و در ضمن، توالی حوادث نیز حفظ شود. هر شب داستان به این جمله ختم میشود: «چون قصه بدین جا رسید، بامداد شد و شهرزاد لب از داستان فرو بست… ملک با خود گفت این را نمیکشم تا باقی داستان بشنوم.» بیش از نیمی از حوادث داستانها، عللی مافوق طبیعی دارند؛ از جن و پری و موجودات فرا زمینی گرفته تا طلسم و خواب و جادو. در واقع جادو و ماجراجویی دو عنصر بارز هزار و یکشب هستند، که مخاطب را به خوبی درگیر داستانها میکنند.
بیخردی نویسنده: باربارا تاکمن انتشارات کارنامه باربارا تاکمن در "تاریخ بی خردی" با ترکیب نمونه هایی گسترده، از تسلیم شدن غیر منطقی امپراتوری مونتزوما در سال 1520 تا حمله ژاپن به پرل هاربر، حماقت را بررسی و آن را به عنوان سیاست های غیر عاقلانه دولت ها و بر خلاف منافع آنها تعریف می کند. او در " تاریخ بی خردی" با جزئیاتی واضح چهار نقطه عطف تعیین کننده در تاریخ را که نشان از بی خردی دارند روشن می کند: جنگ تروجان ، تجزیه ی Holy See که توسط پاپ های رنسانس هدایت شد، از بین رفتن مستعمرات آمریکایی توسط جورج سوم و انگلیس و اشتباهات مداوم دولت امریکا در ویتنام. باربارا تاکمن در کتاب "تاریخ بی خردی" استعداد بالای خود را برای نشان دادن مردم، مکان ها و وقایع تاریخی به نمایش گذاشته است.
نویسنده: هارپر لی مترجم: رضا ستوده انتشارات: انتشارات نگاه
داستان کشتن مرغ مینا از زبان دختری به نام اسکات فینچ روایت میشود. او دختر وکیلی سفیدپوست به نام آتیکوس فینچ است که در جامعهای نژادپرست و خودپسند زندگی میکند. آتیکوس فینچ کار وکالت جوان سیاهپوستی را قبول کرده است که به اتهام ناروای تجاوز به یک دختر سفیدپوست در زندان است. هارپرلی در کتاب کشتن مرغ مینا، وکیل را به عنوان قهرمان اخلاقی نشان داده است. او همچنین در تلاش بوده تا ماسئل مختلفی مانند بی عدالتی نژادی و کشتار بی گناهان، مسائل مربوط به طبقات اجتماع، شجاعت، محبت، نقشهای جنسیتی را نشان بدهد.
کتاب «بانو با سگ ملوس و چند داستان دیگر» اثر «آنتوان چخوف» مجموعهای از بهترین داستانهای کوتاه ادبیات روس است که عبارتاند از «چاق و لاغر»، «آفتابپرست»، «ماسک»، «وانکا»، «شوخی»، «سرگذشت ملالانگیز»، «سبکسر»، «انگور فرنگی»، «ئیونیچ»، «جان دلم» و «بانو با سگ ملوس»؛ این داستانها بین سالهای 1883 تا سال ۱۸۸۹ به نگارش درآمدهاند. «بانویی با سگ کوچولویش» The Lady with the Dog یکی از داستانهای کوتاه و معروف این کتاب است که به زبانهای مختلف بارها ترجمه و چاپ شده است. این داستان دربارهی مردی به نام «دمیتری دمیتریچ گوروف» است که با همسرش زندگی میکند. او به بیوفایی و خیانت روی میآورد و دلبستهی «آنا سرگه یونا» میشود. داستان آشنایی و رابطهی آنها یکی از ماندگارترین داستانهای کوتاه «آنتوان چخوف» را رقم زده است. «آفتابپرست» از داستانهای دیگر این نویسنده است که حاصل سالهای اول تجربهی نویسندگی اوست. در این داستان چاپلوسی به تصویر کشیده شده است و نویسنده این ویژگی را در آن دورهی اسفناک شوری نشان میدهد. داستانهای این کتاب درونمایههای مهم و واقعی دارند و هر کدام بهنوعی نقدی بر جامعهی خردهبورژوای آن دوره از روسیه است. در ابتدای این اثر مقدمهای کامل از «زینووی پاپرنی» آورده شده است که دربارهی لحن و نثر «آنتوان چخوف» بهخوبی توضیح داده و تکتک داستانهای این کتاب را بررسی کرده و گفته است: «داستانهای چخوف همه هشداردهنده و درعینحال دارای لحنی آرام و خالی از هرگونه درس اخلاق و رفتار، و تعیین وظیفه است. همه بابیانی ساده و روان و طبیعی نوشته شده است.»
شاهنامه و پایان ساسانیان تحقیقی است دربارۀ اعتبارسنجی و ارزشیابی روایت شاهنامه از تاریخ ساسانیان. مولف در این راستا، از شرح ماجرای شورش بر خسروپرویز تا فروپاشی سلسلۀ ساسانی را در شاهنامه با روایتهای مهمترین منابع اسلامی و نیز منابع بیزانسی،ارمنی و سریانی مقابله کرده، همانندیها و تفاوتهای آنها را بررسیده،برتریها و کاستیهای روایت شاهنامه را نشان داده و به معرفی گزارشهای تاریخی شاهنامه از این دوره که در منابع دیگر یافت نمیشود،پرداخته است.
پنج مقاله حاضر چکیدهای است از منظومه فکری داستایفسکی که با «سلسله مقالاتی در باب ادبیات روس» در شماره اول مجلهی ورِمیا کلید خورد و در شمارههای بعدی تا پایان سال 1861 چهار مقالهی دیگر نیز منتشر شد. داستایفسکی در این پنج مقاله تصویر روشنی از جهانبینی هنری و ادبی خود ارائه میدهد. زبان روزنامهنگاری او ساده، پراحساس و آتشین است. شور و حرارت در سطرسطر این مقالات موج میزند، در عین حال نویسنده از چارچوب منطق و عدالت خارج نمیشود. شاید در نگاه اول، لحن نویسنده در نقد منتقدان ادبی دیگر کمی تند به نظر برسد، اما در فضای روسیهی آن روز، این امری کاملاً طبیعی بود. بسیاری از مسائل مطرحشده در این مقالات از جمله روح روسی، تقابل و تعامل روسیه و غرب، اسلاوگرایی و غربگرایی، اصالت و رسالت هنر و ادبیات، و آموزش و پرورش پس از گذشت صدوشصت سال همچنان مسئلهی روز جامعه، سیاست و فرهنگ روسیه هستند.
نیمهشبِ بیستوسوم آوریل 1849، سیوشش نفر از جمله فیودور داستایفسکی به جرم عضویت در «محفل پتراشفسکی» بازداشت شدند. محاکمه داستایفسکی هشت ماه طول کشید. پس از اتمام بازجوییها، به فرمان تزار نیکلای اول، دادگاه تشکیل شد و داستایفسکی را به جرم خواندن، گزارشندادن و توزیع نامههای ضددینی و ضدحکومتی به تیرباران محکوم کرد. درست در سحرگاهی که محکومان پای سکوی تیرباران بودند و سه نفر از همقطاران داستایفسکی با چشمهای بسته در انتظار آتش گلوله بر سینههایشان بودند، پیک تزار از راه رسید و خبر از لغو مجازات اعدام برای محکومان حلقهی پتراشفسکی داد؛ اما تجربهی عذاب روحی این لحظات هرگز داستایفسکی را رها نکرد. سال 1860 داستایفسکی متن بازجوییهایش در زندان تزار را بازنویسی کرد و توضیحاتی نیز به آن افزود؛ کتاب حاضر شرحی است از آن تجربهی هولآور. همچنین او دربارهی پروندهی خود و دیگر اعضای محفل پتراشفسکی نوشته و البته مشروح بازجوییهایش را طی زمان رسیدگی به این پرونده بیکموکاست آوردهاست.
«داستانی واقعی دربارهی تمساحی که در تیمچه، مردی را در سن پختگی و با ظاهری برازنده زندهزنده، بهتمامی و بیباقی بلعید، و پیامدهای ماجرا...» ایوان ماتْوِیچ مردی است با ظاهری برازنده که تمساحی او را بهتمامی و بیباقی بلعید. مَرد پس از آن نهتنها زنده ماند که گویا با کمال رضایت و بدون هیچ گزندی، دو هفتهای نیز در شکم تمساح زندگی کرد و از همانجا دادِ سخن داد. داستان تمساحِ فیودور داستایفسکی، پس از انتشار در سال 1865، بحثهای تند و دنبالهداری را میان منتقدان و ادبا، دربارهی انگیزهی اصلی نویسنده از خلق چنین اثری، برانگیخت. از دل ماجرای کارمند کمخردی که سر از شکم تمساح درآورد، تعابیر و تفاسیر گوناگونی حاصل شده؛ از مقایسه با یونس در شکم ماهی گرفته تا تقابل فرهنگها.
هاکلبری نوجوانیست سیزده چهارده ساله، ژنده پوش، ولگرد، بیسواد و بددهن که در خوکدانی های دهکده می خوابد. مادران دهکده پسرانشان را از معاشرت با او پرهیز میدهند، اما همه ی پسران عاشق معاشرت با او هستند. وقتی هاکلبری در ماجرایی گنجی نصیب می برد، زنی نیکو کار سرپرستی اش را می پذیرد، لباسهای برازنده به او می پوشاند و در سرایی مجلل به او خواندن و نوشتن می آموزد؛ اما هاکلبری ژنده پوشی و ولگردی را ترجیح میدهد، می گریزد که به خوکدانی ها رود، اما به همراه بردهای سیاهپوست، اولیس وار سفری ۱۸۰۰ کیلومتری را بر رودخانه ی میسیسیپی آغاز می کند..
نویسنده: ماریو پوزو مترجم: حبیب الله شهبازی انتشارات: افق
آخرین تلاشهای کلریکوزیو بزرگ خاندانی مافیایی، به رسمی و قانونی کردن فعالیتهای خانوادهاش معطوف شده بود. 25 سال بعد نوهاش دانته و برادرزادهاش کراسیفیسکو (کراس) پا به دنیای قدرت گذاشته بودند. خان که 18 سال از پدرخواندگیاش میگذشت کمکم در آستانهی بازنشستگی قرار میگرفت. کراس ثروت زیادی را در کازینوی لاس وگاس جمع کرده بود و قصد داشت که در آیندهای نزدیک به قدرت اول خاندان تبدیل شود. با این حال، زمانیکه از کشتن دوست قدیمی خود سرباز میزند، از خاندان اخراج میشود و دانته به عنوان تنها قدرت باقیمانده شناخته میشود. میل شدید دانته به پدرخواندگی و قدرتمند شدن، باعث میشود تا او تصمیم به قتل بزرگان بگیرد و تمام موانع را از سر راه خود بردارد. دانته تصمیم به قتل پدر کراس میگیرد و پس از مدتی کراس متوجه میشود که خود او نیز در لیست سیاه قرار گرفته است لذا نقشهای طراحی میکند تا دانته را در مخمصه بیندازد ...
با «اشتیاق»، باید خواننده و تماشاگر رمانی با شوخی و تلخی همزمان بالزاک و فلوبر، در اتمسفر نوع خاصی از ایتالیاییبودن باشیم که نویسندهای انگلیسی آن را نوشته است! همین ماجرا خودش چیزی از جادو کم ندارد، چه برسد به اینکه داستان در میانهی فتح الفتوحهای ناپلئون، ماجرای سرباز بسیار کوتاه قدی از ارتش بناپارت را روایت کند که دلباختهی زیبارویی ونیزی شده است، آنهم سربازی با سمت ابتدایی گردنزنی و سپس ترفیع درجه به مأمور بردن مرغ بریان به خیمهی امپراتور! همینها در ابتدای امر کفایت میکند برای اینکه بدانیم با معجونی از جادوی لاتینی، نازدکدلی رمانتیک فرانسوی و طنّازی انگلیسی روبروییم که گویی همپیمانی جولین سورل سرخ و سیاه استاندال است با بری لیندون ویلیام تکری در ونیزی همانند ماکوندوی صدسال تنهایی. این همه را با شور، وجد، سرور و احساسات عمیق انسانی تنیده شده در جای جای کتاب «اشتیاق» جانت وینترسون در نظر بیاورید تا بیشتر از بیشتر این عاشقانهی سرشار از خلوص به جانتان بنشیند. اشتیاق مانند حرکت گوندولاهای ونیزی، منعطف، سریع و شورمند است که عشق را در بستر تاریخ و افسانه مینشاند، از برای توصیف و توضیح ژرفاهای روابط انسانی.
نویسنده: ماریو بارگاس یوسا مترجم: سعید متین نشر: برج
«این مجموعه شاهدی است بر نیم قرن خوانش نویسندهای که از وقتی نخستین داستانها و مقالههایش را در لیمای دههی پنجاه خواندم، برایم سرچشمهای پایانناپذیر از لذت فکری بودهاست. بارها آثارش را بازخوانی کردهام، برخلاف دیگر نویسندگانی که نوجوانیام را رقم زدند، هرگز ناامیدم نکردهاست؛ برعکس، هر خوانش نو، شور و شادیام را نو میکند و رازها و ظرافتهای جدیدی از جهان بورخسی فوقالعاده بکر در مضمون و فوقالعاده شفاف و برازنده در بیان، بر من آشکار میسازد.»
ید محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار، شاعر پارسیگوی آذریزبان، در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی در روستای خشکناب در بخش قرهچمن آذربایجان متولد شد. او تحصیلات خود را در مدرسهی متحده و فیوضات و متوسطهی تبریز و دارالفنون تهران گذراند و وارد دانشکدهی طب شد. سرگذشت عشق آتشین و ناکام او که به ترک تحصیل وی از رشتهی پزشکی در سال آخر منجر شد، مسیر زندگی او را عوض کرد و تحولات درونی او را به اوج معنوی ویژهای کشانید و به اشعارش شور و حالی دیگر بخشید. وی سرانجام پس از هشتاد و سه سال زندگی شاعرانهی پربار در ۲۷ شهریور ماه ۱۳۶۷ هجری شمسی درگذشت و بنا به وصیت خود در مقبرة الشعرای تبریز به خاک سپرده شد. مهمترین اثر شهریار منظومه حیدربابایه سلام (سلام به حیدربابا) است که از شاهکارهای ادبیات ترکی آذربایجانی بهشمار میرود و شاعر در آن از اصالت و زیباییهای روستا یاد کردهاست. این مجموعه در میان اشعار مدرن قرار گرفته و به بیش از ۸۰ زبان زندهٔ دنیا ترجمه شده است. شهریار در سرودن انواع گونههای شعر فارسی -مانند قصیده، مثنوی، غزل، قطعه، رباعی و شعر نیمایی- نیز تبحر داشتهاست.
خممرغهای شوم هجویهای درخشان و تخیلی، اما بسیار واقعگرایانه از دخالت دیکتاتوری در علم است؛ روایتی است از حکومتهای ناکارآمدی که میخواهند جباریتشان را به علم نیز تحمیل کنند و سپس فاجعه میآفرینند.
کتاب در ستایش ژان دارک منظومهایست دلنشین که کریستین دوپیزان آن را در مدح قهرمان ملی فرانسه، ژان دارک، به نگارش درآورده است. نوعی ادای احترام به زن جوانی که صلح را به فرانسه برگرداند. کتابی شگفتانگیز و کمحجم که شیرینی آن تا مدتها بر جانتان خواهد نشست.