این کتاب اولین کتاب نثر سعید بیابانکی است که در بردارنده مجموعه نوشته های طنزآمیز این شاعر معاصر است. علاوه بر نثر طنز، در انتهای کتاب شعرهای طنز بیابانکی که به صورت تک بیت نیز آورده شده که مصرعی از آن از شعر حافظ بوده و بیابانکی با تصرف در آن جلوه طنزآمیزی به بیت داده است. این اثر ، در بردارنده موضوعات مختلفی است که شاعر آنها را دست مایه طنز خود کرده و با نثری طنزآمیز بیان کرده است و شامل چند داستان کوتاه طنز،نثرهای طنزآمیز،اندر حکایت شاعری،مجموعه کامل ابیات حافظ، من و چند شعر طنز منتشر نشده است ...
اثری از ه.ا.سایه که از سوی انتشارات کارنامه به چاپ رسیده است. امیر هوشنگ ابتهاج متخلص به ه.ا. سایه، شاعر ایرانی و زادۀ 6 اسفند 1306 در رشت است . کتاب حاضر دربردارندۀ مجموعه اشعار موزون و دل نشین اوبه سبک غزل، مثنوی، رباعی،دو بیتی وقطعه است. از دیگر آثار ابتهاج می توان به نخستین نغمه ها، شبگیر، چند برگ از یلدا و … اشاره کرد
حافظ حافظهی ماست، جدیدترین اثر از میان دوازده اثر بهاءالدین خرمشاهی در زمینهی حافظپژوهی، متشکل از چهارده بخش یا مقالهی مستقل و در عین حال به نوعی به هم پیوسته است. در فصل فرعی «حافظ حافظهی ماست» به شرح این تعبیر و برداشت یونگی پرداخته شده، که حافظ در فرهنگ ما و فرهنگ ما در حافظ چگونه به صورت پیش ـ زمینهای تاریخی و فرهنگی و حتی فرا ـ تاریخی و اسطورهای، نقش کانونی دارد و دهها نمونه از «اعیان ثابته» (آرکه ـ تایپ) که از دوردستهای تاریخ و فرهنگ ما در ذهن و زبان او رسوب و از آنجا در ذهن و زبان ما نفوذ کرده، باز نموده شده است. حافظ آیینهدار خاطرهی قومی و سخنگوی ناخودآگاه جمعی ماست. بلندترین بخش این کتاب طنز حافظ است که با ارائهی شواهد بسیار، علاوه بر طنز جملهای و تکبیتی، از طنز موقعیت و طنز ساختاری نیز که حاکم بر کل فضا و لفظ و معنای غزل است، سخن میگوید.
رصد صبح: خوانش و نقد شعر جوان امروز «رصد صبح» عنوان کتابی است که در آن محمد کاظم کاظمی نگاهی به شعر و شاعری 20 شاعر جوان پرداخته است. این کتاب، به جهت انتخاب شاعران و نگاه تیز بینانه به مسئله شعر یکی از کتاب های مورد نیاز جامعه شعر خوان امروز به حساب می آید. محمد کاظم کاظمی در این کتاب گوشه ای از دنیای شعری بیش از بیست شاعر جوان را فراروی خواننده قرار داده است. به نظر می رسد که کاظمی در این کتاب بیشتر به معرفی چهره های جوان اندیشیده و با این کار تلاش کرده که گرد فراموشی را از دامان شعر جوان امروز پاک کند چرا که کاظمی با تمام احاطه اش به حوزه شعر به جای نقد هر شعر که در عنوان کتاب هم به آن اشاره شده، توضیحات تکمیلی درباره شعرها ارائه کرده است.
کتاب آیدا در آینه، مجموعه ای اشعار نوشته ی احمد شاملو است. شاملو در این مجموعه ی خواندنی، تا حد زیادی از داستان های اسطوره ای و متون کهن برای خلق اشعار خود بهره گرفته و این مفاهیم، هم در زبان و هم در موضوعات شعرهای این کتاب، نمودی ویژه دارند. این شاعر بزرگ ابتدا عناصر و شخصیت های مورد نظر خود را پدید می آورد و سپس در نقش یک راهنما برای آن ها در دنیای شعرش ظاهر می شود. این کتاب را می توان نشان دهنده ی رسیدن شاملو به نوعی از بلوغ در توانایی های ادبی اش در نظر گرفت چرا که او نشان می دهد که به سبک و زبانی مختص به خود دست یافته است. شاملو در کتاب آیدا در آینه، مانند سایر آثار برجسته ی خود، عشق را دستمایه ی آفرینش هنری و خلاق قرار داده است.
نزارقبانی شاعر بزرگ عرب در مجموع به عنوان شاعر عشق و زن شناخته شده است، اما بسیاری از اشعار این سخنسرای بزرگ رو در رویی با ستمی است که بر مردم ستمدیده فلسطین از طرف کشور غاصب اسرائیل می رود. در این مجموعه هر دو دسته از این اشعار گزینش شده اند. . او نخستین مجموعه شعری خود را با نام «آن زن سبزه به من گفت» در 1944 در تیراژ 300 نسخه چاپ کرد. در این مجموعه این شاعربیست و یک ساله سوری به صورت غیر منتظرهای به جنگ با سنت و تابوهای عرب درباره زن برخاسته بود. او چون عموی خود ابوخلیل قبانی (1836-1902) شاعر و نمایشنامهنویس و کارگردان جنجالی که از ترس کینه و حملات سنتپرستان مجبور به ترک سوریه شده بود،با چاپ این کتاب جنجالی به پا کرد. در ماه مارس 1946 مجله مصری الرساله، یادداشتی به قلم شیخ علی طنطاوی درباره این کتاب نوشت: «اخیراً در دمشق کتاب کوچکی چاپ شده است که جلد قشنگ و ظریفی دارد و کاغذی زرورق دور آن پیچیدهاند، از آن کاغذهایی که در مجالس عروسی دور جعبههای شکلات میپیچند. نوار قرمزی نیز دور آن بستهاند نظیر نوارهایی که فرانسویان در اوایل اشغال دمشق مقرر کرده بودندکه زنان بدکاره بر کمر خود ببندند تا شناخته شوند. در این کتاب سخنانی به نام شعر چاپ شده است…» حمله اصلی بر این کتاب نه بهخاطر نوآوری در فورم شعری بلکه بیپروایی شاعر در شکستن تابوهای سنتی در باره زن بود. این مجموعه با وجود تمامی هجومها و دشمنیها به سرعت به میان مردم به ویژه جوانان رفت و نام نزار را به عنوان شاعری جنجالی و شجاع سر زبانها انداخت.
کتاب نوش داروی طرح ژنریک مجموعه اشعاریست طنز و انتقادی از سید حسن حسینی که انعکاسی از جامعه عصر حاضر را به تصویر کشیده و شخصیتهای اصلی این سرودهها را شاعر، تاجر، زاهد، عارف و عاشق تشکیل میدهد. اشعار این مجموعه که در قالب نیمایی اما با ابداعاتی قابل توجه سروده شده، نشان دهندهی نگاهی یکسان، از دو پنجره مختلف به زندگیست؛ اولین پنجره، ما را به تماشای وجه کمیک و مضحک دنیایی که در آن نفس میکشیم میبرد، و با نشان دادن بعضی جزئیات سادهلوحانهی زندگی، مخاطب خود را در ساحت طنزی تلخ، به خود وا میگذارد، تا خود ببینند و دریابند و معنای آنچه را ناتمام است، کامل کنند. پنجرهی دوم، نشان دهندهی وجه تراژیک دنیای درون و بیرون شاعر است که مخاطب را به میهمانی اندوه دعوت میکند. گاهی نیز این دو دریچه، بر هم منطبق شده و تصویری یگانه از شادی و اندوهی توأمان را در چشمانداز نگاه شما قرار میدهد.
علی اسفندیاری با نام هنری نیما یوشیج، بنیان گذار و پدر شعر نوی فارسی و داستان نویس و نمایش نویس شهیر ایرانی است که عمده ی شهرتش، درخشش نام او به عنوان شخصی است که قالب های سنتی و کهن اشعار پارسی را در فضایی که هیچ پیشرفتی برای شعر تصور نمی شد، به چالش کشید و صفحه ای جدید در کتاب ادبیات و شعر ایرانی گشود. واضح است که وی مدت زمان زیادی را برای خلق این قالب سپری کرد و مثل تمام نوآوران جهان، مخالفان و موافقان خود را داشت. نیما برای رسیدن به این قالب، مرحله به مرحله با جایگزین کردن متغییرها سبک جدیدی را ابداع کرد که از شجاعت فکری و قلم او ناشی می شد. وی ابتدا به سرودن در قالب و معنای سنتی پرداخت؛ سپس سرودن درقالب شعر کهن با مضامین نو را در پیش گرفت و نهایتا از دل قالب های کهن، فرزند شعر نو را که هم در سبک و هم در مضمون جدید بود به ادبیات ایران معرفی کرد. نیما شاعری پرکار و فعال بود که اشعار زیادی را طی سالیان فعالیت هنری از خود بر جا گذاشت اما پس از وفاتش، این آثار به صورت پراکنده موجود بود و برخی از اشعار دست نویس وی مفقود شد. لذا سیروس طاهباز، نویسنده و مترجم بزرگ کشور که از شیفتگان نیما یوشیج محسوب می شود، کار جمع آوری آثار او را در کنار چند تن از نزدیکان نیما برعهده گرفت و سرانجام مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج را با همکاری انتشارات نگاه، منتشر ساخت. از دفاتر مشهور این مجموعه می توان به امید پلید، گل مهتاب، خواب زمستانی، من لبخند، مرغ غم، چشمه ی کوچک، از ترکش روزگار، خانواده ی سرباز، مثنوی رنگ پریده، پانزده سال گذشت و خوشی من اشاره کرد.
در این دفتر اشعاری با نام: بیار امضا کنم؛ زنجیرها چه می گویند؛ در هدف پر شیطان؛ زمان عاشق شدن نیست؛ تاریک زندان بودی؛ نرگسانه؛ آن مرد بوسه و تکرار؛ بم، داغ سرخ تاریخ؛ به لب خنده می کردی؛ هرگز نزیستم با مرگ؛ قاب پر کلوچه ی گرم؛ و ... آمده است.
انتشارات گلآذین منتشر کرد: شاعر نقاشی است که احساسات خویش را مدل قرار میدهد. موسیقی دانی است که با نتهای الفاظ، آهنگ به وجود میآورد، معماری است که با مصالح کلمات، کاخ رفیع شعر و ادب را بنا میکند، باغبانی است که با نهال، سخن را در کنار جویبار احساسات غرق میکند، گلچینی است که در گلستان روح قدم میگذارد و گلهای خوشبو و رنگارنگ شعر را چیده و دسته گلهایی برای تقدیم به عالم انسانیت تهیه میکند، اختراع است که با انوار معرفت خویش گمشدگان وادی عشق و حقیقت را راهنمایی میکند و بالاخره «جبران» نویسنده و شاعر بزرگ عرب: (یگانه فردی است که لباس وی حریت و آزادگی و غذای او لطف و عواطف و احساسات است.)
کتاب قصه سنگ و خشت، گزینه شعر محمدکاظم کاظمی است. این دفتر شعر گزیدهای از دفترهای شعر «پیاده آمده بودم…» و «کفران» محمدکاظم کاظمی شاعر افغانستانی است. که بسیاری از شعرها با آنچه در این سالها بر مردم و کشور افغانستان گذشته است، پیوند دارد. هر چند منکر احتمال تاویلهای دیگر برای بعضی شعرها نیز نمیتوان بود، که گاه به عمد بوده است و گاه به اتفاق.
24 نقد بر 17 شاعر معاصر بهاءالدین خرمشاهی (زاده ۱۳۲۴ در قزوین) نویسنده، مترجم، روزنامه نگار، طنزپرداز، فرهنگ نویس، شاعر و استاد دانشگاه ایرانی است. وی تألیفاتی در حافظ شناسی و تفسیر اشعار او دارد.تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در قزوین گذراند. سپس در رشتهٔ پزشکی پذیرفته شد اما تحصیل در این رشته را در سال سوم نیمه کاره رها کرد (۱۳۴۳) و به همراه کامران فانی به تحصیل در رشتهٔ ادبیات فارسی پرداخت. سپس از دانشگاه تهران فوق لیسانس کتابداری گرفت (۱۳۵۰ تا ۱۳۵۲) و در مرکز خدمات کتابداری مشغول به کار شد. از استادان وی در رشتهٔ ادبیات فارسی می توان به ذبیح الله صفا، مهدی محقق، سید جعفر شهیدی، پرویز ناتل خانلری، سید صادق گوهرین، آیت الله ابوالحسن شعرانی و عبدالحمید بدیع الزمانی کردستانی اشاره کرد. او توفیق خود را در مسیر پژوهش های قرآنی، مدیون کتاب قانون تفسیر و مولفش سید علی کمالی دزفولی می داند. وی در ۱۳۵۲ ازدواج نمود که حاصل آن سه فرزند به نام های هاتف (متولد ۱۳۵۴)، عارف (متولد ۱۳۵۸) و حافظ (متولد ۱۳۶۳) است.
مجموعه اشعار از آوا تا هوای آفتاب از آوا تا هوای آفتاب، مجموعه اشعار سیاوش کسرایی است. کتاب حاضر مجموعهی کامل همهی دفترهای شعر شاعر است: . آوا (1336)، آرش کمانگیر (1338)، خون سیاوش (1341)، سنگ و شبنم (1345)، با دماوند خاموش (1345)، خانگی (1346)، به سرخی آتش، به طعم دود (1355)، از قرق تا خروسخوان (1357)، آمریکا!ا آمریکا! (1358)، چهل کلید (1360)، تراشههای تبر (1362)، پیوند (1363)، هدیه برای خاک (1368)، ستارگان سپیدهدم (1368)، مهرهی سرخ (1374)، هوای آفتاب (1381). سياوش كسرايي به سال 1305 خورشيدي در اصفهان زادهشد و بسيار زود، در همان كودكي، به همراه خانوادهاش به پايتخت آمد. در دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درس خواند. او در صف شاگردان نيمايوشيج، شاعري نامآور و برجســـته به شـــمار ميرود. دوازده سال پاياني زندگياش در خارج از كشور گذشــت و در سال 1374 به دليــل بيماري قلبي در ويــن، پايتخت اتريش، زندگي را بدرود گفت و در گورستان مركزي وين (بخش هنرمندان) به خاك سپردهشد.
نادر نادرپور و صدرالدین الهی برای بسیاری از اهالی فرهنگ و رسانه نام هایی آشنا هستند. اولی شاعری بزرگ و محبوب است که در سال ۱۳۷۸ چشم از جهان فروبست و دیگری روزنامه نگاری مجرّب و مبرّز و از بنیانگذاران هفته نامه فرهنگی «کیهان ورزشی» است. نادر نادرپور از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷، سمت سرپرستی گروه ادب امروز را در رادیو تلویزیون ملی ایران عهده دار بود و برنامه هایی درباره زندگی و آثار نام آوران ادب معاصر ساخت. در مراد ۱۲۵۹ از تهران به پاریس رفت و تا اردیبهشت ۱۳۶۵ در آن شهر اقامت داشت. در بهار ۱۳۶۵ به دعوت بنیاد فرهنگ ایران در بوستون، عازم آمریکا شد و پاره ای از برنامه های ادبی و فرهنگی خود را، چه از طریق تدریس در کلاس ها و چه از راه سخن گفتن در رادیو و تلویزیون آغاز کرد. صدرالدین الهی نیز به عنوان خبرنگار کیهان و کیهان ورزشی از جبهه های جنگ اول لبنان، جنگ های آزادی بخش الجزایر و بازی های آسیایی و المپیک گزارش تهیه کرده است. او همچنین به نوشتن پاورقی در مجلات «تهران مصور» و «سپید و سیاه» پرداخت و نیز مصاحبه های بسیاری با شخصیت های سیاسی و ادبی ایران و جهان انجام داده است. الهی از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۸ در سمت مدیر گروه روزنامه نگاری و رادیو تلویزیون دانشکده علوم اجتماعی فعالیت می کرد و در سال ۱۳۵۸ برای مطالعات دانشگاهی به دانشگاه سن خوزه و برکلی در کالیفرنیا رفت و پس از آن در آمریکا اقامت گزید. کتاب حاضر، حاصل مصاحبه هفده ماههٔ صدرالدین الهی با نادر نادرپور است که در مجله «روزگار نو» (چاپ پاریس) از خرداد ۱۳۷۱ تا آبان ۱۳۷۲ صورت پذیرفته و در آن به موضوع شعر نو فارسی، شاعران معروف، سبک ها و فراز و فرودهای یکصد سال شعر نو در ایران پرداخته شده است. پس از مرگ نادرپور، صدرالدین الهی ویراستاری مصاحبه و ساماندهی آن در قالب کتاب، به محمدحسین مصطفوی که دوست دیرینه، همکار و دستیار اول نادرپور در گروه ادب امروز رادیو تلویزیون بوده، سپرد و از او خواست این کتاب را که سفر و گذری به محتوا و صورت شعر نویین فارسی در یکصد سال اخیر است، دربیاورد.
فیه مافیه مولانا جلال الدین بلخی تصحیح و توضیح: دکتر توفیق ه. سبحانی انتشارات: پارسه کتاب های صوفیان معمولا چهار مقوله اصلی دارند: 1. کتاب هایی که به طریقت و مسائل آن می پردازند مثل کشف المحجوب 2. تذکره ها و کتب مناقب مانند تذکر ه الاولیا عطار 3. مکتوبات مثل نامه های عین القضات همدانی 4. ملفوظات کهشامل مقالات و معارف و گاهی مجالس است نظیر فیه مافیه. فیه مافیه بیشتر شامل سخنانی است که در مجالس دوستانه از سوی افرادی که به دیار مولانا می آمدند یا محافلی که مولانا خود در آنها حاضر می شد مطرح شده است و مولانا در پاسخ یکی از حاضران یا چند تن از آنها در تفسیر آیه ای، یا شرح حدیثی یا توضیح بیتی مطالبی بیان کرده است. ظاهرا در پاره ای موارد مولانا خود مطلبی را عنوان می کرده و توضیح می داده است. گروهی آن گفته هارا می نوشتند و احتمالا بعد آنها را مقابله می کردند. گویا چنانچه در نسخه ای از فیه مافیه قید شده، مولانا بعضی مطالب را قبلا یادداشت می کرده، کاتبی قید کرده است که قسمت هایی را از خط مولانا و بخشی را از خط خلیفه او حسام الدین چلبی نقل کرده است.
کمتر فارسیزبانی است که غزلی از او به یاد نداشته باشد و گاهگاه سینه را به زمزمه بیتی از او از هرچه غم عالم که هست نزداید. به همین جهت و بسیاری جهات دیگر است که دیوان غزلیات سعدی نیز همچون دیوان حافظ همدم سفر و حضرِ ما بوده است.
کلیات شیخ سعدی گنجینه ای است که نمیتوان قدر و قیمت برای آن معین کرد اگر از دست و زبان کسی که از عهده ستایش او به در آید دست و زبان من نیست و مرا آن جسارت نباشد که قدم به این میدان گذارم.از نثرش بگویم یا از نظمش؟از حکمت و عرفانش بسرایم یا از اخلاق و سیاستش؟مراتب عقلی او را بسنجیم یا حالات عشقی؟غزلیاتش را یاد کنم یا قصایدش را؟به گلستانش دعوت کنم یا به بوستان؟ پس بهتر آن است که سخن را دراز نکنم و به همین کلمه قناعت ورزم که هر چند سر فرازانه میگویم که قوم ایرانی در هر رشته از علم و حکمتو ادب و هنرهای دیگر فرزندان نامی بسیار پرورانده ولیکن اگر هم بجز سعدی کسی دیگر نپرورده بود.تنها این یکی برای جاویدان کردن نام ایرانیان بس بود.مداحی از شیخ سعدی را زبان و بیانی مانند زبان و بیان خود او باید،اما هیهات که چشم روزگار دیگر مانند او ببیند.هفتصد سال از زمان او میگذرد و نه تنها مانند او ظهور ننموده بلکه نزدیک به او هم کم کس دیده شده است.گویی این شعر را درباره خود سروده است که: صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید
.. کلیات شیخ سعدی گنجینه ای است که نمی توان قدر و قیمت برای آن معین کرد. اگر از دست و زبان کسی برآید که از عهده ستایش او به درآید دست و زبان من نیست و مرا آن جسارت نباشد که قدم به این میدان گذارم. از نثرش بگویم یا از نظمش؟ از حکمت و عرفانش بسرایم یا از اخلاق و سیاستش؟ مراتب عقلی او را بسنجم یا حالات عشقی؟ غزلیاتش را یاد کنم یا قصایدش را؟ به گلستانش دعوت کنم یا به بوستان؟ پس بهتر آن است که سخن را دراز نکنم و به همین کلمه قناعت ورزم که هرچند سرفرازانه می گویم که قوم ایرانی در هر رشته از علم و حکمت و ادب و هنرهای دیگر فرزندان نامی بسیار پرورانده و لیکن اگر هم بجز سعدی کسی دیگر نپرورده بود، تنها این یکی برای جاویدان کردن نام ایرانیان بس بود. مداحی از شیخ سعدی را زبان و بیانی مانند زبان و بیان خود او باید، اما هیهات که چشم روزگار دیگر مانند او ببیند. هفتصد سال از زمان او می گذرد و نه تنها مانند او ظهور ننموده بلکه نزدیک به او هم کم کس دیده شده است. گویی این شعر را در باره خود سروده است که: میر بسیار بباید پدر پیر فلک را تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند براید
سید حسن حسینی (زاده ١ فروردین ۱۳۳۵ تهران – درگذشته ۹ فروردین ۱۳۸۳) شاعر، مترجم، نویسنده و پژوهشگر معاصر ایرانی بود. برخی به او لقب "سیدالشعرای شعر انقلاب" داده اند. او برگزیده اولین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر در بخش آئینی بود. سید حسن حسینی در ١ فروردین ماه سال ۱۳۳۵ در محله سلسبیل تهران به دنیا آمد. وی بعد از دریافت دیپلم طبیعی، لیسانس رشته تغذیه را از دانشگاه مشهد دریافت کرد. فوقلیسانس و دکترای خود را، در رشته ادبیات فارسی گذراند. وی مسلط به زبان عربی بوده و با زبانهای ترکی و انگلیسی در حد استفاده از منابع و مآخذ و صحبت کردن و نوشتن آشنا بود. وی از سال ۱۳۵۲ نوشتن و سرودن را در مطبوعاتِ قبل از انقلاب علیالخصوص مجلهٔ فردوسی آغاز کرد و در سال ۱۳۵۸، حوزهٔ اندیشه و هنر اسلامی را که به همراه محمد رضا حکیمی و رخ صفت، تهرانی و آیتالله امامی کاشانی، راهاندازی کرد که مسئولیت بخش ادبیات و شعر را به همراه قیصر امین پور بر عهده داشت. در دورهٔ آموزشی سربازی بود که جنگ شروع شد. بعد از اتمام دورهٔ آموزشی، با اینکه رَسته بهداری داشت، مسئولیت رادیو ارتش را به عهده گرفت تا چند سال بعد از آزادی خرمشهر، در رادیو ارتش ماند اما به دلیل طولانی شدن جنگ به حوزههنری بازگشت. وی در سال ۱۳۶۶ در اثر اختلافاتی که با مدیر وقت حوزههنری داشت، به همراه جمعی از دوستان از جمله قیصر امین پور استعفا کرده و به تدریس در دانشگاه الزهرا (س) و دانشگاه آزاداسلامی مشغول شد. دکتر سید حسن حسینی از سال ۱۳۷۸ در واحد ویرایش رادیو تهران تا پایان عمر حضور داشت. دکتر حسینی اوایل دهه هشتاد شمسی دوباره به حوزه اندیشه و هنر اسلامی در خیابان حافظ دعوت شد که کلاس های آزاد سبک هندی را برگزار می کرد و در یکی از این جلسات رسول ملاقلی پور(کارگردان سینما)نیز حضور داشت. وی در سال ۱۳۷۹ مجموعهٔ کامل غزلیات بیدل دهلوی را که نزدیک به سه هزار غزل را در بر میگیرد به صورت ضبط شده خواند. حوزه فعالیتهای او شامل شعر، تحقیق، ترجمه و تألیف بود. او سالهای آخر عمرش را به سبکشناسی قرآن و زبانشناسی حافظ مشغول بود و در ۹ فروردین ۱۳۸۳ بر اثر سکته قلبی، درگذشت. سید حسن حسینی در چهارمین همایش چهرههای ماندگار در سال ۱۳۸۳ مورد تقدیر قرار گرفت. میدانی در محله طرشت تهران به نام این شاعر معاصر نامگذاری شدهاست.
زندهیاد دکتر قیصر امینپور (2 اردیبهشت 1338 گتوند خوزستان 8 آبان 1386 تهران)، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران و عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی از پیشآهنگان و سرآمدن شعر روزگار پس از انقلاب اسلامی بود که هر چند سالیان زندگانی پربارش به نیمسده نرسید و با دریغ نزدیک به یک دهۀ پایانی زندگی را در رنج تابسوز بیماری گذراند، توانست در درازنای نزدیک به 30 سال سخنوری (1386ـ1357) خوانندگان بسیاری را به سوی هنر خویش بکشد. امینپور میان پژوهشگران بیشتر به شاعری شناخته میشود، اما افزون بر آن ترانهسرا، نویسنده، پژوهشگر، سردبیر و روزنامهنگار نیز بود. در این کتاب تلاش شده با ارزیابی چند سویۀ کارنامه ترانهسرایی قیصر زیروبم کار وی نشان داده شود و برای آنکه جایگاه وی به درستی میان سرایندگان روزگار آشکار شود؛ در آغاز به بررسی کوتاه و فشردۀ پیشینۀ ترانهسرایی پرداخته شده و سپس از سبکشناسی سروده های قیصر بیان شده است و در پایان شیوۀ او با چند سرایندۀ دیگر سنجیده شده است. در بخش پایانی از تصنیفها و آوازهای شعر قیصر آورده شده است.
"قیصر امین پور" یکی از مطرح ترین شاعران ایرانی بعد از انقلاب است که آثار او هم در میان مخاطبین عام و هم از دیدگاه صاحب نظران از مقبولیت و جایگاه برجسته ای برخوردار است. مجموعه های شعر منتشر شده توسط "قیصر امین پور" همواره با استقبال خوانندگان مواجه شده است و مرتبا مورد تجدید چاپ قرار می گیرد. شعر وی معتدل است و بر خلاف بسیاری از شاعران هم نسل و هم قطار خود، نه با جوش و خروش، بلکه با آرامش بر جان خواننده می نشیند و تاثیر خود را در ذهن و روح او اعمال می دارد. عاشقانه های "قیصر امین پور"، عاشقانه هایی روان و آرام هستند که نمایانگر طبع لطیف شاعر و آرامش درونی او می باشند. قریحه ی شاعری "قیصر امین پور"، او را به حوزه های متنوعی از شعر فارسی سوق داده که تقریبا در تمام آن ها موفق بوده است. وی با وجود اینکه اهل ایجاد ساختار و فرم جدید در شعر نبوده، اما تسلطش به قالب های موجود در شعر فارسی، او را به یکی از موفق ترین شعرای پارسی سرا تبدیل ساخته است. او در غزل و رباعی شاعری چیره دست بوده و علاوه بر آن تصنیف ها و ترانه های به یاد ماندنی از وی به جا مانده اند. "قیصر امین پور" از پیشگامان شعر کودک و نوجوان نیز به حساب می آید و اشعار دلنشین او، در یاد و خاطره ی بسیاری از نوجوانان دیروز و جوانان امروز پابرجاست. "مجموعه کامل اشعار قیصر امین پور"، شامل مجموعه ای از آثار منتشر شده به قلم وی هستند که از جمله ی آن ها می توان به "دستور زبان عشق"، "گل ها همه آفتابگردانند"، "آینه های ناگهان"، "تنفس صبح"، "منظومه ظهر روز دهم"، "به قول پرستو" و "مثل چشمه، مثل رود" اشاره کرد.
سیمین بهبهانی با سرودن اشعار بی نظیری درباره ی جنگ، فقر، میهن، انقلاب، آزادی و حقوق برابر زن، از بزرگترین غزلسرایان معاصر محسوب می شود. وی که علاوه بر شاعری و عضویت در انجمن ادبی و شورای شعر و موسیقی، از فعالان حقوق بشر و برنده ی جوایز عدیده ای در زمینه ی حقوق زنان می باشد، همواره مسائل اجتماعی و دغدغه ی زنان کشور را در اشعار پولادین خود گنجانده و در جنبش های اعتراضی زنان نیز حضور فعال و مستمر داشته است. شعر سیمین، به سبب سروده شدن در اوزان متفاوت و مصرع های بلند، سبک خاص خودش را دارد و به دلیل تاسی از نیما یوشیج، قالب غزل او با سروده های کلاسیک متفاوت است. از سیمین بیش از ششصد غزل به جا مانده که در مجموع بیست کتاب منتشر شده اند و از مشهورترین دفاتر شعر او می توان به جای پا، چلچراغ، مرمر، رستاخیز، خطی ز سرعت و از آتش، دشت ارژن حاوی مجموعه غزل های کولی واره، یک دریچه ی آزادی، یکی مثلا این که و افزوده ها اشاره کرد. غزل ها و ترانه های این شاعر ارجمند پارسی به سبب غنی بودن و محتوای دلنشین بارها توسط خوانندگان بزرگ ایرانی انتخاب و تبدیل به آثار فاخری در صنعت شعر و موسیقی کشور شده اند. انتشارات نگاه، دفتر اول مجموعه اشعار بانوی بزرگ شعر و غزل کشورمان را در هزار و دویست صفحه به چاپ رسانیده و در اختیار دوست داران غزل معاصر قرار داده است.
بر اساس نسخۀ قونیه و مقابله با تصحیح و طبع نیکلسون. تصحیح، مقدمه و کشف الابیات از قوام الدین خُرّمشاهی. این تصحیح چهار ویژگی قابل توجه دارد: نخست) اعرابگذاری در موارد لازم. دوم) کشف الابیات. سوم) نسخۀ اساس آن کهن ترین و اصیل ترین نسخۀ بدست آمده (مکتوب به سال ۶۷۷ق) از مثنوی است. چهارم) با تصحیح نیکلسون مقابله شده و تمامی تفاوتها و اختلافها در پای صفحه آمده است.
مثنوی معنوی از بهترین کتابهای ادبیات عرفانی کهن فارسی و حکمت پارسی پس از اسلام است که از ۲۶٬۰۰۰ بیت و ۶ دفتر تشکیل شده. این کتاب در قالب شعری مثنوی سروده شدهاست؛ که در واقع به همین دلیل عنوان کتاب نیز میباشد. مولوی در این مثنوی مجموعهای از اندیشههای فرهنگ ایرانی دینی را جمع کرده است.
موحد در مورد این کتاب گفته است: این اشعار را به دو قسمت تقسیم کردیم. یکی «شطیات» به اعتبار اینکه در کنار شط سروده شده و در مورد سیاست و نفت و ... است. قسمت دوم آن «شطحیات» است. شطیات ارزش ادبی که چه عرض کنم اما ارزش تاریخی دارد. تاریخ و ادبیات همواره دست در دست هم دارند. چون کسی که بخواهد تاریخ دوره غزنوی را بنویسد و دیوان اشعار آن دوره را نداند، این امر برایش میسر نخواهد بود. روحیه، دید و نگرش مردم و عکس العمل های ایشان در ادبیات منعکس است؛ همانطوری که حقه بازی ها و پرونده سازی ها و دیوان سالاری و ... در تاریخ بیهقی انعکاس دارد. گرچه از مردم خبری نیست اما از آن دست اندرکارها و ... که چطور برای هم پرونده می سازند و پوست هم را می کنند، مطالبی بسیار وجود دارد که در هیچ اثر دیگری نمونه آن را نمی بینید.
در مجموعۀ شکوه شعر شیعی به معرفی و ارائۀ اشعار ولایی، یعنی شعری که به مدح یکی از معصومین شیعه اختصاص دارد، به همراه شرح و توضیحات شاعران شیعی در دورههای مختلف پرداخته میشود. در کتاب اشعار ولایی حزین لاهیجی ما به سراغ شاعری رفتیم که با توجه به پیشینۀ پژوهشی چند دهۀ گذشته (بهویژه تکنگاری دکتر شفیعیکدکنی باعنوان شاعری در هجوم منتقدان) شخصیت و شعر او حداقل برای پژوهشگران و علاقمندان سبک هندی تا اندازهای آشناتر از برخی شاعران دیگر همدورۀ او است؛ با این وجود، بررسی حجم قابلتوجهی از اشعار آیینی این شاعر قرن دوزاده فارسیزبان (1103-1180ق) به صورت یکجا و متمرکز تا به حال مورد توجه نبوده است.
یکی از تنومندترین و ارجمندترین شاخه های ادبیات فارسی، ادبیات شیعی است؛ میراثی عظیم از نظم و نثر در مدح و مرثیه ی اهل بیت و مجموعه ای سترگ از معارف شیعی، با تحیر و تاثر باید گفت که این میراث مکتوب، به شکلی شگفت دیده نشده و سهم و قدرش در ادبیات فارسی ناشناخته مانده است.
ميرزا محمدعلی ملقب به خان و شمس الشعرا و متخلص به سروش، فرزند قنبرعلی اصفهانی سدهی، شاعر قصيدهسرای سدۀ 13ق. در اصفهان به دنيا آمد. سروش در ابتدای جوانی از زادگاهش به اصفهان رفت و چند سالی در سايۀ حمايت سيد بيدآبادی (م 1260ق) مجتهد و مدرس مشهور آن دوره زيست و اندکی خواندن و نوشتن آموخت. سپس در دورۀ وليعهدی ناصرالدين شاه در تبريز به خدمت آن شاهزاده راه يافت و با سرودن قصايدی در مدح او به شهرت رسيد. پس از جلوس ناصرالدين شاه در تهران، ملكالشعرای دربار وی شد.
معرفی کتاب مجموعه «عید خون» اشعاری در سوگ شهید آوینی از شاعران امروز است. در این مجموعه که به همت علی محمد مودب با مقدمه ای از یوسفعلی میرشکاک منتشر شده است، شعرهایی از 33 شاعر به چشم می خورد. شاعرانی همچون حمید سبزواری، علی معلم دامغانی، یوسفعلی میرشکاک، علیرضا قزوه، مصطفی محدثی خراسانی، عباس باقری، محمدرضا آقاسی، علی داودی، سعید حدادیان، علی محمد مودب، سیدحمیدرضا برقعی، محمد مهدی شفیعی، رضا اسماعیلی، مطهره عباسیان، وحیده افضلی، راضیه رجایی، علی سلیمانی، محمدحسین انصاری نژاد، و محمد مهدی خان محمدی از شاعرانی هستند که در این مجموعه از آنها شعر آمده است.
این مجموعه شامل کلیات اشعار زندهیاد صلاحی است و همچنین دربرگیرندهی اشعاری است که تا به حال منتشر نشدهاند و در بخشی به نام افزودهها گنجانده شدهاند. اشعار عمران صلاحی تا به حال در یک مجموعهی مجزا به چاپ نرسیدهاند و این اولینبار است که مرور اشعار او بهواسطهی یک مجموعه امکانپذیر میشود. دفترهای این مجموعه به ترتیب تاریخ مرتب شدهاند. و تقریبا در پایان همهی شعرها مکان و زمان سرایش شعر نوشته شده است.
این کتاب یک مثنوی بلند در 240 بیت و در رابطه با موضوع عاشوراست. گاهی در میانه این مثنوی، غزلیاتی به چشم می خورد، به همین علت می توان قالب این اشعار را مثنوی غزل که یکی از قالب های رایج شده در میان شاعران پس از انقلاب اسلامی است، خواند. وزن این مثنوی، وزنی است که آثار مشهور و مهمی همچون «هفت پیکر نظامی» در قالب آن سروده شده است؛ وزن «فاعلات مفاعلن فعلن» از لحاظ ریخت آوایی و چیدمان هجاهای آن به زبان گفتار و محاوره نزدیک است و در اصطلاح ادبی به آن «وزن خوش رکاب» می گویند. سرودن این شعرها در دو مرحله انجام گرفت. شاعر در ابتدا در سال 1389 حدود 40 بیت از آن را سروده و بعد از یک وقفه در محرم سال 90 مابقی آن را سروده شده است. پرونده این شعر هنوز هم نزد شاعر بسته نشده است و وی هر از گاهی ناگفته هایش را به این منظومه اضافه می کند. در نگاه عارفانه شاعر به واقعه کربلا و عاشورا در ابتدا نسبت خود با هستی را مشخص کرده و سپس از آن منظر به بیان رویداد عاشورا می پردازد و باید گفت که آقای ولیئی نیز از همین منظر به سرایش اشعار این کتاب پرداخته است. تفاوت عمده این کتاب حاضر با کتاب عمان سامانی در این است که عمان در گنجینه اسرار به نوعی مقتل گویی نیز انجام داده است، اما ما در اشعار قربان ولیئی جزییاتی از واقعه عاشورا مشاهده نمی کنیم.
دیوان غربی شرقی پدیدآور: گوته ترجمه: محمود حدادی انتشارات: پارسه دیوان غربیشرقی دیوان یا مجموعه اشعار غنایی است که توسط شاعر، داستان نویس و نمایشنامه نویس بلندآوازه ی آلمانی یوهان ولفگانگ فون گوته نوشته شده است. گوته چهره ای شاخص در ادبیات کلاسیک آلمان است. این اثر از شاعر ایرانی و پارسی زبان حافظ شیرازی الهام گرفته شده است. گوته شاعری بوده که ارادت عمیقی به حافظ و اشعار او داشته و همواره آنها را الهام بخش آثار خود دانسته است. دیوان غربی شرقی بین سالهای 1814 و 1819 ، نوشته و برای اولین بار منتشر شده است. این اثر از مکاتبات گوته با ماریان فون ویلمر و ترجمه اشعار حافظ توسط شرق شناس جوزف فون همر الهام گرفته شده است. نسخه گسترده ای از این کتاب در سال 1827 چاپ شد. این کتاب بخشی از آخرین آثار گوته و آخرین مجموعه ی شعرهایی است که وی نوشت. این اثر را می توان نمادی برای تبادل محرک وتلفیق بین مشرق و مغرب زمین دانست. عبارت "غربی - شرقی" نه تنها به مبادله بین آلمان و خاورمیانه ، بلکه همچنین بین فرهنگهای لاتین و پارسی و همچنین فرهنگهای مسیحی و مسلمان اشاره دارد. این دوازده کتاب از انواع مختلف شعر تشکیل شده است: مثل ، کنایات تاریخی ، قطعاتی از شعر تحقیقی ، گرایش سیاسی یا مذهبی که منعکس کننده تلاش برای گردآوری و تلفیق مشرق زمین و مغرب زمین است. دیوان غربی شرقی توسط محمود حدادی ترجمه شده است. این کتاب را بنگاه ترجمه و نشر کتب پارسه منتشر کرده است.
مولانا کمالالدین (یا شمسالدین) محمد وحشی بافقی یکی از شاعران بزرگ و نامآور قرن دهم هجری است. دوران حیات او مصادف با پادشاهی تهماسب صفوی و شاه اسماعیل دوم و شاه محمد خوابنده بود و اشعاری در مدح شاه تهماسب سروده است و در زمان جلوس شاه اسماعیل دوم ماده تاریخی ساخته است.
شیخ فخرالّدین ابراهیم بن بزرگمهر متخلص به عراقی، عارف نامی و شاعر بلندآوازهٔ ایرانی، در اوایل قرن هفتم هجری در دهی در اطراف همدان به دنیا آمد. پس از تحصیل علوم و فنون و کسب دانش، برای ادامه تحصیل به همدان رفت. سپس با جمعی از دراویش رهسپار هندوستان شد و به خدمت شیخ بهاءالدین زکریا درآمد و بعد از مدتی با دختر او ازدواج کرد. بعدها به عربستان و سپس به قونیه رفت و به خدمت مولانا رسید و مصاحب و معاشر او شد. وی درسال ۶۸۶یا ۶۸۸ هجری قمری درحدود سن هشتاد سالگی در دمشق وفات یافت. از آثار او میتوان علاوه بردیوان اشعار به مثنوی عشاقنامه و کتاب لمعات اشاره کرد.
پروین اعتصامی شاعر تبریزی که در خانوادهای صاحب فضل و کمال و در دامن پدر دانشمند چون اعتصامالملک رشد کرد، از زنان فرهیخته و ادیب معاصر ایران است که تحصیلات عالیه داشت و شعرهایش مقبول طبع عام و خاص بود. خواننده در قصاید این کتاب خود را در عوالمی رنگارنگ که به صورت یک عالم مستقل درآمده باشد میبیند؛ طرز بیان ناصرخسرو را در تمثیلات سنایی، و استغنای حافظ را در فصاحت و صراحت سعدی. حکیمی عارف و عارفی حکیم و ناصحی پاک سرشت که جابهجا در خودنمایی و جلوهگری است و عجب آنکه این همه ساز و برگ و آراتسگی و ترکیبات مختلف را چنان در یک کالبد جا داده که گویی این اشعار همه در یک ساعت گفته شده است. البته این تلفیق و استغنا سبب نمیشود تا پروین را شاعری مستقل ندانیم و او را مقلد فرض کنیم. توفیق سبحانی در مقدمه دیوان پروین مینویسد: از پروین نسخه دیوان خطی ظاهرا برجا نمانده است. دیوانی که در دست است اولینبار در سال 1314 منتشر شده است. در آن تاریخ پروین تازه با سمت کتابدار به استخدام در دانشسرای عالی درآمده بود. شش سال به وفات نابهنگام او باقی بود. همان دیوان در 1320، 1323 و بعدها چاپ شده است. دیوان حاضر براساس چاپ 1333 منتشر شده و تعداد ابیات موجود در آن بدون احتساب 40 مصرعی که در مسمطها آمده، 5514 است. این دیوان همراه با واژهنامه، توضیح اعلام و کتابشناسی چاپ شده و مقدمه ملکالشعرای بهار را هم در آغاز خود دارد. کتاب مشتمل بر غزلها، قصاید، مسمطها، قطعهها، مثنویها و ابیات پراکنده این شاعر سالهای نهچندان دور کشورمان است. لغات و ترکیبات، کتابشناسی و اعلام تاریخی و جغرافیایی نیز در انتهای کتاب آمده است
ابوالنجم احمد بن قوص بن احمد دامغانی شاعر نیمهٔ اول قرن پنجم هجری قمری است. وی پس از تحصیل علوم و فضایل به خدمت امیر منوچهر فلک المعالی پسر شمس المعالی امیرقابوس وشمگیر والی گرگان رسید و به همین جهت تخلص منوچهری را اختیار کرد. وی بر ادب عربی و اشعار شاعران عرب و بر احوال و آثار شاعران پارسی احاطه داشت و نیز بر علوم دینی واقف بود و در دربار سلطان محمود غزنوی منزلتی والا داشت. وی ظاهرا مبتکر مسمط است. دیوان او مکرر به طبع رسیده و قریب به سه هزار بیت دارد. وفات او به سال ۴۳۲ هجری قمری اتفاق افتاده است و گویا در جوانی وفات یافته است.
کتاب حاضر گزیده اشعار یوسف علی میرشکاک شاعر و نویسنده معاصر است که آن را سید عبدالجواد موسوی گزینش و تدوین نموده است. کتاب با یک مقدمه در نقد و بررسی جایگاه ادبی میرشکاک آغاز و با یک گفتگو و گزیده از چهار مجموعه شعر پایان می یابد. «و این چند مجموعه شعر دیگر»، شعرهای چاپ نشده و یا نیامده در چهار کتاب شاعر است که پایان بخش کتاب حاضر است. موسوی در شکوه شکست، خود را ملزم به گردآوری گزیده از شعرهای میرشکاک می داند. زیرا نخست خود را هم نسخ شاعر در رفاقت می داند و دوم بی قیدی مفرطی شاعر را که در قید و بند چاپ شدن و نشدن شعرش نیست و اینکه کتابهای چاپ شده شاعر بیشتر به سر هم کردن و سپردن به ناشر می ماند تا وسواس در گزینش و نیاوردن اشعار درخشان در کنار اشعار که چندان قابل ملاحظه نیستند. طبیعتاً روزگار بی حوصله ما، دربارة اشعار وی قضاوت دیگرگونه خواهد کرد. اینها باعث شده است که زخم بی بهبود به بهبود نشیند. موسوی شعرهای شاعر را به کلاسیک، نوکلاسیک و مدرن تقسیم بندی می کند که به شعرهای کلاسیک وی بیشتر ارادت دارد و آن را بهتر و انسجام یافته تر می داند تا شعرهای دیگر وی را که شلخته اند و از ذهن آشفته و جنون زیبای وی بهره برده اند و این شلختگی باعث عدم انسجام شعرهای وی شده اند. موسوی شاعر را متأثر از حماسه های آتشی می داند اگر چند منکر تأثیر شاملو و بیدل در شعرهای نو و کهن میرشکاک نیست. در این مجموعه موسوی از مجموعه قلندران خلیج که در سال 63 به همت نشر بین الملل به چاپ رسیده، شعری نیاورده است. مجموعه ماه و کتان و چشم اژدها، مجموعه هایی است که موسوی بیشترین گزینش را از آن دو انتخاب کرده است. از مجموعه «نشانهای آن بی نشان» که در مدح و منقبت مولا علی (ع) است، دو شعر انتخاب شده است. موسوی معتقد است که میرشکاک اکنون به ساده گویی روی آورده و این ساده گویی و روانی در شعرهای آخر وی به وضوح به چشم می آید که شاعر آن را در مصاحبه اش تایید می کند و این را، منتقد شکوه شکست می نامد، چیزی که در آخرین مجموعه های شاعر معاصر فروغ فرخزاد کشیده است. در خلاقیت منفرد که مصاحبه است با شاعر، وی از اولین روزهای شاعری و تأثیرپذیری هایش می گوید و اینکه همواره شلخته بوده و اکنون نیز ادامه دارد. وی از فروغ به عنوان شاعر مدرن نام می برد و نیما و شاملو را شاعر مدرن نمی داند و شاملو را بیشتر یک نقاش فرمالیته می داند تا یک شاعر مدرن. در پایان وی خود را طرفدار جریان دفاع از زنان، کودکان و مادران می داند و می خواهد با شعر، نثر و رفتار به این جریان که خود آن فمینیست دیگرگونه می داند دفاع کند. میرشکاک خود را شاعر مدرن می داند و مدرنیته را نزدیک به موعود می داند که واژه موعود بالاترین بسامد را در شعرهای وی دارد. بخش آخر کتاب گزیده از شعرهای میرشکاک را در خود جای داده است که در قالب غزل، مثنوی، رباعی و سپید آمده اند.
«مهتاب در قلمرو شب» دربردارنده ۷۰ غزل از شاعری است که توجه به آداب و رسوم محلی از ویژگی های عمده آثار اوست. این موضوع در برخی از سروده های این شاعر هم دیده می شود؛ به طوری که به گفته خود او با خواندن این دسته از اشعار می توان به هویت شاعر از این منظر پی برد. در شعرهای این مجموعه سعی شده است تا از دریچه ای عاشقانه به ارتباط با عرش پرداخته شود و با ارائه مناجات هایی، رهایی انسان از زندگی امروز را آرزو کند. اگرچه اغلب این شعرها با موضوع عرفان سروده شده اند، اما واژگان عرفانی و اصطلاحات این حوزه در شعرها دیده نمی شود. واژگان این سروده ها، واژگان و اصطلاحاتی است که انسان امروز از آن ها استفاده می کند.
مثنوی/ترکیب/رباعی این کتاب شامل آخرین ویراست از اشعار موسوی گرمارودی از قبل از انقلاب تا سال های اخیر است که در سه بخش مثنوی، ترکیب بند، رباعی سروده شده است.
«وجود»، آخرین اثر فاضل نظری است که بعد از گریههای امپراتور، اقلیت، آنها، ضد، کتاب و اکنون توسط گروه انتشاراتی سوره مهر در اوایل سال 1401 شمسی به چاپ رسید. کتاب «وجود» همانند کتابهای دیگر فاضل نظری از زبانی منعطف برخودار است و شاعر تلاش کرده تا با استفاده از کمترین تعداد ابیات، بیشترین مفهوم را به مخاطب علاقمند خود ارائه کند.
«از نخلستان تا خیابان» غزلها، دوبیتیها، رباعیها، یک مثنوی و تعدادی شعر نو از علیرضا قزوه است که هرکدام بیانگر شیوه شاعری او هستند و تواناییاش را در به نظم کشیدن مضامین اجتماعی ، سیاسی و ... نشان میدهند. قزوه در این اثر از روزگار مینالد واز آدمها دلگیر است. او غزلهای این مجموعه را درسالهای پایانی جنگ و به یاد شهدا سرودهاست. دوبیتیها و رباعیها نیز در سالهای ۶۲- ۶۵سروده شدهاند و مضامینی مانند غم و انتظار و آرزو دارند. قزوه در اشعار نویش که آخرین بخش این مجموعه است، با زبانی طنز مسائل اجتماعی جامعه را نقد کردهاست.
مجموعه «شب ستاره و گیسو» دارای ۳۷ قطعه شعر و شامل 28 غزل، 2 چهارپاره، 3 شعر سپید و 4 نیمایی با مضامینی عاشقانه و مذهبی است. عنوان کتاب از بیتی از غزلی عاشقانه با عنوان «برای صدایت» گرفته شده است: «شبی برای صدایت ترانه میخوانم شب ستاره و آیینه و گل و گیسو» مجموعه با غزلی تحت عنوان «جای پا» و با این مطلع آغاز میشود: «باز با دل گرفته در هوای تو شعر تازهای سرودهام برای تو» «با نام تو»، «مرهم»، «غریبانه»، «احساس بارانی»، «چشمهای خیس»، «نیلوفرانه» و «در عطر شببوها» عناوین بعضی از شعرهای این مجموعه هستند.
معرفی کتاب کتاب حاضر، مجموعه مثنوی ها و غزل های شاعر معاصر علی معلم دامغانی است. این مجموعه نخستین بار به سال 1360، یک ربع قرن پیش، منتشر شده و به رغم نایابی چاپ نخست و با وجود اصرارها و مراجعات مکرر به چاپ دوم رسیده است. در این کتاب مثنوی های اول و مثنوی دوم، غزل های پراکنده از دنیای غزلهای علی معلم بدون هیچ ترتیبی گرد آمده اند. مثنوی های معروف مانند: «باور کنیم سکه به نام محمد است» با این مطلع که: باور کنیم رجعت سرخ ستاره را / میعاد دستبرد شگفتی دوباره را باور کنیم رویش سبز جوانه را / ابهام مرد خیز غبار کرانه را
جموعه «تهران شبیه هرشب دیگر سیاه بود» دارای 50 قطعه شعر در قالب های غزل، سپید، نیمایی، ربایی و دوبیتی با مضامین عاشقانه، اجتماعی و مذهبی است. کتاب با غزل «درخت» و با این مطلع آغاز میشود: «برهنه قد کشیده در هجوم بادها درخت ببین چه کرده تازیانههای باد با درخت» «اتوبوس»، «پنجره»، «بندر»، «صدای مهربان مرگ»، از اشعار اجتماعی و «شکوفه»، «زن اسطوره ای» و «آن صبح سرد» از اشعار عاشقانه این مجموعه هستند. نام این مجموعه از مصراع اول غزلی با اسم «تهران» گرفته شده که غزلی اجتماعی و در ترسیم اوضاع و احوال پایتخت است.
«باغهای معلق انگور» دومین مجموعه شعر سیدضیاء قاسمی، شاعر افغان است. کتاب گزیدهای از چندین سال شاعری او را در قالبهای غزل، سپید، رباعی و شعرنیمایی دربرمیگیرد؛ اگرچه قالبهای غزل و سپید حجم بیشتری از شعرها را به خود اختصاص دادهاند. شعرها دارای مضامین عاشقانه، اجتماعی و مذهبی هستند و در بسیاری از آنها، میتوان تلفیقی از این مضامین را مشاهده کرد. کتاب دارای ۳۹ قطعه شعر است که «آهوی خراسان» «سرگردان»، «دریا»، «درخت»، «خون گل سرخ»، «سمت عاشقی» و «سفرنامه همسفر ماه» بخشی از عناوین شعرهای موجود در کتاب هستند. از این میان شعرهای «فرشته»، «عاشقانه» و «مجنون» در زمره شعرهای عاشقانه کتاب قرار میگیرند، «شیشهها»، «افغانی» و «بعد از جنگ» اجتماعی و «سمت عاشقی» «باران» و «قیام» نیز دارای مضمون مذهبی هستند. مسائل و مشکلات زندگی امروز مردم افغانستان ازجمله موضوعاتی است که میتوان ردپای آن را در اغلب شعرهای این مجموعه دنبال کرد. مجموعهای که نگاه و زبان بومی شاعر، یکی از ویژگیهای اصلی آن به شمار میرود.
کتاب خر پژوهی مجموعه اشعار طنز ابوالفضل زرویی نصرآباد، شاعر، پژوهشگر و طنزپرداز ایرانی است. او با اسمهای مستعار ملانصرالدین، چغندر میرزا، ننهقمر، کلثومننه، آمیز ممتقی، میرزا یحیی، عبدل و... در نشریاتی مانند نشریات موسسه گل آقا، همشهری، جام جم، ایرانیان، انتخاب، زن، مهر، کیهان ورزشی، بانو، جستجو، عروس، تماشاگران و... طنز نوشتهاست. خرپژوهی مجموعه پژوهشهای مرحوم زرویی درباره «خر» در ادبیات منظوم و منثور فارسی است. زرویی در این کتاب تمامی اشعار و متنهایی که به کلمه «خر» در آن اشاره شده است را گردآوری کرده است.
مهدی اخوان ثالث در طول دهههای گذشته همواره مورد توجه علاقمندان به شعر و ادبیات بوده است. شعر او که نشانهای است از آینه وجودیاش، ساده اما محکم بود. اخوان ثالث توانست با استفاده از زبان کهن و تلفیق آن با نگاهی نو، ساخت نمادهای متعدد و خلاقانه، هنجارگریزیهای هنرمندانه و ... نام خود را در میان سرآمدان شعر معاصر ثبت کند. او با از سر گذراندن تجربههای مختلف روحی، گاه شاعری سنتگراست و گاه شاعری اجتماعی. گاه به وضع موجود معترض است و گاه منتقد و مصلح اجتماعی؛ از اینرو شاعر شعرها و اندیشههای او با شاعری پویا مواجه است؛ شاعری که کلمات را بیهوده خرج نمیکند. اخوان ثالث شاعر برجستۀ معاصر در پاییز ۱۳۵۸، برای اولین و آخرینبار در جایگاه تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران قرار گرفت. موضوع درس او نقد و بررسی شعر معاصر بود که مباحث آن کلاس بخش اصلی این کتاب را تشکیل میدهد؛ اما چون به علت وقت محدود کلاس همۀ نظرگاههای او دربارۀ شعر معاصر ایران در آن کلاس بیان نشد، چند مقالۀ انتقادی وی که حاوی این نظرگاهها بود، در ادامه مباحث کتاب قرار گرفته تا خواننده بتواند همۀ نظرگاههای اخوان ثالث درباره شاعران همروزگار خود را که نام آنها در فهرست مطالب کتاب آمده است، پیش چشم داشته باشد.
در این مجموعه، مقاله هایی در زمینه نقد شعر و معرفی شاعران فراهم آمده است .مقاله ها در سه بخش کلی ((فلسفی نظری))، ((نقد شعر)) و ((معرفی)) تنظیم شده اند .بخش اول، شامل این مباحث است: صدق در شعر، بحثی در تصویر، شعر سیاسی، نوع و فرد در ادبیات و فلسفه. مباحث بخش دوم بدین قرار است: اخوان شاعر حالت ها، نقش اخوان در تثبیت شعر نیمایی، فروغ فرخزاد در رفتار با تصاویر، تاملی در شعر سیمین بهبهانی، ...در بخش سوم ((امیلی دیکنسون)) و ((سیلویا پلات)) معرفی شده اند .این بخش با نمونه هایی از اشعار نامبردگان همراه است.
نام ها و نشانه ها در دستور زبان فارسی این کتاب دربرگیرنده ی نوشته های این شاعر معاصر است که در سال 1333 و هنگامی که در زندان قصر به سر می برده، نوشته شده اند. در بخشی از توضیح ابتدای کتاب آمده است: شاملو بر آن بوده تا دستور زبان فارسی را در سه دفتر اسم، فعل و حرف مورد بررسی قرار دهد. دفتر اسم خود از چهار بخش اسم، اضافه، صفت و ضمیر تشکیل می شد، که در نخستین نوبت انتشارش (1343) بخش مربوط به ضمیر در چاپ خانه گم می شود، اما در دومین نوبت (1375) به رغم افزوده نشدن تکمله ای بر کتاب، مطالب با ساماندهی بهتر تحت عنوان «جلد اول دستور زبان شاملو» و به امید انتشار یک جلد متمم به دست چاپ سپرده می شوند.
«دلیل پنجره» مجموعه اشعار حمیدرضا شکارسری، شاعر معاصر ایرانی است. این مجموعه شامل ۵۰ شعر از حمیدرضا شکارسری است که در حال و هوای شبهای قدر سروده شده است. شکارسری در این اشعار دعاها، نیایشها و حس و حالش در شبهای قدر را منعکس کرده است. در نمونهای از این اشعار میخوانیم: ببارند! شهاب ها ستارگان حتی ماه بگو ببارند من زیر بیدارترین خورشید سنگر گرفتهام *** پیش از این در اتاق من پنجره، دلیلی نداشت امشب من پرندهام دلیل پنجرهام امشب اتاقم از پنجره سرشار است
مجموعه شعر «منجنیق» سومین مجموعه غزل حسین صفاست که سرودههای شاعر از سال ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۵ را در بر میگیرد و نخستینبار سال ۱۳۹۶ توسط انتشارات نیماژ چاپ شد. چاپ نهم این کتاب سال ۱۳۹۹ وارد بازار شد.
مجموعه شعر «من کم تحملم» سرودهی حسین صفا که به اشعار محاورهای و ترانههای او که از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۲ سروده شدهاند اختصاص دارد، سال ۱۳۹۵ در انتشارات نیماژ منتشر شد و امسال به چاپ ششم رسید.
تاب «آه به خطِ بریل» دفتر سوم از شعرهای سپید این شاعر است. در این مجموعه هم حسین صفا با سبک و سیاق خاص خود به شکلی از زبان و روایت پرداخته که نشانگر منحصر به فرد بودن آثار اوست.
کتاب «پیشامد» مجموعه غزلی از «کاظم بهمنی» است. چند شعر از این کتاب را میخوانیم: «بی تو نشستم در خیابان زیر باران / گویی که مجنون در بیابان زیر باران / افتاده نان خشکی از منقار زاغی / گنجشک خیسی میخورد نان زیر باران / هرکس به قدر روزی خود سهم دارد / سهم من از تو: چشم گریان زیر باران / ای کاش میشد با تو ساعتها قدم زد / از راهآهن تا شمیران زیر باران / با طعنه عابرها سراغت را گرفتند / آخر چه میگفتم به آنان زیر باران»؛ «تکه یخی که عاشق ابر عذاب میشود / سر قرار عاشقی همیشه آب میشود / به چشم فرش زیر پا سقف که مبتلا شود / روز وصالشان کسی خانه خراب میشود / کنار قلههای غم مخوان برای سنگها / کوه که بغض میکند سنگ مذاب میشود» این کتاب را نشر «نیماژ» منتشر کرده است. بستن
سرمه ای" مجموعه است از غزل های "حامد عسکری"، شاعر و ترانه سرای معاصر که در هشتاد و چند صفحه به همت نشر نیماژ به چاپ رسیده است. استقبال از مجموعه ی اشعار قبلی شاعر سبب شد تا به قول خودش هر چه در توان داشته بر سر ارائه ی غزل های استوار و در عین حال دلنشین بگذارد و این بار نیز خوانندگان خود را به دنیایی ببرد که در آن شاعرانگی اش، تبلور پیدا می کند. تلاش "حامد عسکری" برای ارائه ی بهتر و محکم تر اثر، سبب شده تا مجموعه شعرهای "سرمه ای" جهش نسبتا قابل توجهی نسبت به شعرهای قبلی او داشته باشد؛ اگر با شعرهایی که پیش تر از وی منتشر شده آشنایی داشته باشید، متوجه خواهید شد که درجه ی پختگی و استحکام غزل های این مجموعه، به مراتب بالاتر رفته و ارتقای چشمگیری را نشان می دهد. این پختگی بر دلپذیر بودن و فریبندگی شعر وی نیز افزوده و مخاطب، خود را سرمست از عطر جدیدی خواهد یافت که مصرع های "سرمه ای" را به خود آغشته کرده است. "حامد عسکری" متناسب با زمان شعر می گوید و همین ویژگی سبب می شود که در دنیای پر از شاعر و نویسنده ی امروز، خوانندگان نام او را در قفسه های کتاب جستجو کنند. عاشقانه های او قابل لمس اند و محتوای برآمده از اشعار، همدلی و ارتباط حیرت انگیزی را با مخاطب او برقرار می کند. مضامین و استعاره هایی که در اشعار وی تکرار می شود، آن چنان به ذهن خوانندگان نزدیک است که محبوبیت "حامد عسکری" را به عنوان یک شاعر جوان و خوش آتیه توضیح می دهد.
تولیت پیش از این عنوان کرده است که خودش را شیفته و پیرو سنت شاعرانه هوشنگ ابتهاج و مهدی اخوان ثالت میداند و اعتراف میکند که هر چه در غزل و غزلسرایی بدان پایبند و معتقد است، پنجاه سال قبل توسط مهدی اخوان ثالث در قالب شعر و متن منظوم و ثبت شده است و به همین اعتبار دیگر نیازی نمیبیند که در این زمینه از زبان خود سخنی بگوید. با این همه شعر سید محمد تولیت را باید بسیار وامدار شعر سایه به ویژه صداقت و صمیمت عاطفی او دانست که این مساله در اشعار این مجموعه نیز قابل ردیابی و رویت است.
محمدباقر کلاهی از برگزیدگان استانی جشنواره شعر فجر در مشهد متولد شده است و تاکنون آثار زیادی از وی در حوزه شعر به چاپ رسیده که «بر فراز چار عناصر»، «باغی در منقار بلبلی»، «از نو تازه شویم»، «گزیده ادبیات معاصر»، «کاش» و... جزو این آثار به شمار می آیند. برخی از اشعار این شاعر از یک عاطفه خصوصی برخوردار است و تاریخ مصرف دارد ولی بیشتر آن ها به یک عاطفه اجتماعی برمی گردد چون از متن زندگی انسان گرفته شده است. شعر و نثر ادبی
شمسالدین محمد شیرازی متخلص به حافظ و ملقب به لسانالغیب، شاعر و غزلسرای بزرگ ایرانی، در قرن هشتم، در شیراز متولد شد. وی در جوانی به آموختن قرآن و ادب عربی و علوم اسلامی پرداخت و در تفسیر و کلام وحکمت و ادب تبحر یافت. قرآن را از حفظ بود و به همین سبب، تخلص حافظ را برای خویش گزید. روزگار جوانی حافظ با پادشاهی شاه شیخ ابو اسحاق اینجو مصادف بود؛ کسی که ممدوح حافظ واقع شد. دورۀ پادشاهی امیر مبارزالدین محمد مظفر که توام با سختگیری و تعصب بسیار بود، ظاهرا موجب نارضایتی شاعر بود، اما پسران او شاهشجاع و شاه منصور، مورد توجه و ممدوح حافظ بودند. اواخر عمر شاعر با استیلای امیر تیمور بر فارس مصادف بود. حافظ شاید به سبب علاقۀ وافر به شیراز یا به جهان دیگر برخلاف هموطن خود، سعدی، چندان به مسافرت رغبتی نشان نداده است و ظاهرا جز به یزد و هرمز از شیراز به جای دیگری نرفته است. حافظ با آن که چندین قصیدۀ عالی و چند منظومۀ کوتاه و رباعی و قطعات دارد، شهرتش بیشتر در غزلسرایی است. وصف عشق و شراب و مستی و بیزاری از ریا شعر او را رنگی خاص بخشیده است و با آن که شاعر غالبا نظر خوشی دربارۀ صوفیه ندارد، در بعضی موارد کلام او یادآور مطالب و مقاصد صوفیه است. در حقیقت تعلیم حافظ، آمیختهای از فلسفه و عرفان اسلامی که از رندی و آزاداندیشی اهل شک و حیرت سرچشمه گرفته است. دیوان حافظ نخستین بار به وسیلۀ یکی از شاگردان و با نام "محمد گلاندام" تدوین یافته است. کتاب حاضر نگاهی است بر آثار و افکار و احوال حافظ که در دو جلد به هم پیوسته به چاپ رسیده است. بخش نخست کتاب به تاریخ عصر حافظ یا تاریخ فارسی و ایالات مجاور آن در قرن هشتم و بخش دوم به تاریخ تصوف در صدر اسلام و تحولات مختلف آن از صدر اسلام تا عصر حافظ اختصاص یافته است.
"تا کی اسیر قلاب؟ مجموعهشعر غلامرضا بکتاش، شاعر خوشقریحۀ اهل ملایر است که برای نوجوانان سروده است. احترام شاعر به طبیعت و روحیۀ شهرگریزی به کرات در شعرها نمود دارد و همراهی با تصویرگریهای هنرمندانۀ مهدی بادیهپیما لطف خوانش این اثر را چندین برابر کرده است.
کتاب جدید محمدکاظم کاظمی که پس از چند سال کار مداوم توسط نشر شهرستان ادب به چاپ رسیده است، شامل نقد آثار هشت شاعر از نسل دوم انقلاب اسلامی است؛ کتابی که کنار «10 شاعر انقلاب» بهنوعی پازل نقد شعر امروز را کاملتر میکند.
«مرتد» عنوان مجموعۀ غزلهایی است که به عنوان اثر دوم شاعر نامآشنای معاصر، مهدی جهاندار، به همّت نشر شهرستان ادب روانۀ بازار شده است. پیش از این نیز مجموعۀ غزلهای نخست او با عنوان «عشق سوزان است» از طریق همین انتشارات، به زیور طبع آراسته شده بود. سیوسه غزل در این کتاب گردآوری شده است و در صفحۀ نخست کتاب به عنوان شناسۀ آن، مجموعۀ مرتد «مجموعۀ غزلهای حماسی» معرّفی شده است. شاعر نیز اثر حاضر را به جمعی از شاعران محبوب خود تقدیم کرده است. در توضیح کوتاهی باید اشاره کرد که شاعر نام مجموعۀ شعر خود، مرتد را از آیۀ ۵۴ سورۀ مبارکۀ مائده وام گرفته است.
"پیراهن آبی شامل ۲۲ غزل و ۲ چهارپاره است. حسین مؤدب شاعر خوشذوق اهل مشهد است که شعرهایی ساده، دلنشین و عاشقانه دارد و نام نخستین کتابش را از غزلی با همین عنوان گرفته است.
" کتاب 1375 نخستین مجموعة اشعار محمدرضا معلمی، شاعر جوان اهل مشهد است که 27 غزل و 37 رباعی از او را در بر دارد. هرقطعهای از اشعار او، برشی از زندگی شخصی اوست که سعی داشته، نگاهی حسمدار و درعینحال متعهدانه به جهان داشته باشد.
علیرضا قزوه کتاب «این همه یوسف» دربرگیرنده 24 قطعه مثنوی از علیرضا قزوه، شاعر انقلاب و اهل بیت (س) در عرصه شعر آئینی و نیز دفاع مقدس است که البته تِم موضوعاتی مانند انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در این مجموعه پررنگتر است. عنوان «این همه یوسف» از یکی از مثنویهای مندرج در این اثر که در رابطه با شهدای دفاع مقدس است، انتخاب شده است. در «این همه یوسف» همچنین دلتنگی شاعر از روزهای پرفروغ دفاع مقدس و البته از دست دادن دوستان و یاران قدیمیاش، آشکار است. این کتاب که برای اولین بار در سال 1376 منتشر شد و حالا با ویرایشی تازه بازنشر شده، به شهید یوسف کلاهدوز و سی تن از شهدای گرانقدر جنگ هشت ساله تقدیم شده است و در واقع ادای دین علیرضا قزوه به شهدای دوران دفاع مقدس و یاران قدیمی خود است. «این همه یوسف» در واقع از حماسهها و سرافرازیهای مردانی گفته که به قول شاعر، با درختان و کوه و دریا خطبه برادری خوانده بودند؛ آنها که رو به آفتاب سفر کردند، رفتند تا بهار بماند تا خاک از آن او شود و آن اتفاق سبز بیفتد.
سرودهای ملی ترجمه و تحقیق: عزیز عباسی، نفس عمادلو این کتاب شامل 193 سرود ملی است که از سوی عزیز عباسی و نفس عمادلو به فارسی ترجمه شده است. علاوه بر ترجمه فارسی، اطلاعاتی درباره کشورهای دنیا از جمله مساحت، پول، زبان، موقعیت جغرافیایی و ... در این اثر عنوان شده است. به دلیل آنکه انتشارات فصل پنجم در حیطه شعر کار می کند، مولفان سعی کرده اند که ترجمه سرود های ملی کشورها را در قالب شعر ارائه بدهند تا جذابیت بیشتری برای مخاطب داشته باشد. علاوه بر آن، چون برخی از سرودها ارجاعات تاریخی، اسطوره ای و جغرافیایی داشته اند، اطلاعات مرتبط با این ارجاعات به صورت پانویس ذکر شده است. مقدمه این کتاب پیام صلح ایران برای سایر کشورهای جهان را نیز به همراه دارد و می تواند به سایر زبان ها نیز ترجمه شده و انتقال دهنده این پیام باشد.
در روزگاری که اکثر شاعران از روی دست هم مینویسند و بیشتر شعرها مثل هم، بیهویت و تکراری است، سر برآوردن شاعری از یکی از دوردستترین نقاط کشور و ارائۀ شعری متشخّص و باهویت، میتواند یک اتّفاق ادبی قابلاعتنا باشد. «سعید تاجمحمّدی» همین شاعری باهویت و متشخّص است که شعرش، آیینۀ جهان بیآلایش و باصفای اوست. تاجمحمّدی در مجموعۀ شعر «دقایق» که به تازگی توسّط انتشارات شهرستان ادب منتشر شده است، با ارائۀ 41 شعر، نمونۀ موفّقی از جهان مدّ نظر خویش به نمایش گذاشته است.
«هنوز باران است» مجموعۀ اشعار میتراسادات دهقانی، شاعر غزلسرای جوان کشور است که توسط انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده است. ۳۷ غزل این کتاب که در ۸۰ صفحه به چاپ رسیده است، آیینهای است که در آن میتوان، جلوههای یک شاعر زن را مشاهده کرد که در جستجوی نوآوری و نگاه تازه است.
دکتربازی. اسماعیل امینی خودش دکتر است. از آن دکترهای راستکی که آزمون دادهاند و درس خواندهاند و دفاع کردهاند و در نهایت عنوان دکتر به اول اسمشان اضافه شده. یک دکتر از آنجا که خودش دستش توی کار است بیشتر از غیردکترها میتواند با دکتر و دکتربازی و دکترسازی شوخی کند. این دقیقا کاری است که دکتر اسماعیل امینی در مجموعه شعر دکتربازی انجام داده است. دکتربازی مجموعه شعرهای طنز اسماعیل امینی است که طی سالیان اخیر سروده شدهاند. خواندن دکتربازی بر تمام کسانی که دکتر هستند و تمام کسانی که دکتر نیستند فرض است. در یکی از سرودههای این کتاب به نام «شاعر زرنگ» میخوانیم: «یکی شاعری بود صاحبنظر فزون بود عقلش ز کل بشر نیامد به عالم چنین عاقلی نخود بود در آش هر محفلی یکی شاعری بود خیلی زرنگ ربایندۀ بیتهای قشنگ چه گستاخ و پررو و بیشرم بود که با دزدی شعر سرگرم بود یکی شاعری بود اهل ریا بهسرعت شد اهل کیا و بیا دلش خشک و چشمش پر از اشک بود هم اندیشه، هم شعر او کشک بود یکی شاعری بود لوس پدر که بیذوق بود و بری از هنر شبیه پدر او هم استاد بود به القاب بیهودهاش شاد بود... .»
این مجموعه شامل ۱۱ چهارپاره، ۴۰ غزل و ۲۰ دوبیتی و رباعی است. بیشتر اشعار با موضوع عدالت و اعتراض به مسائل سیاسی- اجتماعی است. این کتاب تقدیم شده به "حجت الاسلام جهانشاهی"، طلبه سیرجانی که علیه زمین خواری پیادهروی کرد. توجه به قالب چهارپاره و تلاش برای استفادههای تازه از این قالب از نکات قابل توجه این مجموعه است. در غزلها سعی شده ضمن حفظ ویژگیهای اصیل غزل فارسی و پرهیز از نگاه ژورنالیستی، رویکردهای نویی در موضوعات و نیز شگردهای هنری به اجرا گذاشته شود. «روضه در تکیهی پروتستانها» هفتمین مجموعه شعر علی محمد مؤدب -شاعر خراسانی- است که تاکنون موفق به دریافت جایزههایی از جشنوارههای شعر جوان کشور، شبهای شهریور و حوزهی هنری شده است. وی همچنین برگزیدهی جایزهی کتاب سال شعر جوان بوده است. در یکی از غزلهای این مجموعه شعر میخوانیم: «نوبهارا! خسته شد گل از زبان تیز خار غنچهها پژمرد زیر سایه سرد چنار شاپرکها زخمدل، آماج سوزنهای کاج ماهیان صید نحیف نیزههای آبشار هر شغالی، مست از خون دل انگورها کیسه زهر است باری قلب پرخون انار صوفیان بر سفرههای چرب و شیرین در طواف صوفیان بر سفرهها و عارفان بر روی دار حلقه در گوشان فرزند و زن و مال و منال کو زبانی در خور این گوشها، جز ذوالفقار؟ نوبهارا! تسمه کن بر گردههاشان صاعقه تا فرو ریزد چنار و تا بجنبد آبشار شاپرکها را نسیمای کلامت مرهم است غنچه خواهد یافت از لبخند صبحت اعتبار خارها را از نگاه، از قلب محرومان درآر نوبهارا، نوبهارا، نوبهارا، نوبهار
«بازار سیاه گیسو» مجموعه اشعار اجتماعی سیداکبر میرجعفری (-۱۳۴۸) است که درونمایهای انتقادی و طنز دارد. نه اینکه میرجعفری همین دیروز و پریروز به جمع طنز سرایان پیوسته باشد، نه. شعرهای «بازار سیاه گیسو» نشان میدهد که از وقتی یاد گرفته ناز را با غاز و جیز را با میز قافیه کند، شروع کرده سر به سر بزرگترها بگذارد. با آنها شوخی کند و برای شعرشان نقیضه بسازد. البته شوخی با بزرگان آدابی دارد. او هم سعی کرده با زبان خودشان با آنها شوخی کند. پس توقع نداشته باشید، با خواندن بازار سیاه گیسو به قهقهه بیفتید؛ درست مثل وقتی که شعرهای طنز روزنامهای میخوانید! کمی تامل کنید! حتما خندهتان میگیرد؛ اگرچه با تأخیر: زنگ زد، با من نه، با همکار خوبم کار داشت با همان مردی که از ما دینگریزان عار داشت آری آن انسان با ایمان همیشه روزه بود هر کجا میرفت، با خود سفرهٔ افطار داشت بحث از تقوا که میشد، هیچوقت این مرد پاک کم نمیآورد؛ زیرا واقعاً بسیار داشت خانهٔ ما در ته بنبست دوزخ بود و او خانه در جنات تجری تحتها الانهار داشت من نمیفهمم چگونه از صدای پشت خط ملتفت میشد که زن پیراهن گلدار داشت ـ «خانم! ایشان نیستند، از این اداره رفتهاند» او ولی بر ارتباط دیگری اصرار داشت پاسخِ اصرار او، از سوی من انکار بود غافل از آنکه چه منظوری از این رفتار داشت از صدایش خوب فهمیدم حجابش کامل است اتفاقاً جای چادر پردهٔ پندار داشت گرچه وی از هر دری با من سخنها گفته بود زود فهمیدم که او با هرکه میشد، کار داشت! زیرکی میگفت: «با این وضع عشق و عاشقی بعد از این بایست دفترخانهٔ سیار داشت» صبح عاشق بود و شب فارغ، تو گویی نزد او اتفاقاً زندگی هم دکمهٔ تکرار داشت زندگی البته با سابق تفاوت کرده است پیش از اینها بیحیایی دور خود دیوار داشت با دهان باز اگر بلبل برایت نغمه خواند پس چگونه برگ گل در گوشهٔ منقار داشت؟ گفت: «این شعرت که مثل شعرهای حافظ است» گفتمش: «حافظ مگر مجموعهٔ لیچار داشت؟»
هنوز مثل زمین در طواف خورشیدم ولی زمین نشدم،گرد خود نچرخیدم حکایت من و باران که میگریست یکیست از آسمان به زمین کرده اند تبعیدم مرور می کنم این سالهای هجری را پر از تلاقی ماه محرم و عیدم بگو به باد که من آفتابگردانم جز آفتاب به ساز کسی نرقصیدم گل محمدی ام من،سلامم و صلوات ولی سراپا تیغم اگر بچینیدم! ستارگان سحر پیشمرگ خورشیدند ستاره سحرم پیشمرگ خورشیدم 2. ای دل تو که مستی - چه بنوشی چه ننوشی- با هر می نا پخته نبینم که بجوشی این منزل دلباز نه دزدی ست نه غصبی میراث رسیده ست به ما خانه به دوشی دلسردم و بیزار از این گرمی بازار غم های دم دستی و دلهای فروشی رفته ست ز یاد آن همه فریاد و نمانده ست جز چند اذان چند اذان در گوشی نه کفر ابوجهل و نه ایمان ابوذر ماییم و میانمایگی عصر خموشی ما شاعرکان قافیه بافیم و زبان باز در ما ندمیده ست نه دیوی نه سروشی
خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی که با لقب لسان الغیب، نامی بزرگ در زمینه ی شعر و ادب پارسی و به نوعی اعتبار آن محسوب می شود، شاعر خوش ذوق و بی نظیر قرن هشتم هجری است که شعر و غزل ایرانی را با سروده های خود به جهانیان معرفی کرده است. این شاعر بلندآوازه به دلیل از بر داشتن و تسلط کامل بر کلام آسمانی، لقب حافظ را به شانه می کشید و عمده ی غزل های او با سبک عراقی سروده شده است. گیرایی کلام و غزلیات حافظ به نحوی است که پژوهندگان و ادیبان زیادی را در سراسر جهان شیفته ی خود ساخته و از این رو بسیاری از بزرگان اهل ادب، زندگی هنری خود را وقف شناسایی حافظ و بهتر شناساندن او به جهانیان کرده اند. یکی از این ادیبان بزرگ، نویسنده و مترجم شهیر ایرانی، استاد بهاءالدین خرمشاهی می باشد که همچون حافظ به قرآن کریم علاقمند بوده و از قرآن پژوهان و ایضا حافظ پژوهان توانای ایرانی است. از وی تالیفات زیادی در زمینه ی حافظ و آثار او به جا مانده که یکی از مهم ترین آن ها، حافظ نامه است که شرح الفاظ، اعلام، مفاهیم کلیدی و ابیات دشوار حافظ می باشد. خرمشاهی در این دوره ی دو جلدی، دویست و پنجاه غزل از دیوان حافظ به تصحیح غنی قزوینی را از جهت دشواری ها و پیچیدگی، نمادشناسی، تفسیر و سخن شناسی حافظ بررسی کرده و در مقدمه ای مفصل، به تاثیراتی که حافظ از گذشتگان گرفته پرداخته است. وی این تاثیرات را با ذکر نمونه و مثال توضیح می دهد و این شرح چنان واضح و جامع است که خواننده علاوه بر آشنایی با ظرافت های غزل حافظ، با سبک عراقی نیز به خوبی آشنا می شود.
ید محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار، شاعر پارسیگوی آذریزبان، در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی در روستای خشکناب در بخش قرهچمن آذربایجان متولد شد. او تحصیلات خود را در مدرسهی متحده و فیوضات و متوسطهی تبریز و دارالفنون تهران گذراند و وارد دانشکدهی طب شد. سرگذشت عشق آتشین و ناکام او که به ترک تحصیل وی از رشتهی پزشکی در سال آخر منجر شد، مسیر زندگی او را عوض کرد و تحولات درونی او را به اوج معنوی ویژهای کشانید و به اشعارش شور و حالی دیگر بخشید. وی سرانجام پس از هشتاد و سه سال زندگی شاعرانهی پربار در ۲۷ شهریور ماه ۱۳۶۷ هجری شمسی درگذشت و بنا به وصیت خود در مقبرة الشعرای تبریز به خاک سپرده شد. مهمترین اثر شهریار منظومه حیدربابایه سلام (سلام به حیدربابا) است که از شاهکارهای ادبیات ترکی آذربایجانی بهشمار میرود و شاعر در آن از اصالت و زیباییهای روستا یاد کردهاست. این مجموعه در میان اشعار مدرن قرار گرفته و به بیش از ۸۰ زبان زندهٔ دنیا ترجمه شده است. شهریار در سرودن انواع گونههای شعر فارسی -مانند قصیده، مثنوی، غزل، قطعه، رباعی و شعر نیمایی- نیز تبحر داشتهاست.