«ابووصال» نوشته محدثه علیجانزاده روشن(-۱۳۶۱) است. این کتاب روایت زندگی شهید مدافع حرم «محمدرضا دهقان امیری» و خاطراتی از او است. در بخشی از خاطره مادر شهید و دوست شهید میخوانیم: به ورزش پارکور علاقه داشت. هیجانش را در این ورزش خالی میکرد. گاهی در مدرسه، خیابان و پارک حرکاتی انجام میداد. اما مراقب بود. از ارتفاع نمیترسید و جسارتی مثالزدنی داشت. با دوستانش که تمرین میکرد، موفقتر از بقیه بود و گاهی کرکری که میخواندند، او برنده میشد. آمادگی جسمانیاش بسیار خوب بود و بدنی ورزیده داشت. (دوست شهید) دوره دبیرستان اوج ورزش پارکور او بود. یک سال در آنجا بنّایی داشتند و در فضای حیاط کیسههای گچ و سیمان و تپههای خاک و ماسه زیاد بود. به عنوان موانع استفاده میکرد و پارکور را تمرین میکرد. هر وقت به خانه میآمد هیکل و لباسش خاکی و کثیف بودند. (مادرشهید)
«سیاهچال مِستر» اثر محبوبه عزیزی، خاطرات جلال شرفی، دیپلمات ایرانی را بازگو میکند که در ۱۵ بهمنماه سال ۱۳۸۵ در حال انجام ماموریت دیپلماتیک، در خیابان عرصات هندیه بغداد بهدست عدهای تروریست ربوده شد و در فروردین سال ۱۳۸۶ از سیاهچال آنها فرار کرد و موفق شد خود را به سفارت ایران برساند. «سیاهچال مِستر» از روی گزارشی نوشته شده که شرفی پس از فرار، برای وزارت امور خارجه نوشته بود. در این کتاب از ابتدای بازداشت و زندانی شدن جلال شرفی در سیاهچال تا زمان رهایی او نوشته شده است. او در سیاهچالی زندانی بود که تنها با دو نردبان به بیرون راه داشت. ربایندگان شرفی هم تکفیریها بودند و هم نیروهای خارجی حاضر در عراق، که او را به بهانه به دست آوردن اطلاعاتی درباره جیش المهدی و به گمان رابطه سفارت ایران با این گروه، دستگیر کرده بودند. در این کتاب شما با لحظههای سخت و دردناک زندگی یک اسیر در بازداشتگاه آشنا میشوید.
کتاب یک شهر یک خانه: خاطرات دریادار دوم تکاور داریوش ضرغامی به قلم مریم حضرتی، از مجموعه «قصههای دریا»، به شرح مختصر و مفید خاطرات زندگی، جنگ و ایثار و فداکاریهای یکی از قهرمانان هشت سال دفاع مقدس داریوش ضرغامی، جهت نشان دادن تلاش و اهمیت نیروی دریایی جمهوری اسلامی به نوجوانان میپردازد. مجموعه «قصههای دریا» خاطرات جمعی از فرماندهان نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران (نداجا) است. این مجموعه شامل: «من یک کلاه سبزم!» خاطرات امیر دریادار دوم تکاور محمدحسین محیطی نوشته فاطمه بهبودی، «یک شهر، یک خانه» خاطرات دریادار دوم داریوش ضرغامی نوشته مریم حضرتی، «کلاه یادگاری» خاطرات عیسی حسینی بای نوشته رضا کاظمی، «سی کشتی، یک فرمانده!» خاطرات ناخدا یکم فرید آگه دل نوشته لیلا نظری گیلانده، «سبلان زنده است» خاطرات امیردریادار عبدالله معنوی رودسری نوشته رضا قلیزاده علیار، «درست یک پا روی زمین» خاطرات ناخدا یکم سلیمان محبوبی نوشته محمداسماعیل حاجی علیان و چند کتاب دیگر است.
کتاب سی کشتی، یک فرمانده اثری از لیلا نظری گیلانده است که در انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است. این کتاب که از مجموعه قصههای دریا انتخاب شده است، خاطرات ناخدا یکم عرشه فرید آگه دل را دربر دارد.
محتوای کتاب از زبان خانم مریم قاسمی زهد بیان می شود و به حق ایشان از امانتی که از شهید بزرگوار سیدمحمدعلی رحیمی در دل و جانشان داشتند جانانه دفاع و به درستی بیان کردند. سیر کتاب از آشنایی و سپس ازدواج و کار فرهنگی در ایران، هندوستان، افغانستان و مولتان پاکستان و شهادت شهید رحیمی را در برمی گیرد و نوع بیان و روابط مذهبی و دینی حاکم بر زندگی هیجده ساله این زوج در واقع در واقع انعکاس یک نوع سبک زندگی اسلامی را مطرح می کند که لازم است تمامی افراد علاقه مند به آشنا شدن با الگوهای زندگی قرآنی و معنوی کتاب شریف «رسول مولتان» را مطالعه کنند. به عبارت دیگر، دختران و پسران ایرانی بایستی با مطالعه این اثر با داشته ها و سرمایه های معنوی ایران اسلامی آشنا شوند. رسول مولتان، به واقع «مقتل مولتان» است، بیان مظلومیت ها و محرومیت شیعیان در خارج از ایران و مظلومیت مضاعف تر برای افرادی چون شهید رحیمی ها که در نقطه اوج گمنامی و تهمت های داخلی و تهدیدهای خارجی فی سبیل ا… برای اعتلای الله جانفشانی کرده اند و همسر بزرگوار این شهید زینب گونه از راه و هدف شهید دفاع کرده است و این اثر هم در راستای بیان اهداف راه شهید و ادامه این راه بیان شده است.
اگر میخواهی بدانی من در باغچه کدام خانه ریشه بستهام، و باغبان من چه کسانی بودند و چه حوادث و مسائلی بر روح و قلب و جسم و فکر و احساسات من محیط بودهاند؛ میگویم که تقویمها اتفاق پا نهادن من به غریبستان دنیا را نهم شهریور 1331 خورشیدی نشان میهند...