اتاق کار در یازده روایت از ژانرهای گوناگون، جهانهای مختلفی را بازنمایی میکند و تأثیر محیط کار، روابط کاری و نقش شغلی که انتخاب میکنیم بر «آدمی که میشویم» را یادمان میاندازد. فضای کار همیشه در حال دگرگونی است اما به رغم همهی این تغییرات، خود ما فرقی با اجداد اولیهمان نداریم؛ کماکان در همهی شغلها و اتاقهای کار دنبال پیدا کردن نقشمان در غار زندگی هستیم.
میگویند اگر دنبال نثر خوب هستی به یک شاعر بگو برایت بنویسد. در کتاب اگر حافظه یاری کند سراغ یک شاعر رفتیم: ایوسیف الکساندروویچ برودسکی، مشهور به جوزف برودسکی. او خودش را شاعری روس و جستارنویسی انگلیسی مینامد که پس از تبعید، شهروند آمریکا شد. به زبان روسی میسرود و سپس اشعارش را به انگلیسی ترجمه میکرد. از مضمونهای رایج آثارش میتوان به تبعید، فقدان، خاطره، وطن، و معنای مرگ و زندگی اشاره کرد. جستارهای برودسکی که معمولاً به انگلیسی نوشته میشدند، دریچهای به دنیای اسرارآمیز ذهن شاعرانه و خلاقش میگشایند. در چند دههی گذشته، طبق پیشبینی جورج لوکاچ در آستانهی قرن بیستم، جستار فرهنگی-فلسفی کمکم به فرم ادبیِ معرفِ دورههای انتقالی تبدیل شد؛ دورههایی که در آنها تردید به گسترهی بدیهیات و قطعیات پیشین راه پیدا کرد (جان و صورت). اهمیت جستار در زمانهی انتقالی برودسکی از یک سو، و سبک کمنظیر نثرش که با معیارهای خود او خوبیاش را مرهون دقت، سرعت، و چگالی و ایجاز بیانِ شاعرانه است (دو جستار)، از سوی دیگر، مجموعهجستارهای برودسکی را درخور تأمل و تأثیرگذار کردهاند. جستارهای او هم ما را با فضای یکی از دورانهای انتقالی از نگاه متفکری که همراه خاطرات سنگینش از یک دنیای فرهنگی به دیگری کوچ کرد، آشنا میکنند و هم با هویت جستوجوگری که آنها را روی کاغذ آورده است. همانطور که خودش باور داشت، «آدم همان است که از او در یادها مانده. آنچه زندگی مینامیم نهایتاً چهلتکهای از خاطرات دیگران است که با مرگمان از هم شکافته میشود و به دست هر کس فقط بخشی از تکههای اتفاقی و از همگسیختهاش میرسد.» («به یاد استفان اسپندر») در این کتاب از مجموعهی جستار روایی شما را به تجربهی تکههایی از کیستیِ یکی از تأثیرگذارترین جستارنویسان معاصر دعوت میکنیم. ترجمهی جستار روایی توانایی خاصی میطلبد که فراتر از مهارت فهم و انتقال متن انگلیسی است. زبان مترجم این جستارها باید به خلقوخوی گفتمانی نویسنده نزدیک باشد یا به آن نزدیک شود تا بتواند مباحث جدی و حالوهوای نوشتههای نویسنده را به لحن شخصی سرخوشانه و گاه مطایبهآمیز جستار روایی گره بزند و سهم خواننده را در حظِ خواندن متن افزایش دهد. طهورا آیتی دانشآموختهی رشتهی ادبیات انگلیسی است و تاکنون کتابهای پنلوپیاد اثر مارگارت اتوود، بار گران اثر جانت وینترسن، مری را دیدهاید اثر ساندرا سیسنروس، بابا گایا تخم گذاشت اثر دوبراوکا اوگرشیچ و اعلان قرعهی ۴۹ اثر تامس پینچِن را به زبان فارسی ترجمه کرده است. او با رعایت امانت در ترجمه، به دقت و ظرافت تمام توانسته روح جستارهای برودسکی را به مخاطب منتقل کند. نشر اطراف با هدف معرفی ژانرهای نگارشی مختلفی که از لحاظ ساختار یا مضمون راهی به روایت دارند، مجموعههای گوناگونی را طراحی و تهیه کرده که مجموعهی جستار روایی یکی از آنهاست. دبیر ترجمهی اطراف - رؤیا پورآذر
رستخیز عنوان کتاب دوم از مجموعهی «کآشوب» است که انتشارات اطراف بنا دارد هر سال در آستانهی محرم به مخاطبان عرضه کند. در این مجموعه نسبت تجربههای متفاوت فردی با عزای حسینی در همین سالها ثبت میشود. اگر میخواهید بدانید چطور واقعهی سال ۶۱ هجری به سبک زندگی گروههایی از جامعه معنا میبخشد، مجموعهی «کآشوب» نشر اطراف نگاه جامع و کاملی در این زمینه به شما میدهد.
لندن شهری مهم و بسیار زیبا است که از گذشته دور، به عنوان یک منطقه جهانگردی شناخته میشد. معماری زیبای خانهها و بناهای مختلف، ساعت بیگ بن که در اوج شکوه، سالها است زمان را به مردم نشان میدهد و رودخانه زیبای تایمز همه و همه از جمله مسائلی هستند که مردم جهان را به سوی لندن میکشانند. کتاب آسمان لندن زیاده می بارد روایت مسافران دوره قاجار از این شهر است و تجربه رویارویی آنان با یک غافلگیری زیبا که تجربهاش کردهاند و در قالب نوشتهها، خاطرات و سفرنامههایشان، این غافلگیری را با ما نیز به اشتراک گذاشتهاند علی اکبر شیروانی، مجموعه روایتهای مختلفی را گردآوری کرده است. مردم و مسافران مختلف، تجربه ورود خود را به آن شهر نوشتهاند و تاریخ را هم بیان کردهاند. خواندن کتاب آسمان لندن زیاده می بارد، میتواند مانند سفری به دل تاریخ باشد. دوباره از سر گذراندن تجربههایی که مردم، روزی و حتی قرنی پیش از سر گذراندهاند و هنوز، به واسطه ثبت شدن روی کاغذ، همچنان پرشور و زندهاند.
شهرها خودِ فردی و خودِ جمعی ما هستند که گاهی دچار خستگی و گاهی شادی. ما بهانههای زیادی میتراشیم برای غم و شادی و همواره کسی یا چیزی را باعث این موضوع میدانیم اما به نظر میرسد منشأ بیآرامی و آرامش، بیش از جهان بیرون در درون ماست. شهرها خودشان را در ما، در رفتارهای جمعی ما، در کردار اجتماعی ما و در حیات روزانه ما نشان میدهند و ما خودمان را به شکلهای گوناگون پیدا میکنیم. از ایام کهن تاکنون از راههای شایع خودشناسی دوری از محل سکونت بوده است و اهمیت سفر نیز در پیوندی است که میان مسافر و مبدأ و مقصد سفر حاصل میشود. ما عزم سفر میکنیم و اولین چیزی که به دوش میکشیم خودمانیم و به شهر و سرزمینی دیگر میرویم که خودمان را به آن عرضه کنیم و در معرضش قرار گیریم تا تراش بخورد این خودِ یکجانشسته. مسافر در بازگشت به شهرش خودِ دیگری سوغات میآورد و این از هرآنچه به سوغات میگیرد مهمتر است. مجموعه «تماشای شهر» کارنامه خودجوئی تنی چند از گذشتگان نه چندان دور و نه چندان نزدیک است.
این کتاب ماجرای سرایت دلبستگی است. قصهی دست به دست شدن سرسپردگیِ ابدی. بیست و چهار نفر در این کتاب زندگیشان را جستجو کردهاند تا آستانهای را بیابند که بعد از آن برای همیشه به شورِ محرم پیوند خوردهاند. بیست و چهار نفر در جستجوی خاطرههایشان به غریبه یا خویشاوندی رسیدهاند که سالی و ماهی و روزی، این عشق را به راوی انتقال داده است. زان تشنگان کتاب سوم از مجموعهی «کآشوب» است که نشر اطراف در آستانهی محرم هر سال منتشر میکند. کتابهای کآشوب و رستخیز دو جلد دیگر این مجموعه هستند.