ماجرای کتاب پروژه شادی از اینجا شروع شد که گریچن رابین در یکی از روزهای آوریل در اتوبوس این سوال را از خود پرسید که: من از زندگی چه می خواهم؟ خب، می خواهم شاد باشم. اما گریچن هرگز به این موضوع که چه چیزی او را خوشحال می کند یا اینکه چطور می تواند خوشحال باشد فکر نکرده بود. سرانجام گریچن با این عقیده که تلاش برای شاد بودن، هدفی ارزشمند است شروع به تحقیق و بررسی در مورد شادی و شاداب بودن می کند و پروژه ای تحت عنوان پروژه شادی برای خود تدارک می بیند.
کتاب بار هستی نوشته میلان کوندرا است و یک رمان فلسفی محسوب می شود. این کتاب که در سال ۱۹۶۸ در پراگ در دورهٔ زمانی موسوم به بهار پراگ میگذرد و با مفاهیم فلسفی فراوانی سر و کار دارد.
مهرداد صدقی آبنبات پستهای نوشته مهرداد صدقی داستان طنزی است که به ادامه زندگی محسن پسر بچهی بجنوردی در کتاب"آبنبات هلدار" میپردازد. . بخشی از کتاب: نزدیک خانه که رسیدم حسابی خسته و گرسنه شده بودم.به خاطر بوی کبابی که در کوچه پیچیده بود،دیگر حتی سلول های قوزک پایم هم داشتند هورمون های چشایی ترشح می کردند.وارد خانه که شدم،دیدم ناهار قروتو داریم و بوی کباب از خانه ی همسایه می آید.به عنوان اعتراض گفتم:«اوووه، مغز آدم برای حل کردن مسئله های ریاضی به کباب احتیاج داره نه قروتو...!آدم قروتو که مخوره مغزش دیگه بیشتر از چار عمل اصلی نمِکشه.» مامان دعوا کرد که دیگر ناشکری نکنم و خیلی ها در اتیوپی همین غذا راهم ندارند.بی بی هم گفت:«ما قروتو مخوردیم چندتابچه یم زاییدیم؛یعنی این درسات از زاییدن بچه یَم سخت تره؟»
خاطرات سفر، حضور و زندگی با یک طلبه جوان که برای اولین بار به سفر تبلیغی رفته است. زن و شوهری طلبه همراه با فرزندانشان برای ایام ماه مبارک رمضان به نقطه ای در جنوب ایران سفر می کنند. در این سفر علاوه بر مهربانی و مهمان نوازی مردم تجربه و اتفاقاتی برایشان رقم می خورد که به پخته شدن آنها کمک می کند.
حسن باقری وقتی که آمد کسی فکر نمی کرد طفل ضعیف امروز روزگار فردا را از آن خود خواهد کرد. تجزیه و تحلیلش از همه چیز جامع بود. خوب گوش می کرد، می خواند و می نوشت؛ و حرف آخر را می زد. کتاب حاضر که جلد چهارم از مجموعه «یادگاران» می باشد، مشتمل بر خاطراتی از شهید حسن باقری است.
در جلد سوم از سری کتاب های «یادگاران»، در روایتی داستانی به بازنویسی صد خاطره از دوران زندگی شهید «مهدی باکری» - متولد 1333 در میاندوآب - می پردازد. او با شروع جنگ تحمیلی به جبهه رفت، مبارزه کرد و حماسه آفرید؛ تا این که در آخرین عملیات خود به عنوان فرمانده لشکر 31 عاشورا در 25 بهمن 1363 در هورالعظیم به شهادت رسید و پیکر نورانی اش با آب عجین گشت.
نام چمران برای آن ها که او را ندیده اند، تصویر مبهمی است از کسی که درس و دانشگاه را رها کرد و جنگید؛ تن به تن، سلاح به دست. او سال ها در لبنان با بچه های مدرسه ی جبل عامل زیست و زیستن را آموخت و جنگید و جنگیدن را آموخت، و عاشق شد و عشق ورزیدن را آموخت. کتاب حاضر که جلد اول از مجموعه «یادگاران» می باشد، مشتمل بر خاطراتی کوتاه از شهید دکتر مصطفی چمران است.
جنگ معشوق همه ی مرد های واقعی عالم بود. حسادت کاری از پیش نمی برد. به سرشان می زد و آن وقت برای پابند کردنشان در خانه باید هزار جور ترفند زد. مرد ها هم همیشه عاشقش می شدند و کم تر به این فکر می افتادند که تکلیف زن در خانه با پسری که مدام گریه می کند چه خواهد شد.