"آونگ فوکو" دومین رمان اومبرتو اکو که نخستین بار در سال 1988 منتشر شد، ماجراهای سه ویراستار است که زمان زیادی را با هم صرف بازبینی و ویرایش کتابهای یک موسسه انتشاراتی میکنند. این کتابها کار نویسندگان متفننی است که خودشان هزینه چاپ کتابشان را میدهند. ویراستاران تصمیم میگیرند برای رفع کسالت کمی هم تفریح کنند و در این کار از حکایت خارقالعادهای که سالها پیش از یک کلنل خوش سر و وضع ومشکوک شنیدهاند الهام میگیرند؛ کلنل ادعا می کرده کتابی نوشته که در آن راز نیروی اسرارآمیزی را که عظیمتر از هر نیروی طبیعی دیگر است، برملا کرده. ...
هابیت یا " آنجا و بازگشت دوباره" نویسنده: جی. آر. آر تالکین مترجم: رضا علیزاده انتشارات: روزنه شهرت جهانی این نویسنده به خاطر کتابهایش از جمله «ارباب حلقهها» و هابیت است. انگیزهی جان تالکین از نوشتن کتابهای فانتزی و تخیلی ایجاد دنیای میانی Middle-earth است تا در آن از زبانهای فراساختهاش استفاده کند. سرزمین میانی Middle-earthهمین دنیای انسانهای امروزی است که هزاران سال پیش در آن اتفاقهای کتابهای جان تالکین رخ میدهد.
هزار و یک شب آینه ی تمام نمایی ست از زندگانی و اندیشه ی مردمان رنگارنگ جامعه ای دربرگیرنده ی اقوام و ملت های گوناگون در سراسر قرون وسطی- و بنابراین آمیزه ای ست از افکار بلند و ارزشمند و نیز کارهایی ننگین و شرم آور. هم نمایشگر شادخواری و لذت جویی و عشرت طلبی و کامرانی صاحبان زور و زر است و هم نقش پرداز تلاش و معاش مردم رنج دیده و ستم کشیده ای که سقف خانه شان آسمان بود، و حتا، آن چنان که مشهور شده است، روی هم رفته بیشتر وصف حال کسانی ست که زندگی شان ،نمایشگاهی بود از انواع تجمل و تفنن در بغداد، صحنه ی افسانه های معروف کتاب، و نیز در دیگر شهرهای بزرگ قلمرو پهناور اسلام.
رستا خیز نویسنده: لییو تالستوی/لیو تولستوی/ مترجم: سروش حبیبی انتشارات: نیلوفر دیمیتری نخلیودف، جوانی از طبقه اشراف، عاشق ماسلوا، ندیمه عمههای خود میشود و رابطهای که بین آنها شکل میگیرد، در آیندهای نزدیک برای زن جوان مصیبت میآفریند. ماسلوا پس از لکهدار شدن دامنش به خودفروشی روی میآورد و در نهایت به ناحق متهم به قتل میشود. قتلی که او را در دادگاه، دوباره مقابل دیمیتری قرار میدهد. اما این بار دیمیتری عاشق نیست، او یکی از اعضای هیات منصفه است که باید درباره محاکمه زن تصمیم بگیرد. این مواجهه زن با دیمیتری، درواقع روبهرو شدن دیمیتری با وجدان دیر بیدار شده خودش است که زندگیاش را از پایه و اساس زیر و رو میکند. «دیمیتری بههرحال از حالتی که به او دست داده بود هیچ سردرنمیآورد، هقهق گریه و اشکهایی را که با تلاش تمام مانع فروریختنشان شده بود ناشی از ضعیفشدن ناگهانی اعصابش میدانست. عینک بدون دستهاش را روی چشمهایش گذاشت تا اشکهایش را پنهان کند، دستمالش را از جیبش درآورد و در آن فین کرد. ترس از شرمندهشدن در نظر دیگران درصورتیکه همه میفهمیدند چه رفتاری با ماسلوا کرده، روی خلجان درونیاش پرده میکشید. در آن لحظه این ترس از همهٔ مواقع دیگر شدیدتر بود.» تولستوی این رمان را بر اساس داستانی واقعی نوشته که یکی از دوستانش برای او تعریف کرده است و جالب اینجا است که شخصیت دیمیتری به شخصیت خود تولستوی و آنچه براو گذشته نزدیک است. لئوی جوان هم به دلیل از دست دادن پدر و مادرش در کودکی با عمههایش زندگی میکرد و عاشق خدمتکار خواهرش شده و او را فریب داده بود و این فریب که او را دچار عذاب وجدان کرده بود، در خلق رمان رستاخیز، دوباره دامن او را گرفت. تولستوی در این کتاب از نویسندهای چیرهدست به متفکری انساندوست تبدیل شده و بیپرده به بازنمایی ظلم و ستم و بهرهکشی طبقه مرفه جامعهاش از ضعیفان پرداخته است. حکومت استبدادی تزارها، زندگی رنجآور کشاورزان، محکومان به زندان، تبعیدیها و اعمال شاقهای که آنها مجبور به انجامش بودند، همیشه تولستوی را آزار میداد و او در رمان «رستاخیز» بلاخره علیه همه این بیعدالتی ها قیام کرد. «رستاخیز» اثری است که اگر اهمیتش بیشتر از جنگ و صلح و آنا کارنینا نباشد، دستکمی هم از آنها ندارد، منتها در زمینهای کاملا متفاوت با آن دو
معرفی کتاب تفسیرهای زندگی اثر ویل دورانت کتاب تفسیرهای زندگی که آریل و ویل دورانت آن را با هم به رشته ی تحریر در آورده اند مروری است بر ادبیات معاصر که زندگی و آثار نویسندگان بزرگ جهان را مورد بررسی قرار می دهد. دورانت ها که از قلم محبوبی در میان مردم برخوردار بوده و به عنوان تاریخ دانان معتبر در میان بقیه معروف هستند این بار نیز با جمع آوری مقاله های معروف از نویسندگان برتر، کلکسیونی کم نظیر با زبانی ساده و حجم مناسب برای خوانندگان تهیه کرده اند.
کتاب جنگ و صلح بهعنوان معروفترین اثر از لئو تولستوی، از آن دست کتابهایی است که باید علاقه خاصی به خواندنش داشته باشید، چراکه این کتاب نسبتاً طولانی و پرحادثه است. اما مسلماً جنگ و صلح تولستوی را باید از آن کتابهایی دانست که واقعاً ارزش خواندن دارد پس شهرت این کتاب در گستره دنیا و ترجمهاش به زبانهای مختلف خیلی هم بیدلیل نیست. اما در بطن کتاب جنگ و صلح لئو تولستوی چه میگذرد؟
کتاب آناکارنینا، رمانی نوشته ی لئو تولستوی است که اولین بار در سال 1877 به چاپ رسید. آناکارنینا، همسر مقامی دولتی و قدرتمند، و زنی زیباست که عاشق افسری ثروتمند به نام کنت ورانسکی شده است. آنا که بی صبرانه به دنبال یافتن حقیقت و معنا در زندگی خود است، هنجارهای جامعه ی روس در آن زمان را زیر پا گذاشته و به منظور زندگی در کنار معشوق خود، همسر و پسرش را ترک می کند. اما پس از این کار، شرایط بسیار سختی برای او به وجود می آید که فرار از آن، نامحتمل به نظر می رسد. این رمان به داستان زندگی شخصیت دیگری نیز می پردازد: زمین داری به نام کنستانتین لوین که تولستوی، او را بر اساس شخصیت خود خلق کرده است. در حالی که آنا می خواهد از طریق عشق به خوشبختی برسد، لوین جست و جوی خود برای رضایت روحی را از طریق ازدواج، خانواده و سخت کار کردن پیش می برد.
خشم و هیاهو، چهارمین کتاب ویلیام فاکنر و اولین شاهکار ادبی اوست. این رمان، اثر موردعلاقه ی خود نویسنده نیز بوده و فاکنر آن را «درخشان ترین شکست» خود توصیف کرده است. رمان با پیگیری داستان افول خانواده ی کومپسون، به چهار بخش تقسیم شده و هر بخش، توسط راوی جداگانه ای روایت می شود. بخش اول توسط فردی عقب افتاده به نام بنجی کومپسون روایت شده و اولین اتفاقات رمان را با فلاش بک برای مخاطب بازگو می کند. بنجی که از بهره ی هوشی بالایی برخوردار نیست، یادآور اثر تراژیک شکسپیر، مکبث است. او زبان ساده ای دارد و خیلی کوتاه و سرراست صحبت می کند. بخش دوم، از دید کوئنتین کومپسون تعریف می شود. داستان این بخش، حدود هجده سال قبل از وقایع بخش اول اتفاق افتاده و بنابراین، از ساختار خطی پیشروی داستان رمان تبعیت نمی کند. بخش سوم توسط سومین برادر کومپسون ها، جیسون روایت شده و در روز جمعه ی قبل از عید پاک می گذرد. جیسون برخلاف برادرانش، بسیار بیشتر بر روی زمان حال تمرکز دارد و از فلاش بک های کمتری استفاده می کند؛ گرچه او هم اغلب به اتفاقاتی در گذشته اشاره دارد. بخش چهارم و پایانی کتاب، توسط راوی دانای کل روایت شده و به خاطر نقش عمده ی شخصیتی به نام دیلسی، گاهی اوقات با عنوان بخش دیلسی از آن یاد می شود؛ اما او تنها نقش آفرین این بخش نیست و شخصیت های دیگری نیز، داستان خود را در این قسمت به پیش می برند.
رازهای سرزمین من رمانی است تاریخی، نوشته ی رضا براهنی که در سال 1366 منتشر شده است. داستان بلندی که حول رخداد های مهم ایران معاصر من جمله سربرآوردن فرقه یدموکرات در آذربایجان، حضور مستشاران آمریکایی در ایران، کودتای 1332 ، رفتن شاه و در نهایت پیروزی انقلاب می چرخد. رازهای سرزمین من رمانی واقعگرا است که در قسمت هایی از کتاب به سمت رئالیسم جادویی می رود. هر فصل کتاب توسط یک شخصیت روایت می شود، عاملی که باعث می شود داستان همانند یک پازل شکل بگیرد. مهتمرین شخصیت رمان حسین است جوانی که به عنوات مترجم برای مستشاری آمریکایی کار می کند و شاهد قتل این فرد توسط سیزده نفر از افسران ارتش بوده است. حوادث دیگر رمان از پی این حادثه شکل می گیرند. افسران ارتش اعدام می شوند و حسین نیز به حبس ابد مجکوم می شود... رازهای سرزمین من کتابی است جذاب و خوانا که با در دست گرفتنش تمایلی به کنار گذاشتن آن ندارید.
دنیا قشنگ نو آلدوس هاکسلی ترجمه سعید حمیدیان نشر نیلوفر ثر آلدوس هاکسلی، نویسندهی قرن بیستم است. این رمان را سعید حمیدیان به فارسی برگردانده است. این کتاب در سال 1932 منتشر شده و عنوان آن از نمایشنامهی طوفان اثر شکسپیر گرفته شده است. هاکسلی با بدبینی نسبت به پیشرفتهای علمی در قرن بیستم یک دنیای پادآرمانی خلق میکند. در آن دوران همه چیز رنگ و بوی تغییر گرفته بود و بهسرعت به اختراعات افزوده میشد و قرار بود همهچیز اتوماتیک بشود. و البته فکر دست بردن در خلقت آدمیان و شبیهسازی گونهی انسان که نویسنده را به ساختن چنین تصویر سیاهی از آینده واداشته بود. هاکسلی معتقد بود جهان کاملا علمی و کاملا اتوماتیک تنها با از بین بردن مذهب و هنر و اخلاق و در یک کلام انسانیت ممکن است. داستان دنیای قشنگ نو در سال 2540 و در شهر لندن اتفاق میافتد. تنها یک حکومت جهانی وجود دارد و آن بر تمام ساکنان که از جنینهای شبیهسازیشده به وجود آمدهاند مسلط است. شعار اصلی لذت بردن و شاد بودن است. روانشناسیِ شاد زیستن قاموس و مذهب اصلی شده است. همه چیز تغییر کرده و حالا آدمها تنها در چهار نو به دنیا میآیند: آلفاها، بتاها، گاماها و اپسیلونها. حتی در این دنیای کاملا پیشرفته نیز نظام طبقاتی همچنان حاکم است و این چهار دسته انسان بر اساس هوش و کارایی ذهنی مقام بالاتری دارند. در این میان «جان» را از شهری به دور از این تمدن جدید به لندن میآورند. جان یک وحشی است و برای جامعه جذاب… در بخشی از متن کتاب آمده است: «راز سعادت و فضیلت در همین نهفته است، دوست داشتن آنچه که باید انجام بدهید، تمام هدف تربیت در این خلاصه میشود: علاقمند ساختن انسانها به سرنوشت اجتماعی گریزناپذیرشان.»
کتاب آینه های دردار، رمانی نوشته ی هوشنگ گلشیری است که اولین بار در سال 1992 چاپ شد. داستان این رمان به نویسنده ای میانسال به نام ابراهیم می پردازد که به منظور شرکت در گردهمایی های ادبی ایرانیان خارج از کشور، راهی سفری به اروپا می شود. ابراهیم در پایان یکی از جلسات این گردهمایی ها، به نوشته ی کوتاهی از کسی برمی خورد که ظاهرا او را می شناسد. این شخص از ابراهیم خواسته که در صورت سفر به پاریس با شماره ی داده شده تماس بگیرد. با گذشت زمان، یادداشت های دیگری از همین شخص به دست ابراهیم می رسد. اما این شخص چه کسی است؟ هوشنگ گلشیری در کتاب آینه های دردار، داستانی چندوجهی و جذاب را خلق کرده که مخاطبین را در دنیای ذهن و عواطف شخصیت هایش غرق می کند.
این کتاب مجموعه ی هشت داستان کوتاه است که با توجه به عنوان آن می توان انتظار داشت که از خاطرات خود نویسنده تاثیر گرفته باشند و یا شاید عینا روایت خاطرات نویسنده باشند. اتوبوس شمیران : خاطره ای از دوران کودکی و راننده اتوبوسی به نام عزیز اقا که همواره با اتوبوس او به خانه بر می گشت. دوست کوچک : درباره ی دوران مدرسه و پیوند دوستی عمیقی که با امدن دوست سوم از هم می پاشد . خانه ی مادر بزرگ : از خانه مادربزرگ و عروسی دختر دایی اش می گوید از حال و هوای آن زمان از خرید لباس و ... پدر : داستانی درباره ی زندگی و مرگ پدرش می باشد . خدمتکار :داستان ترک کردن خانه توسط خدمتکار قدیم و تلاش برای یافتن خدمتکار جدید . مادام گرگه : داستان درباره ی زمان اقامت آنها در پاریس و همسایه بداخلاقی که داشته اند . خانه ای در آسمان : داستان در مورد زنی است که پسرش همه زندگی اش را فروخته و به فرنگ رفته است مادر بین خانه دختر و پسرش در رفت و آمد است و در هیچ کدام جایی ندارد . عادت های غریب آقای الف در غربت : داستان مردی که وطن را ترک کرده است و در غربت به سر می برد.
شازده کوچولو، که در اخترک ب۶۱۲ ساکن است روزی تصمیم میگیرد سفر کند. او در سیارهاش گلی دارد که حسابی مغرور است اما دوستش دارد. شازده کوچولو وقتی به زمین میرسد، مردی را میبیند که خلبان هواپیمایی است که خراب شده است. دوستی و رابطهی عمیق و زیبایی بین شازده کوچولو و خلبان شکل میگیرد. این دوستی به مرد کمک میکند تا معنای زندگی واقعی را پیدا کند. خلبان دوباره به یاد میآورد که زندگی کردن بدون سوال پرسیدن، بدون عشق و بی حضور بچهها بیمعنا است. شازده کوچولو در سفرش آدم بزرگهای عجیب غریبی را میبیند که هرکدام دلایل عجیب غریبی برای کاری که انجام میدهند دارند و مرتب یادآوری میکند که این آدم بزرگها راستی راستی عجیبند...
برنده جایزه بهترین رمان سال 1380 بنیاد گلشیری برنده بهترین رمان سال 1380 منتقدین مطبوعات نویسنده: رضا قاسمی انتشارات: نیلوفر
همنوايي شبانه اركستر چوبها، رماني از رضا قاسمي، برنده جايزه مطبوعاتي 1380 است. راوي، فردي است در تبعيد كه در اتاقي در طبقه ششم پانسيوني اجاره اي زندگي مي كند. با برخوردهايي كه ميان شخصيت هاي اين داستان، ايجاد مي شود، شناخت راوي و جهان اطراف او براي مخاطب ممكن مي شود. ساختار رمان، دالان هايي تو در تو است، به گونه اي كه راوي در دو زمان روايت مي كند. يكي زمان پس از مرگش است كه «فاوست مورنائو» و «مرد سرخ پوست» پشت ميز محاكمه از او بازخواست مي كنند، و راوي بايد دربرابر اعمالي كه از او سرزده، پاسخگو باشد. در نتيجه او براي مخالفت در برابر خود مجازات مي شود. مكافات او برگشت به زمان حيات مادي در قالب سگي به نام گابيك است. زمان روايت پس از مرگ، جنبه اي فرامادي به رمان مي دهد و آن را چند زماني مي كند.
معرفی کتاب کلیسای جامع اثر ریموند کارور اگر بخواهیم خاطرات خود را از ریموند کارور تنها در یک کلمه خلاصه کنیم، آن کلمه «بزرگ» خواهد بود. بزرگ کلمه ی کوچکی است، اما مثل زبان روزمره ای که کارور در داستان های خود پرورده، آنقدر بار معنایی و طنین دارد که همه ی نت ها را تحت تأثیر قرار می دهد. ریموند کارور بزرگ بود. صد و هشتاد و پنج سانتی متر قدش بود و حدود صد کیلو وزن داشت. در کودکی آنقدر چاق بود که خیال می کرد فقط پدرومادرش او را دوست دارند. بعدها که پدری هجده ساله شد و جانش در می رفت که نویسنده شود و به آرزوی خود رسید و چشمان آبی رنگش زیر سایه ی ابروهایی پرپشت نهان شد. دو دهه کار نامرتب و پست، درگیری های خانوادگی و اعتیاد روزافزون به الکل آثار خود را بر او گذاشت. شادابی جوانی از چهره اش رخت بربست و بار مسوولیت شانه هایش را خم کرد. حتی طی سال های دشوار بازپروری که شهرت و موفقیت به سراغ او آمد، یعنی بین سال های ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۸ که مرد هیکل مشت زنی حرفه ای و سنگین وزن را داشت.ناک دان شده بود. اما هیچ وقت ناک اوت نشد. آمریکای کارور امریکای استیصال است، فرورفته در غباری از درد و سرخوردگی. دنیایی که کارور خلق می کند دنیای آدمهایی است که رویاهایشان را از دست داده اند. با خواندن هر داستان کارورگویی پا به خیابانی گذاشته ایم به ظاهر آشنای آشنا، اما کمی پیشتر که می رویم احساس می کنیم سر هر پیچی خطری در کمین است، یا زمین زیر پایمان حالاست که به ناگهان دهان گشاید. باید مراقب بود. به آخر که می رسیم گرچه اغلب حادثه ای عجیب یا وحشتناک هم رخ نداده است باز احساس می کنیم که خرد و خسته ایم. گویا جایی کسی پتکی بر مغزمان کوفته است. به راستی چرا چنین تاثیری در ما می گذارد؟ ایجازش است یا چنانچه خود می گوید، اکراهش از بار کردن عاطفه بر کلمات؟ ما را در برابر تابلویی می نشاند که جابه جایش زدگی یا ریختگی دارد، نخ نما شده است، و پشت آن چیزی را می شود با یک نظر دید چیزی که از دیدنش وحشت می کنیم. به راستی چیست؟ روزمرگی است و بی بروباری هستی؟ تنهایی آدمهاست؟ درماندگی است؟ یا هیچ نیست خلا است که دلهره مان را بر می انگیزد؟
رومن گاری در کتاب خداحافظ گاری کوپر، داستان نسلی را روایت میکند که از دل جنگ و خونریزی بیرون آمدهاند. جوان ۲۱ سالهای به نام لنی برای اینکه از رفتن به ارتش جلوگیری کند از آمریکا میگریزد. او به خانهی دوستش در ارتفاعات آلپ پناه میبرد. آمریکا دورهی حساس جنگ ویتنام را میگذراند. خانهی دوست لنی هم تبدیل به مکانی شده است که هرکسی که میخواهد از جنگ فرار کند، به آنجا پناه میاورد. لنی برای گذراندن زندگی گهگاه به دیگران اسکی آموزش میدهد. اما در کل دوست دارد که با انسانها دمخور نباشد. او زندگی را در ارتفاع بالا مقدس میداند. اما بهرحال مجبور است که مردم را ببیند. لحظههای برخورد او با انسانها و افکاری که در سر دارد، از زیباترین و جذابترین قسمتهای کتاب خداحافظ گاری کوپر است. لنی عکسی از گاری کوپر دارد که آن را تنها یادگاری دوست داشتنیاش از آمریکا و زندگی گذشتهاش میداند.
کتاب سنگر و قمقمههای خالی مجموعه داستان کوتاهی از بهرام صادقی، نویسندهی فقید معاصر است. این کتاب در سال 1393 منتشر شده است. بهرام صادقی داستاننویس بود و به همراه هوشنگ گلشیری، از شاخصترین اعضای جُنگ اصفهان در دههی چهل به شمار میرفت. از او آثار زیادی به جا نمانده؛ اما این مجموعه داستان و البته داستان بلند «ملکوت» جایگاهش را عنوان خالق یکی از مهمترین آثار ادبی آن دوران تثبیت کردهاند. این نویسنده اولین داستان خود را به نام «فردا در راه است»، که در این کتاب هم آورده شده، در مجلهی سخن منتشر کرد. در این کتاب سعی شده داستانها برحسب تاریخ انتشارشان فهرست شوند؛ مگر اینکه داستانی تاریخ نگارش مشخصی نداشته باشد.