گرگ دریا» یک داستان رئال اجتماعی-انتقادی است که در حوزۀ نوجوانان نوشته شده است. داستان پسری ماهیگیر به نام «درودی» که دل در گروی عشق نگفتۀ «مارال»، دختر همسایهشان دارد. حجب و حیا روستایی درودی، مانع از گفتن حرف دل او به مارال میشود و چون مارال از او ناامید میشود، دل در گروی عشق داود، پسرعموی درودی، میبندد و به نوعی فاجعهای از بیآبرویی در اوبه (محلّ سکونتشان) را شکل میدهد. اونق در روایت خود با استفاده از المانهایی چون دریا، تور، قایق پارویی، اوبه، کارباز، صیدگاه، دایزا، چکدرمه و... روایتی لطیف و اقلیمی از مردم رنجکشیده و صبور ترکمنصحرا را روایت میکند و با سخن گفتن از وضعیت زندگی و معشیت سخت آنان تلاش میکند به آسیبشناسی جرم و جنایت در این منطقۀ محروم بپردازد.