رصد صبح: خوانش و نقد شعر جوان امروز «رصد صبح» عنوان کتابی است که در آن محمد کاظم کاظمی نگاهی به شعر و شاعری 20 شاعر جوان پرداخته است. این کتاب، به جهت انتخاب شاعران و نگاه تیز بینانه به مسئله شعر یکی از کتاب های مورد نیاز جامعه شعر خوان امروز به حساب می آید. محمد کاظم کاظمی در این کتاب گوشه ای از دنیای شعری بیش از بیست شاعر جوان را فراروی خواننده قرار داده است. به نظر می رسد که کاظمی در این کتاب بیشتر به معرفی چهره های جوان اندیشیده و با این کار تلاش کرده که گرد فراموشی را از دامان شعر جوان امروز پاک کند چرا که کاظمی با تمام احاطه اش به حوزه شعر به جای نقد هر شعر که در عنوان کتاب هم به آن اشاره شده، توضیحات تکمیلی درباره شعرها ارائه کرده است.
کتاب زندگی مولانا جلال الدبن محمد بلخی پدیدآور: بدیعالزمان فروزانفر انتشارات: کتاب پارسه نوشته بدیع الزمان فروزانفر یکی از معتبرترین کتاب هایی است که در شرح احوال و زندگانی مولانا و پدر او سلطان العلما و یاران برگزیده وی صلاح الدین و حسام الدین و شمس الدین و برهان الدین محقق و پسرش سلطان ولد تالیف شده است و مطالعه آن برای کسانی که می خواهند مولانا را بشناسند و با زندگی و زمانه او آشنا شوند و از تربیت اصلی و سیر معنوی او آگاهی یابند ضروری شمرده می شود. اکثر روایت هایی که امروز درباره مولانامی گویند و می نویسند از این کتاب اقتباس شده است.
بیش از شش دهه است که شعر شاملو در فضای ادبی و روشنفکری فارسیزبانان طرح و بررسی شده است. بر شعرهای او نقدهای مثبت و منفی فراوانی در مطبوعات، کتابها و شبکههای اجتماعی نوشته شده است و کار و کارنامه او موضوع دهها مقاله، کتاب و رساله دانشگاهی بوده است. کمتر وجهی از شعر و شخصیت شاملو باقی مانده که واکاوی نشده باشد اما همچنان برای دوستداران شاملو و شعر او، صحبت از شاملو جذّابیت دارد. اکثر داوریهایی که درباره شاملو شده، آلوده به حبّ و بغضهای سیاسی است و کمتر نقدی بوده که بدون پیشداوریهای ایدئولوژیک و سیاسی بر شعر او نوشته شده باشد. بهاءالدین خُرَّمشاهی از ادیبان و منتقدانی است که هرچند از منظر سیاسی و فکری با شاملو زاویه دارد، اما شعر و پژوهشهای ادبی شاملو را بدون حب و بغضهای مرسوم در نقد ادبی واکاویده و بهتصریح خود شاملو، نقد خُرَّمشاهی بر دفتر شعر ابراهیم در آتش، بهترین نقدی است که بر شعر او نوشته شده است. (نقل به مضمون). خُرَّمشاهی غیر از نقد شعرهای شاملو، تصحیح یا روایت او از دیوان حافظ را نیز نقد کرده و با مستنداتی غیرقابل انکار، این تصحیح را فاقد استانداردهای لازم برای تصحیح دیوان حافظ دانسته است و معتقد است کماکان باید شعر شاملو را خواند اما حافظ را از روی تصحیحهای علمی و معتبر همچون غنی قزوینی خواند. هرچند خُرَّمشاهی به شاملو نزدیک نبوده، اما داوریهای او از کارنامه ادبی شاملو دقیق، مستند و خالی از نظرات شخصی اوست و در نقد شاملو، تفاوتها و اختلافنظرهای فکری و سیاسی خود با شاملو را دخیل نمیکند و به عبارت دیگر مرید شاملو نیست اما به شعر او ارادت دارد و جایگاهی ممتاز برای شعر او قائل است. این اثر شامل یک گفتوگو با خُرَّمشاهی درباره شاملو و همچنین خاطرات او از شاملو، چند شعر از خُرَّمشاهی درباره شاملو، نقد او بر دفتر شعر ابراهیم در آتش و همچنین نقد او بر روایت شاملو از دیوان حافظ است که قبلاً بهصورت پراکنده در نشریات مختلف چاپ شده و اینک در قالب یک کتاب به مخاطبان و دوستداران ادبیات فارسی و شعر شاملو عرضه میشود؛ به امید آنکه مورد استفاده ادبدوستان و دوستداران شعر شاملو قرار گیرد.
کتاب جدید محمدکاظم کاظمی که پس از چند سال کار مداوم توسط نشر شهرستان ادب به چاپ رسیده است، شامل نقد آثار هشت شاعر از نسل دوم انقلاب اسلامی است؛ کتابی که کنار «10 شاعر انقلاب» بهنوعی پازل نقد شعر امروز را کاملتر میکند.
دکتر مصطفی رحیمی، حقوقدان و مؤلف و مترجم برجسته، در این کتاب به «اندیشۀ» حافظ میپردازد و در پرتو اندیشۀ مدرن، جنبههای گونهگون اندیشۀ حافظ را از پس زیبایی و خیرهکنندگی غزلهایش تحلیل میکند. او «همساز کردن ناهمسازها» را ایدۀ بنیادین حافظ تلقی میکند و با ارجاعات مفید و مختصر میکوشد که ابعاد پنهان «نظریۀ عشق و رندی» را در نظام اندیشۀ حافظ آشکار سازد و همچنین نشان میدهد که کدام سویههای اندیشۀ حافظ با نظریات فلسفی عصر مدرن تلاقی میکند و کدام سویهها با آن متفاوت است. نویسنده پردۀ نقشنقش شعر حافظ را کنار میزند تا از ورای آن انسان و جهان مطلوب حافظ را بازشناسد. در این میانه معنا و جایگاه یکایک گزارههای شعر حافظ در نظام اندیشۀ او به زبانی روشن تشریح میشود.
نیما به این اعتبار که شعرش در قلمرو شعر ناب و بری از آمیختگی و آلودگی است و سرشار از عصمت و صفای روستایی،به باباطاهر می ماند؛ مخصوصا حساسیت و سوز سخنش، و به این اعتبار که در کنه اعراض تصاویر و تماثیل و واقعیات عینی، جوهر شعرش متکی به قائمه ی فکری و عمق درد های بشری است و جهان بینی دارد، به خیام می ماند، البته بی قاطعیت و صراحت خیام که از لطائف هنر اوست ، بلکه با الهامی غالبا معتدل، و این ابهام زائیده ی همان بیان تمثیلی و تویه دار و عینی اوست.عطاولقای نیما یوشیج