رومن گاری در کتاب خداحافظ گاری کوپر، داستان نسلی را روایت میکند که از دل جنگ و خونریزی بیرون آمدهاند. جوان ۲۱ سالهای به نام لنی برای اینکه از رفتن به ارتش جلوگیری کند از آمریکا میگریزد. او به خانهی دوستش در ارتفاعات آلپ پناه میبرد. آمریکا دورهی حساس جنگ ویتنام را میگذراند. خانهی دوست لنی هم تبدیل به مکانی شده است که هرکسی که میخواهد از جنگ فرار کند، به آنجا پناه میاورد. لنی برای گذراندن زندگی گهگاه به دیگران اسکی آموزش میدهد. اما در کل دوست دارد که با انسانها دمخور نباشد. او زندگی را در ارتفاع بالا مقدس میداند. اما بهرحال مجبور است که مردم را ببیند. لحظههای برخورد او با انسانها و افکاری که در سر دارد، از زیباترین و جذابترین قسمتهای کتاب خداحافظ گاری کوپر است. لنی عکسی از گاری کوپر دارد که آن را تنها یادگاری دوست داشتنیاش از آمریکا و زندگی گذشتهاش میداند.
کتاب استانبول نوشتهی اورحان پاموک و ترجمهی شهلا طهماسبی است. اورحان پاموک رماننویس و فیلمنامهنویس اهل ترکیه است که در سال ۲۰۰۶ برندهی جایزهی نوبل ادبیات شد. او یکی از مشهورترین نویسندگان ترکیه محسوب میشود که کتابهایش به 63 زبان دنیا ترجمه شدهاند. از آثار برجستهی او میتوان به «قلعهی سفید»، «کتاب سیاه»، «زندگی تازه»، «نام من سرخ»، «برف» و «استانبول: شهر و خاطرهها» اشاره کرد.
کتاب سنگر و قمقمههای خالی مجموعه داستان کوتاهی از بهرام صادقی، نویسندهی فقید معاصر است. این کتاب در سال 1393 منتشر شده است. بهرام صادقی داستاننویس بود و به همراه هوشنگ گلشیری، از شاخصترین اعضای جُنگ اصفهان در دههی چهل به شمار میرفت. از او آثار زیادی به جا نمانده؛ اما این مجموعه داستان و البته داستان بلند «ملکوت» جایگاهش را عنوان خالق یکی از مهمترین آثار ادبی آن دوران تثبیت کردهاند. این نویسنده اولین داستان خود را به نام «فردا در راه است»، که در این کتاب هم آورده شده، در مجلهی سخن منتشر کرد. در این کتاب سعی شده داستانها برحسب تاریخ انتشارشان فهرست شوند؛ مگر اینکه داستانی تاریخ نگارش مشخصی نداشته باشد.