معرفی کتاب برادران جمال زاده اثر احمد اخوت کتاب «برادران جمالزاده» نوشتهٔ احمد اخوت، مجموعه داستانی با فضایی شاعرانه است که به شکلی نوستالژیک درمورد خاطرات گذشته و بازتاب آنها در زمان حال سخن میگوید. این کتاب در سال 1382 برنده جایزه ادبی اصفهان در بخش بهترین مجموعه داستان شد. این مجموعه شامل شانزده داستان کوتاه میشود که در اکثر آنها شخصیتهای تاریخی نقش داشتهاند. زبان این داستانها سرشار از ترکیبها، تشبیهها و استعارههای بکر است که در یک فضای شاعرانه خلق شدهاند. این زبان شاعرانه باعث خلق فضایی نوستالژیک شده که در بیشتر داستانها به گذشتهای خاطرهانگیز و دوستداشتنی ارجاع داده شده است. گذشتهای که در این مجموعه داستان درمورد آن صحبت میشود، با زمان حال که در انزوا و غربت میگذرد، در تقابل قرار گرفته است. احمد اخوت بهخوبی توانسته اثری جدید و متفاوت خلق و توجه مخاطبین زیادی را به خود جلب کند. همچنین به گفته نویسنده، این اثر برجسته در اوایل دهه هفتاد نوشته شده اما زمان انتشار آن در اواخر دهه یعنی سال 1379 بوده است.
کمتر فارسیزبانی است که غزلی از او به یاد نداشته باشد و گاهگاه سینه را به زمزمه بیتی از او از هرچه غم عالم که هست نزداید. به همین جهت و بسیاری جهات دیگر است که دیوان غزلیات سعدی نیز همچون دیوان حافظ همدم سفر و حضرِ ما بوده است.
کلیات شیخ سعدی گنجینه ای است که نمیتوان قدر و قیمت برای آن معین کرد اگر از دست و زبان کسی که از عهده ستایش او به در آید دست و زبان من نیست و مرا آن جسارت نباشد که قدم به این میدان گذارم.از نثرش بگویم یا از نظمش؟از حکمت و عرفانش بسرایم یا از اخلاق و سیاستش؟مراتب عقلی او را بسنجیم یا حالات عشقی؟غزلیاتش را یاد کنم یا قصایدش را؟به گلستانش دعوت کنم یا به بوستان؟ پس بهتر آن است که سخن را دراز نکنم و به همین کلمه قناعت ورزم که هر چند سر فرازانه میگویم که قوم ایرانی در هر رشته از علم و حکمتو ادب و هنرهای دیگر فرزندان نامی بسیار پرورانده ولیکن اگر هم بجز سعدی کسی دیگر نپرورده بود.تنها این یکی برای جاویدان کردن نام ایرانیان بس بود.مداحی از شیخ سعدی را زبان و بیانی مانند زبان و بیان خود او باید،اما هیهات که چشم روزگار دیگر مانند او ببیند.هفتصد سال از زمان او میگذرد و نه تنها مانند او ظهور ننموده بلکه نزدیک به او هم کم کس دیده شده است.گویی این شعر را درباره خود سروده است که: صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید
.. کلیات شیخ سعدی گنجینه ای است که نمی توان قدر و قیمت برای آن معین کرد. اگر از دست و زبان کسی برآید که از عهده ستایش او به درآید دست و زبان من نیست و مرا آن جسارت نباشد که قدم به این میدان گذارم. از نثرش بگویم یا از نظمش؟ از حکمت و عرفانش بسرایم یا از اخلاق و سیاستش؟ مراتب عقلی او را بسنجم یا حالات عشقی؟ غزلیاتش را یاد کنم یا قصایدش را؟ به گلستانش دعوت کنم یا به بوستان؟ پس بهتر آن است که سخن را دراز نکنم و به همین کلمه قناعت ورزم که هرچند سرفرازانه می گویم که قوم ایرانی در هر رشته از علم و حکمت و ادب و هنرهای دیگر فرزندان نامی بسیار پرورانده و لیکن اگر هم بجز سعدی کسی دیگر نپرورده بود، تنها این یکی برای جاویدان کردن نام ایرانیان بس بود. مداحی از شیخ سعدی را زبان و بیانی مانند زبان و بیان خود او باید، اما هیهات که چشم روزگار دیگر مانند او ببیند. هفتصد سال از زمان او می گذرد و نه تنها مانند او ظهور ننموده بلکه نزدیک به او هم کم کس دیده شده است. گویی این شعر را در باره خود سروده است که: میر بسیار بباید پدر پیر فلک را تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند براید
«جریدهی فریده» ما را با دنیای زنان پیشروی بعد از مشروطه آشنا میکند و بیواسطه نشانمان میدهد که تصویر زن امروزی چطور شکل گرفته و در تاریخ فکر و قلم ایرانی زنان چگونه هویت خود را تعریف کردهاند. این کتاب منتخبی از روزنامهی «شکوفه»، دومین روزنامهی زنان ایران است که به همت مریم عمید (مزینالسلطنه) در دورهی احمد شاه منتشر شد و تصویر دقیقی از وضعیت جامعهی ایرانی و زنان آن دوره ارائه داد.
جادهی لسآنجلس دومین جلد از چهارگانهی باندینی جان فانته است. فانته در این رمان باندینی جوان را به تصویر میکشد که با روح سرکشش خود را بالاتر از دیگران میبیند و نمیتواند در شغل ثابتی باقی بماند. چرا که در آرزوی نویسندگی است. این رمان از این نظر خواننده را به یاد چارلز بوکوفسکی می اندازد. منتقدان و مخاطبان دوآتشه، جادهی لسآنجلس را رمان کلاسیک گمشدهای می دانند که مدت ها از زمانهی خود جلوتر بوده و چنان طنز دست اول و تازهای دارد که گویی همین امروز نوشته شده است.