جستجو
منو بستن

محصولات با برچسب 'میخاییل بولگاکف'

نمایش به عنوان گرید لیست
مرتب سازی بر اساس
نمایش در هر صفحه

قلب سگی

20,000 تومان
«قلب سگی» رمانی طنز و انتقادی و ضد کمونیستی، نوشته میخاییل بولگاکف، نویسنده بزرگ روس است. میخاییل آفاناسییویچ بولگاکوف از مشهورترین و پرخواننده‌ترین نویسندگان سدهٔ بیستم روسیه است. آثار او نه‌فقط در ادبیات روسیه، بلکه در ادبیات جهان نیز جایگاه والایی دارند و به بسیاری از زبان‌های دنیا برگردانده شده‌اند و پژوهشگران روس و غیرروس آن‌ها را تحلیل و بررسی کرده‌اند. داستان‌ها و نمایش‌نامه‌های بولگاکوف در خیلی از کشورهای دنیا روی صحنهٔ تئاتر و بر پردهٔ سینما به نمایش درآمده‌اند؛ هرچند نویسنده در زمان حیات از چنین توجهی بی‌نصیب ماند و مهم‌ترین آثار او تنها چند دهه پس از مرگش امکان انتشار پیدا کردند. «قلب سگی» ماجرای پروفسوری به اسم فیلیپ فیلیپوویچ براوژنسکی است که برای آزمایش خود یک سگ زخمی را از خیابان پیدا می‌کند و با همکاری دستیارش، با یک عمل جراحی سخت، سگ را تبدیل به انسان می‌کند و برای این کار غده هیپوفیز یک جسد را در جمجمه سگ می‌گذارد. سگ کم‌کم به شکل انسان درمی‌آید و توانایی حرف‌زدن پیدا می‌کند. اما فاجعه این‌جا است که براوژنسکی هیپوفیز یک مجرم سابقه‌دار را در بدن او کار گذاشته و سگ رفتارهای عجیب و زننده‌ای دارد و برای خود اسم‌های عجیبی می‌گذارد. بولگاکف جوانی‌اش را در دوران انقلاب ۱۹۱۷روسیه گذراند و شاهد چهار بار دست به دست شدن قدرت در شهر کی‌یف، زادگاهش بود. او یک نویسنده ضد کمونیسم بود و در این داستان هم سگ را نماد مردم روسیه معرفی کرده که در حکومت کمونیستی زیر ستم و خشونت بودند. جراح هم نماد حزب کمونیست است یا شاید خود لنین و عمل پیوند هم نشانه انقلاب. بولگاکف این اثر را چندماه بعد از مرگ لنین نوشت و همه، آن را یک تمثیل برنده از انقلاب روسیه دانستند.

یادداشت‌ های یک پزشک جوان

20,000 تومان
یادداشت‌های یک پزشک جوان مجموعه داستان‌هایی از میخاییل بولگاکوف نویسندهٔ بزرگ ضد کمونیسم روس است. حرفهٔ اصلی بولگاکف پزشکی بود. او در اواخر سپتامبر سال ۱۹۱۶ به اتفاق همسرش، تاتیانا لاپّا، راهی بیمارستان قصبهٔ دورافتادهٔ نیکولسکویه در ایالت اسمولنسک شد. خاطرات این دوره از زندگی و کار پزشکی او در مجموعهٔ داستان‌های کتاب حاضر بازتاب یافته است. داستان‌های این مجموعه در زمان زندگی بولگاکوف به‌صورت جداگانه در نشریات به چاپ می‌رسیدند و البته اکثر آن‌ها دارای عنوان فرعی یادداشت‌های یک پزشک جوان بودند. بولگاکوف در سال‌های بعد نیز در نامه‌هایش از قصد خود برای تنظیم اثری با همین عنوان سخن گفته بود، ولی این کار را انجام نداد. ناهماهنگی‌هایی هم که ممکن است در داستان‌ها به چشم بخورد از همین مسئله ناشی می‌شود. یادداشت‌های یک پزشک جوان براساس واقعیت نوشته شده و بولگاکوف تقریباً همهٔ رویدادهای توصیف‌شده در داستان‌ها را شخصاً تجربه کرده و از سر گذرانده بود. پژوهشگران براساس اسناد و مدارک و به‌ویژه با استناد به خاطرات همسر اول نویسنده، بسیاری از شباهت‌های موجود میان داستان‌ها و زندگی واقعی بولگاکوف را مشخص کرده‌اند که در کتاب به صورت زیرنویس به آن‌ها اشاره شده است. از این شباهت‌ها به‌راحتی می‌توان نتیجه گرفت که بولگاکوف به‌هیچ‌وجه در شرح خدمات پزشکی خود در کتاب غلو نکرده و واقعا وقت و دانش و نیروی خود را از جان و دل در خدمت بیماران گذاشته بود.