کتاب رنج های ورتر جوان، رمانی نوشته ی نشر ماهی است که نخستین بار در سال 1774 وارد بازار نشر شد. این رمان ماندگار و ارزشمند، داستان مردی جوان، ناراضی و پراحساس به نام ورتر را روایت می کند که عاشق و شیفته ی شارلوت، همسر یکی از دوستانش شده است؛ دوستی که گاهی اوقات مورد تحسین و گاهی دیگر، مورد نفرت ورتر قرار می گیرد. این داستان که کاوشی ژرف در ذهن هنرمندی جوان است، به سوالات همیشگی و کهن ذهن انسان می پردازد: معنای عشق، مرگ و سعادت چیست؟ کتاب رنج های ورتر جوان که رگه های خودزندگی نامه ای فراوانی دارد، بعدها تأثیر بسزایی بر جنبش «رمانتیسیسم» گذاشت. گوته دو سال قبل از انتشار این اثر، دوران پر فراز و نشیبی را گذراند و درست مثل شخصیت اصلی داستانش، عاشق زنی به نام شارلوت باف شد که در آن موقع، به نامزدی یکی از دوستان گوته درآمده بود.
«روبرت موزیل» نویسندهای بود که به نظر میرسید مارکی دوساد و فئودور داستایفسکی را در آغازین سالهای قرن بیستم، پیچیده درون هم، احضار کرده است! انگارهی عمیقا مدرن موزیل، به کنکاش لایههای روانشناختی انسانی پرداخت که آرامآرام داشت متوجه میشد جهان همانقدر که بیرون از او با پیچیدگی در جریان است، درون او پیچیدهتر و دور از دسترستر است! 30 ساله بود که اولین شاهکارش را نوشت؛ «پریشانیهای ترلس جوان»؛ رمانی دربارهی سه دوست نوجوان که تصمیم میگیرند همکلاسی دزدشان را تنبیه کنند؛ تنبیهی که شکنجه/ بازجوییست بدون در نظر گرفتن هیچ فرمی از اخلاقیات انسانی! ترلس، یکی از این سه نوجوان است که پریشاناحوالی و آشفتگیهایش، ورای دو دست دیگرش، یادآور میلورزیهای سرشار از شدت شخصیتهای ساد و درعینحال روان زخمی و رنجور مردان و زنان داستایفسکی است؛ عصارهی اروپای پساز عصر روشنگری که قرار است شمایلهای آخرین قرن هزارهی دوم پساز میلاد مسیح باشند! همان انسان تراز نوین، همان سفیدپوست متمدن که در کمتر از یک دهه بعد از کتاب موزیل، در فاصلهای سی ساله، دو جنگ بزرگ با دهها میلیون کشته به بار آورد. پریشانیهای ترلس جوان، به چالش کشیدن مردمانیست که هیولای درونشان را زیر پوست ادب مزورانهی خرد مطلق مدرنیته پنهان کردهاند؛ توحش لایههای بسیاری دارد که پیچیدهترینشان درون انسان سفیدپوست غربی لانه دارد؛ داستان ترلس و دوستانش روایت مثالی همین پیچیدگی وحشتزایی هستند که پایانی ندارد!
دیوان غربی شرقی پدیدآور: گوته ترجمه: محمود حدادی انتشارات: پارسه دیوان غربیشرقی دیوان یا مجموعه اشعار غنایی است که توسط شاعر، داستان نویس و نمایشنامه نویس بلندآوازه ی آلمانی یوهان ولفگانگ فون گوته نوشته شده است. گوته چهره ای شاخص در ادبیات کلاسیک آلمان است. این اثر از شاعر ایرانی و پارسی زبان حافظ شیرازی الهام گرفته شده است. گوته شاعری بوده که ارادت عمیقی به حافظ و اشعار او داشته و همواره آنها را الهام بخش آثار خود دانسته است. دیوان غربی شرقی بین سالهای 1814 و 1819 ، نوشته و برای اولین بار منتشر شده است. این اثر از مکاتبات گوته با ماریان فون ویلمر و ترجمه اشعار حافظ توسط شرق شناس جوزف فون همر الهام گرفته شده است. نسخه گسترده ای از این کتاب در سال 1827 چاپ شد. این کتاب بخشی از آخرین آثار گوته و آخرین مجموعه ی شعرهایی است که وی نوشت. این اثر را می توان نمادی برای تبادل محرک وتلفیق بین مشرق و مغرب زمین دانست. عبارت "غربی - شرقی" نه تنها به مبادله بین آلمان و خاورمیانه ، بلکه همچنین بین فرهنگهای لاتین و پارسی و همچنین فرهنگهای مسیحی و مسلمان اشاره دارد. این دوازده کتاب از انواع مختلف شعر تشکیل شده است: مثل ، کنایات تاریخی ، قطعاتی از شعر تحقیقی ، گرایش سیاسی یا مذهبی که منعکس کننده تلاش برای گردآوری و تلفیق مشرق زمین و مغرب زمین است. دیوان غربی شرقی توسط محمود حدادی ترجمه شده است. این کتاب را بنگاه ترجمه و نشر کتب پارسه منتشر کرده است.
معرفی کتاب ویتسک / نظامیان اثر گئورگ بوشنر گئورگ بوشنر، نویسنده، پزشک و طبیعتپژوه عدالتخواه آلمانی است که از پایهگذاران نمایشنامهنویسی مدرن اروپا در قرن نوزدهم بهشمار میرود. از بوشنر سه نمایشنامۀ مهم به جا مانده که ویتْسک شناختهشدهترین آنهاست، اثری که تنظیم نهاییاش به دلیل مرگ زودهنگام او در بیستوسهسالگی ناتمام ماند. در ویتْسک، بوشنر، متأثر از آرمانهای سیاسی انقلاب فرانسه، به طرح دغدغههای اجتماعی و سیاسی پرداخته و از ایدهآلیسم نخبهگرای آلمانی فاصله گرفته است. این نمایشنامه، با وجود سبک واقعگرایانهاش، نشان از ادبیات ناتورالیستی و شمههایی از شاعرانگی دورههای ادبی بعدی آلمان نیز دارد که در استفادۀ آن از زبان روزمره، گویش محلی و سیاق گفتار مشهود است. بوشنر در شیوۀ نمایشنامهنویسی پیرو یاکوب لنس بود، نویسندهای که آثارش تجسمی ناب از مکتب انقلابی طوفان و طغیان در ادبیات آلمانی سالهای پایانی قرن هجدهم است. نویسندگان این مکتب در بازپرداخت رویدادهای جامعۀ روزگارشان اغلب به تصویرپردازی مستند نزدیک میشوند. لنس تأکید میکرد که نمایشنامههایش را برای عوام مینویسد و در پیروی از حقیقت نمیخواهد که عناصر ناخوشایند زندگی را از آثارش کنار بگذارد. همین ویژگی نقد بیپردۀ اجتماعی است که بعدها انگیزۀ رجوع نویسندگان برجستهای چون بوشنر، هاوپتمان و برشت به او میشود. اشتولیوس قماشفروش در نظامیان و شخصیت مفلوک ویتْسک بوشنر قربانیان تیرهبخت جامعهایاند که در آن سرنوشت اجتماعیشان را رستههای حاکم تعیین میکنند. در این شیوۀ روایتگری، به جای قهرمانان بزرگ، این آدمهای عادیاند که درگیر مناسبات فاجعهبار میشوند.