درباره این رمان درخشان، می توان گفت که به چیزی ممتاز است که به ندرت می توان در رمان معاصر عربی یافت و آن هوشمندی است و نویسنده باهوش است و از این رو قهرمان هایش واقعی و هوشمندند و از همان آغاز با گام هایی عمیق و سنجیده، به سوی مداری واقعی پیش می روند. خواننده می تواند این هوشمندی را در هر سطر لمس کند: در گفت وگوها، در توصیفات، در ورود به عمق احساسات و عواطف بشری، در چیره دستی در ترسیم شخصیت و هدایت وقایع و از همه مهم تر در شناخت فضایی که وقایع برگرد آن و در متن آن روی می دهند و درک ژرفاهای این فضا و نیروهایی که آن را به حرکت درمی آورند و آن را در نهایت متبلور و ساخته و پرداخته می کنند و...
غائب طُعمه فرمان فصل گمشده از تاریخ ادبیّات عراق را نوشته است، و این کار بی هیاهو صورت گرفته است، زیرا او از کوس و طبل نواختن بیزار بود و از هیاهوی محافل دوری می کرد و به بزرگداشت و ارزیابی بی اعتنا بود. جایزۀ او همین بود که رمانی بنویسد که مردم بخوانند. یگانه دغدغۀ او این بود که ارتباطش با خوانندگانش برقرار باشد. خوانندگان او خود جایزه و نشانِ اویند.