«پاریس از دور نمایان شد»، توصیف شهر پاریس به روایت مسافران قاجاری است که علی اکبر شیروانی، آنها را گردآوری کرده است. چند ویژگی خاص، سفرنامهنویسی در دورۀ قاجار را رونق داد. بهبود شرایط حمل و نقل را میشود مهمترین ویژگی دانست. قطار و اتومبیل سفر را تسهیل کرد و از رنج و زمان سفر کاست. از سوی دیگر دورۀ قاجار مصادف شد با دورۀ اول استعمار غرب. تاجران و سیاستمداران کشورهای غربی، منظم و با برنامه به کشورهای شرقی سفر کردند و رفتهرفته پای مسافران شرقی به غرب را گشودند. روایت مسافران غربی از شرق در دورۀ پیش از قاجار دیده میشود اما در دورۀ قاجار بود که شیوع روایتگری مسافران شرقی از غرب آغاز شد.
کتاب «سنپترزبورگ موزیکانچی دارد» نوشتهی «علیاکبر شيروانی» سال 1396 منتشر شد. این کتاب روایت مسافران قاجاری از شهر سنپترزبورگ روسیه است. در زمان قاجار سفر درباریان و افراد طبقهی بالای جامعه به کشورهای مختلف ازجمله اروپا رواج پیدا کرد. در این دوران به دلیل رونق حملونقل سفر به شهرهای دور آسانتر از قبل شد و افراد زیادی به کشورهای مختلف سفر کردند و بافرهنگ و زبان جدید آشنا شدند. این سفرها افکار و عقاید ایرانیان را بسیار تغییر داد و آنها را با جهانی دیگر آشنا کرد. «علیاکبر شيروانی» نویسندهی جوان ایرانی براساس سفرنامههای دوران قاجار مجموعهی «تماشای شهر» را به نگارش درآورده است که شامل پنج کتاب «سنپترزبورگ موزیکانچی دارد»، «پاریس از دور نمایان شد»، «بمبئی رقص الوان است»، «قهوهی استانبول نیکو میسوزد» و «آسمان لندن زیاده میبارد» است. هر کدام از این آثار روایت مسافران دوران قاجار از یک کشور است که خواندن آنها بسیار دلنشین است. «علیاکبر شيروانی» در رابطه بااهمیت سفرنامه گفته است: «مسافر میلی غریب دارد که صدای شهرهای دیگر را به گوش دیگران برساند. تمامی تجربهی نابی که از شنیدن موسیقی، حتی بدآهنگ شهرهای دیگر برای مسافر بهدستآمده قابلانتقال نیست، اما تلاش برای انتقالش پیدایش سفرنامه را رقم زد.»
شهرها خودِ فردی و خودِ جمعی ما هستند که گاهی دچار خستگی و گاهی شادی. ما بهانههای زیادی میتراشیم برای غم و شادی و همواره کسی یا چیزی را باعث این موضوع میدانیم اما به نظر میرسد منشأ بیآرامی و آرامش، بیش از جهان بیرون در درون ماست. شهرها خودشان را در ما، در رفتارهای جمعی ما، در کردار اجتماعی ما و در حیات روزانه ما نشان میدهند و ما خودمان را به شکلهای گوناگون پیدا میکنیم. از ایام کهن تاکنون از راههای شایع خودشناسی دوری از محل سکونت بوده است و اهمیت سفر نیز در پیوندی است که میان مسافر و مبدأ و مقصد سفر حاصل میشود. ما عزم سفر میکنیم و اولین چیزی که به دوش میکشیم خودمانیم و به شهر و سرزمینی دیگر میرویم که خودمان را به آن عرضه کنیم و در معرضش قرار گیریم تا تراش بخورد این خودِ یکجانشسته. مسافر در بازگشت به شهرش خودِ دیگری سوغات میآورد و این از هرآنچه به سوغات میگیرد مهمتر است. مجموعه «تماشای شهر» کارنامه خودجوئی تنی چند از گذشتگان نه چندان دور و نه چندان نزدیک است.
در روزگاری نه چندان کهن، سفرنامهها چشم عمومی مردم برای شناخت رنگ شهرها بودند. مسافر با سفرنامهاش، که کمی از رنگ سفرش را داشت، مردم را فرا میخواند که از شهری دور یا نزدیک رنگ بگیرند. تلاش مجموعهی «تماشای شهر» یافتن رنگ چند کلانشهر است، رنگهایی که مسافران ایرانی دورهی قاجار با آنها روبهرو شدهاند. پیشتر کتاب اول این مجموعه با نام «پاریس از دور نمایان شد» منتشر شد و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت. «قهوۂ استانبول نیکو میسوزد» جلد دوم این مجموعه است. آنچه در این کتاب دربارهی استانبول میخوانید، همهی مکتوبات مسافران نیست و با معیارهای خاص و دقیقی بخشهایی از آن گزینش شده است.