قصههای زیادی از عشق نافرجام زنان و مردان در تاریخ آمده است. از عشقهای اساطیری دختران پادشاهان به زرگران گرفته، تا داستانهای امروزی که شاید در دل کوچه و خیابانها اتفاق افتاده باشد. قصههایی که راوی رنجها و فداکاریهای عاشق و معشوقند و درنهایت با پایان تلخ خود برای همیشه در ذهنها ماندگار میشوند. رمان سال بلوا روایت عاشقانه، تلخ و منحصربهفرد زنی است که مجبور به انتخاب بین عشق و شهرت است. عباس معروفی در رمان سال بلوا با قلم شیوا و تاثیرگذار خود به زیبایی جريان ذهني یک زن را برای خوانندگان ترسیم میکند.
سمفونی مردگان کتابیست بسیار تراژدیک و غمانگیز اما بسیار زیبا و عالی که برای همیشه در ذهن خواننده باقی خواهد ماند. نوع روایت معروفی در سمفونی مردگان منحصر به فرد است. راوی داستان چندین بار عوض می شود و هر بار داستان از دید یک شخص متفاوت بیان می شود. در هنگام خواندن متن کتاب سمفونی مردگان شاهد بازگشت به گذشته در زمان حال هستیم، شاهد عوض شدن مکان هستیم و مدام فضا عوض می شود و…
کتاب سال بلوا به صورت اول شخص در ذهن یک زن به نام – نوشافرین – اتفاق می افتد و شروع آن به گونه ای است که مستقیما داخل داستان پرت می شویم. یعنی نویسنده در ابتدای کتاب سراغ حاشیه نمی رود و خواننده را مستقیم وارد اصل داستان می کند. در ادامه به مرور ذهنیت ها و شخصیت های کتاب سال بلوا و کلیت داستان برایمان مشخص می شود.