حامد از پاسداران لشکر عاشورای استان آذربایجان شرقی بود که بعد از اعلام اعزام داوطلبانه به سوریه از همان لشکر به سوریه اعزام شد و به درجه رفیع شهادت رسید. شهید حامد جوانی از ابتدای کودکی علاقه زیادی به حضرت ابوالفضل العباس (ع) داشت؛ این شهید در ابتدا جانباز شده و دست هایش قطع می شود به دلیل شباهتی که به حضرت عباس (ع) پیدا می کند به شهید ابوالفضلی شهرت پیدا می کند. این کتاب با توجه به موضوعی که دارد برای مخاطب جذابیت خاصی دارد؛ اما این جذابیت در قلم و نوع روایت ها مکملی ندارد. مخاطب احساس می کند با یک روایت مبتدی روبرو است. نویسنده در این کتاب گاهی تصمیم می گیرد همراه عناصر داستان برود و قصه زندگی را شرح دهد و گاهی می خواهد خاطره وار زندگی شهید را به عنوان کسی که بخشی از زندگی شهید بوده دنبال کند.