در کتاب حاضر، مؤلف اشعار چهار شاعر معاصر را دستمایه نقد قرارداده است و نیستانگاری در آثار «نیما»، «شاملو»، «فروغ فرخزاد» و «مهدی اخوان ثالث» را با نگاهی سرشار از اجمال و تفصیل نقد کرده است. این شاعر، نویسنده و طنزپرداز اجتماعی معاصر فصل اول کتاب را به بررسی شعر و مرگ تکنولوژی، فلکزدگی فرد منتشر شرقی در شعر «فروغ»، «نیما» و عصر فرو بستگی، فرو بستگی تاریخی قوم ایرانی و... با اجمال و تفصیل پرداخته است. وی فصل دوم را با نیستانگاری در اشعار «شاملو» شروع میکند و نیهیلیسم را در قالب فرهنگ و اندیشه اعتقادی ایران موردبررسی قرار میدهد. او در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان از نیهیلیسم ایرانی سخن گفت به «داستایوفسکی»، نیستانگار مشهور روس و «شاملو» میپردازد. در همین فصل مؤلف پس از بررسی اشعار «احمد شاملو»، سراغ «مهدی اخوان ثالث» میرود و نیستانگاری محض در برابر «شاملو» را به «اخوان» نسبت میدهد. وی پایان فصل دوم را به آثار «فروغ فرخزاد» اختصاص میدهد و عشق و نیستانگاری در اشعار «فروغ» را زیر علامت سؤال میبرد و گریز از نیستانگاری با توسل به عشق را دستمایه به چالش کشیدن اشعار شاگردان «نیما» قرار میدهد.