خونآسام ساسکس آرتور کانن دویل مترجم: حشمتالله صباغی سر آرتور کانن دویل (22 مه 1859 - 7 ژوئیه 1930) نویسنده و پزشک انگلیسی بود. او شخصیت شرلوک هولمز را در سال 1887 خلق کرد ، هنگامی که او کتاب پژوهشی در اسکارلت را چاپ کرد ، اولین کتاب از چهار رمان و بیش از پنجاه داستان کوتاه درباره ی هولمز و دکتر واتسون. داستان های شرلوک هولمز عموما نقاط عطفی در زمینه داستان های جنایی محسوب می شوند.. دویل نویسنده پرکاری بود. به غیر از داستانهای هولمز ، آثار او شامل داستانهای تخیلی و علمی تخیلی درباره استاد چلنجر و داستانهای طنزآمیز درباره سرباز ناپلئونی سرتیپ جرارد و همچنین نمایشنامه ها ، عاشقانه ها ، شعرها ، داستان های غیر داستانی و تاریخی است. شرلوک هولمز احتمالا مشهورترین کارآگاه داستانی تمام دوران است. ماجراهای شرلوک هولمز و واتسون امروز به همان سرگرم کننده و جذاب است که در اواخر قرن گذشته برای خوانندگان بود. در کتاب خون آشام ساسکس هفت داستان کوتاه از بیش از 56 داستان شرلوک هولمز که دویل نگاشته است جمع آوری شده است. این داستان های کوتاه هر کدام از مجموعه ی داستان های گوناگونی انتخاب شذه اند. داستان کوتاه سه دانشجو در مجموعه داستان بازگشت شرلوک هولمز چاپ شده و خون آشام ساسکس هم در مجموعه داستان های خون آشامان چاپ شده است.
توددرقرمزلاکی آرتور کانن دویل مترجم: مژده دقیقی انتشارات هرمس شرلوک هولمز کارآگاه عجیب و غیب و نامآشنایی است که هرکدام از خوانندگان و علاقهمندان به داستانهای جنایی یکبار هم که شده تلاش کردهاند مسائل را از دریچهی نگاه او ببینند و مثل او تیزبین و دقیق باشند و رابطهی مسائل را پیدا کنند. او کسی است که حدسهایش شبیه غیبگویی جادوگرهاست و اطرافیانش و البته خواننده را حیرتزده میکند؛ اما شرلوک هولمز اولین بار از کجا آمد. اتود در قرمز لاکی سرآغاز داستان شرلوک است. داستانی که آرتور کانون دویل نوشت و در آن زوج شرلوک و جان واتسون را خلق کرد تا علاقهمندان به داستانهای پلیسی و جنایی تا سالها بعد از وجود یک کارآگاه جذاب و درعینحال اعصابخردکن لذت ببرند. این داستان دوستداشتنی را بخوانید و با سرآغاز داستان شرلوک هولمز آشنا شوید.
درندهی باسکرویل، درندۀ باسکرویل آرتور کانن دویل مترجم: مژده دقیقی انتشارات هرمس شرلوک هولمز قامتی بلند و لاغر و چهرهای استخوانی و کشیده دارد. معمولا کلاهی شکاری بر سر میگذارد و پیپی هم گوشه لبش است. از زنبورداری سرشته دارد و در نواختن ویلون چیرهدست است. دوست و همکار هولمز، دکتر واتسون، به ثبت بسیاری از پروندههای او میپردازد و همراهش در خیابان بیکر، شماره ۲۲۱ زندگی میکند. این کتاب داستان خانواده باسکرویل است که درگیر نفرینی قدیمی هستند. موجودی ترسناک و هیولا مانند زندگی آنها را تحت کنترل گرفته است و شرلوک باید این معما را حل کند.