قاسم هاشمی نژاد (زادهٔ ۱۳۱۹ در آمل – درگذشتهٔ ۱۳ فروردین ۱۳۹۵ در تهران) نویسنده، روزنامه نگار، مصحح و مترجم ایرانی بود. او در دههٔ ۱۳۴۰ در روزنامهٔ آیندگان نقد ادبی می نوشت و در سال ۱۳۵۸ یکی از بهترین رمان های پلیسی ایران را با نام فیل در تاریکی نوشت که مشهورترین اثر وی نیز به شمار می رود.مادربزرگ وی خیرالنساء هاشمی نژاد زنی بود روستایی از شهر آمل استان مازندران که قاسم هاشمی نژاد زندگی وی را در پوششی رازآمیز در داستان «خیرالنساء (۱۲۷۰–۱۳۶۷): یک سرگذشت» خود نوشته است
اتهام گناه به یک زن از موضوعات همیشهپرطرفدار ادبیات داستانی است و تلاش قهرمان برای مبرا کردن خود، چالشی است که خوانندگان را با این دسته از آثار همراه میکند. «فروغ» در روایتی از روزهای دهه پنجاه، بنا بر گذشتهٔ پیچیدهای که داشته، با اتهامات سنگین و طرد اجتماعی مواجه میشود و «بهروز» بیرحمانه در پی آن است که شکستی ابدی برای او رقم بزند. در این میانه «امیر» فداکارانه و سلحشورانه به حمایت از او برمیخیزد. علاقهمند شدن تدریجی فروغ به متن زندگی امیر، سبب میشود که فروغ با کنجکاوی وارد ماجراهایی در ارتباط با سرنوشت امیر شود. «توتهای سفید» از سیدهعذرا موسوی، اثری است با چند محور که نویسنده سعی دارد با بیان جزئیات عاطفی و روایی، وحدتی پذیرفتنی بدان ببخشد. این کتاب به تازگی و در ۱۷۵ صفحه، توسط انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده است.
معرفی کتاب برادران جمال زاده اثر احمد اخوت کتاب «برادران جمالزاده» نوشتهٔ احمد اخوت، مجموعه داستانی با فضایی شاعرانه است که به شکلی نوستالژیک درمورد خاطرات گذشته و بازتاب آنها در زمان حال سخن میگوید. این کتاب در سال 1382 برنده جایزه ادبی اصفهان در بخش بهترین مجموعه داستان شد. این مجموعه شامل شانزده داستان کوتاه میشود که در اکثر آنها شخصیتهای تاریخی نقش داشتهاند. زبان این داستانها سرشار از ترکیبها، تشبیهها و استعارههای بکر است که در یک فضای شاعرانه خلق شدهاند. این زبان شاعرانه باعث خلق فضایی نوستالژیک شده که در بیشتر داستانها به گذشتهای خاطرهانگیز و دوستداشتنی ارجاع داده شده است. گذشتهای که در این مجموعه داستان درمورد آن صحبت میشود، با زمان حال که در انزوا و غربت میگذرد، در تقابل قرار گرفته است. احمد اخوت بهخوبی توانسته اثری جدید و متفاوت خلق و توجه مخاطبین زیادی را به خود جلب کند. همچنین به گفته نویسنده، این اثر برجسته در اوایل دهه هفتاد نوشته شده اما زمان انتشار آن در اواخر دهه یعنی سال 1379 بوده است.
در معجزۀ معلق، ماهنی، داستان زندگیاش را روایت میکند. زنی که آرام آرام زندگیاش را در تهران میسازد و به یکباره فرو میریزد و پی روزنه نجات به عادت دیرینه کودکیاش پناه میبرد. زندگانی هر کسی دستخوش فراز و نشیبهای فراوانی است که برخی از آن اتفاقات نام معجزه به خود میگیرد. ماهنی نماد زنان ایرانی است که برای سر پا نگه داشتن تقدیر خود، از هیچ تلاشی فروگذاری نمیکنند و همین اراده او در کنار معجزات زندگانی است که همواره کورسوی امیدی را برای خواننده باقی میگذارد.
یوزپلنگانی که با من دویده اند” کتابی حاوی ده داستان کوتاه از بیژن نجدی است. نام کتاب طبق مطلب مندرج در کتاب از وصیت شاعرانه او گرفته شده است. این کتاب تنها کتابی است که در زمان حیات بیژن نجدی از وی منتشر شد. بیژن نجدی نویسنده ای با ذوق ادبی است که داستان هایش در سبک های واقع گرایی و فراواقع گرایی است. وی از پیشگامان داستان نویسی پست مدرن در ایران به شمار می آید. نشانه های سبک واقعیت گرایی در بخش های مختلف برخی از این داستان ها از زندگی ملموس شخصیت ها و نشانه های سبک فراواقعیت گرایی در تعداد دیگری از داستان ها از هم ذات پنداری با اشیای بیجان است که به طور بارز به ذهن خواننده کتاب منعکس می شود. بیژن نجدی از ذوق شاعرانه خود در متن داستان ها بهره برده و استعاره ها و تشبیه های فراوانی در متن کتاب موجود است. در داستان اول، نقش کودک مرده که در ذهنیت مخاطب به پایان نسل اشاره دارد، به باور شخصیت های داستان مبنی بر عنصر تدوام نسل تغییر شکل می دهد .در داستان دوم، قاتل بودن مرتضی به مثابۀ پیش انگاشتی که قاتل مجرم و محکوم است، در باور ستوان و مخاطب مبنی بر مظلوم بودن قاتل در شرایطی خاص تغییر ایجاد می کند .در داستان سوم، دویدن اسب بسته شده به گاری به واسطۀ جابه جایی ضمیرها در متن، این باور را ایجاد می کند که انسان مانند اسب برای گذران زندگی و رسیدن به اهدافش می دود و از او بیگاری کشیده می شود.