حکیم سنایی، یکی از بزرگترین سخنپردازان پارسیگو و سرایندگان ایرانی در عرصهٔ ادبیات تعلیمی و اندرزی است که در رشد و بالندگی حکمت دینی نقش بهسزایی داشت. شعر وی، آمیزهای است از حکمت آرمانشهراندیشی و جهاننگری حکیمانه. سنایی، مظهر تحول در اندیشه و نوآوری در زبان و شیوههای بیانی گسترش درونمایههای حکمتآمیز است. این کتاب از نظر گستردگی، نکتهبینی، تازهجویی، روش پژوهش و گستردگی منابع و مآخذ بر بسیاری از پژوهشهای همانند برتری دارد. بیگمان این کتاب میتواند دریچههای جدیدی فراروی پژوهشگران شعر و ادب فارسی بگشاید و مباحث «سناییپژوهی» را گستردهتر سازد. کتاب به سه بخش تقسیم شده است: زندگی حکیم سنایی، آثار سنایی؛ بررسی فقهاللّغوی، سنایی بین شعر مذهبی و غیرمذهبی؛ پیشهٔ شاعری.
ما در عصر سکولار زندگی میکنیم، عصری که ایمان و اعتقاد دینی هرلحظه با چونوچرایی تازه روبهرو میشود؛ گویی امر الهی در پسِ پرده نشسته و به محاق رفته است. ساکنان این عصر با نوعی پریشانی مواجهاند: نه میتوانند بهراحتی دین را بپذیرند و نه میتوانند بهسادگی آن را کنار بگذارند و طوری رفتار کنند که انگار دینی نبوده و نخواهد بود. اما چگونه میتوان از این پریشانی و مواجهه با آن سخن گفت؟ چارلز تیلور، در کتاب سترگ عصر سکولار، کوشیده است که راهی به رهایی از این مخمصه بگشاید و زبانی برای سخنگفتن از این وضعیت پیدا کند. جیمز اسمیت در کتاب حاضر شاخوبرگ انبوهِ تحلیل و استدلال تیلور را هرس میکند و میکوشد آن را در قالبی سادهتر عرضه کند. بنابراین کتاب اسمیت هم راهنمایی است برای خواندن اثر تیلور و هم، فراتر از آن، سرآغازی است برای اندیشیدن به تحولات مهمی که زمانۀ ما را شکل دادهاند.
علی حقیقتی بر گونه ی اساطیر نویسنده:دکتر علی شریعتی انتشارات: سپیده باوران انتشارات: سپیده باوران علی شریعتی(۱۳۵۶-۱۳۱۲)، نو اندیش دینی است. علی حقیقتی بر گونۀ اساطیر، حاصل سخنرانی دکتر علی شریعتی است که در دو شب متوالی در ۱۵ و ۱۶ اسفند ۱۳۴۷ در حسینیه ارشاد ایراد شده است. در بخشی از کتاب میخوانیم: «علی، ربالنوع انواع گوناگون عظمتها، قداستها و زیباییهایی است از آنگونه که بشر همواره دغدغه داشتن و پرستیدنش را داشته و هرگز ندیده و معتقد شدهبوده که ممکن نیست بر روی خاک ببیند و ممکن نیست در کالبد یک انسان در این حد تحقق پیدا کند و ناچار، میساخته. اما علی، همان نیازی که پرومته در اساطیر، روح انسان را از فداکاری اشباع میکرده و دموستنس از عظمت و قدرت و پاکی و صداقت سخن، و ونوس یا فوتوشیشی از عظمت و از زیبایی روح یا خدایان و مظاهر ربالنوعهای دیگر از شکستناپذیری، از بیباکی و از فداکاری یا خدایان دیگر از تحمل سختی و رنج برای دیگران به خاطر پاکی، و خدایان دیگر از نهایت رقت و عظمت محبت و برکت روح برای دیگران، همه را در یک ربالنوع جمع کرده. علی نیازهایی که در طول تاریخ انسانها را به خلق نمونههای خیالی، به خلق الههها و ربالنوعهای فرضی میکشانده، در تاریخ عینی اشباع میکند. این ربالنوعها به انسان نشان میدادند که هر احساسی و هر استعداد انسانی تا این حد میتواند رشد کند و انسانهایی که تا آن حد هیچکدامشان نمیتوانستند رشد کنند، این را به عنوان یک سرمشق، یک چیزی که باید به آن برسیم، یک عظمت و درجهای که نمونه زندگی ما و وجهه نظر ما و مسیر حیات و تکامل ما باید باشد به ما نشان میدادند.»
امت و امامت نویسنده:دکتر علی شریعتی انتشارات: سپیده باوران علی شریعتی(1356-1312)، نو اندیش دینی است. این کتاب گردآورده سخنرانیهای وی در حسینیه ارشاد در فروردین ۱۳۴۸ است و به قلم علی شریعتی، تنظیم شده است. در بخشی از کتاب به نام «رهبری و دیکتاتوری» میخوانیم: «مسلما در طول تاریخ اشکال منفی و تلقیهای منفی و سوءاستفادههای فراوانی از این معنا وجود داشته است. بهویژه مفهوم سیاست که بر اساس رهبری و تربیت جامعه و تغییردادن طرز تفکر و روح و اخلاق افراد انسانی است، به همان اندازه که از مفهوم پلیتیک مترقیتر است، بیشتر از آن قابل سوءاستفاده است، چون ظاهرا شبیه استبداد است و به تعبیر درستتر، استبداد شبیه به آن. یعنی دیکتاتوری راحتتر میتواند عمل خود را به معنی رهبری یا تربیت جامعه توجیه کند و مثلاً بر گرده مردم شلاق کشد و بگوید چوب استاد است و به ز مهر پدر. و این است که در یونان، رم و غرب امروز که بر اساس بینش پلیتیک به فلسفه حکومت مینگرند، دموکراسی پدید آمده است که با آن سازگار است و در شرق دو جلوه متناقض ولی به ظاهر متشابه، یکی دیکتاتوری و دیگری پیامبری! که این رهبری و پرورش مردم است و آن ادعای رهبری و پرورش مردم، و در حقیقت پرورش کره اسب عاصی و آزاد است با شکنجه و شلاق برای رامشدن و نجیبشدن و سواریدادن! و این چقدر شبیه به معلمی است!»
فاطمه فاطمه است «زن (فاطمه فاطمه است)» اثری ماندگار از دکتر علی شریعتی(۱۳۵۶-۱۳۱۲) روشنفکر دینی معاصر است. کتاب حاضر شامل این آثار است: فاطمه فاطمه است، انتظار عصر حاضر از زن مسلمان، سمینار زن و متنی که از یک نوار گفتوگوی خصوصی پیاده شده است. این گفتوگو در زمستان سال ۱۳۵۵ (پس از آزادی دکتر از زندان) انجام گرفته و تحت عنوان «حجاب» معروف گردیده است. در این قسمت موضوعات مختلفی مورد بحث قرار میگیرد، ولی چون قسمت اعظم آن با مطالب بخشهای اصلی هماهنگی و نزدیکی دارد، به این مجموعه ضمیمه شده است. در مجموعه آثار این کتاب، دکتر علی شریعتی میکوشد تا ضمن بیان شخصیتی از اصلیترین چهره زن شیعه، از او به عنوان یک نمونه و الگو یاد کند که به تنهایی مبین ارزش زن در اجتماع و در نگاه اسلام است. او در این اثر میکوشد تا فاطمه(س) را نه به عنوان فرزند پیامبر که به عنوان زنی مستقل معرفی کند که بررسی شخصیت خود او، به تنهایی، وجههای از یک زن مسلمان را ترسیم میکند. در بخشی از کتاب میخوانیم: در آن همه مجالس مذهبی، فعالیتهای دینی، کارهای تبلیغی، درس قرآن و تفسیر و حدیث و فلسفه و عرفان و تاریخ، زن راهی نداشت. فقط و فقط در مجالس روضهخوانی، اجازهٔ نشستن در وضع مخصوصی را مییافت، آن هم تنها برای گریه کردن، که روضهخوان در ابتدا وقتی داشت به حساب خود حرف میزد و مطالب علمی! میفرمود، مخاطب اصلی مرد بود، زیرا زن سوادی و معلوماتی نداشت تا اگر مطلب، علمی یا در سطحی بالاتر از فهم عوام بود درک کند. فقط خطابهای مربوط به زنان از این قبیل بود: ساکت الخ ـ ساکت باش ضعیفه، درست باش، بچهات را خاموش کن ـ سرزنشش به زن و سخنش به مرد. و در پایان وقتی میخواست روضه بخواند و وارد گریز میشد، رو به زن میآورد.
مذهبعلیه مذهب نویسنده: دکتر علی شریعتی انتشارات: شهرستان ادب «مذهب علیه مذهب» از مجموعه آثار دکتر علی شریعتی (۱۳۵۶-۱۳۱۲)، اندیشمند دینی معاصر است. این کتاب جمعاً از سه بخش اصلی و یک بخش ضمیمهها ـ که خود شامل ۴ قسمت است ـ تشکیل شده است. این بخشها به ترتیب عبارتاند از: ۱. مذهب علیه مذهب. این سخنرانی در دو شب متوالی در تاریخ ۲۲ و ۲۳ مرداد ۴۹ در حسینیهٔ ارشاد ایراد گردیده است. این سخنرانی در همان زمان تبدیل به متن گردیده و توسط معلم شهید مورد تأیید قرار گرفته است. لذا «دفتر» پس از مقایسهٔ متن مزبور با نوار، تنها به پارهای از اصطلاحات ضروری اکتفا کرده است. ۲. پدر، مادر، ما متهمیم. این بخش، در اصل به شکل یک سخنرانی در تاریخ ۱۳۵۰/۸/۸ در حسینیهٔ ارشاد ارائه شده و سپس خود معلم شهید در آن اضافات و تصحیحاتی انجام داده است که قبلاً به صورت کتاب منتشر شده است. ۳. آری، این چنین بود، برادر! این بخش، سخنرانیای است که دکتر در ۵۰/۸/۱۸ در حسینیهٔ ارشاد ایراد کرده و سپس در آن تغییراتی داده و مطالبی را به آن افزوده است. توضیحات مربوط به آن در متن نوشته آمده است. ۴. ضمیمهها.
آری اینچنین بودبرادر نویسنده:دکتر علی شریعتی انتشارات: سپیده باوران
علی شریعتی(۱۳۵۶-۱۳۱۲)، نو اندیش دینی است. این کتاب، سخنرانی علی شریعتی در ۱۸ آبان ۱۳۵۰ در حسینیه ارشاد است که بعدها آن را دوباره تنظیم و بخشهایی را به آن افزوده است. در بخشی از کتاب میخوانیم: «هر روز، خبر مرگ صدها نفر را به فرعون گزارش میکردند. وقتی دستههای تازهای از آفریقای سیاه میآوردند که هنوز با آب و هوای مصر و شرایط کاری چنین وحشیانه عادت نکرده بودند، آمار روزانه مرگشان بالاتر میرفت. در فصلهای مختلف سال این منحنی فرق میکرد و بیماریهای مسری چون وبا و طاعون... آمار مرگ این انسانها را به صورت یک قتلعام وسیع نشان میداد. پیداست که عواملی از قبیل تغییر وضع مزاجی فرعونها ـ که غالبا بیماری مرموزی هم داشته و حالاتی غیرعادی ـ و نیز تغییر شخص آنها و حتی نوع رفتاری که کارفرمایان و مأموران و سرکارگرانی که شیوههای مختلف را برای کار بیشتر کشیدن از برده تجربه میکردند و حتی تفنن به خرج میدادند و در انتخاب و ابتکار هر شیوهای آزاد بودند، در شماره مرگ اینان اثر مستقیم داشت. فرعون که خیلی مذهبی بود و به بقای روح و زندگی پس از مرگ سخت معتقد بود، دستور داد اینها را نزدیک آرامگاه خود وی دفن کنند تا همچنان که در زندگیشان نگهبانش بودهاند و جسمشان را به خدمتش گماشته بودند، در مرگ نیز نگهبانیاش کنند و روحشان را هم به کار خدمتش بدارند و نگهبان هرم وی باشند.»
پدر مادر ما متهمیم نویسنده: دکتر علی شریعتی انتشارات: سپیده باوران علی شریعتی(۱۳۵۶-۱۳۱۲)، نو اندیش دینی است. این کتاب، سخنرانی دکتر علی شریعتی است که در تاریخ ۸/۸/۱۳۵۰ در حسینیه ارشاد ایراد شده و سپس توسط خود ایشان به نگارش درآمده است. در بخشی از کتاب به نام «جهانبینی شکمی» میخوانیم: «قضا و قدری که تو معتقدی، میگوید هر کار که میشود و هر کس هر کاری میکند، هر شلاقی که بازویی میزند و گردهای میخورد و هر پولی که غارت میکنند و غارت میشود و هر ستمی که افرادی میکنند و اقوامی میکشند، همه پیش از من و تو نوشته شده و لایتغیر است. پس جنایتکار نمیتواند جنایت نکند! و قربانی نمیتواند قربانی نشود! و گناهکار نمیتواند پاک بماند! و پاک هم نمیتواند گناه کند! بنابراین، یعنی هرچه که هست و هرچه که بوده و هرچه که خواهد بود، نه دست من است، نه دست تو. پس نه جنایتکار مجرم است و نه جنایتپذیر مقصر. در فقر، نه غارتگر مجرم است و نه غارت شده مأجور! در قتل عام، نه آن که خون را میمکد مجرم است و نه آنکه خونش را مکیدهاند مُحِق! همه چیز، اراده من و اراده تو، مسئولیت من و تو، انتخاب جانیبودن و یا انتخاب قربانیشدن، سرنوشت ستمگر و سرنوشت ستمدیده، همه از پیش در یک نظام جبری و قطعی لایتغیر ثبت است و ما مأمور اجرای اراده پیش از خودمان هستیم و مجبوریم آنچه را که در پیشانی ما نوشته ببینیم.»