برای اطمینان از اینکه مدیرانی که تفکر طراحی دارند از شروع فرایند هراس نداشته باشند، یا از دست زدن به کاری که در آن تجربهی کمی دارند، ناامید نشوند یا به دلیل نیاز داشتن به استخدام مشاور طراحی بیرونی معطل نشوند، کاتالیزورهای نوآوریِ هانسون، آمادهی کمک به هر گروهِ کاری بودند؛ کمک برای ساختن پیشنمونهها، انجام دادن آزمایش و یادگیری از مشتریان. البته، خطر کمبود کاتالیزور هم وجود داشت؛ بنابراین، هانسون محدودیتی برای دسترسی به آنها وضع کرد. از مدیران انتظار میرفت که کلاً ۲۵ درصد از زمانشان را برای پروژههای بزرگ اینتوییت صرف کنند. هانسون ارتباط نزدیکی با مدیرانی داشت که با کاتالیزورها همکاری میکردند تا مطمئن شود که کاتالیزورها فقط به مشکلات بزرگ مدیران رسیدگی میکنند. او متوجه شد که برای پیشرفت در طراحی، مربیان باید مسؤول سه یا چهار موفقیت چشمگیر و تأثیرگذار در سال باشند.
دیوید لینچ در کتاب صید ماهی بزرگ برای اولین بار از سبک شخصی کارش و چگونگی پرورش خلاقیتش در کارهای هنری میگوید؛ اینکه چطور تجربهٔ ۳۰سالهاش در مراقبه او را در خلق آثار بینظیرش در سینما یاری داده است. این کتاب دریچهای است به شیوهٔ فیلمسازی و زندگی شخصی این کارگردان بینالمللی که در آن از تکنیکهای خودش برای پرورش ایده میگوید. لینچ در این کتاب توضیح میدهد که ایدهها مانند «ماهی» هستند. اگر در آبهای کمعمق و سطحی بمانید، فقط ماهیهای کوچک را میتوانید شکار کنید و اگر میخواهید ماهیهای بزرگ بگیرید، باید به عمق بروید. با مراقبه، هشیاری و خلاقیت میتوانید به اعماق درونتان بروید و ایدههای ناب را در آنجا پیدا کنید. «صید ماهی بزرگ» کتاب روان و جذابی است برای تمام علاقهمندان به سینما و دنبالکنندگان آثار دیوید لینچ و همچنین تمام کسانی که میخواهند خلاقیت خودشان را پرورش دهند. پس فراموش نکنیم که ایدهها همچون ماهیاند. گفته شده است که درآمد مؤلف از فروش کتاب «صید ماهی بزرگ» تحویل یک بنیاد داده میشود تا صرف برنامههای مراقبهٔ تعالیبخش در مدارس گردد.