کتاب میدل مارچ، رمانی است نوشته ی نویسنده ی انگلیسی، جورج الیوت که برای اولین بار در سال 1871 به انتشار رسید. در مرکز داستان، شخصیتی روشن فکر و آرمان گرا به نام دوروتیا بروک قرار دارد که از بسیاری جهات، همانند و یادآور خود نویسنده است. اما دقیقا همان ویژگی هایی که دوروتیا را از جامعه ی مادی گرا و متخاصم پیرامونش متمایز می سازد، این شخصیت را وارد ازدواجی کابوس وار با مردی می کند که در ابتدا فکر می کرد نیمه ی گمشده ی اوست. در داستانی موازی، دکتری جوان و همان قدر آرمان گرا به نام ترتیوس لیدگیت، عاشق دختری زیبا اما خودبین و سطحی به نام روزاموند وینسی می شود و با ازدواج با او، خود را به ورطه ی نابودی می کشاند. جورج الیوت در این کتاب از مجموعه ای از شخصیت هایی استفاده کرده که هر کدام، نماینده ی قشری از جامعه-از کارگران و مغازه داران گرفته تا طبقه ی متوسط در حال شکوفایی و ثروتمندان-هستند. این شخصیت ها در کنار هم، تصویری فوق العاده باجزئیات و دقیق از زندگی در انگلیس در دهه ی 1830 به مخاطب ارائه می کنند. کتاب میدل مارچ با کنایه ها و بینش های روانشناسانه ی فوق العاده مدرن و امروزی خود، در شکل گیری جریان ادبی واقع گرا در قرن بیستم، نقشی اساسی و تعیین کننده ایفا کرده است.
کتاب سایلاس مارنر، رمانی نوشته ی جورج الیوت است که اولین بار در سال 1861 به چاپ رسید. بافنده ای به نام سایلاس مارنر که سال ها پیش به اشتباه به دزدی متهم و از جامعه ای مذهبی تبعید شد، اکنون به تنهایی و فقط به خاطر کار و اندوخته ی ارزشمند پول هایش زندگی می کند. اما زمانی که پول هایش به سرقت می روند و کودکی یتیم راهش را به خانه ی او باز می کند، سایلاس فرصت این را می یابد که تغییری در زندگی خود ایجاد کند. سرنوشت او و اپی، دختر کوچکی که به فرزندخواندگی می پذیرد، با پسر کدخدا، گادفری کاس، در هم می آمیزد چرا که گادفری نیز مانند سایلاس، اسیر گذشته ی خود است. کتاب سایلاس مارنر که اثر مورد علاقه ی خود جورج الیوت نیز هست، با ترکیب شوخ طبعی، نمادگرایی های پرمایه و انتقادهای اجتماعی گزنده، تصویری واقعی و در عین حال، بسیار تأثیرگذار از زندگی روستایی را ارائه می دهد. نویسنده: جورج الیوت مترجم: رضا رضایی