بیش از چهار ده است که ماجرای پنج کمبریجی جهان را مات و مبهوت کرده، و دلیلش هم روشن است، چون این ماجرا چنان شگفت انگیز است که خاطرهاش تا مدت درازی بعد از مرگ همه ی کسانی که در آن شرکت داشته اند در حافظهی تاریخ باقی می ماند.
رابین هود یک شخصیت داستانی و کهنالگو در فرهنگ انگلیس است. ریشهٔ این داستان به سدههای میانه برمیگردد. او در این فرهنگ نماد حقطلبی و ستیز با ستم و بخشش داراییهای ستمکاران به مردم نیازمند است. قصهٔ این رمان از آن جایی شروع میشود که شاه ریچارد راهی جنگ میشود و برادرش تخت شاهی را غصب میکند و مالیاتهای سنگین برای مردم مقرر میکند. رابین هود از دادن مالیات سر باز میزند و در جنگل مخفی میشود. او و همدستانش داراییهای ثروتمندان را میدزدند و میان تهیدستان تقسیم میکنند. پس از برگشت شاه ریچارد و با کمک رابین هود موفق میشود قدرت را از چنگ برادرش دربیاورد.
کن هریسن، مجسمه ساز و استاد دانشگاه، در پی یک سانحه رانندگی برای همیشه فلج می شود. وضعیت جسمانی درمان ناپذیرش چنان است که او تصمیم می گیرد بمیرد. مبارزه او برای به دست آوردن حق مرگ. به موضوع نمایشنامه پرقدرتی بدل می شود که مسائل بسیار مهمی را در زمینه حرمت انسانی و حوزه اخلاق مطرح می کند. بالاخره این زندگی مال کیه؟ نمایشنامه تکان دهنده ای است هم شوخ طبعانه و هم شفقت آمیز- تفکربرانگیز و خواندنی. «... برایان کلارک پرسش بزرگی را درباره زندگی پیش می کشد- پرسشی که از محدوده موقعیت مشخصی که نمایشنامه توصیف می کند فراتر می رود: آیا من اراده آزاد دارم- چه کسی می داند که چه چیزی برای من مناسب تر است. آیا من مناسب ترین شخصی هستم که می تواند تشخیص دهد چه کاری را می توانم یا نمی توانم انجام دهم؟»
با انتشار پیرمرد و دریا در سال ۱۹۵۲ زندگی حرفهای همینگوی در مقام نویسندهای بزرگ و صاحبسبک بهنحو شگفتآوری جان تازهای گرفت، هر چند واپسین کتاب او بود که در زمان حیاتش منتشر شد. این کتاب در سال ۱۹۵۳ جایزهٔ پولیتزر را نصیب همینگوی ساخت. دو سال بعد از انتشار آن، ۱۹۵۴، جایزهٔ نوبل در ادبیات هم به همینگوی تعلق گرفت که از قرار معلوم تا حد زیادی مرهون کامیابی همین کتاب بوده است. ویلیام فاکنر دربارهٔ پیرمرد و دریا نوشت: «بهترین اثر او، گذشت زمان شاید ثابت کند که این بهترین اثرِ بیهمتای همهٔ ما نیز هست، منظورم نویسندگانِ همدورهٔ من و همینگوی است.»
سایرمارک توین، با شیطنت پر شر و شور و ماجراجویی اسطورهوارش، در زمرهی مهمترین و درخشانترین باز آفرینیهای دوران کودکی و نوجوانی در تاریخ ادبیات جهان است: جست و خیزی شادمانه، سرشار از طنزی گرم و شیرین و انسانی. در این کتاب با شخصیتهایی دوست داشتنی و فرموش نشدنی آشنا میشویم - تام سایر، هاک فین، خاله پالی، و دیگران - شخصیتهایی که چند سال بعد در دیگر شاهکار مسلم مارک توین، هاکلبری فین، هم حضور مییابند، و در اینجا با نقش آفرینی شگفتآور خود ماجراهای تام سایر را به نمونهی حیرتانگیزی از فهم و ادراک روابط انسانی بدل میکنند. در صحنههای به یاد ماندنی و سخت خندهآوری همچون ماجرای مشهور سفید کردن نردهی خانهی خاله پالی، یا در صحنههای هولناکی مانند قتل دکتر رابینسن در قبرستان، توین تصویر بس واقعبینانهای از جامعهی بشری به دست میدهد - توصیفی بیپرده و هوشمندانه و در عین حال دلپذیر و مهرآمیز از جامعهای که در اسارت آرزوها و خرافات و نادانیهایش رفتاری گاه مضحک و گاه بلاهت آمیز و گاه وحشیانه به نمایش میگذارد. ماجراهای تام سایر از همان چاپ نخست خود در سال 1876 به اثر کلاسیک بدل شد، شاهکار دلکشی که پیر و جوان به یکسان از خواندنش لذت میبرند، به قلم داستانگوی استخواندار چیره دستی که در اینجا پهلوانوار آستینش را بالا زده و قریحهی تابناکش را سراپا به میدان آورده تا هوش از سر همه برباید؛ همان نویسندهای که ویلیام دین هاوئلز او را "ابراهام لینکلن ادبیات امریکا" نامید و ویلیام فاکنر او را "پدر همهی ما" خواند. مجموعهی این ویژگیها تام سایر را به یکی از پر خوانندهترین داستانهای ادبیات جهان، در همهی زمانها و همهی زبانها و همهی نسلها، بدل کرده است. چاپ فارسی حاضر، شامل تصویرهای سیاه قلم و کلاسیک نخستین چاپ ماجراهای تام سایر (1876)، اثر ترو دبلیو ویلیامز، طراح و تصویرگر آمریکاییست، که مارک توین سخت به کارهایش علاقه داشت. هشت تصویر رنگی بسیار هنرمندانهی تروی هاوئل، نقاش و تصویرگر معاصر امریکایی، و چند نقشمایهی آرایشی دیگر، کار اسکات مکائن، هم به متن افزوده شده است.
هریمورگان، شخصیت اصلی کتاب داشتن و نداشتن است که زندگیاش با قایق ماهیگیری و ماهیهایی میگذرد که صید میکند. بعد از مدتی، آقای جانسون که مشتری چارتر ماهیها بود، او هری را فریب داده و بدون پرداخت پول، ناپدید میشود. هریمورگان، ناچار، دست به قاچاق مهاجران غیرقانونی چینی میزند و در این بین، مرتکب قتل شده و خودش نیز به دست انقلابیها کشته میشود. داشتن و نداشتن، تنها رمان همینگوی است که تماماً در آمریکا رخ میدهد و بهوضوح میشود ردپای بحران اقتصادی سالهای دههی ۱۹۳۰ را در آن دنبال کرد؛ بحرانی با پسلرزههایی بسیار هولناکتر از فقر و تنگدستی. همینگوی در آن سالها، یک فعال اجتماعی به تمام معنا و دشمن سرمایهداری بود. او در جنگهای داخلی اسپانیا شرکت کرد. در آن سالها، گرایشهای مارکسیستی داشت که البته این را میتوان از حال و هوای کلی رمان فهمید. داشتن و نداشتن، شاهکار همینگوی نیست، اما کتابیست آبرومند از نقد اجتماعی و روابط انسانی و اقتصادی خراب که آدمها را به کارهای پیشبینی نشده وامیدارد.