در رمان زندانی کوچک، شخصیت اصلی (زینل)ویژگی های یک قهرمان واقعی را دارد. البته زینل در این راه تنها نیست و چند قهرمان دیگر هم او را همراهی می کنند، مثل آقای مدیر مدرسه که به نوعی شروع کننده وقایع داستان است و با حرکت انقلابی او، شعار نویسی علیه حکومت طاغوت روی دیوار خانه یکی از روستاییان، جرقه حرکت های انقلاب در روستا زده می شود. همچنین شخصیت رسول که در ابتدای حرکت انقلابی زینل، او را همراهی می کند و تا پایان داستان گاه به صورت حاشیه ای به فعالیت های انقلابی خود ادامه می دهد. چند مبارز انقلابی هم که در زندان با زینل هم بند هستند، به نوعی از قهرمانان فرعی در داستان محسوب می شوند.
«به هم رسیدن در میانسی» روایت نوجوانی به نام «شکرا...» است که بهواسطه برادر ناتنیاش «زکریا»، ناخواسته وارد فضای مبارزات علیه رژیم پهلوی میشود و اتفاقاتی خواندنی برای او رقم میخورد. این رمان حول محور تلاش شکرا...برای نجات زکریا است که بهواسطه مبارزات انقلابی تحت تعقیب ساواک قرارگرفته است میچرخد. شکرا... عزم خود را جزم میکند تا هر طور شده مانع از دستگیری زکریا توسط ساواک شود. شکرا... در میان روایت داستان و تلاش برای سردرگم کردن مأموران در دستگیری زکریا، گهگاه نقبی به گذشته میزند و با روایت داستانی فرعی به عمق ماجرا میافزاید. رمان «به هم رسیدن در میانسی» رویهمرفته، روایت خوشخوانی از زندگی نوجوانان است با همان طنازیها و اضطراب و هوس قهرمان شدن که در «به هم رسیدن در میانسی» بهخوبی با زبان داستان عجین شده و خواننده در فرازوفرودهای آن با هم ذات پنداری باشخصیت اصلی گامی مهم در ارتباط برقرار کردن با داستان برمیدارد.