این کتاب دربردارندۀ شعرهایی خواندنی در قالب غزل، قصیده، رباعی و نیمایی است. سعید حدادیان که سه دهه شاعری، نقد شعر، ادارۀ جلسات ادبی دانشگاه تهران و برگزاری همایش ادبی «سوختگان وصل» را در کارنامۀ خود دارد، نخستین بار است که اقدام به انتشار شعرهای خود میکند. شعرهای این مجموعه در موضوعات آیینی، دفاع مقدس، عاشقانه و عارفانه سروده شدهاند. قسمتی از مقدمۀ مرتضی امیری اسفندقه بر این کتاب را با هم میخوانیم: «سعید حدادیان با اینکه از جمله شاعران برگزیدۀ سومین جشنوارۀ بینالمللی شعر فجر است هیچگاه دعوی و داعیۀ شاعری نداشته است و ندارد. با این وصف، شناختش از قالبهای شعر فارسی و ورود او به این قالبها دست کمی از دیگر کسانی که رسماً شاعرند، ندارد و گاه افزون نیز هست.»
غزلهای مرتضی امیریاسفندقه با نام «ورمشور» منتشر شده است. ورمشور در گویش مردم کرمان به معنای درهم و برهم است. مرتضی امیری اسفندقه، شاعر نامآشنای روزگار ما، در قالبهای متنوع شعر سروده است، اما قصیده، غزل و نیمایی، بیش از دیگر قالبها مورد توجهِ این شاعر خراسانی قرار دارد. ویژگی مشترک همۀ سرودههای اسفندقه -به ویژه غزلها- دقت و لطافت عاطفی و نگاه نو و انسانی به پیرامون است. این دقایق و همچنین زبان ساده و صمیمی در خدمت معرفت و اندیشهای است که در شعر امیری اسفندقه به وضوح جلوه کرده است.
«واژگان واژگون» در دو قالب غزل و قصیده، آخرین سرودههای محمدرضا طهماسبی را گرد آورده است. طهماسبی پیش از این، اولین مجموعۀ شعر خود را با نام «گزارهها» منتشر کرده بود. شعرهای«واژگان واژگون» بیشتر در دو موضوع آیینی و عاشقانه سروده شدهاند. محمدرضا طهماسبی از شاعران فعال دهۀ اخیر محسوب میشود که شعر او در بسیاری از جشنوارههای معتبر، برگزيده شده است.
«صبح بنارس» مجوعهای از سرودههای علیرضا قزوه، شاعر موفق کشورمان، طیّ دورهای است که به عنوان رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در هند حضور داشته است. صبح بنارس برگزیدۀ بیستویکمین دورۀ جایزۀ کتاب فصل و همچنین برگزیدۀ جایزه قلم زرین است و 70 غزل و قصیده را شامل میشود. توجه به معارف دینی و زبان استوار و روان از ویژگیهای اصلی آثار علیرضا قزوه است.
«دارم خجالت میکشم از اینکه انسانم» عنوان مجموعه شعر تازهای از مرتضی امیریاسفندقه است که دربارۀ مصائب انسان در جهان امروز سروده شده است. شاعر در این مجموعه با نگاهی انسانی و شاعرانه، پدیدههایی مثل جنگافروزی و کشتار انسانهای بیگناه را مورد انتقاد قرار ميدهد. «دارم خجالت میکشم از اینکه انسانم»، شعرهايي در سه قالب نیمایی، غزل و قصيده را در بر دارد.