«ساحره سرگردان» ده داستان کوتاه از ری برادبری است. ریموند داگلاس برادبری به سال ۱۹۲۰ در شهرک ووکهگان از ایالت ایلینویز امریکا به دنیا آمد. از کودکی آغاز به خواندن کرد و در این راه کتابخانهٔ پروپیمان عمهاش ذخیرهای غنی در اختیار او گذاشته بود. تحصیلات رسمی را به سال ۱۹۳۸ به پایان برد و دیگر ترک تحصیل گفت و تا سال ۱۹۴۲ در گوشه و کنار شهر لوسآنجلس به روزنامهفروشی پرداخت. در این مدت کتابخانههای شهر ــ به گفتهٔ خودش ــ دانشکدههای او را تشکیل میدادند. ضمن روزنامهفروشی، با الهام از قصهها و فیلمهای موردعلاقهاش، مدام مینوشت تا در بیست سالگی اولین قصههایش را در مایههای راز و خیال به چند نشریهٔ عامهپسند فروخت. سه سال بعد، اولین قصهٔ بهاصطلاح جدی خود را با عنوان «دریاچه» به نشریهٔ معتبری عرضه کرد که چاپ شد و از آن زمان تا مرگش در سال ۲۰۱۲ یکسره نوشت. مجموعهٔ قصهها و رمانها و مقالاتش برای او مقام «بزرگسالار فانتزینویسهای امریکا» و جایزههایی متعدد، ازجمله جایزهٔ بنیاد ملی کتاب، را حاصل کرده است. برادبری ضمنآ در نوشتن سناریوی فیلم معروف موبیدیک و چندین فیلم کوتاه تلویزیونی براساس آثار خودش نیز دست داشته است. روزنگار مریخی، چهارصد و پنجاه و یک درجهٔ فارنهایت، شراب قاصدک، سیبهای طلایی خورشید، داروی افسردگی، مرد منقوش، سرزمین اکتبر، و مدتها بعد از نیمهشب چندتایی از آثار پرشمار او هستند.
درونمایه ۱۲ داستان این کتاب: تاریخی، سیاسی و نقد اجتماعی است. «راننده رئیسجمهور» و «رجعت عبیدالله» و «سپاه وحشت» سه عنوان از داستانهای این مجموعه است که به ترتیب برگزیده جشنواره «الف» دزفول، جشنواره «رسول آفتاب» و جشنواره «شکوه شکیبایی» شدهاند.
ما محتاج رعايتيم انگار، چه وقتي معشوقيم و كسي دوستمان ميدارد، چه وقتي عاشقيم و كسي را دوست ميداريم. ما، همين ما كه ميتوانيم در اين آشفته بازار فروش عشقهاي يك بار مصرف در رنگها و اندازهها و مدلهاي گوناگون، با يك پيامك سروته يك رابطه را هم بياوريم يا كهنهاي را نو كنيم، دلمان رعايت ميخواهد، رعايت شدن، رعايت كردن. رعايت. همان چيزي است كه ما توي زندگيهامان گمش كردهايم. همان كه گم شدنش گلدانهايمان، آدمهايمان. عشقهايمان را خشكاندهاست.
حسین وحدانی متولد سال 1358 روزنامه نگاری است که یادداشت های خود را در شبکه های مجازی منتشر می کرد و پس از مدتی طولانی کلنجار رفتن با خودش تصمیم به انتشار این مطالب گرفت. هدف نویسنده از چاپ این کتاب این بوده تا خواننده را با باید ها و نباید های زندگی آشنا کند. مضمون مطالب کتاب عشق و زندگی است و به ما می گوید که عشق کلید تمام قفل هاست، در دنیای امروزی که در تیتر تمام خبرها کلمه جنگ به چشم می خورد تنها عشق است که ناجی انسان می شود. عشق، غم، وابستگی و عادت، احساساتی که همواره در رابطه هایمان با افراد مختلف و هر کدام با ماهیتی متفاوت تجربه کرده ایم اما هر بار وقتی مورد پرسش قرار گرفته ایم از پاسخ صریح و مشخص عاجز مانده ایم، چرا که نمی دانیم، انها چه فرقی با هم دارند. بار ها پیش آمده است که نتوانسته ایم تفاوت میان وابستگی و عادت را ، وابستگی و عشق را از هم تشخیص دهیم و همین عامل ما را گیج و سردرگم کرده است و نتوانسته ایم احساسات واقعی مان را بیان کنیم. در این کتاب شما یکبار برای همیشه پاسخ این پرسش ها را خواهید یافت.
مجموعهی کآشوب؛ بنا دارد که اگر خدا بخواهد هر سال از منظری دیگر و آدمهایی دیگر به حال و هوای امروز ما و روضهها نگاه کند. در این کتاب هجده نفر از گروههای مختلف اجتماعی با گرایشهای فکری متفاوت دربارهی رابطهی خودشان و محرم نوشتهاند. تفاوت سبک زندگی و دغدغههای نویسندگان باعث شده که هر کدام از زاویهای به این ماجرا نگاه کنند. محرم در اردوگاههای رژیم بعث، سفر اربعین با توریستی کانادایی، عزاداری پاکستانیها در حاشیهی پایتخت، آماده کردن یک تعزیه به همراه کودکان روستایی در تربتحیدریه، گشتوگذار توریستی در مجالس سخنرانی پایتخت و سفر غیرقانونی به عراق بخشی از موضوعات متفاوتی است که در کتاب چهارم مجموعهی کآشوب روایت شده است.
رستخیز عنوان کتاب دوم از مجموعهی «کآشوب» است که انتشارات اطراف بنا دارد هر سال در آستانهی محرم به مخاطبان عرضه کند. در این مجموعه نسبت تجربههای متفاوت فردی با عزای حسینی در همین سالها ثبت میشود. اگر میخواهید بدانید چطور واقعهی سال ۶۱ هجری به سبک زندگی گروههایی از جامعه معنا میبخشد، مجموعهی «کآشوب» نشر اطراف نگاه جامع و کاملی در این زمینه به شما میدهد.