"رمان موهای تو خانۀ ماهیهاست اثر محمدرضا شرفی خبوشان است. او که خود اهل ورامین است قصۀ قیام مردم ورامین را با روایت پسربچهای نوجوان شرح میدهد. راوی کوچکی از حادثهای بزرگ که در لابهلای نیزارها چشمش به دختر غاضریه میافتد، دختری که گاه پیدا و گاهی ناپدید میشود. داستانی که با رگههای عشق و محبت پیش میرود و برای نوجوانان از تاریخهای فراموششده کشورمان میگوید."
کوچکعلی، پدرش و حسینعلی سهروستایی صاف و ساده هستند که با میرزا رضا کرمانی به تهران میروند. میرزا رضا دوست پدر کوچکعلی است که ابتدا برای فروش اموال پدریاش به روستا آمده و بعد به تدریس در آنجا می پردازد. درجریان سفری به شهر و از خلال خاطرات پدر کوچکعلی، پسرها با میرزا رضا و رنجهای او آشنا میشوند. خواننده با این سه نفر راهی کوچههای تهران و حال و هوای روزهای منتهی به اعدام ناصرالدینشاه به دست میرزا رضا میشود. حکیمیان در این رمان از راویهای دیگر به موضوع کشته شدن ناصرالدین شاه قاجار پرداخته است. او در این رمان حال و روز قاتل شاه را بررسی کرده و انگیزه این طلبه جوان و فقیر را برای انجام این قتل، در داستان خود واکاوی کرده است. چه حوادثی میرزا رضای سی و هشت ساله را به این نتیجه رساند که شاه باید کشته شود؟ او چه تفاوتی با مردم زمانهی خود داشت؟ چه شخصیتی داشت و از چه کسانی تاثیر گرفت؟ در این رمان نوجوانان در کنار خواندن یک داستان جذاب با گوشههایی از تاریخ ایران در عصر قاجار نیز آشنا خواهند شد.
مجموعه رباعی «پیادهها» را شاعر آن امید مهدینژاد به دلیل کوتاهی ابیات قالب رباعی، «پیادهها» نام نهاده و در جایی ابیات رباعی را به پیاده نظام شطرنج تشبیه کرده است. اما وقتی مجموعه را مرور میکنیم بیشتر از اینکه این نام چنین تداعی را در ذهن مخاطب ایجاد کند بیشتر روحیه معترض و زبان کنایه گو و طعنه زن او را نمایندگی می کند. زبانی محکم، فخیم و درشت که از کنایه ها و طعنههای طنزآلود با ظرافت و گستردگی هرچه تمام استفاده میکند. اعتراض به سوارگانی که در طول تاریخ از حال و روز پیادگان بی خبرند.
در دفتر شعر «ملاحظات» تلاش من این بود که طنز سوار بر کار شعر نباشد اما به شکلی ملیح و نرم در بطن اشعار جاری باشد و شاید این مهمترین تفاوت اشعار این دفتر با سایر دفاتر شعر من باشم.
شعار این مجموعه شامل غزل، قصیده، رباعی، ترجیع بند، غزل پیوسته و نیمایی است که در موضوع های مختلف عاشقانه و آزاد، انقلابی و آیینی سروده شده است. حاشا متشکل از ۴۵ قطعه شعر است.
کیستم؟ همسفر دربهدریهای قدیم گل خشکیدهای از کوزهگریهای قدیم باغ سرخیست دلم، در دل هر دانه انار خاطراتیست از آن خونجگریهای قدیم نرسیدیم بههم، قصّهی طولانی ما شده قربانی کوتهنظریهای قدیم دست تقدیر چنین بالوپرم را بستهست و تو دور از دستی! مثل پریهای قدیم گفته بودی چه خبر؟ گفتمت ای عشق! که نیست خبر تازه بهجز بیخبریهای قدیم
هادی خورشاهیان (زادهٔ ۱۳۵۲ در گنبد کاووس) از جمله شاعران و نویسندگانی است که هم در حوزهی ادبیات کودک و نوجوان فعالیت دارد و هم در حوزهی ادبیات بزرگسالان. از او تاکون بیش از 80 جلد کتاب در زمینههای مختلف ادبیات منتشر شده است.ایشان همکنون در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه صدور مجوز و سانسور(ممیزی) برای کتاب های داستان مشغول به کار است.
رمان جمجمهات را قرض بده برادر، نوشته مرتضی کربلایی لو، روایتگر داستان گروهی از غواصان ایرانی است که وظیفه شناسایی عملیات را دارند، فرماندهشان را به تازگی از دست دادهاند و چون از اتفاقات آینده و زمان دقیق عملیاتی که در پیش است باخبر نیستند با فرمانده جدیدشان به مشکل برمیخورند. در ادامه ماجرا شخصیتهای داستان درگیر حوادثی میشوند که جنبههایی ناگفته از روایت روزهای دفاع مقدس است.
معرفی کتاب مهدی کفاش، نویسندۀ رمان «قرار مهنا»: هشت سالی است گروه تکفیری داعش اعلام وجود کرده و کشور ما را هم جز دشمنان خود می داند و بارها ما را تهدید به نابودی کرده است. متاسفانه در این باره کشورهای اروپایی زودتر از ما به میدان آمدند و کتاب «ده روز با داعش» را منتشر کردند. اما رمان «قرار مهنا» نیز به میدان آمده و با تحقیقات صورت گرفته در بستر اتفاقات سوریه و دفاع مقدس، سعی شده با بیان جزئیات به باورپذیری بیشتر داستان کمک کند.
کتاب چشم های سبز هی هو ها ما داستان زیبایی از یک خانواده است که دچار مشکلات شدید مالی شدهاند. پدر خانواده گول شریکش را خورده است، همه چیز را باخته و حالا به یک مدرسه نقل مکان کردند تا آنجا زندگی و کار کنند. مادر خانواده به خاطر مشکلات مالی رفته است و بچه ها ماندهاند و پدرشان. یکبار که گربهها مرغ عشق پسرک را خوردند، او کینه همهشان را به دل گرفت و حالا هرجایی میرود و هر گربهای که میبیند، برایش حکم کیسه بوکس دارد...