داستان کتاب دختر گمشده از روزی شروع میشود که قرار است جشن پنجمین سالگرد ازدواج نیک و ایمی برگزار شود. همه درحال تدارک دیدن و آماده کردن هدایا هستند که همسر زیبای نیک یعنی ایمی، ناگهان ناپدید میشود. اما نیک که در ظاهر و در نگاه بقیه افراد، بهترین همسر دنیاست، کار خاصی برای یافتن همسرش انجام نمیدهد. نیک که از سمت پلیس، رسانهها و پدر و مادر ایمی تحتفشار شدید است، مجبور به دروغگویی، ریاکاری و رفتارهای نامناسب میشود. او به طرز دلهرهآوری از همه فرار میکند و حال خوبی ندارد. پلیس در دفتر خاطرات ایمی، نوشتههایی پیدا میکند امکان خطرناک بودن این زن برای اطرافیانش را نشان میدهد. معجزه گیلین فلین در نوشتن کتاب دختر گمشده تنها نوشتن یک رمان نیست؛ بلکه کشف سبک جدیدی در رمانهای پلیسی است. او در این رمان برخلاف سایر داستانهای ژانر جنایی که معمولا مردان ایفاگر چنین نقشهایی بودند، روی پای زنی ایستاده و با او داستان را پیش میبرد. گیلین فلین در این کتاب سعی دارد مسائلی را نشان دهد که در دنیای مدرن با آنها سروکار داریم و ما را آرام آرام وارد جامعهای میکند که زنان سعی دارند از پوسته خجالتی خود خارج شوند. او در این توانسته زنان را به بطن داستان وارد کند و علاوهبر آن نقش و تأثیر رسانهها بر جامعه را نیز به ما نشان داده است. کتاب دختر گمشده داستان رنجی است که از عشق نمود پیدا میکند، اما همهی شخصیتهای آن برای رها شدن از این رنج، نه تنها انزوا و تنهایی را انتخاب نمیکنند، بلکه سعی میکنند وارد اجتماع شوند و ما را با ترس و امید خودشان همراه میکنند. جذابیت داستانی که فلین نوشته بود آنقدر بالا بود که کمتر از دو سال با اقتباس از کتاب دخترگمشده فیلمی به کارگردانی دیوید فینچر با همین نام در سال 2014 ساخته شد. در این فیلم بن افلک و رزموند پایک نقشهای اصلی را ایفا میکنند.