ایده های بزرگ برای دختران و پسران بلندپرواز چندی در فهرست کتاب های پرفروش آمازون جای گرفت و روزنامهٔ گاردین آن را بهترین کتاب سال ۲۰۱۸ برای نوجوانان اعلام کرد. این کتاب، که شور و تحسین زیادی را برانگیخته، برای گروه های سنی مختلف مناسب است. کتاب ایده های بزرگ برای دختران و پسران بلندپرواز
«و توی دروازه» رمان نوجوان و درباره برشی از دفاع مقدس با زبان طنز به قلم «عباس سعیدی» است. هر چقدر نام «و توی دروازه» برای یک رمان غیرمنتظره است، آنچه در متنش میخوانید غیرمنتظرهتر و شگفتآورتر است. داستانی صمیمی و خواندنی از ماجراهای پسری عزیزدردانه که به جبهه میرود و نه تنها شیطنت نمیکند که فرصت شیطنت هم پیدا نمیکند. از همان لحظههای اول ورود شخصیت اول به جبهه، جنگ روی اصلی خود را نشان میدهد. جنگی نابرابر بین اهالی یک روستا با سربازان تا بن دندان مسلح بعثی. و توی دروازه پر از هیجان و تلخی و گلوله و تعقیب و گریز است. ترکیب تلخی صحنههای دردناک جنگ با روایت شیرین تجربهای جدید از داستانهای دفاع مقدس را پیش رویتان قرار میدهد. هر چقدر آنچه در داستان رخ میدهد تلخ و تحملناپذیر است نثر و لحن داستان شیرین و خوش و خواندنی است. و توی دروازه همانقدر که مناسب نوجوانانی است که فکر میکنند جنگ شوخی بوده، مناسب کسانی است که دوست دارند داستان طنز و خوشمزه بخوانند.
« مرگ بالای درخت سیب » داستان روباهی است که با زیرکی مرگ را بالای درخت سیب به دام می اندازد تا عمر جاودان داشته باشد و تا ابد زنده بماند اما آیا این زندگی ابدی، برایش خوشبختی به همراه دارد؟ روباه خود را مالک درخت سیب جلوی لانه اش می داند و دلش نمی خواهد حیوان های دیگر از میوه های آن استفاده کنند. روباه پیر است اما هنوز زیرک است و چشم هایش تیز و پرقدرت اند. روباه، راسویی جادوگر را به دام می اندازد و راسو در ازای آزادی اش، به او قول می دهد یک آرزوی روباه را برآورده کند. روباه آرزو می کند هر کسی که از درخت سیب بالا برود به آن بچسبد و نتواند جدا شود. این جادو را تنها روباه می تواند باطل کند. خبر به زودی همه جا می پیچد و دیگر کسی جرأت نزدیک شدن به درخت را ندارد. سال ها به خوشی و خرمی سپری می شوند تا روزی روباه با زیرکی کاری می کند که مرگ به درخت بچسبد تا از دستش رها شود. مرگ اسیر می شود و روباه در امان می ماند؛ اما این پایان ماجرا نیست…
داستان افرو سامورایی درباره یک سامورایی افرو است که در دوران کودکی شاهد کشته شدن پدرش در مبارزهای برابر یک مجرم فراری به نام جاستیس بود. او پس از فراگیری هنر شمشیرزنی به دنبال انتقام مرگ پدرش و کشتن جاستیس پرداخت.
خوراک زرافه با سالاد لاک پشت520,000 ریال امروز برای ناهار ماکارانی داریم. اما من ماکارانی دوست ندارم. هیچوقت هیچوقت هیچوقت هم ماکارانی نمیخورم! در انبار موجود نیست افزودن به علاقمندیها توضیحات آیا تا به حال به این فکر کردهاید که با چه ترفندی میتوان کودکان را به خوردن غذا و سبزیجات تشویق کرد؟ حتماً روشهای خلاقانهای وجود دارد که میتوانید آنها را امتحان کنید. در داستان خوراک زرافه با سالاد لاک پشت مادر با بهرهگیری از خلاقیت و تخیل و هنر تزیین غذا به شکل حیوانها، اشتیاق کودک را به خوراکی بیشتر میکند. دختر کوچولوی قصهی ما ماکارونی دوست ندارد و وقتی ماکارونی را روی میز غذا میبیند، قهر میکند و از سر میز کنار میرود. مگر مامان نمیداند که او ماکارونی و سالاد سبزیجات دوست ندارد؟ اما مامان میگوید: «اینکه ماکارونی و سالاد سبزیجات نیست…» تصویرهای ساده و کودکانهی این کتاب برای خردسالان و کودکان، قابل فهمند. تصویرگر، روایتی کودکانه را به نمایش میگذارد که حتی برای کودکانی که سواد خواندن ندارند، جذاب و معنیدار است. رضا دالوند، تصویرگر جوان و خوشذوقی است که چندین جایزهی بینالمللی را از آن خود کرده است. او داستان تصویرهایش را خودش مینویسد.
تاب «مثل یک ببر بخواب» درباره دختر کوچکی است که دلش نمیخواهد بخوابد. پدر و مادرش با آرامش می گویند لازم نیست بخوابد، اما لباس خوابش را بپوشد. دختر کوچولو لباس خوابش را میپوشد، اما باز هم خوابش نمیآید. پدر و مادرش باز هم میگویند لازم نیست بخوابد، اما حداقل صورتش را بشوید و مسواک بزند. خنکی آب و تمیزی حس خوبی برای دختر کوچولو دارد. بعد با علاقه داخل تختخوابش میرود و میپرسد: «آیا همه موجودات دنیا میخوابند؟» بعد پدر و مادرش درباره نحوه خوابیدن گربهها، خفاشها، نهنگها، حلزونها، خرسها و ببرها برایش توضیح میدهند. مادر و پدر دختر کوچولو از اتاق بیرونم یروند و میگویند دختر اگر بخواهد میتواند تمام شب بیدار بماند. اما دختر کوچولو مثل یک گربه جای گرم و نرم پیدا میکند، مثل خفاش دستهایش را روی هم میگذارد، مثل نهنگ میچرخد، مثل حلزون در صدفش دور خود میپیچد، مثل خرسی که به خواب عمیق فرو رفته باشد چشمهایش را میبندد و مثل یک ببر قوی به خواب میرود.
صر کشاورز با ده شعر کودکانهاش کتابی فراهم آورده است با نام دویدم و دویدم به شست پام رسیدم او در عین توجه به جوهرهی ادبی آثارش، به لذت بچهها نیز اهمیت میدهد.
در دورترین کرانهی دنیا، روی بلندترین صخرهی جزیرهای کوچک، فانوسی دریایی از غروب تا طلوع میدرخشد، نورش را سخاوتمندانه به دریا میفرستد و راه را به کشتیها نشان میدهد. نگهبانهای فانوس دریایی، هر بار عوض میشوند، اما فانوس دریایی باید همیشه همانجا بماند. راستی زندگی توی فانوس دریایی چطور میتواند باشد؟ نگهبانهای فانوس دریایی به چه کارهایی مشغولند و اوقاتشان را چهطور میگذرانند؟ شاید آنها میز را میچینند، زیرلب آوازی میخوانند و آرزو میکنند کسی باشد تا با او حرف بزنند!
چشمانتان را ببندید و یک هیولای رنگیرنگی و بامزه را تصور کنید. چهکسی میگوید همهی هیولاها ترسناکاند؟ آنها خیلی هم مهرباناند، فقط گاهی غمگین میشوند، عصبانی میشوند و حتی میترسند. همین هیولای توی کتاب «هیولای رنگ ها» تمام احساساتش را با هم قاطی کرده است و برای همین حسابی گیج و هاجوواج شده است. او احتیاج دارد که یک نفر کمکش کند و احساساتش را به او نشان دهد. بعد هم آنها را جدا کند و بگذارد سر جای خودش.
دنیا پر است از میلیون ها گونه ی حیوانی که همه شان خاص و بی همتا هستند. اما خیلی از این حیوانات در حال انقراضند. این کتاب ما را یک روز کامل با کرگدن ها، ببرها، نهنگ ها، پانداها و بقیه ی حیوانات همراه می کند و کمکمان می کند قدمی برای جلوگیری از ناپدید شدن این حیوانات از روی زمین برداریم. حالا ما که ساکنان دیگر سیارهی زمین هستیم باید قول بدهیم نگذاریم این گونه ها غیبشان بزند.
این رمان درباره شخصیت نوجوانی به اسم داوود داله است که داله به معنای دو شاخه (V شکل) تیرکمان سنگی است و این شخصیت دالهای را در اختیار دارد و سایر ملزومات تیرکمان سنگی را ندارد. این شخصیت به این دلیل که کارش جمعآوری داله است به او داوود داله میگویند و ماجراهایی برای این شخصیت رخ میدهد. به گفته وی، این کتاب مربوط به زمان جنگ تحمیلی است و در بردارنده روایتی از شیطنت بچههایی است که در فضای جنگ بودهاند. کتاب به نوعی با جنگ مرتبط می شود و به ساقط کردن هواپیمای ما از سوی آمریکا در اواخر جنگ نیز میپردازد.
«مومو» همچنین به عنوان آقایان خاکستری یا مردان خاکستری شناخته می شود ، یک رمان فانتزی از مایکل انده است که در سال 1973 منتشر شد. این داستان در مورد مفهوم زمان و نحوه استفاده آن توسط انسان ها در جوامع مدرن است. این کتاب در سال 1974 برنده Deutscher Jugendliteraturpreis شد. در خرابه های یک آمفی تئاتر درست در خارج از یک شهر بی نام ، مومو زندگی می کند. یک دختر کوچک و مرموز. او بی سواد است و نمی تواند حساب کند و نمی داند چند سال دارد. وقتی از او سوال شد ، او پاسخ می دهد ، "تا آنجا که من به یاد می آورم ، من همیشه آنجا بوده ام." او در محله قابل توجه است زیرا توانایی فوق العاده گوش دادن دارد . او به سادگی در کنار مردم و گوش دادن به آنها می تواند به آنها کمک کند تا پاسخ مشکلات خود را پیدا کنند. توصیه هایی که به مردم می شود "برو مومو رو ببین!" تبدیل به یک عبارت خانگی شده است و مومو دوستان زیادی را پیدا می کند. این جو دلپذیر با ورود مردان ناشناس از بین می رود.این افراد عجیب که به شکل مردان خاکستری ، پوست خاکستری و کچلی ظاهر می شوند ، خود را به عنوان نماینده بانک Timesavings معرفی می کنند و ایده "صرفه جویی در زمان" را در میان مردم ترویج می دهند: ظاهرا می توان زمان را به بانک سپرده. پس از مواجهه با مردان خاکستری ، مردم مجبور می شوند که همه چیزهای دلپذیر خود را فراموش کنند. به تدریج نفوذ شوم مردان خاکستری بر کل شهر تأثیر می گذارد: زندگی عقیم می شود. از همه چیزهایی که اتلاف وقت در نظر گرفته به حساب می آیند محروم می شوند. مانند فعالیت های اجتماعی ، تفریح ، هنر ، تخیل یا خواب. ساختمانها و لباس ها برای همه دقیقا یکسان ساخته می شوند و ریتم زندگی سریع می شود....
رمان در انتظار یک زندگی طبیعی، رمانی آکنده از لحظات پرمعنی و عواطفی طنین انداز است. آدی رمان در انتظار یک زندگی طبیعی است اما مادرش، روشی صفر و صدی در زندگی دارد: یا راهی که او می گوید یا هیچ راه دیگری. آدی در یدک کشی زیر خط راه آهن به همراه مادری آشفته حال و بی مسئولیت زندگی می کند که اغلب دخترش را برای روزها تنها رها می کند و می رود. ناپدری سابق و مهربان آدی، هر کاری که از دستش بربیاید برای کمک به آن ها انجام می دهد، اما ملاقات های آدی با او خیلی کم و با فاصله های زمانی بسیار زیاد و تنها با اجازه ی مادر دمدمی مزاجش اتفاق می افتند. آدی تلاش می کند تا جایی که می تواند امید و روحیه ی مثبت خود را حفظ کند، با این حال این ملاقات ها، تنها او را یاد زندگی نرمالی می اندازد که نمی تواند داشته باشد. آدی می خواهد که به خانه و در کنار خواهرخوانده ها و ناپدری اش بازگردد و به نظر می رسد که هیچ وقت امیدش را برای رسیدن به این زندگی طبیعی از دست نمی دهد.
این کتاب روایتگر داستان پسری در آستانه جوانی به نام جو است؛ درست ده سال پیش هنگامی جو تنها هفت سال داشته برادرش اد را به جرم قتل دستگیر کرده اند و حالا که محکوم به اعدام شده است جو راهی سفری به سوی تگزاس است تا او را ملاقات کند. در حالی که آهی در بساط ندارد، درآمد خواهرش آن قدر نیست که کاری را از پیش ببرد و مادرش زنی بی قید و بند است که چندان اهمیتی به آن چه در اطرافش اتفاق می افتد نمی دهد. داستان به شیوه شعر آزاد روایت می شود و ماجرای خانواده ای گرفتار در فقر را به تصویر می کشد که حتی توانایی استخدام وکیل برای دفاع از اد را ندارند. کتاب یک دقیقه بعد از نیمه شب
دین واشنگتن که همیشه مشتهایی آماده برای کتک زدن با یک اخطار دیگر از مدرسه اخراج میشود، اما آشنایی او با بیلی دی فرصتی دوباره است برای نجات از این وضعیت بحرانی، دوستی ناخواسته و غیرمعمول دین و بیلی دی، که شخصیتی خاص دارد و در پی یافتن پدرش است، دین را درگیر ماجراهای میکند که پرده از اسرار زیادی برمیدارد. ارین جید لنگ روزها خبرنگار است و در صفحهی حوادث روزنامه مطلب مینویسد و شبها کارش نویسندگی است. او که تنها فرزند خانواده بود در کودکی بیشتر در تنهای خودش را سرگرم میکرد. شاید به همین دلیل است که تنهایی شخصیتهای اصلی داستان بنبست که هر دو تکفرزند هستند بسیار واقعی است و دوستی غیرمعمولیشان اینچنین عمیق و فراموش نشدنی.
کتاب «سکه ای از آسمان» رمانی نوشته ی «جنیفر ال. هالم» است که نخستین بار در سال 2006 به انتشار رسید. با فرا رسیدن تابستان، مدرسه تعطیل شده و «پنی» و «فرانکی» نقشه هایی بزرگ برای خوردن بستنی های گردویی، شنا در استخر، و البته تشویق تیم بیسبال مورد علاقه خود دارند. اما گاهی اوقات اتفاقات طبق نقشه پیش نمی رود. مادر «پنی» نمی خواهد که او شنا کند چون می ترسد که «پنی» به بیماری «فلج اطفال» مبتلا شود. «فرانکی» هم از طرف دیگر، مدام خودش را به دردسر می اندازد، و «پنی» احساس می کند بین دو بخش از خانواده اش گیر افتاده است. اما حتی اگر تابستان طبق نقشه های آن ها آغاز نشده باشد، «پنی» و «فرانکی» هنوز فرصت دارند که به شیوه هایی غیرمنتظره، از تعطیلاتشان لذت ببرند!
نویسنده: مهدی آذریزدی قصههای خوب برای بچههای خوب انتشارات: امیرکبیر قصه هایی از سندبادنامه و قابوس نامه کتاب حاضر قصه هایی است که از دو کتاب انتخاب شده است : ستدباد نامه و قابوسنامه سندبادنامه : این کتاب مانند کلیله و دمنه و مرزبان نامه شامل حکایات بسیاری می باشد که برای آگاه ساختن پادشاهان و خوانندگان نوشته شده است . این کتاب به زبان هندی قدیم بوده که در زمان ساسانیان نسخه زبان پهلوی آن موجود بوده که بعد به عربی و بعد فارسی ترجمه شذه است. قابوسنامه : قابوس نامه توسط یکی از پادشاهان قرن پنج هجری از پادشاهان آل زیار برای نصیحت فرزندش گیلان شاه نوشته و تجربیات زندگی را در اختیار او قرار داده است
نویسنده: مهدی آذریزدی قصههای خوب برای بچههای خوب انتشارات: امیرکبیر قصه هایی از کلیله و دمنه قصه های خوب برای بچه های خوب از مفیدترین کتاب های چاپ شده برای کودک می باشد که توسط مهدی آذریزدی (برنده جایزه یونسکو) نوشته شده است و در این کتابها داستان های قدیمی و افسانه های ایرانی از کتب قدیمی مانند کلیله و دمنه – مثنوی – گلستان و سابر کتب به نثری ساده برای کودکان نوشته شده است. در جلد اول این سری کتابهای قصه های خوب برای بچه های خوب قصه های کلیله و دمنه برای کودکان تهیه شده است.
«دارم میرسم جانجان» رمانی است اجتماعی که از زبان راوی نوجوان آن روایت میشود. قصه این رمان در دهه هفتاد خورشیدی و در مازندران میگذرد: پسری نوجولان در روز عروسی خواهر ناتنیاش درگیر اتفاقاتی میشود که زندگی او را تحت تأثیر قرار میدهد. نویسنده در کنار آن، با روایت ماجرای یک قتل، اشارهای به شرایط فرهنگی سیاسی شمال کشور در دهه هفتاد میکند.
«چرخ های پنچر» داستان انقلاب است و به وقایع انقلاب می پردازد که در یک روستا رخ می دهند. روستایی که اهالی آن بر سر آب دعوا دارند. این اتفاق در دوره ای رخ می دهد که انقلاب در حال شکل گیری است فضای داستان کاملا بومی است و برای نوجوانان مناسب است.
معرفی کتاب کتاب حاضر رمانی فارسی ویژه نوجوانان است. این داستان روایت پسری است که نسبت به مفهوم زندگی و هستی کنجکاو شده است. او با پدیده مرگ دست به گریبان است و می خواهد راز و چیستی آن را درک کند. داستان با درون مایه ای از فلسفه و «من که هستم» و «به کجا می روم» و تمام دغدغه هایی که نوجوانان در این سن کمابیش تجربه می کنند نوشته شده است؛ با این تفاوت که شخصیت داستان، تفاوت خود را در این امر نسبت به همسالان خود درک می کند. او بیشتر از بقیه نسبت به مفهوم مرگ و زندگی حساسیت نشان می دهد. او به یک سفر می رود که برایش معنای خاصی دارد و به درک بیشترش کمک می کند.
«تفنگ بادی» داستان عده ای کودک مدرسه ای است که جنگ را از دریچه چشمان خودشان روایت می کنند. کودکانی که با مفهوم جنگ آشنا نیستند و هر کدام با خلاقیت در دنیای کودکانه خود به دنبال یافتن راههایی برای پیروزی بر جنگ هستند.
"رمان موهای تو خانۀ ماهیهاست اثر محمدرضا شرفی خبوشان است. او که خود اهل ورامین است قصۀ قیام مردم ورامین را با روایت پسربچهای نوجوان شرح میدهد. راوی کوچکی از حادثهای بزرگ که در لابهلای نیزارها چشمش به دختر غاضریه میافتد، دختری که گاه پیدا و گاهی ناپدید میشود. داستانی که با رگههای عشق و محبت پیش میرود و برای نوجوانان از تاریخهای فراموششده کشورمان میگوید."
کوچکعلی، پدرش و حسینعلی سهروستایی صاف و ساده هستند که با میرزا رضا کرمانی به تهران میروند. میرزا رضا دوست پدر کوچکعلی است که ابتدا برای فروش اموال پدریاش به روستا آمده و بعد به تدریس در آنجا می پردازد. درجریان سفری به شهر و از خلال خاطرات پدر کوچکعلی، پسرها با میرزا رضا و رنجهای او آشنا میشوند. خواننده با این سه نفر راهی کوچههای تهران و حال و هوای روزهای منتهی به اعدام ناصرالدینشاه به دست میرزا رضا میشود. حکیمیان در این رمان از راویهای دیگر به موضوع کشته شدن ناصرالدین شاه قاجار پرداخته است. او در این رمان حال و روز قاتل شاه را بررسی کرده و انگیزه این طلبه جوان و فقیر را برای انجام این قتل، در داستان خود واکاوی کرده است. چه حوادثی میرزا رضای سی و هشت ساله را به این نتیجه رساند که شاه باید کشته شود؟ او چه تفاوتی با مردم زمانهی خود داشت؟ چه شخصیتی داشت و از چه کسانی تاثیر گرفت؟ در این رمان نوجوانان در کنار خواندن یک داستان جذاب با گوشههایی از تاریخ ایران در عصر قاجار نیز آشنا خواهند شد.
کتاب چشم های سبز هی هو ها ما داستان زیبایی از یک خانواده است که دچار مشکلات شدید مالی شدهاند. پدر خانواده گول شریکش را خورده است، همه چیز را باخته و حالا به یک مدرسه نقل مکان کردند تا آنجا زندگی و کار کنند. مادر خانواده به خاطر مشکلات مالی رفته است و بچه ها ماندهاند و پدرشان. یکبار که گربهها مرغ عشق پسرک را خوردند، او کینه همهشان را به دل گرفت و حالا هرجایی میرود و هر گربهای که میبیند، برایش حکم کیسه بوکس دارد...
قوش رمانی 130 صفحهای است که طی هفت فصل بههم پیوسته با عنوانهای سرباز روی پشتبام، پای درخت کنار، هلال ماه روی خانه ننه صالح، عقاب در غار، بغض فاضل، شرط بندی بزرگ و وقتی پرنده پرواز کند، سرگذشت چند تن از نوجوانان روستایی مرزی را در زمان حضور عراقیها و تصرف منطقه توسط آنها روایت کرده است.
شبهای بی ستاره، رمانی برای نوجوانان و با محوریت دختری به نام ستاره است که در جریان جنگ، تلخیهای آن را تجربه میکند. ماجرای این داستان کاملاً واقعی است و در شهر قم اتفاق میافتد و در آن به بمباران شهر قم در سال ۶۴ نیز اشاره شده است.
در رمان زندانی کوچک، شخصیت اصلی (زینل)ویژگی های یک قهرمان واقعی را دارد. البته زینل در این راه تنها نیست و چند قهرمان دیگر هم او را همراهی می کنند، مثل آقای مدیر مدرسه که به نوعی شروع کننده وقایع داستان است و با حرکت انقلابی او، شعار نویسی علیه حکومت طاغوت روی دیوار خانه یکی از روستاییان، جرقه حرکت های انقلاب در روستا زده می شود. همچنین شخصیت رسول که در ابتدای حرکت انقلابی زینل، او را همراهی می کند و تا پایان داستان گاه به صورت حاشیه ای به فعالیت های انقلابی خود ادامه می دهد. چند مبارز انقلابی هم که در زندان با زینل هم بند هستند، به نوعی از قهرمانان فرعی در داستان محسوب می شوند.
«به هم رسیدن در میانسی» روایت نوجوانی به نام «شکرا...» است که بهواسطه برادر ناتنیاش «زکریا»، ناخواسته وارد فضای مبارزات علیه رژیم پهلوی میشود و اتفاقاتی خواندنی برای او رقم میخورد. این رمان حول محور تلاش شکرا...برای نجات زکریا است که بهواسطه مبارزات انقلابی تحت تعقیب ساواک قرارگرفته است میچرخد. شکرا... عزم خود را جزم میکند تا هر طور شده مانع از دستگیری زکریا توسط ساواک شود. شکرا... در میان روایت داستان و تلاش برای سردرگم کردن مأموران در دستگیری زکریا، گهگاه نقبی به گذشته میزند و با روایت داستانی فرعی به عمق ماجرا میافزاید. رمان «به هم رسیدن در میانسی» رویهمرفته، روایت خوشخوانی از زندگی نوجوانان است با همان طنازیها و اضطراب و هوس قهرمان شدن که در «به هم رسیدن در میانسی» بهخوبی با زبان داستان عجین شده و خواننده در فرازوفرودهای آن با هم ذات پنداری باشخصیت اصلی گامی مهم در ارتباط برقرار کردن با داستان برمیدارد.
این رمان، روایت گر استعفا و تبعید رضاشاه پهلوی به خارج از کشور است، زمانی که کشور در اشغال متفقین قرار دارد. در آن هنگام پهلوی دوم با خانواده سلطنتی به شهرهای ایران از جمله تهران، اصفهان، یزد، بندرعباس سفر می کند و در این سفر چند نوجوان با آنان دیدار می کنند. نویسنده با نگارش «باغ خرمالو»، در حقیقت شخصیت شکست خورده یک دیکتاتور را به تصویر کشیده است. این رمان در نهمین جشنواره داستان انقلاب اثر برگزیده شده و همچنین اثر شایسته تقدیر در جشنواره قلم زرین شناخته شده بود. این رمان نوجوان در مدت زمان کوتاهی به چاپ هفتم رسیده است.