کتاب جاناتان مرغ دریایی، رمانی نوشته ی ریچارد باخ است که اولین بار در سال 1970 به چاپ رسید. داستان این رمان برای انسان هایی است که از قلب خود پیروی می کنند؛ برای افرادی که از انجام موفقیت آمیز کاری، حتی اگر آن کار فقط برای خودشان باشد، لذت فراوانی می برند؛ برای آدم هایی که می دانند معنایی ژرف تر در پشت ظواهر زندگی آرمیده است. آن ها می توانند با جاناتان همراه شوند و سریع تر و بالاتر از رویاهایشان پرواز کنند. جاناتان لیوینگستون، پرنده ای معمولی نیست. او اعتقاد دارد که پرواز و رسیدن به آزادی غایی برای به چالش کشیدن و اکتشاف همه چیز، حق همه ی مرغان دریایی است و بزرگترین لذت و پاداش خود را، آموزش لذت پرواز و قدرت رویاها به مرغان جوان تر می داند.
زندهام که روایت کنم، بیشک، یکی از کتابهای انگشتشماری است، که طی دههی گذشته، میلیونها نفر از شیفتگان ادبیات ناب و والا چشم به راهش بودهاند: بازآفرینی موجز دوران سرنوشتساز زندگی گابریل گارسیا مارکز. در این روایتِ پرشور، نویسندهی نامدار کلمبیایی و برندهی جایزهی نوبل ادبیات در ۱۹۸۲ خاطرات دوران کودکی، نوجوانی و نخستین سالهای جوانیاش را، با صداقتی بینظیر، به خواننده پیشکش میکند؛ سالهایی که تخیل بارورش را غنا بخشیدند و زمینهساز پدیداری برخی از برجستهترین و ماندگارترین داستانهای کوتاه و رمانهای زبان اسپانیایی شدند، که از جایگاه و اهمیتی بنیادین و اساسی برخوردارند.
عشق در روزگار وبا قبلا توسط مترجمهای دیگر تحت عنوانهای عشق سالهای وبا و عشق در زمان وبا نیز ترجمه شده است. اما به تازگی (سال ۹۵) ترجمهای دیگر از رمان عشق در روزگار وبا توسط کاوه میرعباسی وارد بازار کتاب شده است. این ترجمه برخلاف ترجمههای قبلی این کتاب، از زبان اصلی (اسپانیایی) انجام شده است که مزیت بسیار بزرگی است.
مارکز در این کتاب وضعیت جغرافیایی و آداب و رسوم بومیان سرخپوست آمریکای لاتین را بهخوبی نمایانده است؛ گویی آیینهای دربرابر ملتش گرفته تا همه ویژگیهای آنها را بنمایاند. کسی که این اثر را میخواند، اگر هم به کشورهای آمریکای لاتین سفری نداشته و یا حتی درباره آنها هیچ اطلاعی نداشته باشد؛ حس میکند آن سرزمین و مردمش را بهخوبی میشناسد. اعتقادات باستانیای که گاه در اثر خیالپردازیها و اغراقهای بومیانش خرافات بهنظرمی رسند، همه در این اثر بهخوبی آشکار است.