بهجهنم و جاهای دیگر نویسنده: مادلین آلبرات ترجمه: علی مجتهدزاده انتشارات: پارسه در این خاطرات فاش کننده ، خنده دار و الهام بخش ، نویسنده ی پرفروش نیویورک تایمز و وزیر امور خارجه سابق مادلین آلبرایت - از جمله ی پرخدمت ترین و خستگی ناپذیرترین کارمندان دولت در جهان - در مورد چالش ادامه کار بسیار فراتر از سن طبیعی بازنشستگی می گوید. در سال 2001 ، هنگامی که مادلین آلبرایت به عنوان اولین زن وزیر خارجه آمریکا در حال ترک دفتر بود ، مصاحبه کنندگان از او پرسیدند که چگونه می خواهد به یاد آورده شود. وی پاسخ داد: "نمی خواهم به یاد آورده شوم" "من هنوز اینجا هستم و کارهای بیشتری دارم که می خواهم انجام دهم. هرچقدر که دشوار به نظر می رسد ، من می خواهم که هر مرحله از زندگی ام هیجان انگیزتر از مرحله ی قبل باشد. " در آن زمان گذار ، وزیر امور خارجه احتمالات را در نظر گرفت: او می توانست بنویسد ، تدریس کند ، سفر کند ، سخنرانی کند ، شرکتی راه اندازی کند ، برای دموکراسی بجنگد ، به توانمندسازی زنان کمک کند ، برای کاندیداهای سیاسی مورد علاقه کار کند ، زمان بیشتری را با نوه های خود بگذراند. به جای انتخاب یک یا دو تا کار از این لیست، او تصمیم گرفت همه کارها را انجام دهد. برای تقریبا بیست سال ، آلبرایت دائما در حال حرکت است ، با روسای جمهور و نخست وزیران درگیر می شود و هر روز چیز جدیدی یاد می گیرد. وی از زمان ترک وزارت امور خارجه ، به کار خود ادامه داده است - و به میلیون ها نفر که مشتاق احترام هستند ، صرف نظر از جنسیت ، سابقه و سن ، صدای خودشان را داده است. به جهنم و جاهای دیگر این زن قابل توجه را در صریح ترین ، خنده دارترین ، صمیمی ترین و جدی ترین شخصیت او نشان می دهد. این داستانی از دوران ما است که می تواند برای ما آموزند باشد. داستانی که توسط یک زن خارق العاده با ذوقی بی نظیر برای زندگی روایت می شود.
بادبادکباز نویسنده: خالد حسینی مجید مسعودی انتشارات: نیلوفر مترجم: مهدی غبراِیی بادبادک باز داستان زیبایی از زندگی دو دوست است که در افغانستان زندگی میکنند. امیر، پسر یکی از بزرگترین تاجران کابل است که در خانه با پدرش و حسن زندگی میکند. حسن، پسر خدمتکارشان و بهترین دوست امیر است. آنها روزهای خوبی را با هم میگذرانند و تجربههای زیادی را پشت سر میگذارند تا اینکه روزی امیر کاری میکند و حسن را از خود میراند. دوستی آنها در این نقطه پایان مییابد و بعد از شروع جنگ، امیر و پدرش به آمریکا مهاجرت میکنند. حالا سالها از آن روز گذشته است و امیر به کابل برگشته. او در جستجوی راهی برای جبران مافات است.«بادبادکباز» اثر ماندگار خالد حسینی (-۱۹۶۵) نویسنده افغان-آمریکایی است. خالد حسینی با وجود دوری از کشورش، با درد و رنج مردمش بیگانه نیست و بندبند وجودش با غم و اندوه هم وطنان ستمدیدهاش درگیر است. اندوه و مظلومیتی که در سطرسطر این اثر بهخوبی نمایان و قابل درک است.
دنیا قشنگ نو آلدوس هاکسلی ترجمه سعید حمیدیان نشر نیلوفر ثر آلدوس هاکسلی، نویسندهی قرن بیستم است. این رمان را سعید حمیدیان به فارسی برگردانده است. این کتاب در سال 1932 منتشر شده و عنوان آن از نمایشنامهی طوفان اثر شکسپیر گرفته شده است. هاکسلی با بدبینی نسبت به پیشرفتهای علمی در قرن بیستم یک دنیای پادآرمانی خلق میکند. در آن دوران همه چیز رنگ و بوی تغییر گرفته بود و بهسرعت به اختراعات افزوده میشد و قرار بود همهچیز اتوماتیک بشود. و البته فکر دست بردن در خلقت آدمیان و شبیهسازی گونهی انسان که نویسنده را به ساختن چنین تصویر سیاهی از آینده واداشته بود. هاکسلی معتقد بود جهان کاملا علمی و کاملا اتوماتیک تنها با از بین بردن مذهب و هنر و اخلاق و در یک کلام انسانیت ممکن است. داستان دنیای قشنگ نو در سال 2540 و در شهر لندن اتفاق میافتد. تنها یک حکومت جهانی وجود دارد و آن بر تمام ساکنان که از جنینهای شبیهسازیشده به وجود آمدهاند مسلط است. شعار اصلی لذت بردن و شاد بودن است. روانشناسیِ شاد زیستن قاموس و مذهب اصلی شده است. همه چیز تغییر کرده و حالا آدمها تنها در چهار نو به دنیا میآیند: آلفاها، بتاها، گاماها و اپسیلونها. حتی در این دنیای کاملا پیشرفته نیز نظام طبقاتی همچنان حاکم است و این چهار دسته انسان بر اساس هوش و کارایی ذهنی مقام بالاتری دارند. در این میان «جان» را از شهری به دور از این تمدن جدید به لندن میآورند. جان یک وحشی است و برای جامعه جذاب… در بخشی از متن کتاب آمده است: «راز سعادت و فضیلت در همین نهفته است، دوست داشتن آنچه که باید انجام بدهید، تمام هدف تربیت در این خلاصه میشود: علاقمند ساختن انسانها به سرنوشت اجتماعی گریزناپذیرشان.»