این کتاب یک مثنوی بلند در 240 بیت و در رابطه با موضوع عاشوراست. گاهی در میانه این مثنوی، غزلیاتی به چشم می خورد، به همین علت می توان قالب این اشعار را مثنوی غزل که یکی از قالب های رایج شده در میان شاعران پس از انقلاب اسلامی است، خواند. وزن این مثنوی، وزنی است که آثار مشهور و مهمی همچون «هفت پیکر نظامی» در قالب آن سروده شده است؛ وزن «فاعلات مفاعلن فعلن» از لحاظ ریخت آوایی و چیدمان هجاهای آن به زبان گفتار و محاوره نزدیک است و در اصطلاح ادبی به آن «وزن خوش رکاب» می گویند. سرودن این شعرها در دو مرحله انجام گرفت. شاعر در ابتدا در سال 1389 حدود 40 بیت از آن را سروده و بعد از یک وقفه در محرم سال 90 مابقی آن را سروده شده است. پرونده این شعر هنوز هم نزد شاعر بسته نشده است و وی هر از گاهی ناگفته هایش را به این منظومه اضافه می کند. در نگاه عارفانه شاعر به واقعه کربلا و عاشورا در ابتدا نسبت خود با هستی را مشخص کرده و سپس از آن منظر به بیان رویداد عاشورا می پردازد و باید گفت که آقای ولیئی نیز از همین منظر به سرایش اشعار این کتاب پرداخته است. تفاوت عمده این کتاب حاضر با کتاب عمان سامانی در این است که عمان در گنجینه اسرار به نوعی مقتل گویی نیز انجام داده است، اما ما در اشعار قربان ولیئی جزییاتی از واقعه عاشورا مشاهده نمی کنیم.
قربان ولیئی از معدود شاعرانی است که به دور از جریانها، خلوت دنجی را برای سرایش خویش انتخاب کرده است. اشعار قربان ولیئی برگرفته از سبک و سلوک زندگی وی هستند و همین آنها را از شعر سایر شعرا متمایز میکند. از ولیئی تا کنون چندین کتاب به چاپ رسیده است: «درخت در خودش راه میرود»، «باید نوشت نام تو را با پرندهها»، «ترنم داوودی سکوت»، «گفتم به لحظه نام تو را، جاودانه شد»، «ضربان ذات» و «لحظهی جهان» و... که گزیدهای از این کتابها به همراه چند غزل جدید را میتوان در «موسیقی نواحی جان»، بهانتخاب زهیر توکلی و مبین اردستانی بهنظاره نشست.