عمدهترین مشکل انسان معاصر، قطع پیوند و ارتباطش با آفریدگار و حامی اصلی اوست. ریشهٔ همهٔ فجایع و مصائب روزگار ما این است که سایهٔ خدا بر سر فرد و جامعه، نادیده انگاشته میشود و انسان، با همهٔ ناتوانیاش میخواهد عنان اختیار خود و عالم را به دست بگیرد. این است که هر روز، درماندهتر از پیش، یأس و پوچی و سرگردانی و نیست انگاری را تجربه میکند. کسی که به یک قدرت لایزال متکی است، هرگز درمانده نمیشود. کسی که محبوبی را با همهٔ وجود دوست میدارد، میپرستد و ستایش میکند، هرگز انگیزهاش را برای ادامهٔ حیات، از دست نمیدهد. کسی که محبت پروردگار را به خویش، درک میکند و خود را هر لحظه، مورد لطف و عنایت و رحمت میبیند، به پوچی نمیرسد. کسی که قادر متعال را مدام بر کردار و گفتار و پندار خویش، شاهد و ناظر میشمرد، مرتکب خلاف نمیشود و پای در مسیر انحراف، نمیگذارد. کسی که دستش را به دست پرورندهٔ بیهمانند خویش، سپرده است، هرگز گم نمیشود، سرگردانی نمیکشد و سر از ناکجاآباد در نمیآورد. و... دعا جادهای است که انسان را به خالق خویش متصل میکند. مناجات، شریان حیاتی است که خون زندگی را در رگهای انسان، میدواند. دستهای راز و نیاز، نردبانی است که انسان زمینی را به خدای آسمانی، میرساند و نیایش، برای روح، کار قلب را میکند. هوای تازه عبودیت را میگیرد و آلودگیهای ناشی از مناسبات زمینی را تصفیه میسازد. و این کتاب مناجاتی است با خداوند مهربانمان، با سادهترین کلام و زیباترین واژگان.
خدا تنها کسی که اگر یک قدم به سویش بردارید، ۱۰ قدم به سوی شما جلو میآید و اگر به سمتش بروید، به سمت شما میدود. خدا تنها کسی است که اگر از شما محبت ببیند، زیر دینتان نمیماند و با قدردانی شگفت و بینظیرش شما را شرمنده میکند. خدا مال همه است! مجموعه مناجاتهای کوتاه نوشته سید مهدی شجاعی است که با موضوعات گوناگون نوشته شده است. ساختار متنی این مناجاتها یادآور حس دعا برای مخاطبان است و شجاعی با تکیه بر صفات رحمانیت عام خداوند در عالم هستی و تعمیم آن به ساختارهای مختلف زیست انسانی، دعاوارههای کوتاهی را خلق کرده که برای طیف وسیعی از مخاطبان شنیدنی و خواندنی است. خدا تنها محبوبی است که محبان خود را تر و خشک میکند. خدا تنها سلطانی است که دلش با بخشیدن خنک میشود نه با تنبیه کردن. خدا تنها کسی است که دشمنانش را هم بر سر سفره اطعامش مینشاند و به منکران و تکذیبکنندگانش هم روزی میدهد. این کتاب روایتهای زیبایی است از مناجات با خدا. این کتاب رابطه شما با خداوند را قویتر خواهد کرد.
نوشتن درباره شخصیتهای بزرگ همیشه دو دیدگاه اصلی را در مقابل یکدیگر قرار میدهد. اولین دیدگاه این است که دربارهی این افراد آنقدر نوشته شده است، که نوشتن اثر تازه کاری ساده و گاهی بیهوده تلقی شود. دیدگاه دوم اینکه نوشتن درباره شخصیت این افراد بسیار سخت است، چون پیچیدگیهای شخصیتی و عمق و عظمت انسانیت این انسانها به حدی بالاست که نوشتن را سخت و پرتکلف میکند. سید مهدی شجاعی، نویسندهی کتاب مرد رویاها، میگوید:« شهید مصطفی چمران، از افرادی است که به دلیل موقعیت اجتماعیاش احتمالا هرآنچه میبایست دربارهاش بیان میشده، تا پیش از این گفته شده است. چمران به طور عمده در ایران به دلیل نوع حضورش در سالهای دفاع مقدس در جبهههای غرب و نیز اطلاعاتی مختصر از حضورش در لبنان شناخته شده است. مرد رویاها که این روزها پیش از تصویری شدن، خوانده شده است، داستانی است از زندگی مصطفی چمران است.»
کتاب از دیار حبیب اثری از سید مهدی شجاعی است که در سال 1385 منتشر شده است. این کتاب دو تن از یاران امام حسین (ع) به نامهای «حبیب بن مظاهر» و «میثم تمار» را معرفی میکند که در واقعهی عاشورا به شهادت میرسند. کتاب از دیار حبیب شامل ده داستان است که از زبان نویسنده بیان میشود و با نثری روان خواننده را در جریان اتفاقات تاریخی قرار میدهد.
شناخت و درک زندگی بزرگان دینی سبب میشود از رهنمودهای آنان برای انتخاب مسیر درست زندگی استفاده کنیم. معرفت ناشی از شناخت این افراد باعث میشود به درک درستی از حقیقت زندگی دست یابیم و در مسیر کمال قدم برداریم. «حضرت فاطمه (س)» کوچکترین دختر «حضرت محمد(ص)» و همسر «امام علی (ع)» در چنان در جایگاه والایی از عصمت و قرار دارد که میتواند الگوی بسیار ارزندهای برای زندگی باشد. کتاب کشتی پهلو گرفته به قلم سید مهدی شجاعی اثری فاخر است که سعی کرده گوشهای از جایگاه بیهمتا این شخصیت بزرگوار را به تصویر بکشد.
این اثر که از چهار فصل زمستان، پاییز، تابستان و بهار تشکیل شده، نگاهی است متفاوت و نقادانه به فضای انتظار جامعه امروز. رمان با یک اتفاق شگفت و غریب آغاز می شود، جشن نیمه شعبان و مجلسی پرشور و بسیاری که فریاد «آقا بیا» سرداده اند... در این میان جوانی و فریادی که: «آقا نیا...» این شروع جذاب ما را با شخصیت هایی آشنا می کند که همه مدعی انتظارند اما وقتی هنگام عمل می رسد و هنگامه عمل به شعارها می رسد، آن نمی کنند که می گفتند. رمان در فضایی مکاشفه گونه و بی زمان پیش می رود و مواجه همه آدم ها را می بینیم با قصه ظهور... و کشف چرایی «آقا نیا»ی جوان. شجاعی در این رمان همه اقشار و همه آدم ها را با بهانه هایشان برای نخواستن امر ظهور، دقیق و ظریف معرفی می کند. تا آنجاکه حتی به راوی هم رحم نمی کند و در فضایی بسیار بدیع، خودش را هم در معرض این امتحان می گذارد. نویسنده در «کمی دیرتر» همه آفت های انتظار را با شخصیت های قصه اش برای مخاطب روایت نمی کند، بلکه به تصویر می کشد و نشانش می دهد... انسان های مدعی انتظار و منتظر ظهور غریبه نیستند؛ خودمانیم و شجاعی در رمانش به خوبی به این زبان دست یافته که وقتی از هر قشر و صنف و گروهی یک نمونه آورده با مصادیق کار ندارد و در پی اثبات شمول ادعایش است. نویسنده در پایان همه موشکافی هایش در نقد منتظران به دنبال آن است که مخاطب منتظر واقعی را بشناسد و ببیند که انتظار به فریادهای بلند «آقا بیا» نیست؛ به دلی است که برای حضرت می تپد و اخلاصی که میان زندگی جاری است و آقایی که خودش به دیدار منتظرانش می آید...
نثرهای کتاب چشمانتظاری اغلب نثرهایی کوتاه و در عین حال بسیار شوقبرانگیزند. نویسنده تمام آنچه میخواهد در قالب کلام برای ایجاد حسبرانگیزی و خلق احترام میان خود و مخاطب نسبت به امام غائب (عج) به کار ببرد در این متنها آورده است. آنچه در این کتاب با آن روبرو میشویم نه یک متن احساسبرانگیز صرف که احساس و احترام و بینش و آگاهی دینی است. این متون با حجمی کوتاه و در فصولی متعدد ارائه شده است. راز این کوتاه بودن را میتوان در تأثیر لحظهای آنها جستجو کرد. چشمانتظاری به همین اعتبار کتابی است اندیشیدنی و نه خواندنی بلکه تلاش او برای بیان احساساتش.
کتاب وای تشنگی که تصویرسازیهای آن را «سیدحسامالدین طباطبایی» بر عهده داشته، از زبان «سکینه» روایت میشود. او میگوید که در کربلا و در روز عاشورا قرار دارد. پدر او به میدان جنگ رفته و نگران اوست. او از سختیهایی که در این دقیقهها باید تحمل کند میگوید. او دختر امام حسین (ع) است.
سید مهدی شجاعی در کتاب پدر، عشق و پسر به زندگی حضرت علی اکبر (ع) پرداخته است و در قالب داستانی زیبا و لطیف، در ده مجلس، صحنههایی از زندگی آن حضرت را به تصویر میکشد. راوی داستان، عقاب، اسب حضرت علی اکبر (ع) است و مخاطب راوی، مادر گرامی حضرت، لیلی، بنت ابی مره است. در ده مجلس داستان، همراه با آن حضرت به زندگی امام قدم میگذاریم و در مجالس پایانی به داستان شهادت حضرت میرسیم. اما هر کدام از برشهای کتاب نیز به نوعی به واقعه کربلا مربوط میشوند و از این رو، تک تک خطوط کتاب، رنگ و بوی عاشورایی خود را حفظ کرده است. حضرت علی اکبر (ع) نقش بسیار مهمی را در واقعه کربلا ایفا کردند اما در میان منابع اندکی میتوان درباره آنان چیزی یافت و جستجو کرد. از همین رو، کتاب پدر، عشق و پسر یک کتاب خوب برای معرفی و شناخت حضرت علی اکبر (ع) است.
سقای آب و ادب، داستانی با درونمایه تاریخی و مذهبی است و روایتی است از شجاعت و فداکاری مردی که تا آخرین لحظه، شجاعانه در برابر باطل ایستادگی کرد و امام حسین (ع) را تنها نگذاشت. این داستان که از شجاعت و دلاوریهای حضرت عباس (ع) میگوید، زبان به ستایش این شخصیت بزرگ گشوده است و همچنین واقعه عاشورا را نیز توصیف میکند. واقعهای که بعد از گذشت هزار سال، همچنان دل عاشقانش را خون میکند و به یادشان میآورد که آزادگی و آزادی را فراموش نکنند. سید مهدی شجاعی در این اثر نگاهی به واقعه عاشورا انداخته است و نقش حضرت ابوالفضل را هم از دیدگاه منطقی و هم از دیدگاه احساسی، بررسی کرده است.