خریوکین، معلومه که این سگ دست ترا گاز گرفته و به اين سادگیها دنبال این کار را ول نکن... باید حق اینطور آدمها را کف دستشان گذاشت! موقعش رسیده...
در این موقع پاسبان در حال فکر کردن به خود گفت: اما... شاید هم که مال سرتیپ باشه. البته رو پوزهاش که ننوشته... اما من همین چند وقت پیش درست یه همچه سگی تو خونهاش دیدم.
صدایی از بین جمعیت شنیده شد: البته که سگ سرتیپه...
اهوم!... یلدیرین، داداش، این پالتو منو بنداز دوشم... باد سردی به پشتم خورد... همچی سرما سرمام میشه... نگاه کن، سگ را ببرخونهی سرتیپ، بگو من پیدا کردمش و براشون فرستادم ... اون وقت هم ازشون استدعا کن که یک همچی تازی قیمتی را نگذارد به کوچه بیاد... چون اگه بنا باشه که هر بیسروپایی آتیش سیگار به دماغ این حیوونک بچپونه که دیگه چیزی ازش باقی نمیمونه. سگ جنس لطیفیه... اما تو، بیکله، دستتو بیار پایین! لازم نیست انگشتتو اینطور نمایش بدی! معلومه که تقصیر با خودته!...
آشپز سرتیپ داره میاد، ازش بپرسیم... آهای، پروخور! بابا جو، یه دقه بیا اینجا! یک نگاهی به این سگ بکن... مال شماست؟
کی میگه مال ماست! همچه سگی هیچوقت تو خونهی ما نبوده!
اچومه لف گفت: البته اینکه دیگه پرسیدن لازم نداره. معلومه که سگ ولگرده! گفتوگوی زیاد لازم نیست... وقتی من میگم ولگرده پس معلوم ميشه ولگرده... با یک گوله باید کارش را ساخت. والسلام!
پروخور دنبالهی صحبتش را گرفت: سگ مال ما نیست، مال برادر حضرت اجله که چند روز پیش اینجا تشریف آوردهاند. حضرت اجل ما سگ شکاری دوست ندارند، اما برادرشون سگ شکاری را دوست دارن...
اچومه لف با لبخندی پر از ذوق و شوق پرسید: راستی مگر برادر حضرا اجل، ولادیمیر به اینجا تشریف آوردهاند؟ آی پروردگار، من هیچ خبر نداشتم! به مهمونی تشریف آوردند؟
مهمونی ...
آی پروردگارا... لابد دلشون برای حضرت اجل برادرشون تنگ شده... و من هیچ خبر نداشتم! خوب که این سگ مال ایشونه؟ خیلی خوشحالم... بگیر ببرش... سگ خوبیه... دعواییه، مثل خروس جنگی می مونه... انگشت این یارو را هاپی گاز گرفت. قه قه قه... بسه دیگه، مگه چی شده این طوری میلرزی؟ موچ موچ بدذات. نگاه کن چطور اوقاتش هم تلخ میشه... کوچولوی فینقیلی...
آشپز حضرت اجل سگ را صدا زد و با او از در انبار دور شد... جمعیت مدتی به خریوکین می خندید.
اچومه لف با لحنی تهدیدآمیز به خریوکین گفت: موقعش خدمتت خواهم رسید! آن وقت پالتو را به خود پیچید و به گشت در میدان بازار ادامه داد.