سوره آفلین، داستان مردی است به نام خلیل حجّتی در شب ۱۲ بهمن ۵۷ در خیابانهای پر آشوب تهران دنبال پسر گمشدهاش اسماعیل میگردد و راه به راه به مردم انقلابی سفارش میکند که کمی آرامتر انقلاب کنند، اما کسی صدای او را نمیشنود! مسأله دیگر خلیل این است که علی رغم ناامیدی از یافتن پسرش ولی سخت معتقد است که روح الله! چون هر زمان که خیر میخواهد از قرآن؛ قرآن آیه لاتیأسوا من روح الله را به او میدهد. کتاب با خوابی عجیب شروع میشود، خواب دیدن کشته شدن اسماعیل در زمان ضحاک، قرار است اسماعیل را بکشند و مغز سرش را به مارهای دوش ضحاک میدهند. این خواب تصویری از کل داستان است، مردم میخواهند ضحاک را بیرون کنند برای این رهایی حاضرند هزینههای بسیاری دهند. در این میان اسماعیل هم میخواهد میان مردم باشد. اما خلیل که خواب آشفته دیده است و نگران فرزندش است که به دست مارهای ضحاک نیفتاده باشد.
کتاب دست هایش خونی، چشم هایش گریان نوشتۀ ابراهیم اکبری دیزگاه است. انتشارات شهرستان ادب این کتاب را در سال ۱۳۹۷ منتشر کرده است. دستهایش خونی، چشمهایش گریان، با اینکه مجموعۀ کوچکی است از داستانکها، قابلمقایسه با شاه کشی نیست. واژگان هر دوی این کتابها حول سلطنت پهلوی، شاه و انقلاب نوشته شده است.
این رمان داستانی درباره انقلاب است و به ماجرای انتقام یک پسر قمی که پدرش را در سال 42 در ماجرای فیضیه از دست داده می پردازد. این پسر تاریخ خوانده و می خواهد در جشن های 2500 ساله شاه را در تخت جمشید ترور کند. او از طریق دایی خود که مسئول حفاظت آنجا است به آنجا راه پیدا می کند و در این مسیر یک سری اتفاقات می افتد. در این اثر تصویری از خانواده ای که در دیکتاتوری محمدرضا پهلوی زندگی می کرده اند و از هم پاشیده را به تصویر در آورده و در واقع این رمان مرثیه ای برای زیستن در حکومت پهلوی است.