یوجین اونیل، در کتاب گوریل پشمالو داستان زندگی مردی به نام ینک را نوشته است. او در آتشخانه کشتی کار می کند؛ به خاطر کار سختش، کمکم حالت فیزیکی بدنش تغییر کرده است. او سیاه، خمیده و شبیه گوریل شده است. ینک کمکم در این توهم فرو میرود که چون سوخت به کشتی میدهد، پس همهکاره کشتی است. ینک به خاطر مزاحمتهایی که ایجاد میکند به زندان میافند و در آنجا حتی نام خودش را هم از یاد میبرد...