عالیجناب کیشوت رمانی از گراهام گرین است که در سال 1982 منتشر شده است. این کتاب بر اساس رمان کلاسیک اسپانیایی "دون کیشوت" است که در سال 1605 و 1615 توسط میگل دو سروانتس نوشته شده است. این کتاب دارای لحظات کمدی بسیاری است ، اما همچنین تأملاتی در مورد مواردی مانند زندگی پس از دیکتاتوری، کمونیسم و ایمان کاتولیک را ارائه می دهد. پدر کیشوت ، کشیش کلیسا در شهر کوچک ال توبوسو در منطقه لا مانچا در اسپانیا ، خود را از نوادگان شخصیت سروانتس به همین نام می داند ، حتی اگر مردم به او اشاره کنند که دون کیشوت یک شخصیت ساختگی بود. یک روز ، او کمک می کند و به یک اسقف مرموز ایتالیایی که ماشینش خراب شده غذا می دهد. اندکی پس از آن ، توسط پاپ به او لقب منصوب اعطا می شود ، که باعث تعجب اسقف می شود زیرا او بیشتر با سوظن به فعالیت های پدر کیشوت می نگرد. او کشیش را به تعطیلات ترغیب می کند ، و بنابراین کیشوت و شهردار سابق شهر ، سانچو، با ماشین قدیمی خود سفری را درون اسپانیا آغاز می کند. در سیر حوادث بعدی ، کیشوت و همراه او در مسیر عبور از اسپانیا انواع ماجراهای خنده دار و مهیج را در امتداد راه جدش تجربه می کنند. آنها با معادل های معاصر آسیاب های بادی روبرو می شوند ، با مکان های مقدس و نه چندان مقدس و با انواع گناهکاران روبرو می شوند. در گفتگوهای خود در مورد کاتولیک و کمونیسم ، این دو مرد به هم نزدیک می شوند ، شروع به درک بهتر یکدیگر می کنند اما همچنین اعتقادات خود را زیر سوال می برند.
دواردو پلار پزشک مجرد و انگلیسی تبار است و وقتی پسربچه ای بوده به همراه مادرش پاراگوئه را ترک می کند و برای فرار از آشفتگی های سیاسی به بوینوس آیرس می آید. پدر انگلیسی وی در پاراگوئه به عنوان یک شورشی سیاسی باقی می ماند و بجز یک نامه ، آنها دیگر هرگز چیزی از او نمی شنوند. هنگامی که پلار به کورینتس می رود ، محلی با آب زیرزمینی آرام و نیمه گرمسیری ، با دو ساکن انگلیسی دیگر در آنجا آشنا می شود. یک معلم انگلیسی پیر و عبوس ، هامفریس و کنسول افتخاری انگلیس ، چارلز فورتنام که یک الکلی طلاق گرفته و ترحم برانگیز است که از موقعیت خود برای کسب سود سوء استفاده می کند. آشنای دیگر پلار ، جولیو ساوودرا ، نویسنده فراموش شده ای است . در این شهر ایالتی در آرژانتین ، چارلی فورتنام توسط انقلابیون پاراگوئه، که او را با سفیر آمریکا اشتباه گرفته اند، ربوده می شود.. دکتر ادواردو پلار ، پزشکی محلی با وفاداری خود ، به عنوان مذاکره کننده بین شورشیان و مقامات عمل می کند. این شخصیت های ناجوانمردانه نمایشی پوچ از شکست ، امید ، عشق و خیانت را در برابر هرج و مرج سیاسی بازی می کنند. کنسول افتخاری هم یک رمان خیره کنند ی پر از تعلیق است و هم یک مطالعه روانشناختی و جامعه شناختی نافذ در مورد فساد شخصی و سیاسی.