پیشینه ادعای مهدویت به درازای تاریخ اسلام است. انگیزههای مختلف دنیوی سبب میشد تا افرادی برای خود یا دیگران، مدعی مهدویت شوند. معاویه قدیمیترین این ادعاها را داشت؛ جاعلان حدیث در تقابل با نفرینهای متعدد رسول خداصلیاللهعلیهوآله، حدیثی به این مضمون جعل کردند که پیامبر خدا دعا کرده تا او «مهدی» باشد چنین که این سخن نیز از کیسه جعل سر بر آورد که اگر معاویه را میدیدید، میگفتید این مهدی است. حتی خود مخالفان نیز درباره این روایات جعلی مناقشه و تردید دارند.
پرچمهای تاریکی، بازخوانی انتقادی آراء یکی از مدعیان دروغین عرصه مهدویت، منصور هاشمی خراسانی است که بر اساس کتاب “بازگشت به اسلام” و از منظر حکمت اسلامی به رشته تحریر در آمده است. کتاب بازگشت به اسلام که به عنوان اولین و اصلیترین کتاب این مدعی معرفی می گردد، از چهار بخش عمده تشکیل شده و سعی بر آن دارد تا با بهره نامناسب از جایگاه عقل، آن را به عنوان معیار شناخت حجت و فرستاده الهی وانمود کند.
مقوله مهدویت که از مهمترین مطالب دینی و اسلامی به شمار میآید، عمری به قدمت تاریخ زندگی انسان دارد. از همان زمان که حضرت آدم (ع) هبوط کرد، فرزندانش درباره مهدویت از او سؤال کردند. موضوع بشارتها درباره ظهور منجی آخرالزمان و انتظاری که به دنبال آن تعریف میشود، به راحتی در متون، آیینها و مناسک ادیان، مذهبها و ملتهای گوناگون جهان تا به امروز قابل پیگیری است. وجه مشترک و جدّی همه ادیان، مذهبها و ملتهای دنیا در توصیف منجی آخرالزمان، اشاره به عدالتگستری و ظلمستیزی او است که میآید تا بنای همه ستمها را در جهان ریشهکن و عدالت را جایگزین آن کند.