دیوان غربی شرقی پدیدآور: گوته ترجمه: محمود حدادی انتشارات: پارسه دیوان غربیشرقی دیوان یا مجموعه اشعار غنایی است که توسط شاعر، داستان نویس و نمایشنامه نویس بلندآوازه ی آلمانی یوهان ولفگانگ فون گوته نوشته شده است. گوته چهره ای شاخص در ادبیات کلاسیک آلمان است. این اثر از شاعر ایرانی و پارسی زبان حافظ شیرازی الهام گرفته شده است. گوته شاعری بوده که ارادت عمیقی به حافظ و اشعار او داشته و همواره آنها را الهام بخش آثار خود دانسته است. دیوان غربی شرقی بین سالهای 1814 و 1819 ، نوشته و برای اولین بار منتشر شده است. این اثر از مکاتبات گوته با ماریان فون ویلمر و ترجمه اشعار حافظ توسط شرق شناس جوزف فون همر الهام گرفته شده است. نسخه گسترده ای از این کتاب در سال 1827 چاپ شد. این کتاب بخشی از آخرین آثار گوته و آخرین مجموعه ی شعرهایی است که وی نوشت. این اثر را می توان نمادی برای تبادل محرک وتلفیق بین مشرق و مغرب زمین دانست. عبارت "غربی - شرقی" نه تنها به مبادله بین آلمان و خاورمیانه ، بلکه همچنین بین فرهنگهای لاتین و پارسی و همچنین فرهنگهای مسیحی و مسلمان اشاره دارد. این دوازده کتاب از انواع مختلف شعر تشکیل شده است: مثل ، کنایات تاریخی ، قطعاتی از شعر تحقیقی ، گرایش سیاسی یا مذهبی که منعکس کننده تلاش برای گردآوری و تلفیق مشرق زمین و مغرب زمین است. دیوان غربی شرقی توسط محمود حدادی ترجمه شده است. این کتاب را بنگاه ترجمه و نشر کتب پارسه منتشر کرده است.
فرمانده مسعود به روایت نزدیکان، دوستان و همرزمانش نویسنده: ژیلا بنییعقوب انتشارات: پارسه در کتاب فرمانده مسعود اثر ژیلا بنییعقوب،خاطراتی از فرمانده احمدشاه مسعود را به روایت به روایت ۳۳ نفر از نزدیکان، دوستان و همرزمانش میخوانید. احمد شاه مسعود که به القاب فرمانده مسعود، آمر صاحب و شیر دره ی پنج شیر معروف است یکی از چهره های مهم نظامی و جهادی کشور افغانستان و از شخصیت های بحث برانگیز سیاسی محسوب می شود. وی که سابقه ی خدمت در مقام فرمانده ی نظامی و وزیر دفاع افغانستان را در کارنامه دارد یکی از چهره های اصلی مقاومت چریکی در برابر حملات ارتش سرخ شوروی به دره ی استراتژیک پنجشیر به حساب می آید. روش های مبارزه ی او به تاسی از دیگر رهبران چریک دنیا همچون چگوارا و مائو طراحی شد و هم اکنون به عنوان یکی از تاثیرگذارترین قواعد جنگ چریکی شناخته می شود. ژیلا بنی یعقوب با سابقه ی طولانی مدت در منصب روزنامه نگاری، طی سفرهای چندین و چند ساله و طولانی موفق شد با مجموع سی و سه نفر از نزدیک ترین آشنایان مسعود دیدار کند تا شرحی از زندگی و افکار شخصی او را سوای عملکرد سیاسی و موقعیت نظامی اش در کتابی به نام فرمانده مسعود به رشته ی تحریر در بیاورد. نگارنده بعد از چندبار سر زدن به پنج شیر بالاخره موفق می شود به باغ خانه ی فرمانده راه یابد و با همسر و فرزندان او دیدار کند. در میان فرزندان او، بیشتر مصاحبه با پسر احمد شاه مسعود صورت می گیرد و در کنار او چند چهره ی دیگر از نزدیکان او که ارتباط مستمر و جدی با وی داشته اند نیز در روند مصاحبه قرار می گیرند. بنی یعقوب اشاره می کند که برای انجام این مصاحبه به سراغ مخالفان و منتقدان فرمانده نرفته است چرا که قصدش تحلیل عملکرد و استراتژی های او نبوده است. نثر کتاب روان و گیراست و شرح ماجراها با زبانی سلیس روایت شده است؛ عکس هایی از هیرومی ناگاکورا، عکاس معروف که عکس های زیادی از فرمانده گرفته نیز در کتاب آمده و نویسنده با او و همچنین با محمدحسین جعفریان که مستندهای زیادی درباره ی مسعود ساخته نیز مصاحبه کرده است. این اثر که در مدت کوتاهی پس از انتشارش، به چاپ دوم خود رسید در پانصد و شصت صفحه توسط انتشارات پارسه در اختیار خوانندگان قرار گرفته است.
زندگی و اندیشه بی قرار سورن کیرکگور در جدال عشق و ایمان ترجمه ارسطو میرانی سورن کی یرگگارد یکی از پرشورترین و چالش برانگیزترین فیلسوفان مدرن است و اغلب او را بنیان گذار اگزیستانسیالیسم می دانند. بیش از حدود یک دهه در دهه های 1840 و 1850 ، نوشته هایی از قلم او تراویده که مسئله وجود را دنبال می کرد - چگونه در جهان انسان باشیم؟ - ضمن بررسی احتمالات مسیحیت و مقابله با شکستهای تجلی نهادی آن پیرامون او. بیشتر خلاقیت او ناشی از رابطه او با زن جوانی بود که قول ازدواج با او را داده بود ، سپس آنجا را ترک کرد تا خود را وقف نوشتن کند ، رابطه ای که تا پایان عمر سرنوشت ساز بود. و کیرکگور تا پایان عمر ذهنش درگیر این ماجرای عشقی باقی ماند. وی عمدا در کپنهاگ زندگی می کرد و در سال 1855 در سن 42 سالگی خسته از دنیا رفت و نوشته های قابل توجه خود را به نامزد قبلی خود وصیت کرد. زندگینامه ابتکاری و پرتحرک کلار کارلایل زندگی کیرکگارد را تا آنجا که ممکن است از دیدگاه خودش می نویسد ، برای بیان آنچه که در واقع این سقراط مسیحی است - همانطور که وی گفت ، زندگی را به جلو ادامه می دهد اما فقط آن را به عقب می فهمد.
خاطرات خارق العاده یک زن اهل کره شمالی که برای زنده نگه داشتن خانواده اش از دولت سرپیچی کرد. لوسیا جانگ که در دهه 1970 متولد شد ، در یک خانه ی مشترک در روستایی در کره شمالی بزرگ شد - پدر و مادرش سخت کار کردند ، او هر شب به عکس کیم ایل سونگ تعظیم کرد و خانواده با یک برنج جیره بندی شده و یک باغ کوچک خرد شدند. با این حال ، هیچ چیز عادی ای در مورد جانگ وجود ندارد. او زنی است که از عمق عاطفی ، شهامت و مقاومت بالایی برخوردار است.