ادگار آلنپو استاد خلق ژانر داستانهای سیاه و همچنین یکی از بزرگان داستان کوتاه است. مترجمان ، زیبا گنجی و پریسا سلیمانزاده اردبیلی در این اثر مهمترین داستانهای کوتاه این شاعر و داستان سرای بزرگ آمریکا را گزینش و با دقت نظری در خور تحسین به زیبایی به سپاس زبان پارس برگرداند. خواننده در این کتاب نه تنها گزیدهای از جذابترین و خواندنیترین داستانهای پو را در برابر خود دارد که با سیر تحول داستان نویس این نویسندۀ بزرگ نیز آشنا میشود. این اثر در ادامه مجموعهای از داستانهای کوتاه نویسندگان بزرگ جهان است که نگاه قصد دارد به تدریج منتشر کند . «داستانهای کوتاه ادگار آلن پو »
دنیای گسترده و حیرتآور ادبیات امریکای لاتین تنها به رمانهایی که تاکنون خواندهایم و خواهیم خواند محدود نمیشود. در این منطقه از جهان داستان کوتاه از دیرباز جایگاهی والا و قابل قیاس با رمان داشته است. آنچه در این مجموعه آمده است، کیفیت استثنایی این داستانها را آشکار میکند و دریچهی دیگری است بر دنیایی که هنوز برای مبهوت کردن ما شگفتیها در آستین دارد. این کتاب مجموعهای از داستانهای کوتاه از نویسندگان امریکای لاتین است که توسط روبرتو گونسالس اچهوریا، استاد ادبیات امریکای لاتین و ادبیات تطبیقی دانشگاه ییل برای دانشگاه آکسفورد گردآوری شده است. کتاب سیر تحول داستان کوتاه امریکای لاتین را از دورهی استعمار تا دوران معاصر بر خواننده روشن میکند و هر داستان نمایندهی خوبی برای هر دوره است.
زنی در کوهستانی زندگی میکرد. او نمیخوابید و راه میرفت، او با دستهایش جوی آبی نزدیک نهری میکند تا به درخت آب برساند. دستهایش مثل بیل شده بود و ناخنهایش شبیه خنجر ؛ به بچهیوزپلنگانی که مادرشان شکار شده بودند شیر میداد. وقتی پای کوه، در رودخانه شنا میکرد، بچه یوزپلنگها دورش حلقه میزدند. سلطان جنگل عاشق او شد و او را در غارش زندانی کرد. آن زن کودکانی با سر انسان و دل شیر به دنیا آورد. آنها وقتی بزرگ شدند تکههای مادرشان را به نیش کشیدند. نویسنده در این کتاب در داستانهایی تنهایی زن امروز ایرانی را در شهرهایی که آداب و رسوم و اخلاق آدمهایش نشانی از یک غم دارد، با عنوانهایی چون این داستان سریرا نیست، آن مرد تبر دارد، امیرعلی، نازک آرای تن ساق گلی، سیلویا، سیلویا، زن میرزاکوچکخان، وقت شک و... به نگارش درآمده است.
نویسنده کتاب هایی چون سربلند، عمار حلب و قصه دلبری در این اثر خود سعی دارد دست مخاطب را بگیرد و به صندوق شاه عباس برساند... او برای فرار از سوزن آجین، از وسط کوچه شش بادگیری، مخاطب را به یک عروسی لاکچری می رساند تا یک جشن تلخ را برایشان شیرین کند!به نقل از نویسنده هر زمانی که موضوعی به ذهنم می رسید یا به آن علاقه داشتم، داستان آن را می نوشتم. پنج داستان از داستان هایی که در چند سال اخیر نوشته بودم را انتخاب کردم و آن ها را در قالب کتابی مجزا منتشر کردم. نگارش کتاب «عروسی لاکچری» اینطور نبوده که به یکباره آن را بنویسم، این کتاب را طی سه الی چهار سال اخیر نوشته ام.
هرمان ملویل ، رماننویس، شاعر و نویسندهٔ داستانهای کوتاه آمریکایی است. آثار او در زمان حیاتش چندان مورد استقبال قرار نگرفتند و حتی رمانهایی که دربارهٔ دریا نگاشت از تعداد خوانندگانش کاست. اما سالها بعد و در دههٔ ۱۹۲۰ میلادی، رمان موبیدیک او یکی از برترین شاهکارهای ادبیات آمریکا و جهان شناخته شد. این کتاب سه تا از مهمترین رمانهای کوتاه ملویل را ارائه میکند - بارتلبی محرر - بنیتو سرینو - بیلی باد بحری. بارتلبی محرّر: داستانی از والاستریت داستان کوتاهی از هرمان ملویل نویسنده آمریکایی است که اولینبار در نوامبر و دسامبر ۱۸۵۳ بهطور ناشناس در دو شمارهٔ مجلهٔ پاتنام منتشر شد و بعدا، سال ۱۸۵۶ با تغییرات جزئی در داستانهای پیازا بهچاپ رسید. در این داستان یک وکیل وال استریت، دفتردار تازهای را استخدام میکند که پس از تقلا و کار سختاش در چند روز ابتدایی، سپس از رونوشتبرداری یا انجام هرکار یا وظیفهٔ دیگری که به او محول میشود امتناع میکند. آنهم هربار با گفتن جملهٔ «ترجیح میدهم نکنم» بارتلبی محرر را میتوان داستان مردی دانست که در برابر بسیاری از درخواستهایی که از او میشود، میتواند به راحتی و با خونسردی «نه» بگوید. بخشی از اهمیت این داستان، مقالات و یادداشتهای انتقادی متعددی است که دربارهٔ آن نوشته شدهاست. اکثر این یادداشتها به جنبههای تئوریک و فلسفی داستان توجه دارند. ژیل دلوز، ژاک رانسیر، جورجو آگامبن، اسلاوی ژیژک، آنتونیو نگری و مایکل هارت از جمله کسانی هستند که به وجوه مختلف این داستان کوتاه ملویل پرداختهاند.
نجیب محفوظ، زاده ی 11 دسامبر 1911 و درگذشته ی 30 آگوست 2006، نویسنده و نمایشنامه نویس مصری و برنده ی جایزه نوبل ادبیات در سال 1988 بود. محفوظ در یکی از محلات قاهره به نام جمیلیه به دنیا آمد. او که فرزند یک کارمند دولتی بود، از سال 1934 تا زمان بازنشستگی اش در سال 1971 در قسمت فرهنگی خدمات کشوری مصر کار کرد. محفوظ ابتدا در وزارت موقوفات به کار پرداخت و سپس رئیس بنیاد حمایت از سینما و در دوران پایان کارمندی، مشاور وزیر فرهنگ شد. او در طول دوران حرفه ای خود، 30 کتاب داستانی نوشت.محفوظ در آثار خود، دیدگاه های منتقدانه ای را از رژیم سلطنتی قدیمی مصر، استعمار انگلیس و مصر کنونی بیان می کرد. تعداد زیادی از رمان های برجسته ی او، در مورد مسائلی اجتماعی از قبیل مشکلات زنان و زندانیان سیاسی است.محفوظ تا روز درگذشتش، سالخورده ترین برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات و مسن ترین برنده ی جایزه ی نوبل پس از برتراند راسل و هالدور لاکسنس بود. نجیب محفوظ در جولای سال 2006 پس از یک عمل جراحی ناموفق بر روی سرش، تحت مراقبت های ویژه ی پزشکی بود و عاقبت در 30 آگوست سال 2006 درگذشت.
نجیب محفوظ، زاده ی 11 دسامبر 1911 و درگذشته ی 30 آگوست 2006، نویسنده و نمایشنامه نویس مصری و برنده ی جایزه نوبل ادبیات در سال 1988 بود. محفوظ در یکی از محلات قاهره به نام جمیلیه به دنیا آمد. او که فرزند یک کارمند دولتی بود، از سال 1934 تا زمان بازنشستگی اش در سال 1971 در قسمت فرهنگی خدمات کشوری مصر کار کرد. محفوظ ابتدا در وزارت موقوفات به کار پرداخت و سپس رئیس بنیاد حمایت از سینما و در دوران پایان کارمندی، مشاور وزیر فرهنگ شد. او در طول دوران حرفه ای خود، 30 کتاب داستانی نوشت.محفوظ در آثار خود، دیدگاه های منتقدانه ای را از رژیم سلطنتی قدیمی مصر، استعمار انگلیس و مصر کنونی بیان می کرد. تعداد زیادی از رمان های برجسته ی او، در مورد مسائلی اجتماعی از قبیل مشکلات زنان و زندانیان سیاسی است.محفوظ تا روز درگذشتش، سالخورده ترین برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات و مسن ترین برنده ی جایزه ی نوبل پس از برتراند راسل و هالدور لاکسنس بود. نجیب محفوظ در جولای سال 2006 پس از یک عمل جراحی ناموفق بر روی سرش، تحت مراقبت های ویژه ی پزشکی بود و عاقبت در 30 آگوست سال 2006 درگذشت.