برای اطمینان از اینکه مدیرانی که تفکر طراحی دارند از شروع فرایند هراس نداشته باشند، یا از دست زدن به کاری که در آن تجربهی کمی دارند، ناامید نشوند یا به دلیل نیاز داشتن به استخدام مشاور طراحی بیرونی معطل نشوند، کاتالیزورهای نوآوریِ هانسون، آمادهی کمک به هر گروهِ کاری بودند؛ کمک برای ساختن پیشنمونهها، انجام دادن آزمایش و یادگیری از مشتریان. البته، خطر کمبود کاتالیزور هم وجود داشت؛ بنابراین، هانسون محدودیتی برای دسترسی به آنها وضع کرد. از مدیران انتظار میرفت که کلاً ۲۵ درصد از زمانشان را برای پروژههای بزرگ اینتوییت صرف کنند. هانسون ارتباط نزدیکی با مدیرانی داشت که با کاتالیزورها همکاری میکردند تا مطمئن شود که کاتالیزورها فقط به مشکلات بزرگ مدیران رسیدگی میکنند. او متوجه شد که برای پیشرفت در طراحی، مربیان باید مسؤول سه یا چهار موفقیت چشمگیر و تأثیرگذار در سال باشند.