کتاب رواندرمانى اگزیستانسیال هم راهنمایى براى درمانگران است و هم نوعى درمان بهشمار مىرود: هرکس که آن را بخواند، عمیقاً تحت تأثیر قرار مىگیرد و خردمندتر مىشود انگار چندین ساعت به گفتوگو با کسى نشسته که عزمش را براى عبور از ژرفترین مشکلات بشرى جزم کرده است. داستایفسکى، تولستوى، کافکا، سارتر، کامو و بسیارى دیگر با نویسنده همآوا شدهاند تا از دلواپسىهاى غایى بشر بگویند. مخاطبان اصلى کتاب، دانشجویان و رواندرمانگران بالینىاند ولى بهدلیل سبک قابل فهم و عارى از اصطلاحات تخصصىاش، براى خوانندهى معمولى نیز قابل درک و بسیار جذاب است. یالوم پس از نوشتن این کتاب و براى بسط نظریه اگزیستانسیال بود که به ابزار داستان روى آورد و آثارى چون و نیچه گریه کرد… و مامان و معنى زندگى را خلق کرد. او خود رواندرمانى اگزیستانسیال را کتاب مرجع تمامى آثارى دانسته که پس از آن به رشته تحریر درآورده است.
کتاب حاضر عهدهدار هدفشناسی از قیام امامحسین ـ علیهالسلام ـ است، و در پی پاسخ بدین پرسش که هدف آن حضرت در هجرت از مدینه به مکه، و از آنجا به کوفه چه بود: پرهیز از بیعت، یا تشکیل حکومت، یا استقبال از شهادت، و یا اموری دیگر؟ بر پایهی این پژوهش، هفت نظریه دربارهی هدف آن حضرت وجود دارد: ۱. امتناع از بیعت (دفاع)، ۲. حکومت ـ شهادت، ۳. شهادت عرفانی، ۴. شهادت تکلیفی، ۵. شهادت فدیهای، ۶. شهادت سیاسی و ۷. تشکیل حکومت. پارهی اول کتاب در پی تبیین و سنجش این نظریات و تحریر محل نزاع است. در پارهی دوم، نویسنده عهدهدار اثبات این موضوع شده است که رفتن امام حسین به طرف کوفه، اگرچه به قصد تشکیل حکومت، انتخابی درست بود. پارهی سوم کتاب به دیدگاه اعلام شیعه دربارهی هدف امام حسین، که تأیید نظر مختار نویسنده است، اختصاص دارد.
رمان بیچارگان اولین رمان داستایفسکی است که آن را در ۲۰ سالگی نوشت. داستایفسکی با این اثر توانست وارد محافل ادبی روشنفکران مطرح زمان خود شود و راه را برای رسیدن به موفقیت هموار کند. داستایفسکی شهرت زیادی کسب کرد و داستان اینکه منتقدان چگونه این رمان را کشف کردند یکی از ماجراهای مشهور در تاریخ ادب روسیه است.
کتاب میدل مارچ، رمانی است نوشته ی نویسنده ی انگلیسی، جورج الیوت که برای اولین بار در سال 1871 به انتشار رسید. در مرکز داستان، شخصیتی روشن فکر و آرمان گرا به نام دوروتیا بروک قرار دارد که از بسیاری جهات، همانند و یادآور خود نویسنده است. اما دقیقا همان ویژگی هایی که دوروتیا را از جامعه ی مادی گرا و متخاصم پیرامونش متمایز می سازد، این شخصیت را وارد ازدواجی کابوس وار با مردی می کند که در ابتدا فکر می کرد نیمه ی گمشده ی اوست. در داستانی موازی، دکتری جوان و همان قدر آرمان گرا به نام ترتیوس لیدگیت، عاشق دختری زیبا اما خودبین و سطحی به نام روزاموند وینسی می شود و با ازدواج با او، خود را به ورطه ی نابودی می کشاند. جورج الیوت در این کتاب از مجموعه ای از شخصیت هایی استفاده کرده که هر کدام، نماینده ی قشری از جامعه-از کارگران و مغازه داران گرفته تا طبقه ی متوسط در حال شکوفایی و ثروتمندان-هستند. این شخصیت ها در کنار هم، تصویری فوق العاده باجزئیات و دقیق از زندگی در انگلیس در دهه ی 1830 به مخاطب ارائه می کنند. کتاب میدل مارچ با کنایه ها و بینش های روانشناسانه ی فوق العاده مدرن و امروزی خود، در شکل گیری جریان ادبی واقع گرا در قرن بیستم، نقشی اساسی و تعیین کننده ایفا کرده است.
زندهام که روایت کنم، بیشک، یکی از کتابهای انگشتشماری است، که طی دههی گذشته، میلیونها نفر از شیفتگان ادبیات ناب و والا چشم به راهش بودهاند: بازآفرینی موجز دوران سرنوشتساز زندگی گابریل گارسیا مارکز. در این روایتِ پرشور، نویسندهی نامدار کلمبیایی و برندهی جایزهی نوبل ادبیات در ۱۹۸۲ خاطرات دوران کودکی، نوجوانی و نخستین سالهای جوانیاش را، با صداقتی بینظیر، به خواننده پیشکش میکند؛ سالهایی که تخیل بارورش را غنا بخشیدند و زمینهساز پدیداری برخی از برجستهترین و ماندگارترین داستانهای کوتاه و رمانهای زبان اسپانیایی شدند، که از جایگاه و اهمیتی بنیادین و اساسی برخوردارند.
شاهرخ مسکوب عاشق زبان فارسی بود. «ایرانی بودن با همه ی مصیبت ها به زبان فارسی اش می ارزد. من در یادداشت هایم آرزوی زبانی را می کنم که وقتی از کوه صحبت می کند به سختی کوه باشد و وقتی از جان یا روح... از سَبُکی به دست نتواند آمد».