امس پِین را میتوان متفکر سیاسی و روزنامهنگار و نویسندهٔ انقلابی پیشرو عصر جدید دانست. جدا از شخصیت آزادمنش و گرچه نامتعارف و بحثانگیزش، نکتهٔ مهم در آثار او این بود که تا آن زمان کمتر کسی با این درجه از حرارت و شور نه دربارهٔ عامهٔ مردم، بلکه در باب مباحثی اساسی برای عامهٔ مردم مطالبی همهفهم نوشته بود. امروز بیش از دویست سال پس از مرگ او، مثلاً برای توضیح عدالت اجتماعی به زبان ساده، دشوار بتوان شیوهای کاملاً متفاوت از سبک نیرومند و شورانگیزش یافت که به همان اندازه مؤثر افتد. در سیوهفتسالگی تازه قلم به دست گرفت و نهتنها عامهٔ مردم را علیه اشرافیت و نظام موروثی (بهعنوان چیزهایی ضدعقلی، ضدخدایی و ضدبشری) میشوراند، که شخصاً در سه کشور عَلَم طغیان علیه نظامهای سنّتی برافراشت.
زندهام که روایت کنم، بیشک، یکی از کتابهای انگشتشماری است، که طی دههی گذشته، میلیونها نفر از شیفتگان ادبیات ناب و والا چشم به راهش بودهاند: بازآفرینی موجز دوران سرنوشتساز زندگی گابریل گارسیا مارکز. در این روایتِ پرشور، نویسندهی نامدار کلمبیایی و برندهی جایزهی نوبل ادبیات در ۱۹۸۲ خاطرات دوران کودکی، نوجوانی و نخستین سالهای جوانیاش را، با صداقتی بینظیر، به خواننده پیشکش میکند؛ سالهایی که تخیل بارورش را غنا بخشیدند و زمینهساز پدیداری برخی از برجستهترین و ماندگارترین داستانهای کوتاه و رمانهای زبان اسپانیایی شدند، که از جایگاه و اهمیتی بنیادین و اساسی برخوردارند.
این روزها رمان های عاشقانه بسیار پرطرفدار هستند. ازطرفی نویسندگان زیادی، در سراسر دنیا، به نوشتن داستانهای عاشقانه علاقهمند هستند. برای همین احتمالا برای شما هم پیش آمده باشد که بهدنبال کتابی با داستانی غنی باشید: کتابی که شما را در فضای فوقالعادهاش غرق کند و از خواندن آن لذت ببرید. اگر انتخاب یک رمانِ خوب و لذتبخش برای شما هم دغدغه است و مایلید قبل از تهیهٔ کتاب از کلیت و کیفیت آن بیشتر آگاه باشید، در معرفی کتاب امروز، با ما همراه باشید تا شما را با اثر زیبای جین آستین بهنام ترغیب آشنا کنیم.
کتاب منسفیلد پارک اثری کاملا متفاوت از آثار جین آستن است. این کتاب، داستان پر فراز و نشیب دختری حساس، خوشقلب و محجوبی را روایت میکند که شاهد ماجراها، دسیسهها و عشقهای آدمهای دور و بر است و در گرداب حوادث احساسات خود را مهار میکند.
ترس و لرز (به دانمارکی: Frygt og Bæven) یکی از آثار برجسته سورن کییرکگور است. کییرکگور ترس و لرز را بهترین کتاب خود میدانست؛ او میگفت این کتاب برای جاودانهکردن ِ نام ِ من کافی است. دیالکتیک تغزلی او، هنر او در وادارساختن ِ ما به حسکردن خصلتهای ویژهٔ این قلمرو مذهب در بالای ما که خود او وانمود میکرد پایینتر از آن ماندهاست، هرگز چنین ژرف بر ما تاثیر ننهادهاست و نیز هرگز –و این را خود او نمیگوید- روایتش تا این حد با شخصیترین جدالهایش در پیوند نبودهاست. اما همیشه نمیتوان بهآسانی اندیشهٔ کیرکگارد را در ورایی اندیشهٔ یوهانس دو سیلنتیو (ظاهراً کییرکگور با این نام مستعار مینوشته.)، که این اثر را به او نسبت میدهد و البته خود اوست اما نه به تمامی، به چنگ آورد. به گفتهٔ هیرش، «این دشوارترین اثر کییرکگور است که در آن بیش از هر اثر دیگر به هر وسیله در سرگردانکردن خواننده کوشیدهاست.»