کتاب «هنر ظریف رهایی از دغدغهها» کتابی غافلگیرکننده است؛ نثر آن روان و خواندنی است و نویسنده، مارک منسن، مفاهیم پیچیده را، با آوردن مثالهای مختلف از زندگی واقعی افراد مختلف به خواننده منتقل میکند. نویسنده، زندگی خودش را هم در متن کتاب وارد میکند و همین موضوع باعث میشود که خواننده با کتاب احساس نزدیکی کند. «هنر ظریف رهایی از دغدغهها»، مفاهیمی مثل رنج، درد، دغدغه، مرگ و زندگی را بهصورت واقعی و ملموس روایت و واکاوی میکند و همانطور که در متن کتاب هم آمده، شعارش یه کلمه است: «صداقت». «فرهنگ امروز ما خلاصه شده است در انتظارات مثبت اما غیرواقعی: خوشحالتر باشید، سالمتر باشید، بهترین باشید؛ بهتر از دیگران؛ باهوشتر، فرزتر، ثروتمندتر، جذابتر، معروفتر، سازندهتر، رشکبرانگیزتر، و تحسینشدهتر. بینقص و شگفتانگیز باشید، هر روز طلا بخورید و درحالیکه همسر سِلفیانداز و دو کودک و نصفتان را برای خداحافظی میبوسید، در بالگردتان بنشینید و به سوی دفتر کارتان بروید. شما شغل فوقالعاده لذتبخشی دارید و روزهایتان را صرف انجام کارهای بسیار ارزشمندی میکنید که احتمالاً روزی کرهٔ زمین را نجات خواهد داد.
داستان کتاب دختر گمشده از روزی شروع میشود که قرار است جشن پنجمین سالگرد ازدواج نیک و ایمی برگزار شود. همه درحال تدارک دیدن و آماده کردن هدایا هستند که همسر زیبای نیک یعنی ایمی، ناگهان ناپدید میشود. اما نیک که در ظاهر و در نگاه بقیه افراد، بهترین همسر دنیاست، کار خاصی برای یافتن همسرش انجام نمیدهد. نیک که از سمت پلیس، رسانهها و پدر و مادر ایمی تحتفشار شدید است، مجبور به دروغگویی، ریاکاری و رفتارهای نامناسب میشود. او به طرز دلهرهآوری از همه فرار میکند و حال خوبی ندارد. پلیس در دفتر خاطرات ایمی، نوشتههایی پیدا میکند امکان خطرناک بودن این زن برای اطرافیانش را نشان میدهد. معجزه گیلین فلین در نوشتن کتاب دختر گمشده تنها نوشتن یک رمان نیست؛ بلکه کشف سبک جدیدی در رمانهای پلیسی است. او در این رمان برخلاف سایر داستانهای ژانر جنایی که معمولا مردان ایفاگر چنین نقشهایی بودند، روی پای زنی ایستاده و با او داستان را پیش میبرد. گیلین فلین در این کتاب سعی دارد مسائلی را نشان دهد که در دنیای مدرن با آنها سروکار داریم و ما را آرام آرام وارد جامعهای میکند که زنان سعی دارند از پوسته خجالتی خود خارج شوند. او در این توانسته زنان را به بطن داستان وارد کند و علاوهبر آن نقش و تأثیر رسانهها بر جامعه را نیز به ما نشان داده است. کتاب دختر گمشده داستان رنجی است که از عشق نمود پیدا میکند، اما همهی شخصیتهای آن برای رها شدن از این رنج، نه تنها انزوا و تنهایی را انتخاب نمیکنند، بلکه سعی میکنند وارد اجتماع شوند و ما را با ترس و امید خودشان همراه میکنند. جذابیت داستانی که فلین نوشته بود آنقدر بالا بود که کمتر از دو سال با اقتباس از کتاب دخترگمشده فیلمی به کارگردانی دیوید فینچر با همین نام در سال 2014 ساخته شد. در این فیلم بن افلک و رزموند پایک نقشهای اصلی را ایفا میکنند.
کتاب کفش باز از یکی از روزهای عادی فیل نایت شروع میشود. آن روز صبح او مثل همیشه کفشهایش را میپوشد و برای دویدن بیرون میرود. او همیشه دوست داشت که یک ورزشکار شود و دویدن را نیز بسیار دوست داشت. آرزوی ورزشکار شدن او هیچوقت واقعی نشد. او در ۲۴ سالگیش با وجود تلاشهای زیادی که کرده بود متوجه شد که نمیتواند به رویایش برسد و تسلیم حقیقت میشود،؛ از آن زمان او سعی میکند تا راهی پیدا کند تا بدون اینکه ورزشکار باشد ورزشکار بودن را احساس کند. او با این فکرها به این نتیجه میرسد که میتواند نوعی کفش دوندگی تولید کند. فیل نایت، پانزدهمین ثروتمند جهان در کتاب کفش باز، داستان بهوجود آمدن برند نایکی را شرح میدهد. این کتاب در حوزهی کتابهای انگیزشی است. طرز بیان و سادگی و صداقت فیل نایت، ما را در خودمان غرق میکند و دوست داریم تا پایان این کتاب با او باشیم. خواندن این کتاب به ما انگیزه میدهد و به ما یادآوری میکند که اگر ما هم بخواهیم میتوانیم به موفقیتهای بزرگی برسیم. با خواندن این کتاب و زندگینامهی فیل نایت ما یاد میگیریم که چگونه از آروزها و هدفهایمان دست نکشیم و برای آنها بجنگیم. برند نایکی یک برند معروف در حوزه کفشهای دوندگی است که قطعا تا به امروز از کفشهای این برند استفاده کردهایم و یا کسانی را میشناسیم که از محصولات این برند استفاده کردهاند. در سال ۲۰۱۷ بر اساس ردهبندی مجله فوربس شانزدهمین برند برتر دنیا است. بیل گیتس درمورد کتاب کفش باز گفته است: شما به عنوان خواننده در طول داستان مدام انتظار دارید که با شکست سنگینی مواجه شوید، در صورتی که امروزه در سراسر جهان، در هر خیابان مهمی که قدم بگذارید، لوگوی خاص نایک در حال درخشیدن است.
این کتاب دربارهی مشتی دروغ آزاردهنده و یک حقیقت مهم است. کدام حقیقت؟ این که شما و فقط شما در نهایت مسئول این هستید که چهکسی میشوید و چقدر خوشحالید. نکتهی کلیدی این است. نویسنده این کتاب انگیزشی که با نام «خودت باش دختر» هم در ایران منتشر شده، ریچل هالیس، قرار است کلی داستان بامزه، عجیب یا شرمآور و ناراحتکننده و دیوانهوار برایتان تعریف کند که هرکدام از آنها به همین حقیقت میرسند که زندگی شما دست خود شما است؛ اما چنین حقیقتی هیچوقت باورکردنی نیست، مگر اینکه ابتدا متوجه دروغهایی شوید که سر راهتان وجود دارد. درک اینکه شما خودتان شادی را انتخاب میکنید و اینکه خودتان کنترل زندگیتان را در دست دارید بسیار مهم است، اما تنها چیزی نیست که باید بفهمید. شما باید هر دروغی را هم که در تمام زندگی به خودتان گفتهاید بشناسید و به شکل نظاممند نابود کنید. هالیس در این کتاب درباره بیست نوع دروغی که همه ما هر روز به خودمان میگوییم صحبت میکند. دروغ «از فردا شروع میکنم»، دروغ «من مادر خوبی نیستم» دروغ «نمیتوانم حقیقت را بگویم» و دروغهای بسیاری که باید یادبگیریم که دیگر به خودمان نگوییم. ریچل هالیس در این کتاب شانههای شما را میگیرد و تکان میدهد تا جرأت پیدا کنید و این حقیقت را که شما قوی و شجاع و جنگجو هستید باور کنید. شما فقط و فقط یک فرصت برای زندگی دارید و زندگی میگذرد. از سرزنش و لعنتکردنش دست بردارید و دیگر اجازه ندهید دیگران هم این کار را بکنند. از قبولکردن آنچه کمتر از لیاقتتان است دست بردارید و ارزش واقعی خود را بشناسید.