فروغ فرخزاد (۸ دی، ۱۳۱۳ - ۲۴ بهمن، ۱۳۴۵) شاعر معاصر ایرانی است. فروغ پیش از مرگش پنج دفتر شعر منتشر کرد که از نمونه های قابل توجه شعر معاصر فارسی هستند. فروغ فرخزاد در ۳۲ سالگی بر اثر تصادف اتومبیل بدرود حیات گفت. فروغ با مجموعه های اسیر، دیوار و عصیان در قالب شعر نیمایی کار خود را آغاز کرد. سپس آشنایی با ابراهیم گلستان، نویسنده و فیلم ساز سرشناس ایرانی، و همکاری با او، موجب تحول فکری و ادبی در فروغ شد. وی در بازگشت دوباره به شعر، با انتشار مجموعهٔ تولدی دیگر، تحسین گسترده ای را برانگیخت. سپس مجموعهٔ ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد را منتشر کرد تا جایگاه خود را در شعر معاصر ایران به عنوان شاعری بزرگ تثبیت کند. آثار و اشعار فروغ به زبان های انگلیسی، ترکی، عربی، چینی، فرانسوی، اسپانیایی، ژاپنی، آلمانی و عبری ترجمه شده اند.
فریدون مشیرى مىکوشد که شعرهایش را به طبقه وسیعترى از جامعه ما که اکنون حوصله جستجو و کوشش براى گشودن رمزهاى شعر شاعران تندرو و افراطى را ندارد و هنوز موازینِ پسندش، کم و بیش از شعر سنتى سرچشمه مىگیرد عرضه کند و در این راه توفیقى یافته که نصیب کمتر شاعرى از معاصران ما شده است. راز این توفیق را در دو سه خصوصیت شعر مشیرى مىتوان جست که نخستین آنها زبان نرم و هموار و ساده اوست. شعر او به یکبار خواندن تمام زیبایىها و رازهاى خود را به خواننده مىبخشد. سعدى هم زیبایىها و هنرهاى شعرش را در یک لحظه به خواننده عرضه مىدارد. مضامین شعر مشیری حوادثى است که براى همه کس ممکن است روى دهد اما همهکس نتواند آن را شاعرانه بیان کند و این کار توفیقى است بزرگ براى او.
کتاب کوری یک رمان خاص از ژوزه ساراماگو است؛ یک اثر تمثیلی، بیرون از حصار زمان و مکان، یک رمان معترضانه اجتماعی-سیاسی، که آشفتگی اجتماع و انسان های سردرگم را در دایرهی افکار خویش و مناسبات اجتماعی به تصویر می کشد. ساراماگو تاکید بر این حقیقت دارد که اعمال انسانی در «موقعیت» معنا میشود و ملاک مطلقی برای قضاوت وجود ندارد. زیرا موقعیت انسان ثابت نیست و در تحول دائمی است. در شهریبه طور وحشتناک کوری شیوع پیدا میکند و هالهای سفید رنگ بعد از کور شدن افراد مقابل چشمانشان ظاهر میشود. خیابانها نام ندارن. شخصیتهای رمان نیز نام ندارم: دکتر، زن دکتر، دختری که عینک دودی داشت، پیرمردی که چشم بند سیاه داشت، پسرک لوچ و... سبک و ساختار دشوار رمان، پس از چند صفحه، جاذبهای استثنایی پیدا میکند. نقطهگذاری متن متعارف نیست. نثر موجز در خلال پاراگرافهای طولانی، پیچیدگیهای روح انسان و مشکلات غامض زندگی را تداعی می کند. کوری مورد نظر ساراماگو، کوری معنوی است.
یاسها را به نخ میکشد/ ناوک چابک سوزنم/ ساعتی بعد گل میدمد/ ژان گلوبند بر گردنم/ وان حریر تن از وی پدید/ آن خیال آفرین سپید/ یاد ایام دیرینه را/ بر سر و دوش میافکنم/کیستم، کسیتم، کیستم/ پیش آیینه میایستم/ پای تا سر به خود شیفته/ راستی، نرگسم یا زنم