ذهن ذن، ذهن آغازگر مقدمهای کلاسیک برای تمرین دادن و به تعبیری محبوبترین کتاب ذن در آمریکاست. این کتاب از روی گفتارهای شونریو سوزوکی، یکی از اثرگذارترین معلمان معنوی قرن بیستم، گردآوری و ثبت شده است. سوزوکی دو دههی آخر زندگیاش را در مراکز اقماری تمرین ذن در غرب امریکا به تدریس پرداخت. سوزوکی در این کتاب بیپیرایه و صریح حرف میزند. او از بودیسم در مقام مذهب یا فاسفه راززدایی میکند و مدام توجه ما را به سمت تمرین ساده و کاملِ نشستن سوق می دهد تا بلکه ذهن خود را از راه مراقبه تصفیه کنیم.
شناخت سینما درباره اینکه فیلمها چگونه به واسطه شبکهای واحد از تکنیکها و نظامهای زبانی با مخاطب ارتباط برقرار میکنند و به بیان و انتقال معنی میپردازند، دیدگاههای ارزشمندی ارائه میدهد. کتاب شناخت سینما با تمرکز بر عنصرهای کلیدی فیلمسازی، مثل فیلمبردای، میزانسن، حرکت، تدوین، صدا، بازیگری، انتخاب بازیگر و فیلمنامهنویسی، به روشی جذاب، همهفهم و گهگاه آمیخته به طنز، هنرآموزان را درگیر زبان شگفتانگیز فیلم میکند و به آنها یاری میرساند تا درک خود را در این باره که چرا و چگونه تماشاگران به فیلمهای مختلف واکنش نشان میدهند ارتقا بخشند.
پادشاه قرار است پس از سالیان زیاد فرمان روایی بمیرد همسر اولش مارگریت به او می گوید مرگ ناگزیر است و باید دل بکند و همسر دومش ماری سعی می کند با عشق به او نیرو بدهد و جلوی این مرگ و جدایی را بگیرد .
ماگدا سابو در خیابان کاتالین روابط انسانی را در تصویری بزرگ روایت میکند و سرنوشت سه خانواده را، که زمانی در خیابان کاتالین در شهر بوداپست همسایههای دیواربهدیوار هم بودند، در طول سه دهۀ متلاطم تاریخی به تصویر میکشد.
این جهان گذرا خُردترین کتاب در زمینۀ تاریخ کلان است، کتابی که داستان عالم و آدم را در کمترین صفحات ممکن نقل میکند. از پیدایش ستارگان و نخستین موجودات زنده تا شکلگیری مرحلهبهمرحلۀ تمدن بشری، از تکوین شهرها و امپراتوریها تا ظهور نظام سرمایهداری و شبکۀ جهانی اینترنت. دیوید کریسچن، نویسندۀ کتاب، همۀ این پدیدههای پراکنده را، بهنحوی وحدتیافته، در قالب یک کتاب راهنمای موجز، قابلفهم و برانگیزنده گردآورده است. یک مورخ بزرگ قادر است به نحوی تجربی پیوندهای موجود میان نخستین انسان هوشمند و نسخۀ امروزی آن انسان را روشن سازد و یک قصهگوی بزرگ قادر است از پیوندهای پیشگفته تصویری زنده و جاندار به دست دهد. دیوید کریسچن، و به تبع آن کتاب حاضر، هر دو ویژگی را یکجا در خود دارد. کتاب در اصل داستان یک سفر است، شرحی دلکش از مسیری طولانی و پرفرازونشیب که آدمی از عصر غذاجوییِ اولیه تا عصر مدرن امروزی پیموده است.
خانم فولکمان الگویی برای سبک زندگی متعالی انسان نبود؟ همیشه فقط از هنر و هنرمندها حرف میزد، میرفت نمایشگاه و موزه و کنسرت، بابت موضوعاتی مثل سبک و فضا در آثار هنری حرصوجوش میخورد، حتی وقتی که پولیور دِکُلتِه تنش بود، خب در مورد او مطمئناً این نمیتوانست نشانۀ اعتقاد به لذتِ صرف باشد، احتمالاً این نشانۀ نوعی وارستگی متعالی از تن و وسوسههایش بود، نشانهای که البته هانس هنوز نمیدانست چطور از آن تقدیر کند، چون هنوز درکش نمیکرد، چون فقط تن را میدید نه آزادی یا هر چیز دیگری که منظور بود. اگر هم خانم فولکمان به شوهرش خیانت میکرد ــ اصلاً اینجا «خیانت » کلمۀ درستی بود؟ حتماً شوهرش در جریان بود، حتماً این فقط طرز بیان عقبماندۀ آنه بود ــ ، موردِ خیانتش، یا به عبارت بهتر، موردِ جایگزینش آدمهای معمولی نبودند، بلکه مردهایی بودند با دلمشغولیهای ممتاز، که در نتیجه نمیتوانست صرفاً به خاطر خوشگذرانی باشد، بلکه به خاطر ایجاد احوالاتی متعالیتر بود که هنوز هانس آنها را درک نمیکرد.