رار گرفتن عدد 100 برابر هر نامی، آدمی را فکری یک قرن حیات و تاریخ میکند، برابر نامی با طنینی چنان که حکایت از سدهای سراسر کنشگری و زیست روشنفکرانهی پیوسته و پایانناپذیر است، مسئله را شکل و فرم دیگری میدهد؛ صد سالگی ابراهیم گلستان از همینرو واجد اهمیتیست که ما را در پایان یک قرن زندگی، مجبور میکند به لایههای مختلف زندگی و زمانهی روشنفکر رجوع کرده و چگونگی گلستانشدن و بودن را واکاوی کنیم. روشنفکری که میتوان گفت تقریبا هیچ کار روشنفکرانهای نبوده که او در کمال به انجام نرسانده باشد، از نوشتن داستان و مقاله و ترجمه تا عکاسی و فیلمسازی، مستند و داستانی و... . صد سال زندگی او، با بیش از هشت دهه کار فکری مستمر، یکی از بهترین نمونهها برای فهم چندوچون انگارهی روشنفکری ایرانی در قرن 1300 خورشیدیست و کتاب «از آینه تا خشت: 100 سال زندگی ابراهیم گلستان» سعی کرده زندگینگارهای مدون و مستند باشد پیرامون یکی از یگانهترین انسانهای تاریخ ایران. «محمدرضا رهبریان در این کتاب از زادگاه و خانوادهی گلستان آغاز کرده و بخشهای گوناگون زندگی او از کودکی در شیراز، تحصیل، فعالیت سیاسی، روزنامهنگاری، ادبیات، سینما و ... رو زیر نظر گرفته و در کنار همهی اینها، به خانواده، عقاید و آدمهای مهم زندگیاش پرداخته و در مجموع توانسته تصویری روشن و قابل اتکا از مردی ارائه دهد که هرکاری کرده و هر بالاپایینی در زندگیاش داشته، هیچگاه از روشنفکری و کار روشنفکرانه درمعنای زیست خلاق و متعهد به حقیقت، دست برنداشته است.
کمدین، بازیگر، کارگردان، نویسنده و موسیقی دان آمریکایی است. آلن فعالیت حرفه ای خود را به عنوان یک نویسنده کتاب های طنز و سپس یک کمدین روی صحنه آغاز کرد و سپس در دههٔ ۶۰ میلادی فعالیت فیلم سازی خود را آغاز کرد.
گوستاو فلوبر (Gustave Flaubert)، متولد 1821 و درگذشته به سال 1880، داستاننویس فرانسوی است. فلوبر یکی از نویسندگان بزرگ کلاسیک و نیز از پیشگامان رمان مدرن است. او آثارش را با وسواس بسیار مینوشت و ظرافتها و ریزهکاریهایی را در ساختوپرداخت موقعیتهای معمولی و پیشپاافتاده و شخصیتپردازی آدمهای عادی به کار میبرد که هنوز هم بدیع مینمایند. آثار فلوبر اگرچه در دستۀ رمان رئالیستی قرار میگیرند اما بهلحاظ توجه ویژۀ او به فرم و سبکپردازی و تجسم عینی و بیطرفانۀ واقعیت، عناصری از آنچه را که بعداً در رمان مدرن به کمال رسید در خود دارند. مشهورترین اثر گوستاو فلوبر، چنانکه پیشتر اشاره شد، رمان «مادام بوواری» است. از دیگر آثار او میتوان به رمانهای «تربیت احساسات» و «سالامبو» اشاره کرد.
«آن تحریفِ شگفتآورِ واقعیتْ تاریخ بود؟» گواتمالا، 1954. کودتای نظامی کارلوس کاستیو آرماس با حمایت ایالات متحدهی آمریکا، دولت خاکوبو آربِنس را سرنگون میکند. در پس این اقدام، اتهامی دروغین نهفته بود که به صورت حقیقت جلوه داده شد و آیندهی آمریکای لاتین را دیگرگون ساخت: اینکه آربنس باعث ورود کمونیسم شوروی به قارهی آمریکا میشود. روزگار سخت داستان توطئههای بینالمللی و تضاد منافع درسالهای جنگ سرد است. «بهلحاظ ادبی برجسته و بهدور از پیشفرضهای ایدئولوژیک. روزگار سخت بهترین رمان ماریو بارگاس یوسا بعد از سور بز و گواهی بر اعتبار اوست.»
غربت جلد اول سهگانهای است از سفر لیلا سَلیمانی به سرزمینهای دور، به ریشههای سرزمین پدری، به دشتهایی که مادرانش طعم غربت را آنجا چشیدهاند. ماتیلد، دختر بالابلند آلزاسی، در بحبوحهی جنگ در ۱۹۴۴ دلباختهی سربازی مراکشی میشود که برای ارتش فرانسه میجنگد. حالا دیگر جنگ تمام شده است. امین عروس فرنگیاش را به سرزمین پدری میبرد، به دشتهای سنگلاخی و زمینهای خشک و بیآبوعلف. ماتیلد باید اینجا فرزندانش را بزرگ کند، باید راهی به قلب سنگی مراکشیها باز کند و غریبه نباشد. و غربت روایت زندگی این زوج است در یک دههی طوفانی مراکش، سالهای مبارزه با استعمار و راندن فرانسویها. ماتیلد در این دههی طوفانیِ به استقلال رسیدن مراکش و بیرون آمدن از تحتالحمایگی فرانسه، در جستوجوی هویت خود و خلاصی از غربت است. ظرافت داستانپردازی نویسنده در این رمان به اوج خود رسیده است. او دست روی ترسهای آدمی گذاشته؛ پذیرفته نشدن و غریبه ماندن در میان اجتماع.
امروز شاید قدری غریب به نظر برسد اگر بدانیم اولین مترجم بخشی از رمان مشهور بینوایان به زبان فارسی یک روحانی مجتهد بودهاست. شیخ ابراهیم زنجانی، مجتهد آزادیخواه و تجددخواه، حدود ۱۲۰ سال پیش در میانهی حکومت استبدادی مظفرالدین شاه چنان شیفتهی رمان شد که آن را بخش جداییناپذیر تجدد خواند. سفارش داد رمان را برایش بفرستند و بعدها خودش فصل ژان والژان را هم از ترکی به فارسی برگرداند. رمان نزد او ابزار استبدادستیزی و ظلمستیزی شد، ابزار آگاهیبخشی. دستکم یک قرن است که روحانیون ایرانی با رمان، این جادوی سراسر غربی، آشنا شدهاند و نظرات ضدونقیضی در حقش به زبان آوردهاند، از انکار و حذف تا تحسین و همراهی. اما آنانی که از رمان واهمه دارند، در آن چه دیدهاند؟ آیا تقابلی بین رمان و مذهب میبینند؟ و آنان که ستایشش میکنند، چگونه از در آشتی با آن درآمدهاند؟ آیا طرفدار محدودشدنش بودهاند؟ آزادی رمان برای آنان چه طعمی دارد؟ آفتابگرفتگی جستارهای نویسندهای است که سالها در قم درس خوانده و تجربهی دستاولی از این کشوقوسها دارد. امیر خداوردی با تکیه بر تجربههای فردی خود، سعی کرده رودررویی رمان و مذهب را در موقعیتهای مختلف روایت کند، در آنها تأمل کند و با نگاهی موشکافانه نقدشان کند.
تاب «ابله» رمانی نوشته ی «الیف باتومان» است که اولین بار در سال 2017 چاپ شد. «سلین»، دختر مهاجرینی ترک، نخستین سال حضور خود در «هاروارد» را آغاز می کند. او با همکلاسی کاریزماتیک و صرب خود به نام «اسوتلانا» دوست می شود و تقریبا به شکی اتفاقی، مکاتبه ای را با دانشجویی مسن تر و مجار به نام «ایوان» شروع می کند. با هر ایمیلی که میان «سلین» و «ایوان» رد و بدل می شود، انگار معناهای جدید و اسرارآمیزی میان نوشته های آن ها پدید می آید. در پایان سال تحصیلی، «ایوان» به بوداپست می رود و «سلین» نیز راهی مناطق روستایی مجارستان می شود تا در یک برنامه ی تحصیلی متعلق به یکی از دوستان «ایوان»، به تدریس زبان انگلیسی بپردازد. او در طول راه، دو هفته را در پاریس در کنار «اسوتلانا» می گذراند. تابستان «سلین» در اروپا، با تمام شنیده هایش در مورد تجارب معمول دانشجویان آمریکایی، و حتی همه ی افراد دیگر، متفاوت است.